رأی دادگاه بدوی
در خصوص شکایت 1- آقای م. فرزند ع. 2-خانم م. فرزند م. علیه آقای ح. فرزند ح. به اتهام مزاحمت تلفنی و فحاشی، به نظر دادگاه با توجه به اظهارات شاکی ردیف اول و مطلعین و خصوصاً ارائه صدای ضبط شده متهم، توسط شاکی که متهم در ساعت 2 نیمه شب تماس با شاکی گرفته و وی را مورد فحاشی قرار میدهد و با توجه به کیفرخواست صادره از دادسرای عمومی و انقلاب ناحیه ده و با توجه به دفاعیات ضعیف و انکار بلاوجه متهم در مجموع بزه انتسابی فوق در خصوص شاکی ردیف اول محرز است، لذا دادگاه بهاستناد ماده 641 قانون مجازات اسلامی از جهت مزاحمت تلفنی آقای ح. را به تحمل چهار ماه حبس تعزیری محکوم مینماید و از جهت فحاشی دادگاه به استناد ماده 608 قانون مجازات اسلامی آقای ح. ک. را به پرداخت یک میلیون ریال جزای نقدی در حق دولت محکوم مینماید. اما در خصوص شکایت خانم م. با توجه به انکار شدید متهم و علیرغم کیفرخواست صادره، در مجموع به علت عدم کفایت ادله اثباتی بزه انتسابی احراز نمیگردد و دادگاه به استناد بند الف ماده 177 قانون آیین دادرسی کیفری رأی بر برائت آقای ح. صادر مینماید. رأی صادره حضوری و ظرف مهلت 20 روز پس از ابلاغ قابل تجدیدنظرخواهی در محاکم تجدیدنظر استان تهران میباشد.
قاضی شعبه 1180 دادگاه عمومی جزایی تهران - سامنی
رأی دادگاه تجدیدنظر استان
در بررسی تجدیدنظرخواهی آقای ح. نسبت به دادنامه صادره از شعبه محترم 1180 محاکم عمومی جزائی تهران به شماره 877 مورخ 30/8/90 که بر اساس آن وی به اتهامات مزاحمت تلفنی و توهین حسب شکایت آقای م. به ترتیب به تحمل چهار ماه حبس تعزیری و پرداخت یک میلیون ریال جزای نقدی محکومیت یافته، این دادگاه دادنامه تجدیدنظرخواسته را در بخش نخست راجع به انتساب اتهام ایجاد مزاحمت تلفنی به متهم، واجد اشکال دانسته و عقیده بر نقض آن دارد زیرا اولاً منشاء ارتباط و تماس تلفنی متهم با شاکی به اعتبار قرابت سببی(شوهر خواهر او ) صورت گرفته که در بازگشائی پیامکهای ارسالی این مهم کاملاً مشهود بوده و قرینه تبادل دیگر پیامک ها به مناسبتهای مختلف و تکثر تماسها مزید بر آن میباشد. ثانیاً همراهی همسر تجدیدنظرخوانده در طرح شکایت که نسبت بدان حکم بر برائت متهم اصدار یافته، به انضمام وضعیت حدوث اختلاف تجدیدنظرخواه با خواهر شاکی که برگ 31 پرونده از آن حکایت دارد شائبه فقد عنصر ضرری و معنوی را در قضیه تقویت مینماید. ثالثاً مفاد پیامک های ارسالی از شماره های مربوط به متهم ناظر بر مراوده طبیعی و عادی طرفین بوده و مآلاً اطلاق بزه مزاحمت از آن [جهت] که مستلزم سوءنیت است، قرین ادله کافی نمیباشد. رابعاً استناد شاکی خصوصی به متن پیامکهایی از شمارههای غیر منسوب به متهم و با تماس و ارتباط تلفنی فاقد دلیل اثباتی بوده و به علاوه آنکه ارکان تحقق جرم معنون نیز در هر حال منتفی میباشد. نتیجتاً نظر به اینکه رسیدگی کنونی مربوط به زمان طرح شکایت و ایام مقارن آن بوده و پاسخ استعلام حاصله از مرجع مربوطه بنا به مراتب مذکور، دلالت روشنی بر توجه و درستی اتهام انتسابی به تجدیدنظرخواه ندارد، لذا دادگاه در این قسمت بدواً به استناد بند 4 از شق ب ماده 257 از قانون آیین دادرسی کیفری دادنامه تجدیدنظرخواسته را نقض و آن-گاه در راستای تبصره یک ماده 22 قانون تشکیل دادگاههای عمومی و انقلاب و بند الف ماده 177 همان قانون و هم به استناد اصل 37 از قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران حکم بر برائت متهم از اتهام مزاحمت تلفنی صادر و اعلام مینماید و اما راجع به دیگر اتهام مورد حکم که متهم نسبت به آن تجدیدنظرخواهی نموده، دادگاه با توجه به متن پیامکهای ارسالی و کیفرخواست صادره از دادسرا و با عنایت به الفاظ به-کار رفته در بعض پیامکها که مشعر بر توهین بوده و مالکیت تلفن های مورد استفاده نیز منتسب به متهم میباشد، در این خصوص موضوع تجدیدنظرخواهی را با هیچیک از شقوق ذیل ماده 240 از قانون صدرالذکر منطبق ندانسته و بدین سان مستنداً به بند الف از ماده 257 از قانون مذکور مجازات مقرر در دادنامه تجدیدنظرخواسته را برای متهم بابت توهین تائید و استوار مینماید.این رأی قطعی است.
رئیس شعبه61 دادگاه تجدیدنظر استان - مستشار دادگاه
ربیع پور - صداقتی