رأی دادگاه بدوی
پرونده کلاسه *تصمیم نهایی شماره *
شاکی:
خانم س. ا. فرزند ع. ا.
متهم:
اقای ا. ز. فرزند ع. به نشانی *
اتهام: زنا به عنف و اکراه
بسمه تعالی
خانم س. ا. فرزند ع. ا. در مورخه ۱۴۰۲/۰۳/۰۹ طی شکواییه ای از اقای ا. ز. به علت تجاوز به عنف شاکی و بیان داشته: مورخ ۱۴۰۲/۰۲/۲۵ توسط نامبرده مورد تعرض و تجاوز قرار گرفته و این در حالی است. که با دلستر مرا بیهوش نموده و پس از هوشیاری نامبرده با ارسال پیام اظهار داشته که به بنده تجاوز نموده که حالت طبیعی نداشته و در ان حالت به بنده تجاوز کرده و بیان داشته ترسی نداشته باش قرص جلوگیری بخور لذا با توجه به مراتب فوق به لحاظ تجاوز به عنف شکایت داشته و تقاضای تعقیب کیفری نامبرده را دارم. ( ص ۱ ) پرونده جهت رسیدگی توسط سرپرست محترم محاکم کیفری یک به این شعبه ارجاع می گردد. ( ص۱ ) شاکیه جهت بررسی موضوع تجاوز به پزشکی قانونی معرفی می گردد. ( ص ۳ ) حسب پاسخ پزشکی قانونی از شاکیه در مورخه ۱۴۰۲/۰۳/۰۹معاینه به عمل امد. پرده بکارت متسع و مدخوله است. اثاری دال بر اسیب حاد مشاهده نشد. در معاینه از مقعد اثار ناشی از اسیب مشهود نبود. لازم به ذکر است. در صورت گذشت زمان ، مالش سطحی ، رضایت مفعول یا ساتفاده از مواد لغزنده ممکن است. اثاری مشاهده نگردد. در معاینه ظاهری بدن اثار ساییدگی دامیه خلف ساعد راست و ارنج چپ ، کبودی زانوی راست ، ساق پای راست و خراشیدگی حارصه ران چپ مشاهده شد که می تواند در اثر اصابت جسم سخت و طی حدود دو هفته منتهی به معاینه حادث شده باشد. البسه الوده ارائه نکرده است. به علت تاخیر در مراجعه نمونه برداری از نظر علمی فاقد ارزش می باشد. ( ص ۵ ) دادگاه از شاکیه تحقیق که بیان داشته در مورخه ۱۴۰۲/۰۲/۲۴ از *امدم و با یکی از اقوام تماس گرفتم تا مرا به اسکله ببرد تا به *بروم که ساعت حرکت شناور گذشته بود. و گفت به منزل پسرخاله مادرش بروم تا تنها نباشم تا فردا با شناور به *بروم که برای شب نشینی رفتیم و ساعت ۲۴:۰۰ برادر شخصی که مهمانش بودیم به نام ا. ز. امد و می دانستم که با دختر عموی کوچکم دوست بوده که گفت برای تفریح امده ام و نمی خواهم کسی اطلاع داشته باشد.فردا ساعت ۱۱:۰۰ به اسکله رفتم تا به *بروم که ا. ز. را دیدم و در شناور کنار هم بودیم و راجع به دختر عمویم که نامزد کرده صحبت می کردیم. وقتی به *رسیدم برادر صاحب محل اقامتی که از قبل هماهنگ کرده بودم به دنبالم امد و مرا تا منزل اجاره ای برد که استراحت کردم و بعد از ظهر می خواستم در جزیره گشت بزنم که با ا. که موتور دارد. تماس گرفتم که گفت در جمع دوستانش نشسته است. و اگر مایل هستی بیا که بعد برای گشت زنی زمان هست که به دنبالم امد و در ان جمع حاضر شدم و نوشیدنی خوردیم و من گفتم مجرد نیستم تا قصد دوستی پیش نیاید و ا. از لحظه اول مرا به عناون دوست دختر خود معرفی کرده بود. و بعد به محل زندگی ا. رفتیم که موتورش را در خانه گذاشت و بعد به محیط زیست رفتیم تا شام بخوریم که کمی سرگیجه شدم و فکر میکردم به خاطر گرمی هواست که ا. گفت خوب می شوی و