رأی دادگاه بدوی
پرونده کلاسه *تصمیم نهایی شماره *
۱. خانم م. ب. ن. فرزند ح. شاکی و متهم ، به نشانی *
۲. اقای ح. خ. ن. ج. فرزند خ. متهم ، به نشانی *
۳. خانم ا. ر. ج. فرزند ج. بخش متهم ، به نشانی *
۴. اقای ر. ا. فرزند ع. متهم ، به نشانی *
۵. اقای م. ح. فرزند ح. شاکی ، با وکالت اقای م. ش. فرزند ح. به نشانی *
اتهام ها:
۱. فریب در ازدواج
۲. اظهار خلاف واقع
۳. استفاده از اسناد / اوراق رسمی مجعول / مزور
۴. اتخاذ سمت یا عنوان مجعول
۵. جعل
۶. افتراء
۷. توهین به اشخاص عادی
۸. شهادت دروغ در دادگاه نزد مقامات رسمی
۹. نشر اکاذیب
باسمه تعالی
به تاریخ فوق دروقت فوق العاده جلسه شعبه *به تصدی امضای کننده ذیل تشکیل و پرونده کلاسه پیوست تحت نظر است.دادسرا با ملاحظه اوراق و محتویات پرونده ختم وکفایت تحقیقات مقدماتی را اعلام و با استعانت از خداوند متعال به شرح ذیل مبادرت به اتخاذ تصمیم می نماید.
( ( قرار نهایی دادسرا ) )
درخصوص شکایت اقای م. ح. با وکالت اقای م. ش. علیه خانم م. ب. ن. فرزند ح. دائر بر مباشرت در تدلیس در عقد نکاح از طریق فریب دادن زوج ( عدم اعلام ازاله بکارت و ازدواج سابق ) با این توضیح که شاکی محترم مدعی است.در زمان خواستگاری با اصرار خانواده زوجه و با این بهانه که به دلیل فوت دایی زوجه قصد دارند موضوع ازدواج ایشان را اشنایان مطلع نشوند از انجام تحقیقات مفصل قبل از ازدواج امتناع نموده و در سال ۱۳۹۹ اقدام به انعقاد عقد نکاح با زوجه حسب سند ازدواج صفحه۳۲ پرونده نموده است.و همچنین در زمان عقد شناسنامه سفید به من نشان دادند اما در خصوص ازدواج سابق و فقدان باکرگی ، خانواده زوجه و شخص ایشان اطلاعی به من ندادند. تا اینکه پس از وقوع اختلاف؛ همسر سابق زوجه اقای ر. ا. به اینجانب موضوع ازدواج سابق و … را اطلاع دادند و و در همین خصوص پرونده ای با خواسته اعلام فسخ نکاح در دادگاه عمومی حقوقی شعبه *مطرح که در مرحله بدوی ضمن پذیرش خواسته بنده حکم بر فسخ نکاح صادر گردید.و این پرونده در مرحله تجدید نظر خواهی و دادگاه تجدید نظر استان *در حال رسیدگی می باشد. متشاکی عنه در مقام دفاع اظهار داشته رای دادگاه خانواده شهرستان *صرفا بر اساس اظهارات همسر سابق بنده اقای ر. ا. صادر گردیده است.که ایشان به دلیل اختلاف خانوادگی سابق با من قصد تلافی دارد. و در سند طلاق به غیر مدخوله بودن بنده اشاره نموده است. ( بند ۴ طلاق نامه صفحه ۱۵۳ ) و مهمتر از همه بنده در تاریخ بیست و ششم مهرماه سال ۱۴۰۰ به سازمان *مراجعه که حسب گواهی صفحه ۵۹ درست در زمانی که در زوجیت اقای م. ح. بوده ام معاینه که باکره و غیر مدخوله اعلام شده است.با عنایت به محتویات پرونده و شواهد و قرائن موجود از جمله شکایت مقرون به واقع شاکی محترم و دادنامه صادره از دادگاه خانواده شعبه *صفحه ۲۱ پرونده مبنی بر صدور حکم به اعلام فسخ نکاح هر چند قطعیت نیافته است. اظهارات اقای ر. ا. همسر سابق متشاکی عنه در صفحات ۱۹ و ۱۵۱ و۹۰ پرونده که بیان داشته حدود ۴ سال عقد بودیم رابطه جنسی کامل است.