رأی دادگاه بدوی
در این پرونده خواهان ها به اسامی ح.ط.، م.، ه.، م.، م.، غ.، د. همگی ن. فرزندان مرحوم ح. دادخواستی به طرفیت خواندگان به اسامی 1 - خانم ب.ح. فرزند س. با وکالت بعدی خانم ها س.ک. و س.الف. 2 - آقای ع.ن. فرزند ح. تحت عنوان اعتراض ثالث نسبت به توقیف 3 دانگ از شش دانگ پلاک ثبتی 8800 فرعی از 4731 اصلی واقع در بخش 6 تهران از اراضی نازی آباد (به میزان سهم الارث خوانده ردیف دوم آقای ع.ن. ) مطرح و اینگونه ادعا می نماید که برابر اقرارنامه عادی مورخ 21/8/84 خوانده (ردیف 2) صراحتاً اقرار نموده که سهم الارث خود را ازماترک مرحوم پدری در زمان حیات ایشان دریافت نموده و هیچ گونه سهمی در ماترک مرحوم پدر ندارد. اینک جهات عدم پذیرش ادعای خواهان ها: الف) به موجب ماده 140 قانون مدنی «ارث»; از جمله اسباب تملک می باشد به همین ملاحظه مالکیت قهری و مشاعی و فعلی خوانده ردیف دوم آقای ع.ن. در پی فوت مورث نسبت به پلاک مورد گفتگو محقق است. ب) تعریف ارث عبارت است از حقی که صرفاً به حکم قانون از مرده به زنده منتقل می شود و اقرارنامه عادی مدرکیه بر فرض صحت و اصالت مندرجات آن از حیث تاریخ ترقیم و تنظیم و ازحیث محتوی و تجزیه و تحلیل حقوقی اراده خوانده در اسقاط حق آتی در تعلق سهم الارث خود، استفهام و استدراک می گردد، در حالی که ورثه پس از فوت میت قانوناً مستحق ترکه هستند و اقدام خوانده (ردیف 2) اسقاط مالم [یحب] (ساقط کردن حقی که به وجود نیامده) می باشد که باطل است بنا به مراتب استدلالی دعوی خواهان ها غیروارد تشخیص و مستنداً به ملاک ماده 197 قانون آیین دادرسی دادگاه های عمومی و انقلاب در امور مدنی حکم به رد آن صادر و اعلام می گردد رأی صادره ظرف بیست روز از تاریخ ابلاغ قابل تجدیدنظرخواهی در محاکم محترم تجدیدنظر تهران است.
رییس شعبه 242 دادگاه عمومی حقوقی تهران - نوربخش
رأی دادگاه تجدیدنظر استان
در خصوص تجدیدنظرخواهی آقایان و خانم ها م.، غ.، ه.، ط.، د.، م.، ح.، م. همگی ن. از دادنامه شماره 9101680 مورخه 19/10/1391 شعبه محترم 242 دادگاه خانواده تهران که به موجب آن دعوی مطروحه از ناحیه مشارالیهم به طرفیت خانم ب.ح. و آقای ع.ن. به خواسته اعتراض ثالث اصلی در پرونده کلاسه 9101119 حکم به رد دعوی تصدیر گردیده، وارد نمی باشد زیرا رأی بر اساس قواعد و مقررات جاری اصدار یافته و ایرادی از حیث شکلی و ماهوی بر آن وارد نیست استدلال و استناد محکمه نیز صحیح است از ناحیه تجدیدنظرخواهان ها نیز دلیل و یا دلایلی که موجبات نقض یا بی اعتباری دادنامه معترضٌ عنه را در نظر دادگاه فراهم سازد به عمل نیامده است لذا دادگاه به استناد قسمت اخیر ماده 358 از قانون آیین دادرسی دادگاه های عمومی و انقلاب در امور مدنی مصوب 21/1/1379 ضمن رد اعتراض معترضین دادنامه معترضٌ عنه را تأیید می نماید رأی صادره مطابق ماده 365 از همان قانون قطعی است.
مستشاران شعبه 2 دادگاه تجدیدنظر استان تهران
ارژنگی - موتمن