حواسم هست و من گفتم زیاد نمانیم و مرا به محل اقامتم برگردان که قبول کرد بعد به ساحل رفتیم و اتش روشن کردیم و کباب اماده کردیم و من کنار ا. نشستم تا کسی کنارم ننشیند. من حالم بد بود. و نمی توانستم راه بروم و تا ساعت ۲۳:۳۰ انجا بودیم و بعد حرکت کردیم و به خانه ا. رفتیم که گفت اب روی پاهایم ریخت و صورتم را شستم تا حالم خوب شود. من حالم بد بود. و ا. دستم را گرفت. و مرا بیرون برد من فقط قدم هایم را می دیدم و گفتم مرا خانه ببر که دوباره مرا به خانه خودشان برد و پاهایم را با اب شست و مرا به اتاق داخل حیاط برد و دست هایم را کشید که روی زمین بنشینم و سرم را به کف اتاق چسباند که چیزی را به یاد نمی اورم و بعد مرا به *بعد به محل اقامتم رفتم که صاحب اقامتگاه گفت دیر امده ای و مرا قبول نمی کرد و من نگفتم حالم خوب نیست و به داخل اتاق رفتم و دیگر چیزی به یاد ندارم. که بعد ا. صوتی به من پیام داده بود. که دیشب مرا به خانه شان برده گفتم چرا که گفت وقتی دیدمت توضیح می دهم. بعد از ظهر به دنبالم امد و مرا به بیرون شهر اورد و قرص ضدبارداری به من داد و گفت ارتباط جنسی با من داشته که من گریه کردم و گفتم چرا این کار را کردی من تو را نمی شناسم و قرص را خوردم و گفتم دیگر نمی خواهم ببینمت که او گفت چند قرص دیگر باید بخوری تا حامله نشوی. من به او گفتم تو به من تجاوز کردی. گفت من می خواهم با هم ازدواج کنیم و با خانواده ام صحبت می کنم و اختلاف سنی ما مهم نیست. بعدا" طی تماس تلفنی گفت که موضوع ازدواج را با خانواده اش مطرح کرده که من جوابی ندادم و گفتم دیگر با من تماس نگیرد. برادر و خواهر ا. نیز تماس گرفتند وگفتند از ا. فاصله بگیر و بعد ا. از من فاصله گرفت. و من بعد از بیست روز شاکی شدم . علت تاخیر در اعلام شکایت این بود. که ا. می گفت ازدواج کنیم و نیازی نسبت کاری انجام بدهی و با هم صحبت می کنیم و مقداری زمان بر است. تا با خانواده اش صحبت کند و من سکوت کردم و بعد با وکیل صحبت کردم و شکایت کردم. من زمانی که داخل جمع دوستانش بودیم ابجو خوردم و بعد موقع شام هم خوردم. موقع شام جوجه کباب درست کردند. و سیخ گرفتند و کباب کردند. و از ساعت ۲۱:۰۰ تا ۲۳:۰۰ بیرون بودیم و دور جزیره با ماشین گشتیم و بعد ا. گفت ما را درب خانه پیاده کنند. دلایلم برای اثبات ادعایم پیامکی است. که روز بعد ا. بفرستاد و گفت راجع به دیشب می بینمت و مرا بیرون برد و صحبت کرد و قرص ضد بارداری به من داد و گفت بخور تا حامله نشوی. در خصوص نظریه پزشکی قانونی مدخوله بودنم در سال ۱۳۹۴ از طریق ازدواج اتفاق افتاده است. ( صص ۱۷۸ ) شاکیه طی لایحه ای پرینت تماس ها و متن پیام های تبادل شده فی مابین خود و متهم را تقدیم نموده که حاکی از ارتباط مابین ایشان می باشد. و دلیلی بر تجاوز در ان موجود نمی باشد. ( صص ۷۶۲۰ ) با احضار شاکیه در خصوص متن پیام ها از ایشان پرسش که بیان داشته پیامک ها نشان می دهد که او مرا به خانه برده و مست بوده ایم و گفته دفعه دوم مرا به خانه مادربزرگش برده وبعد مرا به اقامتگاهم برده است. صحبت