عنوان: اثر دعوای الزام به تمکین در زمان ارایه دادخواست طلاق

پیام: اقدام زوج در تقدیم دادخواست الزام زوجه به تمکین در زمان و فرایند دادخواست طلاق نمی تواند سوء اقدامات زوج را که در زمان سابق از آن بوقوع پیوسته است، بی اعتبار و بی اثر نماید.
مستندات:
شماره دادنامه قطعی :

تاریخ دادنامه قطعی :
1401/12/02
گروه رأی:
حقوقی
آراء منتخب پرونده:

عین عبارت چاپ متن متن تجمیعی پرونده

رأی خلاصه جریان پرونده


در این پرونده خانم ا. ل. با وکالت اقای ع. ز. دادخواست طلاق به طرفیت اقای م. ح. تقدیم شعبه *کرده و اظهار داشته موکله در تاریخ ۸۶/۷/۲۱ با خوانده ازدواج کرده که حاصل این ازدواج یک فرزند مشترک پسر ۶ ساله می باشد. بعد از گذشت مدتی از زندگی مشترک زوج اقدام به تهیه منزل مشترک ننمود و زوج به مدت چند سال در منزل متعلق به موکل زندگی نموده است. و حتی زوج از فروردین سال ۱۴۰۰ زندگی مشترک را ترک کرده که استشهادیه پیوستی گواه ان است.زوج موکل را در بلاتکلیفی قرار داده و هیچ گونه نفقه ای پرداخت ننموده است.لذا با عنایت به بیکاری زوج و مراتب مذکور موکله در عسر و حرج است.از دادگاه تقاضای رسیدگی و طلاق دارد. دادگاه در تاریخ ۱۴۰۰/۶/۳۰ وقت رسیدگی تعیین کرده و طرفین را دعوت نموده است.وکیل خواهان درخواست موکله را بشرح دادخواست تقدیمی بازگو کرده و اضافه نموده موکله حاضر است.تعداد ۸۳ عدد سکه بهار ازادی از کل مهریه ۱۳۳ عدد سکه بهار ازادی را در قبال طلاق به زوج بذل نماید. هزینه سفر حج را هم بذل نماید. خوانده در جلسه دادگاه حاضر نشده و دفاعی ننموده است.دادگاه قرار داوری صادر کرده و نظریه داوران را جلب کرده است.درنهایت دادگاه در تاریخ ۱۴۰۰/۷/۱۴ مبادرت به صدور حکم به طلاق بلحاظ احراز عسر و حرج زوجه نموده است.سپس زوج دادخواست واخواهی در تاریخ ۱۴۰۰/۸/۳ تقدیم دادگاه کرده و وکیل وی در مقام دفاع از خواسته اظهار داشته ادعای زوجه مبنی بر عدم پرداخت نفقه در سال جاری مورد انکار موکل بوده و ادعای ایشان تکذیب می گردد. و در این مورد بدوا می بایست از طریق محاکم ذیصلاح این ادعا مورد بررسی قرار گرفته و حکم به محکومیت موکل صادر گردد. که این اقدام صورت نگرفته است.همچنین طرح ادعای ترک زندگی توسط موکل ادعایی واهی است.و شدیدا از طرف موکل مورد تکذیب قرار می گیرد بلکه در این مدت اخیر رابطه موکل و زوجه بطور صمیمی بوده است. لذا موکل با عنایت به مراتب فوق نسبت به رای صادره غیابی مذکور معترض است.و از دادگاه تقاضای رسیدگی دارد. وکیل زوجه برابر لایحه مورخ ۱۴۰۰/۸/۲۴ ادعاهای واخواه ( زوج ) را مورد تکذیب قرار داده و با توجه به ترک زندگی و عدم پرداخت نفقه و تهیه مسکن تقاضای طلاق نموده است.دادگاه در تاریخ ۱۴۰۰/۸/۲۵ وقت رسیدگی تعیین کرده و طرفین را دعوت کرده و واخواه و واخوانده اظهارات خود را بازگو و دادگاه برابر صورت جلسه مذکور منعکس کرده است.دادگاه زوج را جهت صحت و سقم ادعای زوجه مبنی بر عدم توانایی جنسی زوج به پزشکی قانونی معرفی کرده و مراتب را به وکیل ابلاغ نموده است.که زوج حاضر نشده و دادگاه درنهایت در تاریخ ۱۴۰۰/۱۰/۲۸ مبادرت به صدور قرار رد واخواهی صادر کرده است.سپس زوج نسبت به رای صادره مذکور دادخواست تجدیدنظرخواهی تقدیم داشته و بشرح لایحه وکیل خود تقاضای رسیدگی نموده است.پرونده جهت رسیدگی به شعبه *ارجاع شده است.وکیل زوجه ضمن پاسخ به دادخواست تجدیدنظرخواه استشه.ه مبنی بر صحت ادعای موکله را پیوست پرونده نموده است.دادگاه گواهی نشوز زوجه مورخ ۱۴۰۱/۷/۲۴ واحد اجرای احکام را پیوست نموده است.سپس دادگاه تجدیدنظر در تاریخ ۱۴۰۱/۷/۲۶ مبادرت به صدور رای به رد درخواست تجدیدنظرخواهی و تایید دادنامه تجدیدنظرخواسته نموده است.متعاقبا زوج بشرح لایحه وکیل خود که عمدتا تکرار مطالب و اظهارات در فرایند دادرسی است.نسبت به رای صادره مذکور معترض است.و از دیوان عالی کشور تقاضای فرجامخواهی کرده که پرونده جهت رسیدگی به شعبه *ارجاع شده و مطرح رسیدگی می باشد.
هیات شعبه در تاریخ بالا تشکیل گردید. پس از قرائت گزارش اقای ح. م. ه. عضو ممیز و ملاحظه اوراق پرونده درخصوص دادنامه شماره *فرجام خواسته مشاوره نموده چنین رای می دهد:

