عنوان: تاثیر سوختگی بدن زوجه بر فسخ نکاح

پیام: سوختیگی بخش هایی از بدن زوجه از عیوب مصرح در قانون و موجب پذیرش دعوی فسخ نکاح نیست مگراینکه دلیلی وجود داشته باشد که ثابت کند عقد متبانیاً بر صفت سالم بودن بدن واقع شده است.
مستندات: ماده 1123 قانون مدنی-
شماره دادنامه قطعی :
9309984145000880
تاریخ دادنامه قطعی :
1395/06/17
گروه رأی:
حقوقی
آراء منتخب پرونده:

عین عبارت چاپ متن متن تجمیعی پرونده

رأی خلاصه جریان پرونده


آقای م. ح.ع. با وکالت آقای الف. ت. بطرفیت خانم م. ف.ن. بخواسته صدور حکم بر فسخ نکاح طرح دعوی کرده است بدین توضیح به دلالت سند ازدواج شماره 2529- 92/12/19 علقه زوجیت دایم برقرار است به اصطلاح عرفی زوجین عروسی نکرده اند و زوجه در منزل پدری سکونت دارد. اخیراً موکل متوجه گردیده است که زوجه از ناحیه زیر گردن دارای مشکل و عارضه پوستی است که امکان ایفای وظایف زناشوئی متعسر خواهد بود و موکل قبل از عقد نکاح و تا اخیراً متوجه قضیه نشده بود. از آنجائی که علت و منشأ ازدواج آسایش روحی و روانی ناشی از آن است و شرط صحت بدن از لحاظ پوستی در عقد تصریح شده باشد یا خیر و یا اینکه متبانیاً به آن واقع شده باشد از موارد و اعمال حق فسخ برای طرف دیگر خواهد بود تقاضای رسیدگی و طبق مواد 1123 و 1128 قانون مدنی ضمن تحقیق و بررسی و ارجاع و معرفی زوجه به پزشکی قانونی و احراز واقعیت امر ، صدور حکم بر فسخ نکاح موضوع سند ازدواج استنادی را با جبران کلیه خسارات قانونی استدعا دارم. پرونده جهت صلح و سازش به شورای حل اختلاف واحد یک صوفیان ارسال شد وکیل خواهان طی لایحه ای مرقوم داشته که امکان صلح و سازش موجود نیست تقاضای ارجاع پرونده را به دادگاه نموده است. طرفین و وکیل خواهان جهت صلح و سازش دعوت به حضور شدند لکن هیچیک در شورای حل اختلاف حاضر نشدند لذا پرونده به دادگاه عمومی بخش صوفیان ارسال گردد. دادگاه بخش صوفیان طی دادنامه شماره 000769 مورخ 1393/11/15 با این استدلال «000 با توجه به محتویات پرونده قطع نظر از ماهیت امر نظر به اینکه دعوای مطروحه راجع به انحلال نکاح می باشد و در این حوزه قضائی بخش دادگاه خانواده تشکیل نشده است علیهذا دادگاه با استناد به قسمت اخیر تبصره 2 ماده 1 قانون حمایت خانواده مصوب 1391 قرار عدم صلاحیت به شایستگی دادگاه خانواده تبریز صادر و اعلام می نماید. رأی صادره قطعی می باشد»; پرونده جهت رسیدگی به شعبه 26 دادگاه عمومی حقوقی تبریز ارجاع گردیده شعبه اخیرالذکر در تاریخ 1393/11/30 با این استدلال «نظر به اینکه در تبصره استنادی قبل از کلمه انحلال بر اصل نکاح نیز اشاره شده است لذا کلمه اصل پس از واژه نکاح توسط حرف عطف او ) به واژه انحلال نیز تسری داده میشود و رسیدگی به دعاوی مربوط به اصل انحلال نکاح را شامل می شود و نه دعاوی مربوط به انحلال نکاح را چرا که اگر اینگونه نباشد باید کلیه دعاوی مربوط به طلاق اعم از توافقی و ترافعی نیز در بخش مذکور مورد رسیدگی قرار نگیرد زیرا دعاوی مذکور نیز جزو دعاوی مربوط به انحلال نکاح است و رابطه زوجیت را منحل می نماید بنابراین دادگاه ضمن عدم پذیرش قرار عدم صلاحیت صادره از شعبه محترم اول دادگاه عمومی بخش صوفیان به لحاظ اینکه زوجین هر دو مقیم بخش مذکور می باشند خود