در مورد قرص ضد بارداری را حضورا" به من گفته است. و از داروخانه داخل شبکه بهداشت دو قرص ضدبارداری گرفت. و به من داد. ( ص ۷۸ ) در خصوص ادعای شاکیه در خصوص تهیه قرص از شبکه بهداشت مراتب به *اعلام می گردد. که حسب اعلام ان پاسگاه با حضور در *و پرسش از متصدی داروخانه اعلام داشته ا. ز. جهت تهیه و خریداری قرص ضدبارداری به وی مراجعه که تاریخ دقیق ان را به یاد نمی دانست و داروخانه نیز دوربین مداربسته ندارد. ( ص ۸۰ ) شاکیه صدای ضبط شده ا. ز. را تحویل دادگاه نموده که جهت پیاده سازی متن فایل صوتی با پلیس فتا مکاتبه انجام می گیرد ( صص ۸۷۸۵ ) که پاسخ پلیس فتا ضم پرونده می گردد. که حسب ان مدت فایل صوتی ۴۰ دقیقه و ۳۱ ثانیه می باشد. و متن گفتگوی طرفین پرونده به روی کاغذ پیاده سازی شده است. ( صص ۱۰۳۹۰ ) دادگاه از متهم ا. ز. در مورخه ۱۴۰۲/۰۴/۰۶ به این شرح تحقیق نموده است: سوال خطاب به متهم که شکایت شاکیه برائتان قرائت گردید.چه توضیحی دارید؟ جواب بنده حدود یک ماه قبل با خانم س. ا. را ابتدا در منزل برادرم ا. در *دیدم که همراه پسرخاله پدرم امده بود. که ظاهرا دوست پسر وی بود. روز بعد حدود ساعت ۱۳:۰۰ مجددا ایشان را در اسکله *مشاهده کردم و پسرخاله پدرم به نام ع. ا. با من تماس گرفت. و گفت ایشان را تا *رفتیم و در مسیر نیز شماره تلفنم را گرفت. وقتی به جزیره رسیدم من به منزل رفتم و ایشان به اقامتگاه بوم گردی رفت. عصر همان روز حدود ساعت ۱۸:۰۰ با من تماس گرفت. و گفت حوصله من سر رفته و گفت دنبال تو می ایم. من گفتم همراه دوستانم هستم که همگی پسر هستند. ایشان گفت ایرادی ندارد. بعد ادرس به وی دادم و ایشان امد و من با موتورسیکلت ایشان را سوار کردم و به همان منزلی رفتیم که دوستانم انجا بودند. بعد ایشان تقریبا یک قوطی ابجو خورد. من هم دو قوطی ابجو خوردم. منزل متعلق به پیمان دریایی بود. من و شاکیه و پ. و د. معلمی داخل منزل بودیم. تا حدود ساعت ۲۱:۰۰ در منزل بودیم. بعد من شاکیه را سوار موتور کردم و به درب منزلمان رفتیم و من داخل خانه رفتم و موتور را پارک کردم و برگشتم و بعد همراه شاکیه به صورت پیاده به ساحل رفتیم که نزدیک منزلمان است. بعد از دقایقی پ. و د. و م. ظ. با خودروی تویوتا هایلوکس ۲۷۰۰ به دنبال ما امدند و ما سوار شدیم و به مغازه رفتیم و زغال و اب معدنی خریدیم و از قبل هم شاکیه داخل خانه پیمان مرغی را شسته و اماده کرده بود. که جهت صرف شام به ساحل پمپاژ رفتیم. بعد انجا مرغ را کباب کردیم و نفری یک ابجو هم خوردیم. تا حدود ساعت ۲۴:۰۰ انجا بودیم. بعد همگی سوار خودرو شدیم. راننده پ. ، سرنشین جلو د. بودند. قسمت عقب خودرو سمت راست م. ، بعد من و بعد شاکیه نشسته بودیم. داخل خودرو صدای اهنگ بلند بود. شاکیه دست روی الت تناسلی من گذاشت و گردنم را گاز می گرفت. من گفتم صبر کن تا به منزل برویم. وقتی داخل شهر رفتیم. من و شاکیه پیاده شدیم و به داخل منزل ما رفتیم. بقیه دوستانم رفتند. شاکیه به سرویس بهداشتی رفت و من داخل خانه رفتم و دیدم مادرم خواب است. بعد به حیاط امدم