رأی شعبه دیوان عالی کشور


درخصوص دادخواست فرجامخواهی اقای م. ه. ح. با وکالت اقای ا. ا. نسبت به رای شماره *مورخ ۱۴۰۱/۷/۶ شعبه *متضمن رد درخواست تجدیدنظرخواه و تایید دادنامه تجدیدنظرخواسته شماره ۰۶۲۳ مورخ ۱۴۰۰/۷/۱۴ شعبه *مبنی بر صدور حکم طلاق بلحاظ احراز عسر و حرج زوجه با توجه به محتویات پرونده فرجامخواهی وارد نمی باشد. زیرا ، اولا – زوجه علت طرح دعوای طلاق را ترک زندگی توسط زوج به علت عدم تهیه مسکن و منزل مشترک و عدم پرداخت نفقه در طول مدت اختلاف که منجر به عسر و حرج گردیده ، اعلام نموده است. ثانیا- زوج در مقام دفاع اظهار داشته اینجانب کلیه نفقات زوجه را پرداخت نمودم و با توجه به اینکه زوجه در این مورد حکمی از طریق مراجع قضایی علیه اینجانب در اختیار ندارد. و از طرف دیگر نظر به اینکه اینجانب زوجه را دعوت به مراجعت به زندگی کردم و از طریق دادگاه زوجه محکومیت به تمکین حاصل نموده ، لذا با توجه به اینکه دلیلی بر طلاق وجود ندارد. از دادگاه تقاضای رد دعوی طلاق را نموده است. ثالثا- با عنایت به مراتب مذکور نظر به اینکه مسلم است.زوجین به دلیل بروز اختلاف از فروردین ماه سال ۱۴۰۰ تاکنون از یکدیگر جدا زندگی می کنند. رابعا – مسلم است.زوج از تاریخ مذکور تا تاریخ صدور حکم محکومیت زوجه به تمکین مورخ ۱۴۰۱/۳/۱۱ اقدام مفید و موثری در جهت ترغیب زوجه به بازگشت به زندگی مشترک و سامان دادن به زندگی مشترک بعمل نیاورده و عملا زوجه را در بلاتکلیفی قرار داده است. مضافا بر اینکه اقدام بعدی زوج در تقدیم دادخواست الزام زوجه به تمکین که در زمان و فرایند دادخواست طلاق طرح گردیده ، نمی تواند سوی اقدامات زوج را که در زمان سابق از ان بوقوع پیوسته است.بی اعتبار و بی اثر نماید. علی هذا با عنایت به مراتب مذکور و با توجه به استشهادیه استنادی و با توجه به بذل عمده مهریه زوجه به زوج که من حیث المجموع دلالت بر صحت ادعای زوجه دارد. ، فرجامخواهی فرجامخواه به کیفیتی نیست که بر اساس رای صادره و استنباط و تشخیص دادگاههای بدوی و تجدیدنظر خدشه و خلل وارد اورد. لذا ضمن رد درخواست فرجامخواهی رای فرجامخواسته را مستندا به مواد ۳۷۰ و ۳۹۶ قانون ایین دادرسی مدنی ابرام می نماید.
رییس شعبه *: ح. ع.
مستشار: ح. م. ه. مستشار: م. ح. م.

نقد رأی

تعدادموافق: 0 ـ تعدادمخالف: 0

نقدهای شما