رأی دادگاه بدوی
در خصوص اتهام آقایان 1. ع.م. فرزند غ.، 25 ساله، مقیم تهران، شغل آزاد، مجرد، فاقد سابقه کیفری و آزاد با معرفی کفیل دایر بر ایراد ضرب عمدی نسبت به شاکی و فراری دادن متهم م.غ. 2. م.غ. مجهولالمکان دایر بر کلاهبرداری از طریق انتقال مال غیر و تحصیل مبلغ یکصد و پنجاه میلیون ریال وجه نقد از خانم م.الف.، دادگاه با بررسی محتویات پرونده، کیفرخواست صادره از دادسرای تهران، شکایت شاکی، گزارش مرجع انتظامی و گواهی پزشکی قانونی و عدم حضور متهمان در جلسه دادگاه جهت دفاع از خود و سایر قرائن و امارات موجود در پرونده وقوع بزه را محرز دانسته و مستنداً به مواد 551 و 294 و 297 و 302 و 484 قانون مجازات اسلامی و ماده یک قانون تشدید مجازات مرتکبین اختلاس و ارتشاء و کلاهبرداری حکم به محکومیت متهم ردیف اول به تحمل چهار ماه حبس تعزیری با احتساب ایام بازداشت قبلی از حیث جنبه عمومی بزه ضرب عمدی و بیم تجری متهم و سایر اشخاص و تحمل شش ماه حبس تعزیری بابت فراری دادن متهم و بابت کبودی روی بازو و ساعد راست و ران راست مجموعاً به پرداخت چهار دینار و نیم در حق مصدوم و متهم ردیف دوم به تحمل 5 سال حبس تعزیری و رد اصل مال در حق مالباخته و پرداخت معادل وجه مأخوذه به عنوان جزای نقدی در حق صندوق دولت صادر و اعلام میگردد. رأی صادره غیابی و ظرف 10 روز پس از ابلاغ، قابل واخواهی در همین دادگاه و سپس ظرف 20 روز پس از ابلاغ، قابل اعتراض در محاکم تجدیدنظر استان تهران میباشد.
رئیس شعبه 1124 دادگاه عمومی جزایی تهران ـ کیالاشکی
رأی دادگاه تجدیدنظر استان
در خصوص تجدیدنظرخواهی آقای ع.م. نسبت به آن قسمت از دادنامه از شماره 1351 مورخ 10/11/91 صادر شده از شعبه 1124 دادگاه عمومی جزایی تهران که به موجب آن نامبرده به اتهام ایراد ضرب عمدی به پرداخت دیه در حق شاکی و از حیث جنبه عمومی قضیه به تحمل چهار ماه حبس با احتساب ایام بازداشت قبلی محکوم گردیده است با توجه به مجموع محتویات پرونده نظر به اینکه در این مرحله از رسیدگی از ناحیه تجدیدنظرخواه ایراد و اعتراض مؤثر و مدللی که نقض دادنامه تجدیدنظرخواسته را فراهم نماید ارائه و عنوان نگردیده است و براساس و مبانی استدلال و استنباط دادگاه نخستین در رسیدگی به موضوع و احراز بزهکاری وی و صدور حکم و تعیین کیفر بر همین مبنا خدشه و خللی مترتب نیست و رأی دادگاه فاقد اشکال و منقصت قانونی به نظر میرسد لذا دادگاه به استناد بند الف ماده 257 قانون آیین دادرسی دادگاههای عمومی و انقلاب در امور کیفری ضمن رد تجدیدنظرخواهی به عمل آمده دادنامه موصوف را در این قسمت تأیید و استوار مینماید و در مورد تجدیدنظرخواهی مشارالیه نسبت به قیمت دیگر دادنامه مزبور که متضمن محکومیت وی تحمل شش ماه حبس به اتهام فراری دادن متهم م.غ. میباشد با بررسی اوراق پرونده و ملاحظه میگردد م.غ. از اول تشکیل پرونده خود را به مأمورین معرفی نکرده است و پس از دستگیری یا زندان رفتن با کمک ع.م. فراری نشده است در صورتی که ماده 551 قانون مجازات اسلامی مقرر می دارد « اگر عامل فرارو ... عاملاً موجبات فرار اشخاصی که قانوناً زندانی یا دستگیر شده اند فراهم آورد به طریق ذیل مجازات خواهد شد»;، بنابراین فرد متواری مزبور از طریق قانونی دستگیر یا زندانی نشده بود است تا فرار نماید کسی رو موجبات فرار وی فراهم نموده مستحق مجازات شود علیهذا دادگاه تجدیدنظرخواهی را در این قسمت وارد تشخیص داده به استناد بند1 شق ب ماده 257 قانون مرقوم ضمن نقض دادنامه مذکور به استناد اصل 37 قانون اساسی و ماده 177 قانون آیین دادرسی دادگاههای عمومی و انقلاب در امور کیفری تجدیدنظرخواه از اتهام فراری دادن متهم تبرئه می نماید. این رأی قطعی است.
رئیس شعبه 31 دادگاه تجدیدنظر استان تهران ـ مستشار دادگاه
بلاغی ـ شریعتی