عنوان: تسبیب در قتل شبه عمدی به نحو تقصیر

پیام: تسبیب در قتل شبه عمدی سلب ازادی های افراد ملت و محروم نمودن از حقوق مقرر در قانون اساسی به واسطه قراردادن مرحوم . در داخل صندوق عقب خودروی سازمانی ، محرز ومسلم است
مستندات:
شماره دادنامه قطعی :

تاریخ دادنامه قطعی :
1400/06/10
گروه رأی:
کیفری
آراء منتخب پرونده:

عین عبارت چاپ متن متن تجمیعی پرونده

رأی خلاصه جریان پرونده

خلاصه جریان پرونده:
اقای ح. ح. فرزند ح. طی شکواییه اعلام می دارد. در تاریخ ۹۳/۶/۱۰ ساعت ۱۲/۵۰ بامداد با خبر شدم برادرم م. ح. فرزند ح. توسط پلیس دستگیر و سپس فوت شده تقاضای رسیدگی دارم. دادستان نظامی استان دستور بررسی موضوع را می دهد. ( ۱۳۹۳/۶/۱۵ ) دادیار در غیاب بازپرس از شاکی شکایتش استماع می شود. و از اقای م. م. نیز به عنوان مطلع تحقیق می نماید. و دستور بررسی موضوع را به بازرسی انتظامی استان را صادر می نماید. پس از حضور بازپرس ، دستورات تکمیلی نیز صادر می شود. شرح کالبد گشایی در اوراق ۱۷ و ۱۸ اورده شده است. و علت مرگ را موکول به دریافت جواب ازمایشات سم شناسی و نمونه های از ریه ، کبد ، قلب و کلیه اعلام داشته است. بازرسی گزارش اولیه خود را خطاب به بازپرس ( نظامی ) اعلام می نماید. و بازپرس قرار عدم صلاحیت به شایستگی دادسرای عمومی و انقلاب شهرستان بندر خمیر صادر می نماید. معاون دادستان نظامی *دستور استعلام بازپرس از دادسرای بندر خمیر برای تایید ادعایی مامورین برای کسب مجوز از مقام دادسرا را صادر می نماید. و بازپرس مراتب را به سازمان* استان ( شهرستان خمیر ) اعلام می نماید. و جانشین دادستان نیز مراتب را به شرح برگ ۲۶ تایید می نماید. و معاون دادستان با قرار صادر شده موافقت می نماید. پرونده به شعبه اول دادیاری *ارجاع می گردد. دادیار دستور استعلام از پزشکی قانونی را به جهت مشخص شدن علت فوت را صادر می نماید. دادیار از اقای ا. ح. ز. فرزند م. ( سرباز وظیفه حاضر در ماموریت ) ح. ح. برادر متوفی ( اولیای دم ) م. م. ( گواه ) م. ا. ( گواه ) س. ع. ( گواه ) در خصوص حادثه تحقیق می نماید. ( صفحات ۳۳ الی ۴۰ ) پزشکی قانونی به شرح برگ ۴۱ نظریه خود را اعلام می نماید. و اظهار می دارد. با توجه به عدم وجود اثار ضرب و جرح و شکستگی و عدم وجود اسیب بافتی و اینکه در ازمایشات سم شناسی هیچگونه سم و یا دارویی قابل تشخیص نبوده علت فوت مقدور نبوده و کالبد گشایی سفید می باشد. بازپرس از اقای ی. ب. بعنوان گواه حاضر در پاسگاه *" ) تحقیق می نماید. سپس از اقای م. س. مامور انتظامی تحقیق می گردد. و اتهام ازار و شکنجه متهم و نقض حقوق و ازادی های فردی به واسطه قرار دادن متهم در داخل صندوق عقب خودرو را به ایشان تفهیم می نماید. بعد از دستگیری مرحوم ح. به جهت عدم امکان سوار شدن در خودروی سازمانی به جهت تکمیل ظرفیت وی را به داخل صندوق عقب گذاشته و به پاسگاه انتقال دادیم و این اقدام با موافقت ایشان انجام شد و هیچگونه ضرب و جرح انجام نشد و اظهارات گواهان که در صحنه نبودند را قبول ندارم. و شاهدی که در پاسگاه بود سلامت وی را در پاسگاه گواهی داده است. بازپرس اتهام را مجدد تفهیم تا اخرین دفاع خود را بیان نماید. بنده چون نیروی کافی نداشتم و متهم هم کارتون خواب بود به صندوق عقب رفت و در این فاصله کوتاه با میل و رغبت خودش در صندوق عقب نشست و هیچگونه ضرب و جرح و شکنجه نیز نکردم. قرار وثیقه برای ایشان صادر می گردد. ( صفحه ۴۹ الی ۵۱ ) و دستور بازداشت تحت قرار در یگان صادر می نماید. پس از توثیق وثیقه ایشان ازاد می گردد. ( صفحه ۶۸ ) بازپرس در خصوص اتهام م. س. دایر بر ازار و شکنجه متهم و نقض حقوق مقرر در قانون اساسی قرار مجرمیت و در خصوص ارتکاب قتل قرار منع تعقیب صادر می نماید. ( صفحه ۶۹ ) و در خصوص مجرمیت با صدور کیفر خواست به شعبه ۱۰۱ دادگاه کیفری دو *ارسال می گردد. قرار منع تعقیب به اولیای دم متوفی ( برادرش ) ح. ح. ابلاغ و ایشان اعتراض می نماید. نیروی انتظامی اقای ر. ا. را به عنوان نماینده حقوقی شکایت علیه م. س. مامور انتظامی معرفی می نماید. دادگاه به جهت رسیدگی به پرونده در مقام بازپرس قرار امتناع از رسیدگی صادر می نماید. ( صفحه ۸۳ ) پرونده به شعبه ۱۰۳ کیفری دو *عباس ارجاع می گردد. دادگاه نیز قرار عدم صلاحیت به شایستگی کیفری یک استان صادر می نماید. ( صفحات ۹۲ و ۹۳ ) دادگاه کیفری یک ( شعبه چهارم ) در خصوص قرار عدم صلاحیت نظر به صلاحیت کیفری دو *صادر و پرونده را جهت رفع اختلاف به دادگاه تجدید نظر استان ارسال می نماید. پرونده به شعبه دوم دادگاه تجدید نظر استان ارجاع و این شعبه به صلاحیت شعبه ۱۰۳ کیفری دو بندر عباس حل اختلاف می نماید. ( صفحه ۱۰۰ ) دادگاه قرار منع تعقیب را نقض و دستور جلب به دادرسی را صادر می نماید. پرونده به شعبه هفتم بازپرسی دادسرای بندرعباس ارجاع می گردد. بازپرس مامور متهم اقای م. س. را احضار و اتهام قتل عمدی را به ایشان تفهیم می نماید. متهم در داخل تحت نظرگاه با دستور قضایی بازداشت بوده و زمانی که به داخل پاسگاه وارد شده صحیح و سالم بوده متهم چون کارتون خواب بوده با رضایت خودش به داخل صندوق عقب رفته است.چون وضعیت ظاهری او مانند معتادها بود و تعداد سرنشین ها هم کامل بود و ماشینهای عبوری هم کسی حاضر به همکاری نبود با رضایت خودش به صندوق عقب رفت و درب هم ( صندوق عقب ) بسته نمی شد او را منتقل کردیم و ایشان در بازداشگاه فوت نموده است. اتهام مجدد به ایشان تفهیم می شود. تا اخرین دفاع خود را بیان نماید. اقای ی. ب. شورای روستای کهورستان در پاسگاه حضور داشته که متهم مرحوم ح. را بنده صورت صحیح و سالم به پاسگاه تحویل دادم و از وی بازجویی شده و پس از دستور شفاهی معاون دادستان وی به بازداشگاه تحویل شده است.بازپرس قرار التزام برای ایشان صادر می نماید. ( صفحات ۱۱۷ الی ۱۱۹ ) پرونده شخصیت برای ایشان تهیه می شود. ( ۱۲۴ الی ۱۳۴ ) اقای ح. ح. گواهی حصر وراثت مرحوم را به شرح برگ ۱۵۱ ضمیمه می نماید. خانم ش. ف. فرزند ا. به عنوان مادر متوفی م. ح. در بازپرسی حاضر و به عنوان مادر مرحوم تقاضای قصاص می نماید. اقای ح. ح. ( پدر متوفی ) تقاضای قصاص می نماید. ( صفحات ۱۳۸ و ۱۳۹ ) بازپرس متهم را جهت اخذ اخرین دفاع در معیت وکیل احضار می نماید. معاونت حقوقی سازمان* اقایان ص. ر. ا. و ع. ف. را به عنوان وکیل متهم معرفی می نماید. بازپرس به دادسرای شهرستان نهاوند نیابت ارسال تا متهم را احضار و تفهیم اتهام و قرار صادر نماید. ( صفحه ۱۵۰ ) بازپرس از پزشکی قانونی علت تامه فوت را استعلام می نماید. بازپرس قرار عدم صلاحیت به دادسرای نظامی هرمزگان صادر می نماید. ( با توجه به اجازه نامه م. م. ر. و در راستای ماده ۵۹۷ قانون ایین دادرسی جرایم نیروهای مسلح را صادر می نماید. دادیار دادسرای *با توجه به اینکه قرار صادره فاقد گردشگار و استدلال کافی است.