را صالح به رسیدگی ندانسته و با استناد به مواد 11 و 27 قانون آئین دادرسی دادگاههای عمومی و انقلاب در امور مدنی قرار عدم صلاحیت به اعتبار صلاحیت شعبه اول دادگاه عمومی بخش صوفیان صادر می نماید»; پرونده جهت رسیدگی به حل اختلاف به شعبه 13 دادگاه تجدیدنظر استان آذربایجان شرقی ارجاع شعبه اخیر الذکر بموجب دادنامه شماره 3201647 - 93/12/19 با پذیرش استدلال دادگاه عمومی تبریز با اجازه حاصله از ماده 27 قانون آئین دادرسی مدنی به صلاحیت دادگاه عمومی بخش صوفیان حل اختلاف مینماید و رأی را قطعی اعلام کرده است. پرونده به شعبه اول دادگاه عمومی حقوقی صوفیان ارسال گردید در جلسه 94/3/3 وکیل خواهان آقای الف. ت. اظهار داشته دعوی به شرح دادخواست تقدیمی است. خوانده در مقام دفاع اظهار داشته پوست دستم سوخته است سوختگی هم قابل سرایت نیست این موضوع را قبل از اجرای صیغه عقد نکاح به شوهرم نگفته بودم ولی پس از اجرای صیغه طلاق ( عضو ممیز : بنظر میرسد بجای کلمه نکاح واژه طلاق قید شده است ) موضوع سوختگی پوست دستم را فهمید و میداند در من پزشک متخصص گواهی کرده است که سوختگی پوستم سرایت کننده نمی باشد گواهی را جهت ضم در پرونده ارائه میدهم. در ضمن مقداری سوختگی در پهلویم نیز وجود دارد در کودکی سوخته ام ولی جایش باقیمانده است. در این حین وکیل خواهان اظهار داشتند درخواست میکنم زوجه جهت بررسی و معاینه و اعلام نظر در مورد قسمت های سوختگی بدنش به پزشکی قانونی معرفی شود. زیرا موکل بنده میگوید کلاً قسمت های بیشتر بدن زوجه سوخته است ناحیه شکم و پائین بدن همچنین پزشکی قانونی اعلام نمایند که عارضه پوستی وی بر اثر سوختگی است یا بیماری دیگری. در این حین خوانده اظهار داشتند من حاضرم به پزشکی قانونی معرفی شوم وی به پزشکی قانونی معرفی ، پزشکی قانونی طی نامه مورخ 94/3/5 مرقوم داشته : خانم م. ف. معاینه و مشاهده شد نامبرده دچار سوختگی قدیمی در قدام اندام فوقانی راست به میزان چهار صد (4%) در قدام سینه و شکم به میزان هشت درصد(8%) مجموعاً دوازده درصد می باشد و هیچگونه سرایتی نداشته و مشکل فرزند آوری ایجاد نمی نماید (ص32) در جلسه 94/4/21 نظریه پزشک قانونی قرائت شد وکیل خواهان اظهار داشته بنام خدا خوانده محترم دعوی ، دارای مشکل پوستی ناشی از سوختگی است که در قسمت سینه و قسمت فوقانی بدن است که هدف از ازدواج قصد تلمذذ میباشد که با عنایت به عارضه جسمی که خوانده دعوی در زمان عقد ازدواج آن را کتمان نموده است و با عنایت به اینکه طبق ماده 1128 قانون مدنی صفت صحت پوستی که عقد ازدواج متباین بر آن بوده است حق شرط فسخ را برای موکل فراهم ساخته است و موکل جاهل به موضوع بوده و اساساً می بایست این نکته توجه خوانده در زمان عقد ازدواج بیان میگردید فلذا موضوع از مصادیق ماده 1128 قانون مدنی است که صدور حکم بر فسخ نکاح فی مابین به جهت تحقق آن مورد استدعاست. ضمناً چون نظریه پزشکی قانونی در حد 12درصد است خواهشمند است از پزشکی قانونی میزان مساحت سوختگی در سینه و شکم و را جهت روشن شدن حقیقت در صورت مؤثر بودن در تصمیم دادگاه استعلام گردد و به عنوان نظریه تکمیلی اخذ گردد. خوانده اظهار داشتند در مورد نظریه پزشکی قانونی حرفی ندارم. حرف من این است که من مهریه و نفقه ام را از شوهرم میخواهم اگر توان پرداخت مهریه بصورت یکجا را ندارد بصورت قسطی پرداخت بکند.