که شاکیه گفت حالم خوب نیست و حالت تهوع دارم. من گفتم بگذار اب به روی سرت بریزم بهتر شوی که قبول کرد. من وی را گرفتم و به داخل حمام بردم. وقتی داخل حمام رفتیم شاکیه به روی من افتاد و با یکدیگر عشق بازی کردیم و بعد با رضایت خودش الت تناسلی خود را وارد واژن وی کردم و ارضا شدم و مایع منی خود را حس کردم که داخل واژنش خالی شده باشد. فکر نکنم که شاکیه ارضا شده باشد. حدودا چهار دقیقه با وی رابطه داشتم. بعد هر دو پیاده به داخل *با م. تماس گرفتم و گفتم موتورت را بردار و بیا که بعد از چند دقیقه امد و من و شاکیه را سوار کرد و به اقامتگاه شاکیه رفتیم. حدود ده دقیقه انجا ماندم و سپس به خانه برگشتم. با من تماس گرفت. و گفت بیا که تنها خوابم نمی برد ولی من نرفتم و به خانه رفتم و خوابیدم. روز بعد عصرهنگام از عطاری قرص ضد بارداری اورژانسی گرفتم و مجددا به اقامتگاه شاکیه رفتم و شاکیه را سوار موتور کردم و به ساحل رفتیم. من به او گفتم دیشب رابطه داشتیم و شک دارم. که مایع منی من داخل واژنت تخلیه شده باشد. ولی ایشان می گفت از دیشب چیزی به خاطر ندارم. همانجا به او قرص دادم که خورد. بعد با موتور دور زدیم و به اقامتگاه رفتیم و او را پیاده کردم و به منزل رفتم. هر روز با همدیگر بیرون میرفتیم و ساحل می رفتیم و شام میخوردیم. بعد از گذشت سه روز از اولین رابطه حدود ساعت ۰۱:۰۰ بامداد در داخل اقامتگاه شاکیه نیز با رضایت طرفین با ایشان رابطه برقرار کردم و الت تناسلی خود را وارد واژن شاکیه کردم. ارضا شدم و روی دستمال کاغذی تخلیه کردم. او هم می گفت ارضا شدم. بعد من به خانه رفتم. در این مدت پنج الی شش روزه دو بار ارتباط جنسی از جلو با او داشتم. ارتباط تلفنی و پیامکی هم داشتیم. بعد مقداری از او فاصله گرفتم و سرد شدم و این موضوع باعث ناراحتی او شد. سوال خطاب به متهم که حسب کلیه اوراق و محتویات پرونده امر ، شکایت شاکیه ، نظریه پزشکی قانونی و اظهارات خودتان اتهامتان دایر بر زنای به عنف نسبت به خانم س. ا. تفهیم می گردد. چه دفاعی دارید؟ جواب قبول ندارم. دو بار از جلو التم را با رضایت شاکیه وارد واژنش کردم. هیچ گونه اجباری نبوده است. تقاضا دارم. با شاکیه مواجهه حضوری انجام شود. تمام حقیقت را بیان کردم. ( صص ۱۰۶۱۰۴ ) قرار کفالت در خصوص متهم صادر ( ص ۱۰۷ ) و با صدور قرار قبولی کفالت ازاد می گردد. ( ص ۱۱۲ ) در مورخه ۱۴۰۲/۵/۱۴ مابین شاکیه و متهم مواجهه حضوری انجام که شاکیه در خصوص اظهارات سابق متهم بیان داشته ع. ا. دوست پسرم نبود بلکه برادر زن عمویم است. و امد فرودگاه دنبالم و کلید خانه اش را داد به من که خوابیدم تا ساعت ۲۱:۳۰ که بیدار شدم و ع. مرا رساند اسکله و بلیط گرفته بودم که متهم با موتور امد شب قبل با او اشنا شده بودم و در شناور کنارم نشست و از من پرسید ع. دوست سپرت است. که گفتم خیر و بعد گفت با س. ا. چه نسبتی داری که گفتم دختر عمویم است. که گفت به *امده بود. و من او را می بردم دور می زدم و کژال دختر عموی دیگرت را هم خودم می بردم می گرداندم و بعد مرا به دوستش م. ظ. که کنارش نشسته بود. معرفی کرد و بعد شماره ام را گرفت. و من هم شماره اش را گرفتم و می دانستم که او با کژال دوست است. و بعد من فیلم نامزدی کژال را به او نشان دادم . بعد به او گفتم دنبالم بیاید که گفت جایی هستم که چند پسر هستند می ایی؟ گفتم من نمی شناسم ان ها را که گفت مشکلی ندارد. و سن بالا هستند و بعد خودش دنبالم امد و رفتم دیدم د. معلمی و م. شهوری انجا هستند و بعد زنگ زدند پیمان هم امد . ان ها مفصل ابجو می خوردند و من یک مقداری از قوطی ابجو را خوردم و بلند شدم بروم اشپزخانه سرگیجه داشتم که مچم را گرفت. و بین من و پیمان می ایستاد. غذا درست کردیم و با خودش سوار موتور رفتیم به خانه ان ها. عمویش دم در بود. و به عمویش گفت دختر عموی کژال است. و بعد به ساحل رفتیم نشستیم و من گفتم حالم خوب نیست دستش را انداخت گردنم و مرا توی بغلش کشید . من داشت حالم خراب می شد و بعد که ماشین اوردند خودش وسط نشست و من سمت درب نشستم. بعد از شام دوباره گفتند ابجو جای نوشابه بخور که خوردم و بعد نمی تواسنتم بلند شوم و تلوتلو می خوردم. م. دست مرا گرفت. که گفتم قررا بود. ا. مراقب من باشد. سوار شدیم یک دوری زدند و من گفتم حالم خراب است. و در ماشین شروع به گریه کردم و گفتم دایی ام تازه فوت کرده است. و صورتم رو به بیرون بود. و ا. می خواست مرا دلداری بدهد و ا. سرم را توی بغلش گذاشت. گفتم حالم خراب است. نگذار بفهمند دارم. گریه می کنم. پیاده که شدیم داخل *می چرخاند که پایم روی زمین کشیده می شد و بعد به خانه رفتیم که گفت پایت را بشور و اب به روی پاهایم ریخت و دست و صورتم را شستم. ر. که صاحب اقامتگاه و پسرعموی ا. است. به او زنگ زد و گفت س. را برگردان و ا. گفت می اورمش. گفتم حالم بد است. مرا به دستشویی ببر و درب دستشویی باز بود. گفتم ببند. بعد دست مرا گرفت. و بیرون از خانه برد و دستم توی دستش بود. و این خانه و ان خانه سرک می کشید و هی زنگ می زد و می رفت خانه بعدی. دوباره مرا به خانه خودشان اورد و گفت مهمان داریم چکارت کنم؟ گفتم مرا به اقامتگاه ببر گفت نه الان حالت خوب نیست مرا سمت راهروی حمام برد که ارنجم به دیوار کشیده شد و بعد مرا داخل حمام برد و چسباند به دیوار و من هلش دادم که داخل گوشم گفت هیس من اشکانم من هلش دادم. مرا چرخاند و با دست روی زمین افتادم. گفت سرت را بگذار زمین حالت خوب می شود. و سرم را فشار داد کف حمام. لباسم را از پشت پایین اورد و چیزی به یاد نمی اورم. فردای ان روز خودش گفت دیشب داخل حمام رابطه داشته ایم که گفتم یادم نمی اید. گفت جا نمی شد تو را بردم حمام. گفتم حق ندشاتی به من دست بزنی. دفعه بعد سرشب به اقامتگاه امد و گفت مشروب خورده ایم و دوستم را گم کرده ام. گفت بنشینم حالم خوب شود. و مدام به بقیه زنگ می زد و پیگیر دوستش بود. بعد گفت از تو خوشم امده و تو را می خواهم بگیرم. من مخالفت کردم و درب را باز کردم و گفتم برو که نرفت گفتم اگر می خواهی اینجا بخواب من می روم خانه ر. گفت تو بیا اینجا من سرم را بگذارم روی پاهایت چون ناراحتم بخاطر