عقیده بر تکمیل تحقیقات و انشای مجدد قرار نهایی ابراز می دارد. و نتیجه نیابت قضایی به دلیل کافی نبودن اوراق اعاده می گردد. بازپرس با توجه به نظر نوعا کشنده بودن دادگاه که مدت زیادی سپری شده است.پرونده را به دادگاه ارسال نموده و به شعبه دوم دادگاه کیفری یک استان هرمزگان ارجاع می گردد. ا. از مستشاران دادگاه به شرح اوراق ۲۰۰ الی ۲۰۷ گزارش تنظیم می نماید. دادگاه دستور تعیین وقت را صادر می نماید. دادگاه در تاریخ ۹۹/۱۲/۲۶ تشکیل جلسه می دهد. دادگاه شکایت اولیای دم را به متهم اعلام می نماید. متهم اظهار می دارد. بنده به همراه همکاران در اجرای دستور مقام قضایی و سلسله مراتب فرماندهی بر اجرای طرح مبارزه با مواد مخدر و دستگیری معتادین متجاهر و دستور قضایی از منزل شخصی به هویت ر. ح. بازرسی و مقداری مواد مخدر کشف شد و دستگیر که به همراه مامورین به پاسگاه در حال اعزام بودیم. در طول مسیر به شخصی که معتاد متجاهر بود ( م. ح. ) برخورد که ظاهری کاملا نامناسب بود و موهای بلند و کثیفی داشت لذا به وی گفته شد که جیبهای خود را خالی کند و از بازرسی از وی ۱/۵ گرم هرویین کشف گردید. چون نفرات ما پنج نفر بود و جای دیگری نبود و به جهت کثیفی وی ، به ناچار جلوی ماشینهای عبوری را گرفتیم که متاسفانه کسی او را سوار نمی کرد و خودش گفت به جهت وضعیت ظاهری به داخل صندوق عقب می روم و همکاری کرد و گفت می خواهم ترک نمایم و خانواده هم مرا ترد کرده است. من هم یک پتو زیر پایش انداختم و علیرغم میل باطنی بنده ، سوار صندوق عقب شد. بعد به پاسگاه رسیدیم حاج ی. ب. از اهالی روستا داخل پاسگاه بود و با وی صحبت نمود و به صورت صحیح و سالم تحویل افسر نگهبان شده از ایشان بازجویی شد و دستور قضایی هم گرفتم تا اول وقت اداری روز بعد تحت نظر باشد. و تحویل افسر نگهبان شد و من به منزل رفتم که افسر نگهبان ساعت ۲۰/۱۵ به بنده زنگ زد و گفت متهم م. ح. فوت شده است. متهم چون می خواست ترک کند دستبند نزدم و پتو زیر پایش انداختم و با میل خودش به داخل صندوق عقب رفت و بصورت سالم تحویل افسر نگهبان شد. با پای خودش رفت و درب هم بسته نمی شد و خراب بود بنده در زمان دستگیری هیچگونه اذیت ، ازار و حتی توهینی یا فحاشی نکردم قسم می خورم. من ایشان را ساعت ۱۲/۳۰ دستگیر و پس از هشت ساعت در بازداشتگاه فوت نموده است. اظهارات شهود را قبول ندارم. و اصلا فحاشی در کار نبوده است. دادگاه خطاب به اولیای دم چه دلیلی بر قتل فرزندتان دارید. چون پسرمان را داخل صندوق عقب خودرو نموده اند و میزان رطوبت هوا و دمای هوا بالا بوده است.و فکر می کنیم متهم پسرمان را زده است.و از م. س. فرمانده وقت پاسگاه شاکی هستیم. دادگاه خطاب به متهم اتهام تسبیب در قتل شبه عمدی مرحوم م. ح. فرزند ح. به نحو تقصیر و ایجاد ازار و شکنجه و نقض حقوق و ازادی عمل فردی به واسطه قرار دادن مرحوم در داخل صندوق عقب خودرو سمند سازمانی تفهیم می نماید. قبول ندارم. بدلیل اینکه پتو زیر پای وی انداختم و هیچگونه هتک حرمت و ضرب و جرحی نکردم و با پیشنهاد خودش به صندوق عقب رفت و هیچ ازار و شکنجه ای در بین نبوده است. وکیل ایشان اظهار می دارد. مطالب به شرح تفصیلی لایحه تقدیمی است.و در تکمیل اعلام می شود. حسب پاسخ پزشکی قانونی و اظهارات شهود حاضر در صحنه از جمله سرباز وظیفه ا. ح. ز. و نظامی ن. خ. و نظامی م. ک. دو و اقای ی. ب. حکایت از ان دارد. که هیچگونه ضرب و جرحی در محل دستگیری و یا *وجود نداشته و هیچ اثاری به بدن وی رویت نشده است.و موکل به محض دستگیری متوفی به جهت حمل مواد مخدر وی را پاسگاه انتقال و سالم تحویل داده است.و فرم های تحویل گویای عدم وجود هرگونه اثار در بدن وی می باشد. لذا از انجایی که هیچگونه ارتباطی فی ما بین فعل موکل و نتیجه حاصله ارتباطی وجود ندارد. انتساب قتل به وی بلاوجه است.و فوت وی به صورت طبیعی بوده است.لذا تقاضای صدور حکم برایت وی را دارم. و لازم به ذکر است.به قرار منع تعقیب صادره برادر متوفی اعتراض کرده که فاقد سمت می باشد. دادگاه مجدد اتهام را به متهم تفهیم می نماید. تا اخرین دفاع خود را بیان نماید. دفاع بنده به شرح لایحه وکیل تسخیری و نماینده محترم نیروی انتظامی است. ( صفحات ۲۲۰ الی ۲۳۰ ) شعبه دوم دادگاه کیفری یک استان هرمزگان طی دادنامه شماره ۹۹۰۹۹۷۷۶۱۶۶۰۰۲۸۲- ۹۹/۱۲/۲۷ مبادرت به صدور رای می نماید. که متن کامل رای صادر شده به شرح اوراق اتی خواهد امد.
بسمه تعالی
گردشکار: اقای ح. ح. با تقدیم شکواییه ای خطاب به دادستان نظامی *اعلام نموده است.که با خیر شدم که برادرم به نام م. ح. فرزند ح. در مورخه ۱۳۹۳/۶/۱۰ راس ساعت ۱۲:۵۰ بامداد ، توسط نیروی پاسگاه انتظامی کهورستان دستگیر و بازداشت و فوت شده است.و پاسگاه هیچ گونه اطلاعی از دستگیری و فوت به خانواده ما نداده است.و توسط اقوام و اهالی از این موضوع مطلع شدم. طبق اظهارات یکی از شاهدین هنگام دستگیری برادرم وی را مورد ضرب و شتم قرار داده اند و در جعبه عقب خودروی سمند قرار داده اند و به پاسگاه منتقل نموده اند. مشخص نیست دقیقا و کجا فوت شده است.و ظاهرا ساعت ۱۲ ظهر همان روز ایشان را دستگیر نموده اند. ( ص ۲ ) دادستان محترم دستور ثبت و رسیدگی پرونده توسط شعبه اول بازپرسی را صادر می نماید. ( ص ۲ ) در دادسرای نظامی اقای م. م. فرزند ه. به عنوان شاهد بیان داشته که در روز ۱۳۹۹/۶/۱۰ در جلوی مغازه شخصی به هویت ع. خ. واقع در *کهورستان که در حال برگشت از منزل ر. ح. بودند ، در جلوی مغازه مرحوم م. ح. را دیده که پس از بحث وی را کتک کاری نموده و داخل جعبه عقب خودروی سواریشان انداخته و حدود ۳۵ کیلومتر وی را با نگهداشتن در صندوق عقب خودرو طی نموده تا به *رسیده که متاسفانه بدون اطلاع به خانواده و اقوام و عدم حضور پزشک موجب فوت مرحوم شده اند. صاحب مغازه و همسرش و خانم ا. درتاج که در نزدیکی مغازه سکونت دارند ، موضوع را کاملا برایم تشریح کرده اند و همچنین م. ا. نیز همانجا بوده است. ( ص ۳ ) اقای ح. ح. به عنوان شاکی نیز بیان داشته نظر به اینکه مامورین *در تاریخ ۱۳۹۹/۶/۱۰ با کتک کاری ، نگه داشتن مرحوم در جعبه عقب خودروی سمند ، بازداشت بدون حکم و نرساندن وی به پزشک و مراجع درمانی باعث فوت برادرم م. ح. شده اند لذا از مامورین شاکی هستم که به چه علت در ساعت ۱۲ ظهر او را بازداشت و در جعبه عقب خودروی سمند گذاشته اند و فاصله مسافت طی شده تا *ستان ۳۰ کیلومتر می باشد. و شاید به علت خفگی فوت شده باشد. تقاضای رسیدگی دارم. دادیار محترم شعبه دوم دادسرای نظامی هرمزگان خطاب به بازرسی انتظامی هرمزگان دستور تحقیق در خصوص ادعای شاکی را صادر می نماید. ( ص ۴ ) مجددا بازپرس محترم شعبه اول دادسرای نظامی خطاب به بازرسی دستور صادر نموده تا صحت و سقم قضیه بررسی و علت فوت دقیقا مشخص شود. زمان و مکان و اسامی مامورین مشخص گردد. و از ایشان تحقیق گردد. با همکاری مطلع نسبت به شناسایی