(ص38) پزشک قانونی سوختگی را 12 درصد نسبت به کل 4-1 بدن می باشد را اعلام کرده است (ص 41). شعبه اول دادگاه عمومی صوفیان قرار ارجاع امر به داوری را صادر کرده است. زوج ، آقای ع. ح.ع. را به عنوان داور خود معرفی کرده است زوجه ، آقای داور ف.ن. را به عنوان داور تعیین نموده است. داور زوجه به شرح صفحه 50 نظریه خود را ارائه داده است مفهوماً مرقوم داشته « زوج حاضر به حضور جلسه داوری نشد زوجه حاضر به صلح و سازش و شروع ادامه زندگی بدون قید و شرط می باشد »; (ص 50 ) داور زوج نیز به شرح صفحه 52 نظریه خود را تقدیم داشته است و در نهایت مرقوم داشته « بارها صحبت نمودم به نظراینجانب امکان زندگی مشترک مقدور نیست »; در جلسه 94/9/23 دادگاه خطاب به زوجین نموده به اینکه آیا پس از جاری شدن صیغه عقد نکاح با هم نزدیکی کرده اید ؟ زوجه اظهار داشتند با هم خوابیده ایم ولی شک دارم که دخول صورت گرفته است یا خیر ؟ درخواست به معرفی به پزشکی قانونی را دارم. زوج اظهار داشته ما نزدیکی نکرده ایم بین ما مواقعه صورت نگرفته است وکیل خواهان اظهار داشتند چنانچه زوجه به پزشکی قانونی معرفی شوند درخواست میکنم که تاریخ ازاله بکارت در صورت وقوع نزدیکی از پزشکی قانونی درخواست شود. زوجین اظهار داشتند زمان وقوع عقد نکاح حدود شش ماه با هم بودیم رفت و آمد داشتیم ولی از شهریور ماه سال 93 با هم نبوده ایم ( ص 55) پزشکی قانونی طی نامه شماره 5768-94/9/23 مرقوم داشته «روز دوشنبه ساعت 25 / 11 صبح ( از خانم م. ف.ن. معاینه بعمل آمد ) پرده بکارت از نوع حلقوی و بدون پارگی است علائم دخول از مهبل رؤیت نگردید »;(ص 59 ). سرانجام شعبه اول دادگاه عمومی حقوقی صوفیان پس از یک سلسله رسیدگی بموجب دادنامه شماره 9409974145001034 مورخ 1394/9/30 چنین رأی صادر کرده است « رأی دادگاه : خواسته خواهان آقای م. ح.ع. فرزند ع. 29 ساله شغل کارگر مقیم روستای ... بخش صوفیان ، با وکالت آقای الف. ت. فرزند ع. وکیل دادگستری 42 ساله مقیم تبریز بطرفیت خوانده خانم م. ف.ن. فرزند د. 32 ساله شغل خانه دار مقیم روستای نظر...توابع بخش صوفیا ، صدور حکم بر فسخ نکاح می باشد. بطور اجمال بدین شرح که حسب اعلام وکیل خواهان به دلالت سند ازدواج به شماره ترتیب ... صادر شده از دفتر رسمی ثبت ازدواج شماره 215 صوفیان خوانده همسر قانونی موکل او می باشد در مورخ 1392/12/19 ازدواج دائم کرده اند. در نامزدی عرفی به سر می برند و تاکنون زندگی مشترک را آغاز نکرده اند. اخیراً موکل او متوجه شده اند که زوجه از ناحیه زیر گردن دارای عارضه پوستی هستند قبل از عقد نکاح متوجه قضیه نشده اند زوجه نیز حقیقت را قبل از جاری شدن صیغه نکاح بیان نکرده است از آنجا که علت و انگیزه اصلی از ازدواج آسایش روحی و روانی ناشی از آن است و شرط صحت بدن از لحاظ پوستی در عقد تصریح شده باشد یا خیر و یا این که عقد متبانیاً به آن واقع شده باشد از موارد اعمال حق فسخ برای طرف دیگر خواهد بود فلذا ضمن تحقیق و بررسی و ارجاع امر به پزشکی قانونی درخواست صدور حکم بر فسخ نکاح با جبران خسارات قانونی را داریم. با توجه به محتویات پرونده زوجه در جلسه مورخ 94/3/3 صراحتاً بیان داشته است که