از … با او داشته ام و الان هم تهدید می کند که مهریه اش را اگر شهادت بدهم از من می گیرد … در زمان طلاق هم رفت نامه سلامت اورد و دادگاه نیز چون توافقی بود گیر نداد من هم میخواستم سریع تمام شود. و دنبال دردسر نبودم و گفتم باکره است.… متن پیام های رد و بدل شده بین مادر متشاکی عنه خانم ا. ن. و اقای ر. ا. در صفحات ۷۲ الی ۷۵ پرونده و اظهارات متناقض متشاکی عنه به نحوی که ایشان در جلسه مواجهه حضوری صفحات ۷۶ الی ۷۹ بیان داشته در حال حاضر باکره هستم در حالیکه سابقا در دادگاه تجدید نظر و جلسات اتی بازپرسی اظهار داشته ( صفحه ۱۵۰ و ۱۵۱ ) در ابان ماه سال ۱۴۰۰ توسط شاکی پرونده مورد ازاله بکارت قرار گرفته است.و نامبرده حتی حاضر به معرفی به سازمان *جهت معاینه مجدد نیز نگردیده است.و علت ان را خدشه دار شدن حیثیت خود اعلام نموده است. ( صفحه ۱۶۲ ) استعلام از شعبه *در خصوص اصالت گواهی سازمان *ارائه شده مربوط به تاریخ بیست و ششم مهرماه سال ۱۴۰۰ که در ان به غیر مدخوله بودن متشاکی اشاره داشته است.که حکایت از عدم صدور چنین دستوری از سوی دادستان محترم راجع به چنین معاینه ای دارد. ( صفحه ۱۲۹ ) و اظهارات سرپرست سازمان *و پزشک متخصص معتمد زنان و زایمان در صفحات ۱۹۸ و ۱۹۹ پرونده همگی موجب تردید شدید در صحت واقعیت مندرجات چنین گواهی دارد. متن پیام های رد و بدل شده بین شاکی و متهم در مرحله اشنایی قبل از ازدواج در صفحات ۱۱۷ و ۱۱۶ پرونده که متهم علیرغم صحبت راجع به خواستگاران متعدد در خصوص ازدواج سابق خود صحبتی به میان نیاورده است. رد اظهارات شهود ارائه شده از سوی متشاکی در صفحات ۸۵ الی ۸۷ پرونده به نحوی که دو تن از شهود از بستگان سببی و نسبی متشاکی می باشند و اقای م. م. دیگر شاهد متشاکی سابقا در شعبه اول بازپرسی در پرونده شماره بایگانی*اقدام به ادای شهادت به نفع دایی متشاکی اقای س. ن. پ. نموده که خلاف واقعیت بودن اظهارات این شاهد در ان پرونده برای مقام قضایی احراز گردید. ( صفحات ۱۲۴ و ۱۲۵ پرونده ) و اوراق ارائه شده در صفحه ۲۱۸ پرونده که حکایت از اختلاف زوجین در ابان ماه سال ۱۴۰۰ دارد. و بعید به نظر می رسد که طرفین علیرغم وجود اختلافات و تنش های روانی امکان وقوع نزدیکی در این ماه داشته باشند ( صفحه ۲۱۸ ) و به نظر متشاکی برای اینکه بتواند گواهی سازمان *مهرماه سال ۱۴۰۰ را توجیه کند بهترین زمان برای اعلام از بین رفتن بکارت را ابان ماه سال ۱۴۰۰ اعلام کرده است. علی ایحال با التفات به ان که عقد نکاح متباینا بر فرض دوشیزگی زوجه واقع می شود. ولو در زمان عقد در ان تصریح نشده باشد. فلذا بزهکاری متهم محرز و مسلم تشخیص داده و مستند به ماده ۶۴۷ از قانون تعزیرات مصوب سال ۱۳۷۵ و ماده ۲۶۵ قانون ایین دادرسی کیفری مصوب سال ۱۳۹۲ قرار جلب به دادرسی صادر و اعلام میگردد. قرار صادره قطعی است. در خصوص شکایت خانم م. به نام ن. فرزند ح. علیه اقای ر. ا. فرزند ع. دائر بر