مغازه دار و همسرش و خانم ا. درتاج و م. ا. و تحقیق از ایشان اقدام گردد. نظریه پزشکی قانونی اخذ گردد. اولیای دم به همراه گواهی انحصار وراثت در دادسرا حاضر شوند. ( ص ۶ ) در بازرسی انتظامی از ستواندوم م. س. فرزند ر. به عنوان سرپرست *تحقیق که بیان داشته در اجرای دستور جانشین انتظامی بندر خمیر به صورت تلفنی با اینجانب مبنی بر اجرای طرح مبارزه با مواد مخدر و دستگیری معتادین و خرده فروشان مواد مخدر اینجانب در معیت استواریکم م. م. م. ، ا. دوم ب. خ. ابی و استوار دوم وظیفه ا. ح. ز. با خودروی سمند ابتدا از منزل شخصی ر. ح. از توزیع کنندگان مواد مخدر بازرسی که مقداری شیشه و هرویین کشف شد که تعداد ۵ نفر در خودروی سمند سرنشین بود که در ادامه گشت زنی شخصی معتاد به هویت م. ح. برخورد کرده که در بازرسی بدنی از وی یک و نیم گرم هرویین و یک عدد بکس برنجی مخصوص دعوا از وی کشف شد که به دلیل اینکه خودرو جا نداشت لذا از خودروهای عبوری امداد طلبیده که کسی توقف نکرد لذا وی را داخل صندوق عقب خودرو گذاشته که خود متهم با پای خودش سوار شد. درب صندوق بسته نمی شود. چون خراب است. دریچه خودرو نیز باز نموده و چون صندوق عقب خودرو بزرگ است ، متهم اظهار نارضایتی ننمود و به صورت صحیح و سالم به پاسگاه در حضور مامورین مذکور تحویل ستوانسوم م. ک. ر. افسر نگهبان شد که در این حین حاج ی. ب. ش. اسلامی در پاسگاه حاضر و حدود ۲۰ دقیقه نزد متهم م. ح. بود و هیچ گونه علایم درد یا مریضی نداشت و کاملا سالم به همراه مواد مکشوفه و متهم ر. ح. هر دو نفر تحویل ستوان ک. رو شد که اینجانب تلفنی با جانشین دادستان هماهنگ کردم که دستور بازداشت هر دو نفر را صادر کردند. که حدود ساعت ۱۴:۳۰ بنده جهت استراحت به منزل رفته و امورات را به افسرنگهبان وقت ستوانسوم م. ک. رو سپرده که تلفنی به بنده اعلام کرد متهم فوت نموده است.که سریعا با جانشین منطقه اقای سرگرد ر. و حفاظت و بازرسی و پلیس اگاهی به پاسگاه اعزام شدیم. با توجه به اینکه متهم تلفنی در فرم پذیرش ارایه نداد و اعلام نمود که از خانه طرد شده و هیچ گونه دسترسی به بستگانش نداشته و خانواده ام مرا به خانه راه نمی دهند ، امکان اطلاع به خانواده اش وجود نداشت. بعد از فوت وی نیز از طریق شورای روستا اطلاع رسانی شد. در هنگام دستگیری مرحوم مورد ضرب و شتم قرار نگرفت. ( صص ۱۲-۱۱ ) اقای ب. خود س. فرزند ع. ا. بیان داشته که اکیپ گشت خودرویی این یگان به سرپرستی فرمانده *س. با هماهنگی مقام قضایی جهت دستگیری خرده فروشان مواد مخدر به *عزیمت که م. ح. را با مقداری هرویین دستگیر و به علت نبودن جا در خودروی پاسگاه با توجه به دستگیری متهم دیگر در خودرو و پرسنل پاسگاه از خودروهای عبوری جهت انتقال متهم درخواست که خودروهای عبوری امتناع کرده و متهم در جعبه عقب خودرو به صورت باز و از داخل هواکش جهت رسیدن تهویه به ان باز کرده که متهم را به صورت صحیح و سالم به پاسگاه رسانده که پس از گذشت ساعت های متوالی به دلیل نرسیدن مواد مخدر به وی فوت شده است. بنده هیچ گونه ضرب و شتم توسط فرمانده پاسگاه و پرسنل دیگر مشاهده نکردم. ( ص ۵ ) م. ک. ر. فرزند م. به عنوان جمعی *در معیت استواردوم خودسنجابی و استوار ی. م. در اجرای طرح جمع اوری معتادین و خرده فروشان مواد مخدر در ساعت ۱۲:۵۸ دو نفر متهم به اسامی م. ح. که مقدار تقریبی یک و نیم گرم هرویین داشت را دستگیر و وارد پاسگاه نمودند و تحویل اینجانب به عنوان افسر نگهبان وقت پاسگاه نمودند و پس از هماهنگی با مقام قضایی مبنی بر بازداشت متهمین ذکر شده تا اول وقت اداری ۱۳۹۶/۶/۱۱ در بازداشتگاه که توسط فرمانده پاسگاه صورت پذیرفت. متهمین پذیرش و سپس با همکاری کمک افسر نگهبان فرم شش گاه تکمیل گردید. ضمنا کمک افسرنگهبان گروهبان یکم زحمتکش بوده و در ساعت ۱۳:۳۰ به داخل بازداشتگاه هدایت گردیدند و حدودا ساعت ۱۴:۵۰ توسط ا. دوم ح. ز. جهت هواخوری به بیرون از بازداشتگاه اورده شدند و مجددا توسط سرباز وظیفه ارامش حدودا ساعت ۱۷:۳۰ جهت هواخوری به بیرون از بازداشتگاه انتقال گردید.که به علت بی تابی متهم م. ح. به علت خماری یک نخ سیگار به وی دادم و مجددا به داخل بازداشتگاه منتقل گردید.و مجددا ساعت ۱۹:۳۰ اینجانب از متهمین سرکشی کردم و مجددا ساعت ۲۰:۱۰ اینجانب جهت دادن شام به متهمین از بازداشتگاه سرکشی کردم که مشاهده کردم متهم م. ح. به صورت افقی روی زمین افتاده و تکان نمی خورد که سریعا با عوامل اورژانس هماهنگی و در ساعت ۲۰:۱۵ عوامل اورژانس وارد پاسگاه شده و از نامبرده معاینه نموده که عنوان کردند. فوت نموده است.که مراتب به اطلاع مقام قضایی رسید. متاسفانه به علت حجم کاری زیاد تا ساعت ۱۹:۳۰ سابقه ای در دفتر ثبت وقایع روزانه درج نشده ولی ساعت ۱۴:۳۰ و ۱۷:۳۰ متهم به بیرون از بازداشتگاه جهت هواخوری اورده شدند و سربازان نگهبان ، ا. ح. ز. و سرباز ارامش مشاهده نموده اند. با توجه به فرم های شش گانه ای که تکمیل شده و اثر انگشت از متهمین اخذ شده هیچ گونه اثار ضرب و شتمی در بدن متهمین وجود نداشت و اظهار نداشتند که کسی ضرب و شتمی انجام داده باشد. که پس از فوت متهم و معاینه جسد وی توسط حفاظت ، بازرسی ، اگاهی و فیلم برداری و عکس برداری که صورت پذیرفت که هیچ گونه اثار ضرب و شتمی وجود نداشت. ( صص ۱۵-۱۴ ) اقای م. ا. فرزند ع. نیز بیان داشته که از مسیر *در حال گشت زنی بود که یک نفر متهم هم در ان بود که پس از دیدن م. ح. که کنار جاده ایستاده بود ، وی را دستگیر و بازرسی کردند. که در این حین مرحوم فرار نموده که پس از ۱۰۰ متر توسط سرباز دستگیر شدند و در این بین توسط فرمانده پاسگاه ، م. ح. مورد فحاشی رکیک قرار گرفته و پس از ان وی را در صندوق عقب خودرو قرار داده و به پاسگاه انتقال دادند. مرحوم چون حدود صد متر دویده معلوم بوده که حالش خوب بوده است. مرحوم معتاد بود و هرویین می کشید. خودم نیز معتادم و تریاک مصرف می کنم. مرحوم مورد ضرب و شتم قرار نگرفت و فقط فرمانده پاسگاه فحاشی رکیک نمود. ( ص ۱۶ ) شرح معاینه جسد متوفی پیوست پرونده شده است.که حسب ان فردی ۳۱ ساله با قد حدود ۱۸۰ سانتی متر و وزن حدود ۵۵ کیلوگرم می باشد. بهداشت عمومی وی نامناسب و ظاهری معتادگونه دارد. مرگ طی ۲۴ ساعت اخیر حادث گردیده است. اثار ضرب و جرح در سر و صورت مشهود نبود. شکستگی استخوانی در سر و صورت ملموس نبود … مختصری ساییدگی بدون اثار حیاتی بروی کمر دیده می شود. … علت مرگ پس از دریافت جواب ازمایشات تعیین می گردد. ( صص ۱۸-۱۷ ) حسب دادنامه شماره ۹۶۰۹۹۷۷۶۱۱۶۰۱۱۱۱ مورخه ۱۳۹۶/۸/۱۶ ، شعبه محترم ۱۰۳ دادگاه کیفری دو بندرعباس در خصوص اعتراض اقای ح. ح. فرزند ح. نسبت به قرار منع تعقیب صادره از بازپرسی دادسرای عمومی و انقلاب بندرخمیر که در راستای رسیدگی به اعتراض اولیای دم مرحوم م. ح. به اتهام قتل عمدی که به لحاظ عدم تشکیل دادگاه کیفری یک در حوزه *و عدم وجود دادگاه کیفری دو جهت رسیدگی به اعتراض به ان مرجع ارسال گردیده است ، با توجه به اقاریر متهم که مرحوم را داخل صندوق عقب خوردوی سمند قرار داده است.