قبل از جاری شدن صیغه نکاح موضوع عارضه پوستی خویش را به زوج اعلام نکرده است حسب گواهی پزشکی قانونی که به شماره 94000268 ثبت شده است زوجه دچار سوختگی قدیمی در قدام اندام فوقانی راست و قدام سینه و شکم می باشد. همچنین حسب گواهی پزشکی قانونی به شماره ... - 94/9/28 زوجه غیر مدخوله می باشد. نظر به اینکه علت و انگیزه اصلی در ازدواج ، تمتع جنسی طرفین ( زوجین ) از یکدیگر می باشد و با توجه به عارضه پوستی زوجه ، زوج حسب اعلام خودش تمایلی به نزدیکی با او ندارد و اصلاً حاضر به تشکیل زندگی مشترک نیست و شرط سالم بودن بدن طرفین هر چند در عقد نکاح تصریح نشود مورد درخواست طرفین بوده و واقع عقد نکاح متبانیاً بر وصف و صفت سالم بودن بدن طرفین واقع میشود. بنابراین دادگاه دعوای خواهان را موجه و وارد تشخیص داده به استناد ماده 1128 از قانون مدنی ماده 24 از قانون حمایت خانواده و ماده 519 از قانون آئین دادرسی مدنی حکم بر فسخ عقد نکاح واقع شده بین طرفین و محکومیت خوانده به پرداخت هزینه دادرسی و حق الوکاله وکیل طبق تعرفه قانونی و مبلغ پرداخت شده به زوجه از بابت هزینه پزشکی قانونی به میزان یکصد هزار تومان در حق خواهان صادر و اعلام می کند. رأی صادر شده حضوری بوده ، ظرف بیست روز از تاریخ ابلاغ قابل تجدیدنظرخواهی در محاکم محترم تجدیدنظر استان آذربایجان شرقی می باشد. و در صورت عدم درخواست تجدیدنظرخواهی ظرف همان مدت قابل فرجام خواهی در دیوان عالی کشور می باشد»; خانم م. نظرلو طی دادخواست و لایحه پیوست به شرح منعکس در آن نسبت به دادنامه شماره 9409974145001034 مورخ 94/9/30 صادره از شعبه اول دادگاه عمومی حقوقی صوفیان ، تجدیدنظرخواهی نموده و مفهوماً مرقوم داشته اولاً موارد فسخ نکاح را قانونگذار در ماده 1123 قانون مدنی بصورت دقیق مشخص کرده ثانیاً اساساً عقد نکاح دائم در سال 1392 جاری گردیده و دادخواست فسخ نکاح در سال 93 تقدیم شده یعنی پس از یک سال از تاریخ عقد دادخواست تقدیم گردیده ، در مدت یک سال بین فاصله عقد و تقدیم دادخواست مکرراً که عرفاً دوران نامزدی میگویند تماس گرفته و ایشان کاملاً از وضعیت بدن اینجانب پس از جاری شدن عقد مطلع شده و قبول نموده بنابراین قانوناً نمی تواند درخواست فسخ نکاح با علم و آگاهی کامل از وضعیت جسمانی اینجانب نمایند ثالثاً طبق گواهی پزشک قانونی مضبوط در پرونده دوازده در صد از کل بدن دچار سوختگی قدیمی شده که این میزان هیچ تأثیری در رابطه زناشوئی ندارد و بر خلاف ادعای خواهان بدوی موجب عدم آسایش روحی و روانی نمی شود. اینجانب کاملاً از هر حیث سالم بوده و سوختگی جزئی نیز قدیمی و اثرات آن از بین رفته و موجب فسخ نکاح نیست و اینجانب میتوانم تمام وظایف زندگی مشترک و زناشوئی را انجام دهم بنابراین از دادگاه محترم تجدیدنظر تقاضای فسخ دادنامه تجدیدنظرخواسته (عضو ممیز : منظور نقض است ) و صدور حکم به بطلان دعوی خواهان بدوی میشود. آقای م. ح.