افترا و نشر اکاذیب و شهادت کذب نزد مقامات قضایی و همچنین شکایت اقای م. ح. علیه خانم م. ب. ن. فرزند ح. دائر بر افترا و توهین و همچنین شکایت اقای م. ح. فرزند ح. علیه اقای ح. خ. ن. ( سرپرست پزشکی *) و خانم ا. ر. فرزند ج. ( پزشک معتمد رشته تخصصی زنا و زایمان ) و م. ب. ن. همگی دائر بر مشارکت در جعل مادی و جعل عنوان و استفاده از سند مجعول و اظهار خلاف واقع با این توضیح که شاکی خانم ب. ن. مدعی است.علیرغم باکره بودن در زمان طلاق با اقای ا. ایشان به دروغ در دادگاه خانواده *حاضر شده و شهادت بر ازاله بکارت داده است.و همچنین اقای م. ح. مدعی است.خانم ب. ن. سابقا به مادر و خواهر ایشان اتهام رابطه نامشروع با غیر را داده است.و در ادامه نیز شکایتی از سوی اقای م. ح. مطرح که مدعی است.گواهی سازمان *( صفحه ۱۸۴ ) مورخه ۱۴۰۰/۰۷/۲۶ مجعول است.و محتویات ان راجع به غیر مدخوله بودن زوجه جعل شده است.که پس از بررسی این ادعا مشخص گردید.متهم بدوا از سوی جانشین محترم دادستان *طی دستور مورخه ۱۴۰/۰۶/۰۷ ( صفحه ۱۷۸ ) جهت بررسی ضرب و جرح به سازمان *معرفی می گردد. و سپس سازمان *نیز در تاریخ ۱۴۰۰/۰۶/۱۷ ( صفحه ۱۸۱ ) گواهی صادر نموده است.که در این گواهی صرفا را جع به ضرب و جرح عمدی اظهارنظر شده است.اما زوجه در یک اقدام غیر قابل توجیه مجددا در تاریخ ۱۴۰۰/۰۷/۲۰ ( صفحه ۱۸۲ ) از دادستان محترم نیز دستوری مبنی بر معاینه در خصوص ضرب و جرح عمدی اخذ اما سازمان *در پاسخ گواهی مورخه ۱۴۰۰/۰۷/۲۶ ( صفحه ۱۸۴ ) را صادر نموده است.و خارج از محدوده ی دستور مقام محترم قضایی خانم ب. ن. را جهت معاینه راجع به بکارت نیز به پزشک معتمد معرفی نموده است. ( صفحه۱۸۶ ) قابل ذکر است.که در هر دو گواهی دقیقا صدمات و جراحات یکسان می باشد. و تنها تفاوت گواهی ها اظهار نظر راجع به بکارت است.و خانم ب. ن. بیان داشته با اجبار سازمان *به معاینه نزد پزشک زنان رفته است.در حالی که حسب اظهارات پزشک قانونی و پزشک متخصص در صفحه ۱۹۸ و ۱۹۹ پرونده که بیان شده با توجه به اینکه خانم ب. ن. کم سن و سال است.در زمان معاینه از شلوغی اداره سازمان *سو استفاده نموده و بنده به محتوای دستور مقام قضایی توجهی نکردم و ایشان به صورت شفاهی ادعای تجاوز به عنف مطرح نموده اند که همگی حکایت از عدم احراز سونیت پزشکان مربوطه در اظهار نظر دارد. وانچه محرز است.جعل واقع نگردیده است.صرفا به لحاظ بی دقتی پزشک قانونی و به کار بردن حیله توسط خانم ب. ن. ایشان بدون دستور قضایی مورد معاینه قرار گرفته است.که برای صحت و سقم محتوای گواهی مبنی بر باکره بودن نامبرده حاضر به معاینه مجدد نگردیه است.توجها به توضیحات بیان شده در صدر قرار نهایی با عنایت به محتویات پرونده و عدم ارائه دلیل کافی از سوی مستند به ماده ۲۶۵ قانون ایین دادرسی کیفری قرار منع تعقیب صادر و اعلام می گردد. قرار صادره ظرف ۱۰ روز پس از ابلاغ قابل اعتراض از سوی شاکی محترم در دادگاه کیفری دو *می باشد.
ر. ب. م.
بازپرس شعبه *