و نظر به موقعیت مکانی و زمانی و وضعیت جوی منطقه در مورخه ۱۳۹۳/۶/۱۰ و رطوبت بالا و از سویی وضعیت جسمانی متوفی که اعتیاد داشته و متهم با توجه به شغل نظامی که داشته از وضعیت اب و هوا و شرایط خاص منطقه اگاه بوده است.و عمل وی نوعا کشنده بوده است ، قرار منع تعقیب مذکور را نقض نموده است. ( ص ) بازپرس محترم شعبه اول دادسرای نظامی هرمزگان طی قرار شماره ۹۳۰۹۹۷۹۱۴۱۱۰۰۱۸۹ مورخه ۱۳۹۳/۷/۲۲ با توجه به صدور دستور مقام قضایی در خصوص بازداشت و نگهداری متوفی قرار عدم صلاحیت به صلاحیت دادسرای عمومی و انقلاب بندرخمیر صادر نموده است. ( صص ۲۴-۲۳ ) معاون محترم دادستان نظامی *با قرار صادره موافقت می نماید. ( ص ۲۸ ) دادیار محترم *دستور تعیین علت تامه فوت و تاریخ و ساعت ان را صادر می نماید. ( ص ۳۲ ) در دادسرای بندر *از سرباز وظیفه اقای ا. ح. ز. فرزند م. تحقیق که بیان داشته بنده داخل خوردی سمند سازمانی در حال گشت زنی بودیم که یک نفر در حال تردد بود.س. ، خ. ابی ، م. م. و بنده داخل خودرو بودیم. یعنی ۴ نفر داخل خودرو بودیم. قبل از دستگیری متوفی ، فرد دیگری را دستگیر کرده بودیم که وسط من و م. نشسته بود و می خواستیم ببریم پاسگاه. متوفی در حال تردد بود که س. گفت برو ایشان را بازجویی کن که حدود ساعت ۱۱ ظهر بود که من از ماشین پیاده شدم و وی را بازجویی کردم که متوفی کنار جاده اصلی در حال تردد بود و اقدام به بازرسی جیب متوفی کردم که داخل جیبش ده هزار تومان بود و یک عدد بوکس و جعبه سیگار که من وسایل را به غیر از بوکس به متوفی دادم و بعد جعبه سیگار را باز کردم که داخل پاکت هرویین و سیگار بود که وقتی هرویین را دیدم متوفی فرار کرد و من و س. دنبال وی رفتیم. من متوفی را گرفتم و تحویل س. دادم و من هم پشت سر س. و متوفی می امدم که رفتیم کنار ماشین که س. متوفی را گذاشت داخل صندوق عقب ماشین و دست متوفی دستبند نخورده بود و باز بود. من اصلا متهم را نزدم اما س. را ندیدم که وی را بزند. بنده فقط صندوق را باز کردم و س. متوفی را داخل صندوق عقب گذاشت. یک ربع در مسیر جاده رفتیم تا اینکه به پاسگاه رسیدیم. بعد س. متوفی را از داخل خودرو خارج کرد و بعد برد داخل افسر نگهبانی برای بازجویی. من رفتم نگهبانی بدهم و ندیدم چه کسی از متوفی بازجویی کرد. حدود ساعت ۱:۴۵ بود که متوفی را افسر نگهبانی بردند بازداشتگاه *که فاصله بین این دو حدود ۲۰ متر است. فکر کنم س. و افسر نگهبان متوفی را به بازداشتگاه بردند و بعد افسر نگهبان کوه رو رفت نماز بخواند و بعد رفت به متهم یک سر بزند و بعد یک سیگار و یک بطری اب برد برای هر دو نفر متهم که داخل بازداشتگاه بودند. بعد درب بازداشتگاه را بست و رفت نهار بخورد و ساعت ۳ بود که پست را تحویل سرباز وظیفه دادم و من رفتم استراحت کنم که از خواب بیدار شدم ساعت ۵ عصر بود رفتیم روستای *که یک متهم را گرفته بودند. با خودروی سازمانی به همراه خودسنجابی و افسر گشت م. و وی را از گنجی اوردیم و بردیم خمیر و در حین راه زنگ زدند که متوفی فوت نموده است. حدود ساعت ۷ بود که گفتند فوت نموده است. بعد سریع ما متهم را تحویل قرارگاه بندرخمیر د.م و خودمان را به پاسگاه رساندیم. وقتی ما رسیدیم متوفی فوت نموده بود. بعد من و سایر سربازان متوفی را بیرون بازداشتگاه اوردیم و زیر چراغ گذاشتیم و بعد بچه های اگاهی امدند وعکس گرفتند و گفتند که لباس متوفی را دربیاور. بعد من و سرباز دیگری لباسش را دراوردیم و بعد که کارش تمام شد سوار یک خودروی وانت کردند. و بردند بهشت زهرای *ببرید. از زمانی که متهمین بازجویی شدند و به بازداشتگاه منتقل شدند افسر نگهبان کوه رو از متوفی سرکشی می کرد تا ساعت ۳ که من نگهبان بودم. ( صص ۳۵-۳۳ ) همچنین ح. ح. فرزند ح. نیز بیان داشته نظر به اینکه در مورخه ۱۳۹۳/۶/۱۰ پاسگاه *بازداشت کرده و او را داخل صندوق عقب خودروی سمند می کنند و او را مورد فحاشی و توهین به پدر مادر قرار می دهند و راس ساعت ۱۲ ظهر بوده و در هوای گرم او را در صندوق عقب سمند می کنند و راس ساعت ۱۲ شب از اطرافیان کهورستان خبر دادند که برادر شما در پاسگاه فوت نموده است ، ما رفتیم پاسگاه و افسر نگهبان گفت مرحوم برادرت را به پزشکی قانونی برده اند لذا از رییس پاسگاه و پاسگاه کهورستان شاکی هستم. ( ص ۳۷ ) م. م. فرزند ه. نیز به عنوان مطلع بیان داشته خودم به عینه ندیدم ولی به من بیان نموده اند که ماشین امدند وی را گرفتند و داخل صندوق عقب گذاشته اند و صبح متوجه شدم که متوفی فوت نموده است. ( ص ۳۸ ) اقای م. ا. فرزند ع. نیز به عنوان شاهد بیان داشته که بنده در مغازه کار می کردم مرحوم م. ح. از مغازه بالا داشت می امد و امد روی خیابان که مامورین از مسیر راه می امدند به طرف مغازه. درو زدن و به طرف مغازه نیامدند و امدند طرف مرحوم که بعد یک سرباز امد و متوفی را بازدید کرد و بعد از چند دقیقه متوفی فرار کرد و در حین فرار یک درجه دار امد دنبال مرحوم و ایشان به زمین اصابت کرد. یعنی درجه دار ستوان بوده که کنار راننده نشسته بود امد بیرون به زمین خورد و زمانی که مرحوم را گرفتند داخل ماشین قرار دهند جا نگرفت و و در نهایت درجه دار به سرباز گفت که ببر داخل صندوق عقب ماشین بگذار و وی را انجا گذاشتند و بنده چیز دیگری ندیدم. ( ص ۳۹ ) اقای س. ع. فرزند م. نیز به عنوان مطلع بیان داشته من به همراه استادم رفته بودم سرکار در دکل بند که یک رستوران کبابی بود و داشتیم کار می کردیم *استادم ش. ع. که یک دفعه یک ماشین نیروی انتظامی دیدم که یک سمند بود. یک درجه دار در حال دویدن بود به دنبال متوفی بود دیدم که متوفی را گرفتند و انچه من می دانم یک نفر درب ماشین یعنی صندوق عقب را باز کرد و دیگری ان را هدایت کردند. داخل صندوق عقب. چون داخل ماشین پر بود ، بردند داخل صندوق عقب و بعد دیگر ماشین راه افتاد و رفت به طرف *ستان و دیگر من چیزی ندیدم. ( ص ۴۰ ) حسب اعلام نظریه پزشکی قانونی در معاینه ظاهری متوفی ، چهره معتادگونه دارد. و اثار ضرب و جرح و یا شکستگی استخوانی و اثاری که بتواند علت مرگ باشد. ، مشهود نبود. در کالبدگشایی نیز اسیب بافتی قابل رویت که بتواند علت مرگ باشد. مشهود نبود. در ازمایشات اسیب شناسی نیز جز اینکه قلب مختصری هیپرتروفیک ( بزرگ ) است.