ع. با وکالت آقای الف. ت. لایحه جوابیه خود را به شرح صفحه 73 تقدیم داشته و مضموناً قید نموده الف - موکل از زمان متوجه شدن به موضوع عیب و مشکل جسمی از طریق دادگاه بخش صوفیان اقدام نموده بنابراین بحث فوریت در طرح دعوی رعایت شده است ب- دوازده در صد کل بدن در سینه تجدیدنظرخواه وسعت زیادی را شامل می شود بطوری که بدن در قسمت سینه و دیگر ناحیه دچار سوختگی شدید شده تا حدی که امکان التذاذ جنسی و زناشوئی که عقد نکاح متبانیاً بر آن است مقدور نیست بنابراین رأی دادگاه کاملاً با عنایت به تحقیقات بعمل آمده طبق موازین قانونی صادر گردیده لذا رد دعوی تجدیدنظرخواه را استدعا کرده است (ص 73 ) شعبه 13 دادگاه تجدیدنظر استان آذربایجان شرقی بموجب شماره دادنامه 9409974123301686 مورخ 1394/12/16 چنین رأی صادر کرده است « رأی دادگاه : در خصوص تجدیدنظرخواهی خانم م. ف.ن. فرزند د. بطرفیت تجدیدنظرخوانده آقای م. ح.ع. فرزند ع. با وکالت آقای الف. ت.ص. وکیل پایه یک قوه قضائیه بخواسته اعتراض نسبت به دادنامه شماره 9409974145001034 موضوع پرونده کلاسه 940898 صادره از شعبه اول دادگاه محترم عمومی حقوقی بخش صوفیان که بموجب دادنامه مذکور راجع به فسخ نکاح درخواست زوج حکم بر فسخ نکاح صادر شده است دادگاه با عنایت به دادخواست تجدیدنظرخواه و محتویات پرونده و اینکه مورد اعلامی از موارد مصرح در ماده 1123 قانون مدنی نبوده دلایل و مدارکی که موجب اثبات این امر باشد که عقد متبانیاً بر صفت سالم بودن بدن طرفین منعقد گردیده در پرونده ملاحظه نمی شود لذا اعتراض تجدیدنظرخواه موجه تشخیص و به استناد مواد 348 و 358 قانون آئین دادرسی مدنی با نقض دادنامه معترض عنه حکم به رد دعوی زوج صادر و اعلام میگردد رأی صادره ظرف مدت بیست روز پس از ابلاغ قابل فرجام خواهی در دیوان عالی محترم کشور می باشد»; این دادنامه (01686) یاد شده در تاریخ 94/12/19به آقای الف. ت.ص. وکیل زوج ابلاغ گردیده است که مشارالیه با وکالت از آقای م. ح.ع. طی دادخواستی به شرح مندرج در آن نسبت به دادنامه 9409974123301686 - 1394/12/17 صادره از شعبه 13دادگاه تجدیدنظر استان آذربایجان شرقی در تاریخ 94/12/25 فرجام خواهی کرده است. خانم م. ف. نیز لایحه جوابیه خود را تقدیم داشته است. پرونده به دیوان عالی کشور ارسال جهت رسیدگی به شعبه 19 دیوان ارجاع شده است کلیه محتویات پرونده به هنگام شور قرائت میشود. هیئت شعبه در تاریخ بالا تشکیل گردید پس از قرائت گزارش آقای عبدالرضا کریمی صحنه سرائی عضو ممیز و ملاحظه اوراق پرونده اجمالاً مبنی بر فرجام خواهی آقای م. ح.ع. با وکالت آقای الف. ترابی نسبت به دادنامه شماره 301686 صادره از شعبه 13 دادگاه تجدیدنظر استان آذربایجان شرقی مشاوره نموده چنین رأی میدهد:

رأی شعبه دیوان عالی کشور


در خصوص فرجام خواهی آقای م. ح.ع. با وکالت آقای الف. ت. نسبت به دادنامه شماره 9409974123301686 مورخ 1394/12/17 صادره از شعبه 13 دادگاه تجدیدنظر استان آذربایجان شرقی با توجه به کلیه محتویات پرونده چون فرجام خواه ایراد موجه و مؤثری که موجب نقض دادنامه فرجام خواسته شود ننموده و اصول و قواعد قانون آئین دادرسی مدنی نیز لحاظ شده و استنباط دادگاه از دلایل و مدارک ابرازی در پرونده خالی از اشکال است لذا نظر به مراتب فوق رأی فرجام خواسته ابرام و به استناد ماده 370 قانون آئین دادرسی دادگاههای عمومی و انقلاب در امور مدنی پرونده به دادگاه مربوطه اعاده میگردد.
مستشاران شعبه 19 دیوان عالی کشورعبدالرضا کریمی
صحنه سرائی حیدرعلی حیدری

نقد رأی

تعدادموافق: 0 ـ تعدادمخالف: 0

نقدهای شما