دوستم. عکس دوستش را نشانم داد و سرش را روی پایم گذاشته بود. و عکس ها را نشانم می داد. می گفت اگر به خانه بروم دیگر جوابم را نمی دهی. دوباره بلند شد و به زور با من رابطه داشت و پاهایم را گرفت. و لباس هایم را دراورد و من او را هل دادم و او مرا می گرفت. و من او را می زدم کنار و گفتم نمی خواهم رابطه داشته باشیم. دست های مرا گرفت. و می گفت می خواهم تو را بگیرم. گفتم تو مستی و فقط رابطه می خواهی. دست هایم را گرفته بود. و افتاده بود. روی من. من زورم نیم رسید و او کارش را کرد و داخل ریخت و گفتم حالا که ارضا شدی برو بیرون گفت نه تو را می خواهم. پدرم خانه را تقسیم می کند و تو را می گیرم. گفتم اگر قرار است. ازدواج کنیم باید بهتر همدیگر را بشناسیم و باید یک ماه خودت را به من ثابت کنی گفت باشد. ساعت ۱۱:۰۰ صبح از انجا رفت و رابطه دیگری نداشت. عکس دخترهای دیگری که با ان ها رابطه داشت و فیلم رابطه جنسی اش با دیگر دخترها را نشانم می داد. تا ۱۵ روز بعد با من بود. و ر. متوجه شد و گفت من پسرعمویم را می شناسم و هدفش رابطه است. و اگر رابطه جدی می خواهی خودم تو را می گیرم. بعد که خانواده اش فهمیدند من از او بزرگترم با ازدواج مخالفت کردند. و همان روز او دیگر جوابم را نداد و گفت باید از *بروی. رفتار خودش و خانواده اش با من عوض شد در حالی که قبلا به من می گفت تو زنم هستی. بعد که دیدم جواب نمی دهد تصمیم به شکایت گرفتم. برادرش به من پیام بالا بلند می داد که رابطه نداشته باشم و بروم. متهم در پاسخ به اظهارات شاکیه بیان داشته این من بودم که به وی گفتم باید یک ماه همدیگر را بشناسیم. همان شبی که بار اول رابطه داشتیم کل رابطه را غیر از همان پنج دقیقه ای که داخل حمام بودیم یادش بوده و برای دوستم ا. چ. تعریف کرده است. داخل اقامتگاه اگر راضی نبود یک صدایی می داد تا اتاق های کناری خبردار شوند با رضایت خودش رابطه داشته ام. چون برادرم گفت ابروی ما را داخل *بوده ای و نباید حرف زدواج بزنی. من هم او را رها کردم و سرد شدم. ( صص ۱۲۲۱۱۶ ) قرار رسیدگی پرونده صادر و به متهم ابلاغ می گردد. نسبت به معرفی وکیل اقدام نماید. ( ص ۱۲۳ ) اقای ا. ب. طی لایحه ای از سوی متهم اعلام وکالت می نماید. ( ص ۱۳۰ ) دستور اعلام ایرادات و اعتراضات وفق ماده ۳۸۷ قانون ایین دادرسی کیفری صادر می گردد. ( ص ۱۳۳ ) وکیل متهم طی لایحه ای استعفا می نماید. ( ص ۱۳۵ ) اقای ح. ح. ز. از سوی متهم اعلام وکلا می نماید. ( ص ۱۴۲ ) حسب پرونده شخصیت متهم مصرف مشروبات الکلی گزارش کرد و سابقه سومصرف مواد مخدر ، خودزنی و خوداسیب رسانی و سابقه مصرف داروهای روانپزشکی گزارش نکرد. سطح پایینی از معیارهای روحی و خلقی خصمانه را داراست و دارای رفتارهای نمایشی و فریبنده است. در حال حاضر اختلال روانی شدیدی ندارد. و نسبت به شرایط و رفتارهای خویش اگاه است. و توانایی پذیرش مسئولیت اعمال و رفتارش را دارد. ( صص ۱۵۵۱۴۷ ) النهایه وقت رسیدگی تعیین در جلسه دادرسیمتهم اقای ا. ز. فرزند ع. در معیت وکیل خود اقای ح. ح. ز. در جلسه حاضر ولیکن شاکیه خانم م. س. ا. با وصف ابلاغ و علیرغم انتظار کافی در جلسه دادرسی حاضر نگردیده .