نکته دیگری گزارش نشده است. در ازمایشات سم شناسی هیچ گونه سم یا دارویی در حد قابل تشخیص یافت نگردیده است. با توجه به شرح فوق الذکر تعیین علت دقیق فوت مقدور نیست که به این گونه موارد که علی رغم تمام بررسی های ممکن تعیین علت فوت مقدور نمی باشد. ، کالبدگشایی سفید گفته می شود. ( ص ۴۱ ) اقای ب. ف. ز. به عنوان نماینده حقوقی سازمان* در پرونده حاضر معرفی می گردد. ( ص ۴۶ ) با ارجاع پرونده به شعبه محترم بازپرسی دادسرای بندرخمیر اقای ی. ب. فرزند ا. به عنوان شورای اسلامی کهورستان بیان می دارد. که بنده جهت کار اداری و پیگیری پرونده ای به *رفته بودم در اتاق افسر نگهبانی به اتفاق افسرنگهبان ستوان ک. ر. و ا. خ. بودم که متوجه شدم خودروی پاسگاه وارد محوطه شد و تعداد ۵ نفر داخل خودرو بودند و در حالی که یکی از همشهریان به هویت م. ح. در داخل صندوق بوده و در حالی که صندوق باز بود متوفی بدون دستبند و یک پتو زیر پای او پهن شده بود و نشسته بود که پیاده شد و با بنده صحبت کرد و گفت امده ام که بروم کمپ ترک کنم و وضعیت جسمانی خوبی داشت ولی از لحاظ نظافت بدنی بسیار نامناسب بود و بعد به اتاق افسر نگهبانی رفت و بنده نیز از پاسگاه خارج شدم و هیچ یک از پرسنل پاسگاه را ندیده ام که وی را ضرب و شتم کند و در خصوص اظهاراتم حاضر به سوگند هستم. ( ص ۴۸ ) به اقای م. س. فرزند ر. اتهام ایجاد ازار و شکنجه و نقص حقوق و ازادی های فردی به واسطه قراردادن متهم در داخل صندوق عقب خودرو تفهیم که در مقام دفاع بیان داشته بنده بعد از دستگیری مرحوم ح. یک عدد پتو که داخل صندوق عقب بودند پهن کردم به لحاظ اینکه تعداد نفراتی که داخل خودرو بود با فرد بنده ۵ نفر بودند و عملا امکان نشستن شخص دیگری مقدور نبود. اول قصد داشتم خودم کنار وی بمانم و خودرو پس از پیاده کردن پرسنل بیاید اما خود متوفی گفت اشکال ندارد. و کف صندوق می نشینم و با رضایت خودش به روی پتویی که برایشان انداختم نشستند و این فاصله کم را طی کردیم تا به پاسگاه برسیم هیچ ضرب و شتمی نکردم و اظهارات شاهد که اصلا در صحنه نبودند و دروغ می گویند را قبول ندارم. بنده فقط به وظیفه خود عمل کردم و متهم را که مواد مخدر همراه داشته به صورت صحیح و سالم تحویل افسر نگهبان کوه رو دادم و شاهدی که در پاسگاه حضور داشت سالم بودن وی را تایید نموده است.که ی. ب. رییس شورای کهورستان است. اخرین دفاع متهم نیز اخذ می گردد. که بیان داشته چون نیروی کافی نداشتم و متهم کارتون خواب بود و درب صندوق عقب که باز بود و مسیر کوتاهی تا پاسگاه به میل و رغبت خود به داخل صندوق رفت که درب ان باز بود و به صورت صحیح و سالم به پاسگاه رساندم. ( صص ۵۰-۴۹ ) قرار وثیقه پانصد و پنجاه میلیون ریالی در خصوص متهم صادر ( ص ۵۱ ) و همچنین دستور اعزام وی به بازداشتگاه و نیابت جهت تودیع وثیقه صادر می گردد. ( ص ۵۳ ) نیابت قضایی به دادسرای *جهت تودیع وثیقه صادر می گردد. ( ص ۵۵ ) قرار قبولی وثیقه صادر ( ص ۶۶ ) و دستور ازادی متهم صادر می گردد. ( ص ۶۸ ) در خصوص متهم قرار جلب به دادرسی به اتهام ازار و شکنجه متهم و نقض حقوق مقرر در قانون اساسی برای افراد ملت صادر و در خصوص اتهام قتل عمدی قرار منع تعقیب صادر می گردد. ( ص ۶۹ ) با موافقت جانشین محترم دادستان *کیفرخواست به شرح قرار جلب به دادرسی صادر می گردد. ( ص ۷۰ ) اقای ح. ح. به قرار منع تعقیب صادره در مهلت قانونی اعتراض می نماید. ( ص ۷۴ ) اقای ر. ا. به عنوان نماینده حقوقی سازمان* معرفی می گردد. ( ص ۷۹ ) پرونده جهت رسیدگی به دادگاه عمومی بخش بندرخمیر ارسال که رییس شعبه اول با توجه به اظهار نظر ماهوی به جهت صدور قرار جلب به دادرسی موضوع را از موراد رد دادرس اعلام و پرونده را جهت رسیدگی به دادرس محترم شعبه ارسال می نماید. ( ص ۸۲ ) دادرس محترم نیز به جهت اظهارنظر ماهوی ضمن صدور قرار امتناع از رسیدگی ، پرونده را جهت رسیدگی به نزدیکترین مرجع قضایی هم عرض یعنی کیفری دو *ارسال می نماید. ( ص ۸۴ ) با توجه به اینکه نامه تنظیمی دفتر دادگاه بندرخمیر خطاب به محاکم کیفری دو *بوده لذا پرونده جهت رسیدگی به شعبه ۱۰۳ کیفری دو *ارسال می گردد. و سرپرست محترم محاکم کیفری یک دستور تهیه بدل جهت رسیدگی به اعتراض به قرار منع تعقیب نسبت به اتهام قتل عمدی را صادر می نماید. ( ص ۸۶ ) رییس محترم شعبه ۱۰۳ کیفری دو بندرعباس با توجه به مرقومه سرپرست محترم محاکم کیفری یک ، پرونده را نزد سرپرست محترم محاکم کیفری دو ارسال می نمایند. ( ص ۸۹ ) سرپرست محترم *نیز با استناد به مواد ۲۷۰٫۲۷۱٫۳۰۲٫۳۱۳ و تبصره یک ماده ۳۱۴ قانون ایین دادرسی کیفری مصوب ۱۳۹۲ با توجه به اتهامات متهم و جلوگیری از صدور ارای متفاوت ، رسیدگی به هر دو موضوع را در صلاحیت محکمه کیفری یک *دانسته است. ( ص ۹۱ ) متعاقبا شعبه ۱۰۳ کیفری دو *قرار عدم صلاحیت به شماره ۹۵۰۹۹۷۷۶۱۱۶۰۱۱۸۳ مورخه ۱۳۹۵/۷/۲۸ به صلاحیت دادگاه کیفری یک *صادر می نماید. ( ص ۹۴ ) پس از ارسال پرونده به دادگاه کیفری یک بندرلنگه ، مرجع مذکور با این استدلال که چنانچه دادگاه کیفری یک در حوزه قضایی دادسرا تشکیل نشده باشد. ، دادگاه کیفری دو محل صالح به رسیدگی است.و با عنایت به اینکه در *دادگاه کیفری یک مستقر نمی باشد. ، فلذا دادگاه کیفری دو *می بایست نسبت به اعتراض به قرار منع تعقیب در خصوص قتل رسیدگی می نمود ولی با توجه به صدور قرار امتناع از رسیدگی پرونده به دادگاه کیفری دو *ارسال شده است ، لذا به استناد ماده ۲۷۱ قانون ایین دادرسی کیفری دادگاه صالح دادگاه کیفری دو *می باشد. ، قرار عدم صلاحیت به صلاحیت دادگاه کیفری دو *صادر و پرونده را جهت حل اختلاف به دادگاه محترم تجدیدنظر استان هرمزگان ارسال می نماید. ( ص ۹۸ ) شعبه محترم دوم دادگاه تجدیدنظر هرمزگان با پذیرش استدلال دادگاه کیفری یک *را صالح به رسیدگی می نماید. ( ص ۱۰۱ ) پس از ارسال پرونده به شعبه ۱۰۳ کیفری دو *با توجه به وضعیت جسمی متوفی و شرایط جوی منطقه و عمل نوعا کشنده متهم ، قرار منع تعقیب صادره نقض و قرار جلب به دادرسی صادر می گردد. و عنوان می نماید. که با توجه به عدم صدور کیفرخواست بدلی تشکیل نشده است.و رسیدگی به اتهام قتل عمدی در خصوص کیفرخواست موثر می باشد. ، لذا رسیدگی به کیفرخواست موکول به تعیین تکلیف وضعیت پرونده در خصوص قتل عمدی است ، لذا در خصوص کیفرخواست اصداری بدل تهیه و پرونده به وقت نظارت باشد. ( ص ۱۰۴ ) پرونده به دادگاه بخش *ارسال و دادرس محترم چنین اظهار می نماید. که با توجه به انحلال دادسرای بندر *و تبدیل شدن دادگستری به دادگاه بخش و صدور قرار امتناع از رسیدگی پیشنهاد می شود. مطابق ماده ۲۶ قانون ایین دادرسی کیفری دادسرای عمومی و انقلاب بندرعباس در معیت دادگاه کیفری دو اظهار نظر نماید. ( ص ۱۰۷ ) دادرس محترم شعبه ۱۰۳ کیفری دو *پرونده را جهت اقدام مقتضی نزد معاون ارجاع دادسرای بندرعباس ارسال می نمایند. ( ص ۱۰۹ ) پرونده جهت رسیدگی به شعبه ۷ بازپرسی دادسرای بندرعباس ارجاع که بازپرس محترم دستور نیابت جهت تفهیم اتهام متهم سلگی به اتهام قتل عمدی به دادگاه عمومی بخش بندرخمیر صادر می نماید. ( ص ۱۱۰ ) متعاقبا بازپرس محترم دستور احضار متهم و دعوت از او.ای دم را صادر می نماید. ( ص ۱۱۱ ) ح. ح. نیز اظهارات سابق خود را تکرار نموده است. ( ص ۱۱۵ ) به متهم م. س. نیز اتهام قتل عمدی تفهیم و اخرین دفاع وی اخذ گردیده است.که اظهارات سابق خود را تکرار نموده است. ( صص ۱۱۸-۱۱۷ ) قرار تامین التزام به حضور با وجه التزام ۲۰۰ میلیون ریال در خصوص متهم صادر و ازاد می گردد. ( ص ۱۱۹ ) بازپرس دستور تشکیل پرونده شخصیت متهم را صادر می نماید. ( ص ۱۲۱ ) حسب پرونده شخصیت متهم در حال حاضر نامبرده نشانگان عمده و قابل ملاحظه اختلالات بالینی و روانی ندارد. فعلا علایم شدید و عمده اختلالات شخصیت بارز و مشاهده نگردید. در حال حاضر به لحاظ روانی مشکلی ندارد. اگاه و هوشیار است.و توانایی مدیریت رفتار و پذیرش مسیولیت اعمال خویش را دارد. و بهره هوشی نرمال و مطلوبی دارد. ( ص ۱۳۴ ) حسب گواهی انحصار وراثت اقای ح. ح. فرزند م. و ش. ف. فرزند ا. ورثه متوفی هستند. ( ص ۱۳۶ ) هر دو ورثه تقاضای قصاص متهم را را نموده اند. ( صص ۱۳۹-۱۳۸ ) اقایان ص. ر. ا. و ع. ف. به عنوان نماینده حقوقی متهم سازمان* معرفی می گردد. ( ص ۱۴۴ ) اقای ع. ف. با ارسال لایحه ای با عنایت به اینکه علت تامه فوت متوفی مشخص نبوده و کالبدگشایی سفید است.و اثار ضرب و جرح بر بدن متوفی مشهود نمی باشد. و رابطه سببیت بین فعل موکل و فوت متوفی مشهود نیست ، لذا موضوع مشمول ماده ۵۶۷ قانون مجازات اسلامی می باشد. و با توجه به اظهارات شهود تقاضای برایت موکل را دارم. ( ص ۱۴۸ ) نیابت قضایی به دادسرای نهاوند جهت تفهیم اتهام متهم و اخذ دفاعیات وی صادر می شود. ( ص ۱۵۰ ) گواهی انحصار وراثت متوفی ضم پرونده شده است. ( ص ۱۵۱ ) بازپرس محترم نهایتا قرار عدم صلاحیت به دادسرای نظامی هرمزگان با توجه به اجازه نامه م. م. ر. و نامه ریاست محترم قوه قضاییه در راستای تبصره ماده ۵۹۷ قانون ایین دادرسی جرایم نیروهای مسلح را صادر می نماید. ( ص ۱۶۱ ) دادیار محترم اظهارنظر با توجه به اینکه قرار صادره فاقد گردشکار و استدلال کافی است.عقیده بر تکمیل تحقیقات و انشای مجدد قرار نهایی ابراز می دارد. ( ص ۱۶۲ ) پس از ارسال پرونده به دادسرای نظامی هرمزگان ، دادستان محترم با توجه به عدم تایید قرار بازپرس محترم دستور اعاده پرونده به شعبه بازپرسی را صادر می نماید. ( ص ۱۶۴ ) نتیجه ارسال نیابت به دادسرای نهاوند به دلیل کامل نبودن اوراق پیوست نیابت اعاده می شود. ( ص ۱۷۶ ) بازپرس محترم نهایتا با این توضیح که طی تماس تلفنی متهم اظهار داشته بدون قرار وثیقه و تفهیم اتهام پرونده از امار کسر و اعاده شده است.ارشادا با توجه به نظر نوعا کشنده بودن دادگاه که مدت زیادی سپری شده است. ، لذا پرونده را به دادگاه ارسال نموده اند. ( ص۱۸۴ ) پرونده جهت رسیدگی حسب دستور معاون محترم قضایی رییس کل دادگستری به این شعبه واصل می گردد. ( ص ۱۸۶ ) دستور ثبت پرونده و تعیین وکیل برای متهم و اعلام ایرادات و اعتراضات صادر می گردد. ( ص ۱۸۸ ) اقای ک. ک. س.لمه چی به عنوان وکیل تسخیری متهم سازمان* معرفی می گردد. ( ص ۱۹۱ ) اقای ع. ف. به عنوان نماینده حقوقی سازمان* طی لایحه ای بیان داشته که قاضی شعبه ۱۰۳ کیفری دو *پرونده را بدون هیچ گونه استدلالی جهت تفهیم اتهام قتل عمدی به دادسرا عودت داده درحالیکه چنانچه دادگاه عقیده به تکمیل تحقیقات داشت باید راسا یا توسط دادسرا محول می نمود لکن چنین امری مشاهده نمی شود. و تفهیم اتهام متهم توسط دادسرا و ارسال پرونده به دادگاه کیفری یک بلاوجه است. ( ص ۱۹۶ ) پس از تهیه گزارش پرونده دستور تعیین وقت رسیدگی و احضار متهم و او.ای دم و دعوت از نماینده محترم دادستان و وکیل محترم متهم صادر می گردد. همچنین دستور استعلام از شعبه ۱۰۳ دادگاه کیفری دو بندرعباس در خصوص کیفرخواست اصداری از سوی دادسرای محترم بندر خمیر صادر می گردد. که حسب پاسخ استعلام ، قرار عدم صلاحیت به صلاحیت محاکم کیفری یک *صادر شده است. ( ص ۲۱۲ ) جلسه رسیدگی در مورخه ۱۳۹۹/۱۲/۲۶ تشکیل که نماینده محترم دادستان تقاضای مجازات متهم وفق کیفرخواست صادره و اوراق و محتویات پرونده امر را می نماید. اولیای دم نیز تقاضای دیه به علت قتل عمدی پسرشان را می نمایند. متهم س. نیز بیان داشته که بنده به همراه همکارانم در اجرای دستور مقام قضایی و سلسله مراتب فرماندهی مبنی بر جرای طرح مبارزه با موادمخدر و دستگیری معتادین متجاهر از منزل متهم ر. ح. موادمخدر کشف و وی دستگیر و در حال اعزام به پاسگاه بودیم که در طول مسیر مرحوم م. ح. را با ظاهری نامناسب مشاهده نمودیم و پس از بازرسی وی از داخل پاکت سیگار وی یک و نیم گرم هرویین کشف شد که خواستم وی را سوار خودرو کنم ولی چون پنج نفر داخل خودرو بودند امکان نداشت و همچنین به لحاظ کارتن خوابی وی و عدم رعایت بهداشت همکارانم اعتراض نمودند و به ناچار جلوی خودروهای عبوری را گرفتیم که وی را به همین دلیل سوار نمی نمودند. متهم که دید برخورد ما خوب است.گفت کارتن خواب هستم و و دید که درب صندوق عقب باز و خراب است.گفت داخل صندوق عقب تا پاسگاه می نشینم و قصد دارم. که ترک کنم و خانواده ام مرا طرد نموده اند. با رضایت خودش و علی رغم میل باطنی سوار صندوق عقب شد و یک عدد پتو زیر پای وی انداختم و مطمین شدم که می خواهد ترک کند. وقتی به پاسگاه رسیدم حاج ی. ب. انجا بود که با وی صحبت کرد و گفت این کارتن خواب است.و وی را طرد نموده اند. متهم به صورت صحیح و سالم از صندوق عقب خارج و تحویل افسرنگهبان شد که از وی تحقیق شد و با هماهنگی جانشین محترم دادستان مقرر گردید.وی تا اول وقت اداری فردا تحت نظر باشد. که حدود ساعت ۲۰:۱۵ به بنده تماس گرفتند که متهم فوت شده است.و پرونده توسط عوامل حفاظت و جانشین منطقه مورد بررسی قرار گرفت و نهایتا جسد جهت تعیین علت تامه مرگ تحویل پزشکی قانونی استان گردید. درب صندوق عقب خودروی سازمانی چفت نمی شد ، طوری که صندوق عقب بسته نمی شد و روی دست اندازها درب باز می شد و بالا پایین می امد. در زمان دستگیری متهم هیچ گونه ازار و اذیتی حتی توهین و فحاشی به وی ننمودم. متهم ساعت ۱۲:۳۰ مورخه ۱۳۹۳/۶/۱۰ دستگیر شد و حدود ده دقیقه بعد به پاسگاه رسیدیم. مسافت مکان دستگیری متهم تا پاسگاه را به علت گذشت زمان نمی دانم. مکان دستگیری وی *بود. کولر خودرو روشن بود و از طریق صندلی عقب سمند کولر به عقب می رفت. در ضمن ما دیده ایم که افغانی ها را حدود ده نفر داخل صندوق عقب گذاشته اند و درب را بسته اند و از شهری به شهر دیگر رفته اند و سالم هم بوده اند. بنده از سال ۱۳۷۷ استخدام نیروی انتظامی هستم و از تاریخ حدود ۱۳۹۳/۴/۲۰ یا ۱۳۹۳/۵/۲۰ برای خدمت به *منتقل شدم. اظهارات شهود در خصوص فحاشی به مرحوم را قبول ندارم. اولیای دم بیان داشته اند مرحوم در *حدود ۶۰ کیلومتر و کمتر از یک ساعت فاصله دارد. پسرمان را داخل صندوق عقب خودرو گذاشته اند. میزان رطوبت و دمای هوا بالا بوده است. از اقای س. شاکی هستیم. به متهم حسب کلیه اوراق و محتویات پرونده امر و شکایت اولیای دم ، کیفرخواست صادره ، اظهارات شهود و مطلعین ، نظریه پزشکی قانونی و اظهارات خودتان اتهام تسبیب در قتل شبه عمدی مرحوم م. به نحو تقصیر و ایجاد ازار و شکنجه و نقض حقوق و ازادی های فردی به واسطه قراردادن وی در داخل صندوق عقب خودرو تفهیم شده است.که اظهار داشته است.قبول ندارم. وکیل محترم ت. و نماینده حقوقی سازمان* بیان داشته اند که با توجه به نظریه پزشکی قانونی ، اظهارات شهود حاضر در صحنه حاکی از عدم ضرب و جرح مرحوم در کلانتری و صحنه دستگیر دارد. . مرحوم در زمان دستگیری موادمخدر به همراه داشته است.و به دلیل نبودن جا در خودرو و با رضایت وی داخل صندوق عقب منتقل شده است. هیچ گونه ارتباطی فی مابین فعل متهم و نتیجه ح.ه وجود ندارد. و اتهام قتل بلاوجه است. همچنین طی لوایحی دفاعیات خویش را تقدیم دادگاه نموده اند. اخرین دفاع متهم نیز اخذ گردیده است. علیهذا دادگاه بابررسی اوراق پرونده ختم دادرسی را اعلام وبا استعانت از خداوند سبحان وبا تکیه بر شرف ووجدان بشرح اتی مبادرت به صدور رای می گردد.: ( ( رای دادگاه ) )