سپس موضوع شکایت شاکیه به متهم قرائت و متهم بیان داشت تجاوزی نبوده و من مدت ۱۵ روز با این خانم *بودم و با رضایت خود ایشان با وی ارتباط جنسی داشتم و در طول این مدت دو بار رابطه جنسی با وی داشتم و از جلو با وی رابطه داشتم و عمل دخول را کامل انجام می دادم.در ادامه اتهام زنا به عنف موضوع شکایت شاکیه به متهم قرائت و تفهیم گردید. و متهم در دفاع از خود بیان داشت تجاوزی نبوده و من با رضایت خود خانم ا. در *با وی رابطه جنسی از جلو داشتم.سپس وکیل متهم دفاع از موکل خود اظهار داشته با توجه به اظهارات موکل تجاوزی صورت نگرفته و با رضایت خود ایشان صورت کرفته و این خانم مطلقه بوده و. پرده بکارت هم نداشته فلذا تقاضای برائت موکل از حیث اتهام انتسابی دارم. النهایه متهم در مقام اخرین دفاع اظهار داشت به زور نبوده و من با ایشان مدت ۱۵ روز بودم و دو بار با وی رابطه جنسی داشتم و چیزی به زور نبوده و چون رو راست نبود من ارتباط خودم را با ایشان قطع کردم.حالیه دادگاه با مداقه در اوراق و محتویات پرونده و با اعلام ختم دادرسی و با استعانت از خداوند متعال بشرح ذیل مباردت به صدور رای می نماید.:
( ( رای دادگاه ) )
در خصوص اتهام اقای ا. ز. فرزند ع. متولد ۱۳۸۱/۱۰/۲۹ مجرد ، با سواد ، فاقد سابقه کیفری دایر بر زنا به عنف با وکالت اقای ح. ح. ز. موضوع شکایت خانم س. ا. فرزند ع. ا. دادگاه با مداقه در اوراق و محتویات پرونده و تحقیقات بعمل امده و توجها به اظهارات و انکار شدید متهم مبنی بر هر گونه رابطه جنسی به عنف ( هر چند ارتباط جنسی با میل و رضایت را پذیرفته ) و مطالب ارسالی در پیامک فی مابین طرفین که بیانگر ارتباط صمیمی فی مابین بوده حال با عنایت به اینکه ادله اثباتی در موضوعاتی با مجازات حد در قانون احصاشده است. و در این خصوص هیچ گونه دلیلی از ناحیه شاکیه مبنی بر زنا به عنف ارائه نگردیده ، لذا با عنایت به اینکه اقناع وجدان برای دادگاه در ارتکاب بزه زنا به عنف از ناحیه متهم حاصل نشده است. فلذا دادگاه مستندا به ماده ۴ قانون ایین دادرسی کیفری و اصل ۳۷ قانون اساسی حکم برائت متهم از حیث اتهام زنا به عنف صادر و اعلام می نماید. اما دادگاه با توجه به اظهارات و اقاریر متهم ا. ز. فرزند ع. مبنی بر اینکه با میل و رضایت با شاکیه رابطه جنسی داشته و این اقرار به دفعات از ناحیه نامبرده صورت گرفته فلذا دادگاه با احراز بزهکاری و انتساب عمل زنا با میل و رضایت نسبت به متهم مستندا به مواد ۱٫۲ ، ۳٫۱۴٫۱۹٫۱۶۰٫۱۶۴٫۱۶۷٫۱۶۸٫۱۷۲٫۲۲۱و۲۳۰ قانون مجازات اسلامی مصوب سال ۱۳۹۲ به تحمل یکصد ضربه شلاق بعنوان حد زنا محکوم و اعلام می نماید.النهایه دادگاه مستندا به ماده۲۳ قانون مجازات اسلامی مصوب سال۱۳۹۲ از باب تکمیل مجازات متهم را به دو سال تبعید به *محکوم و اعلام می نماید.رای صادره حضوری و ظرف مهلت ۲۰ روز از تاریخ ابلاغ قابل فرجام خواهی در دیوان عالی محترم کشور میباشد.
رییس شعبه *ک. ح. ز.
مستشار شعبه *م. و. ن. ا.