درخصوص اتهام اقای م. س. فرزند ر. با وکالت تسخیری اقای ک. ک. س. چ. و اقای ع. ف. به عنوان نماینده حقوقی سازمان* ، جمعی وقت انتظامی استان هرمزگان ، متولد ۱۳۵۴ ، فاقد سابقه کیفری ، ساکن *، دایر بر الف ) تسبیب در قتل شبه عمدی مرحوم م. فرزند ح. به نحو تقصیر و ب ) سلب ازادی های افراد ملت و محروم نمودن ایشان از حقوق مقرر در قانون اساسی به واسطه قراردادن مرحوم م. ح. در داخل صندوق عقب خودروی سازمانی ، موضوع شکایت اقای ح. ح. فرزند ا. و خانم ش. ف. فرزند ا. و کیفرخواست صادره از سوی دادسرای عمومی و انقلاب بندرخمیر ، علیهذا دادگاه با عنایت به اوراق و محتویات پرونده امر به شرح گردشکار و ضمن اصلاح عنوان مندرج در کیفرخواست از ایجاد ازار و شکنجه و نقض حقوق و ازادی های فردی به سلب ازادی های افراد ملت و محروم نمودن ایشان از حقوق مقرر در قانون اساسی ، توجها به ۱- کیفرخواست صادره از دادسرای عمومی و انقلاب بندرخمیر ۲-شکایت اولیای دم ۲- اظهارات شهود و مطلعین واقعه ۴- نظریه پزشکی قانونی و شرح معاینه جسد ۵- اظهارات متهم مبنی بر اینکه مرحوم در مورخه ۱۳۹۳/۶/۱۰ ساعت ۱۲:۳۰ داخل صندوق عقب خودروی سازمانی قرار گرفت. حتی با فرض پذیرش قرار گرفتن مرحوم داخل صندوق عقب خودرو با میل و رضای خویش ، متهم به عنوان سرپرست وقت *و یگان گشت وقت پاسگاه ، از نظر قانونی ، عرفی و انسانی مجاز به چنین امری نبوده است ، چرا که وی به واسطه سوابق خدمتی خود هم از وضعیت جسمانی متوفی که معتاد متجاهر بوده است ، اگاهی داشته است.و هم نسبت به موقعیت مکانی ، زمانی و وضعیت جوی در شهریور ماه *که دما و رطوبت بسیار بالایی وجود دارد.؛ درنتیجه متهم اقدام به امری نموده است ، در صورتی که با مدیریت صحیح لزومی به این امر نبوده است.یعنی بی احتیاطی متهم ، علیهذا از مجموع دلایل مذکور و با توجه به اینکه قصد قتل عمدی متهم محرز نمی باشد. و از طرفی فعل وی نیز نوعا کشنده نبوده است ، فلذا موجبات حصول علم برای قضات دادگاه حاصل است ، فلذا دادگاه ضمن صدور حکم به برایت متهم از اتهام قتل عمدی بنابر مراتب فوق و با استناد به اصل ۳۷ قانون اساسی و ماده ۴ قانون ایین دادرسی کیفری مصوب ۱۳۹۲ ، بزهکاری متهم را از باب بزه های الف ) تسبیب در قتل شبه عمدی مرحوم م. فرزند ح. به نحو تقصیر و ب ) سلب ازادی های افراد ملت و محروم نمودن اسشان از حقوق مقرر در قانون اساسی به واسطه قراردادن مرحوم م. ح. در داخل صندوق عقب خودروی سازمانی ، محرز ومسلم دانسته ومستندا به اصول ۱۹٫۲۰٫۲۲٫۳۲ و ۳۹ قانون اساسی ، بند "ب"ماده۱۸ مواد۱۹و۳۷ ، بند"ث"ماده۳۸ومواد ۱۶۰٫۲۱۱ ، بند"پ" ۲۹۱٫۴۴۸٫۴۵۲ ، ۴۵۴٫۴۶۲٫۴۸۸٫۴۹۲٫۵۰۶ و ۵۴۹ قانون مجازات اسلامی مصوب ۱۳۹۲ ، مواد ۵۷۰ و ۶۱۶ قانون مجازات اسلامی کتاب تعزیرات مصوب ۱۳۷۵ و تبصره ذیل ماده ۲ قانون کاهش مجازات حبس تعزیری مصوب ۱۳۹۹ ، با توجه به جرم ارتکابی ، شیوه ارتکاب و نتایج زیان بار ان در جامعه و همچنین ملاحظه معیل بودن ، فقد سابقه کیفری متهم و استحقاق تخفیف در خصوص نامبرده ، متهم را بابت اتهام نخست از لحاظ جنبه خصوصی به پرداخت یک فقره دیه کامل مرد مسلمان در حق اولیای دم حین الفوت مرحوم م. ح. فرزند ح. ظرف دو سال قمری از تاریخ وقوع جنایت و از لحاظ جنبه عمومی بزه ارتکابی به تحمل یک سال حبس تعزیری و بابت بزه دوم به انفصال از خدمت ، محرومیت از مشاغل حکومتی به مدت سه سال و تحمل یک سال حبس تعزیری محکوم و اعلام می نماید. مواد ۴۰٫۴۶ و ۵۲ قانون مجازات اسلامی مصوب ۱۳۹۲ ، تبصره ذیل ماده ۲ و ماده ۱۲ قانون کاهش مجازات حبس تعزیری مصوب ۱۳۹۹ و تبصره ذیل ماده ۶۱۴ از کتاب پنجم ( تعزیرات ) قانون مجازات اسلامی مصوب ۱۳۷۵ و با رعایت مقررات راجع به تعدد جرم ، حکم به محکومیت متهم به تحمل شش ماه حبس تعزیری صادر و اعلام می دارد. ، لکن با عنایت به جهات مخففه فوق الذکر و پیش بینی اصلاح متهم ، اجرای مجازات را در حال حاضر مناسب به حال وی ندانسته و قرار تعلیق اجرای تمام مجازات وی را به مدت سه سال صادر و اعلام می نماید. تا چنانچه از تاریخ صدور قرار تا پایان مدت تعلیق ، متهم مرتکب جرم عمدی موجب حد ، قصاص ، دیه یا تعزیر تا درجه هفت نگردد. ، محکومیت تعلیقی بی اثر شود.لازم به ذکر است.که در هر یک از بندهای فوق ، فقط مجازات اشد قابل اجرا می باشد. و اگر مجازات اشد به یکی از علل قانونی تقلیل یابد یا تبدیل شود. یا به موجبی غیر قابل اجرا شود. ، مجازات اشد بعدی اجرا می گردد. رای صادره حضوری وظرف مهلت بیست روز پس از ابلاغ قابل فرجام خواهی در دیوان محترم عالی کشور می باشد.
رای صادر شده به اصحاب دعوی ابلاغ گردیده و اقای ع. ف. نماینده حقوقی سازمان* از طرف محکوم علیه م. س. نسبت به رای صادره فرجام خواهی نموده و اظهار داشته است.اگر چه در نگاه کلی حتی در صورت رضایت متوفی نیز موکل نمی بایست چنین اقدام می نمود لیکن قراین موصوف حکایت از عدم وجود سوی نیت موکل در توهین عملی به متوفی می باشد. و اینکه هیچگونه ضرب و جرحی به متوفی وارد نشده است.و به صورت صحیح و سالم توسط افسر نگهبان مذکور تحویل شد. و در واقع حلقه زنجیر ارتباط موکل با متوفی قطع شده است.لذا هیچگونه ارتباط ع. و یا سببی با موکل بنده ندارد. و هیچگونه دلیلی نیز برای ایجاد رابطه علیت و سببیت میان فعل موکل ( در صندوق گذاشتن ح. ح. ) بوده و فوت متوفی که در بازداشتگاه بوده موجود نمی باشد. و برادر متوفی اقای م. ح. بدون هیچگونه سمتی شکایت نموده و نسبت به قرار منع تعقیب اعتراض نموده است.لذا با توجه به دلایل و مدارک موجود ، انتساب قتل شبه عمد به موکل و عدم احراز سوی نیت موکل در انتقال مرحوم در نهایت مستند به اصل ۳۷ قانون اساسی صدور رای برایت موکل خود را تقاضا دارم. شرح کامل لایحه تقدیمی در وقت شور ملاحظه و قرایت و بررسی خواهد شد. پرونده به دیوانعالی کشور ارسال و جهت رسیدگی به این شعبه ارجاع گردیده است.
هییت شعبه در تاریخ بالا تشکیل گردید. پس از قرایت گزارش اقای م. م. عضو ممیز و ملاحظه اوراق پرونده و نظریه کتبی اقای ه. ا. ج. د.ار دیوان عالی کشور اجمالا مبنی بر رابطه علیت و سببیت همان حلقه اتصال رفتار مجرمانه با نتیجه حادث شده ناشی از ارتکاب بزه می باشد. بنحوی که اگر چنین حلقه ای مفقود باشد. نتیجه حادث شده قابلیت انتساب به فاعل رفتار را ندارد. در پرونده امر فرجام خواه مدعی است.بین رفتار ارتکابی ( نگهداری مرحوم در صندوق اتومبیل نیروی انتظامی بلحاظ تکمیل ظرفیت ان و سلب ازادی و محروم نمودن مرحوم از حقوق شهروندی بوسیله مامورین انتظامی منجر به فوت ) و فوت وی چند ساعت بعد از خروج از صندوق خودرو سازمانی مامورین مبارزه با مواد مخدر رابطه سببیت موجود نیست و مرحوم بصورت طبیعی فوت نموده است.و پزشکی قانونی وجود هرگونه اثار ضرب و جرح … را منتفی دانسته است. نظر به محتویات پرونده ملاحظه می گردد. ۱- کیفر خواست صادره از دادسرا عمومی و انقلاب بندر خمیر در پرونده مشهود نیست ۲- از کلیه مامورین حاضر در روز واقعه تحقیق و کیفیت امر روشن نشده است.۳- با اخذ و رویت دفتر بازداشتگاه مشخص نشده است.زمان تحویل متوفی به بازداشتگاه افراد دیگری هم بازداشت بوده اند تا بر فرض بازداشت بودن از انان تحقیق شود. ۴- از خانم ا. درتاج و همسرش که به عنوان مطلع معرفی شده اند شناسایی و تحقیق نشده است.۵- از ر. ح. که مامورین جهت دستگیری وی رفته بودند تحقیق نشده است.۶- گزارش متهم بعنوان رییس پاسگاه و صورت جلسه تنظیمی بوسیله مامورین و اظهارات انان حاکی از ابتلای مرحوم به اعتیاد به مواد مخدر می باشد. در حالیکه پزشکی قانونی چنین امری را پس از کالبد شکافی و انجام ازمایشات لازمه نفی نموده است.و در واقع این گزارش رافع اعتیاد متوفی می باشد. معتقدم در موارد یاد شده و در این زمینه تحقیقات لازمه با نقض دادنامه و اعاده ان به مرجع صادر کننده انجام و کیفیت امر روشن گردد. در خصوص دادنامه شماره ۹۹۰۹۹۷۷۶۱۶۶۰۰۲۸۲ فرجام خواسته مشاوره نموده چنین رای می دهد:

رأی شعبه دیوان عالی کشور

رای شعبه
در خصوص فرجام خواهی اقای ع. ف. نماینده حقوقی نیروی انتظامی استان هرمزگان به وکالت از م. س. فرزند ر. ( مامور نیروی انتظامی ) نسبت به دادنامه شماره ۹۹۰۹۹۷۷۶۱۶۶۰۰۲۸۲- ۹۹/۱۲/۲۷ شعبه دوم دادگاه کیفری یک استان هرمزگان مبنی بر اینکه موکل هیچگونه ضرب و جرحی نسبت به متوفی انجام نداده و ایشان را حسب اظهارات گواهان و مدارک موجود بصورت صحیح و سالم تحویل بازداشتگاه داده و هیچگونه دلیلی نیز برای ایجاد رابطه علیت و سببیت میان فعل موکل ( در صندوق عقب گذاشتن متوفی ) و فوت ایشان نبوده و فوت ایشان ساعتها بعد و در بازداشتگاه رخ داده است.لذا اعتراض ایشان به حکم محکومیت موکل به قتل شبه عمد به جهت نقص تحقیقات مطرح کرده و دیگر نقایص تحقیقاتی به شرح ذیل وارد است. ۱- مامورین در گزارش خود به دستگیری فردی به جرم تهیه و توزیع مواد مخدر در منزلش بنام ر. ح. اشاره کرده لیکن در طول تحقیق از وی در خصوص موضوع دستگیری م. ح. و نحوه انتقال و گفتگوی مامورین با نامبرده در زمان دستگیری و سوار نمودن وی در داخل صندوق عقب و باز یا بسته بودن درب صندوق عقب خودرو در زمان حرکت به سوی پاسگاه پلیس و گفتگوهای پس از ان تا رسیدن به پاسگاه هیچ تحقیقی بعمل نیامده است.۲- احدی از گواهان مطالب خود را به نقل قول از مغازه دار و همسرش خانم ا. درتاج بیان نموده لیکن از افراد ذکر شده تحقیقی بعمل نیامده تا مشخص گردد. ایا مامورین ، متهم ( متوفی ) را در زمان دستگیری مورد ضرب و جرح قرار داده و نحوه ورود وی به داخل صندوق عقب چگونه بوده و ایا در زمان انتقال درب صندوق بسته بوده یا باز ۳- از مجموع تحقیق از افراد ، فاصله مکانی و زمانی محل دستگیری تا پاسگاه را به چند نوع بیان نموده اند که می باید دقیقا مشخص گردد. مدت زمان و فاصله چقدر بوده است.۴- ساعت ورود متوفی به پاسگاه و زمان دقیق فوت می بایست مشخص گردد. همچنین فرمهای شش گانه اشاره شده در گزارشات و کلیه مطالب مندرج در دفتر وقایع نیز اخذ و ضمیمه گردد. تا کلیه اقدامات مامورین از بدو ورود متوفی تا زمان فوت مشخص گردد. ۵- می باید در خصوص اینکه ایا کس دیگری در بازداشتگاه بوده یا خیر بررسی و اینکه افراد حاضر در بازداشتگاه در ان زمان تحقیق دقیق انجام شود. ( احتمالا فردی که قبل از متوفی دستگیر شده نیز در بازداشتگاه بوده است ) ۶- پزشکی قانونی در پاسخ استعلام بازپرس مبنی تعیین علت مرگ ، ارسال پرونده کیفری را درخواست نموده که لازم است.تحقیقات انجام شده در خصوص زمان ، مسافت و محل و نحوه نگهداری در صندوق عقب متوفی و ساعت فوت وی برای ان مرجع ارسال تا پس از بررسی اظهار نظر شود. که ایا اقدامات مامورین در این خصوص رابطه یا تاثیری در مرگ وی داشته است.یا خیر ۷- در خصوص نحوه ورود و سرکشی متوفی در زمان حضور در پاسگاه و بازداشتگاه و زمان فوت ایشان می بایست از کلیه مامورین تحقیق دقیق انجام شود. ۸- حسب گزارش مامورین و اظهارات گواهان و بشرح کالبد گشایی ، وضعیت متوفی نامناسب ( مانند افراد معتاد ) بوده و حسب اظهار یکی از گواهان که در پاسگاه وی را مشاهده کرده اظهار داشته برای ترک امده ام لیکن پزشکی قانونی در پاسخ وجود مواد مخدر در خون را منتفی دانسته است.که لازم است.این موضوع نیز بررسی و در نهایت از پزشکی قانونی استعلام گردد. و در صورت وجود سابقه کیفری نیز ضمیمه شود. ۹- حسب گزارش مامورین در زمان مشاهده فوت به اورژانس نیز اطلاع رسانی و حاضر شده لیکن هیچ گزارشی از ان مرجع ملاحظه نمی گردد. که نیاز است.ضمن استعلام ، گزارش ضمیمه و بهره برداری گردد. ۱۰- دادگاه محترم در استنادات رای صادر شده به کیفر خواست دادسرای بندر *اشاره نموده که با بررسی اوراق پرونده چنین کیفر خواستی در خصوص متهم مبنی بر قتل صادر نشده است.و مشخص نیست بازپرس رسیدگی کننده با چه استناد قانونی پرونده را به دادگاه ارسال نموده در صورتیکه در حال تحقیق در پرونده بوده و کیفر خواستی نیز صادر ننموده است.۱۱- با توجه به حضور اولیای دم در جلسه رسیدگی دادگاه شکایت ایشان و دلایل انها را در خصوص شکایتشان و درخواست انها را استماع نکرده که می باید در جلسه رسیدگی به این موضوع نیز توجه شود. لذا با عنایت به مراتب اشاره شده رای صادر شده قابل ابرام نمی باشد. و با استناد به بند دوم بخش ب ماده ۴۶۹ قانون ایین دادرسی کیفری رای معترض علیه نقض و رسیدگی مجدد به همان شعبه ارجاع می گردد. بدیهی است.کلیه موارد نقص اعلامی می بایست مرتفع و در جلسه دادرسی مطرح و اظهارات طرفین استماع سپس رای مقتضی صادر گردد.
شعبه ششم دیوان عالی کشور
رییس: ر. ا. ع. ع. معاون: م. م.

نقد رأی

تعدادموافق: 0 ـ تعدادمخالف: 0

نقدهای شما