رأی خلاصه جریان پرونده
در تاریخ ۱۳۹۷/۱۱/۳۰ اقای ا. س. بطرفیت همسرش خانم پ. ب. دادخواستی بخواسته صدور گواهی عدم امکان سازش جهت اجرای صیغه طلاق بلحاظ سوی رفتار زوجه و عدم تفاهم اخلاقی و ترک منزل مشترک از سوی زوجه تقدیم نموده که درنهایت در شعبه *ثبت و مورد رسیدگی قرار میگیرد. خانم س. ن. ع. وکیل پایه یک و مشاور حقوقی با تقدیم وکالتنامه از جانب خواهان اعلام وکالت نموده است.در جلسه رسیدگی مورخ ۱۳۹۸/۴/۱۶ که با حضور خوانده و وکیل خواهان تشکیل گردیده وکیل خواهان اظهار داشت موکل همسر شرعی و قانونی خوانده می باشد. حدود ۴ سال است.ازدواج نموده اند و در طول زندگی مشترک خوانده بدون اجازه همسرش از *به روستای محل زندگی پدرش مراجعت مینموده و علیرغم طرح دعوی الزام به تمکین از مراجعت خودداری نمودند و با این اقدام خود موجبات ایجاد شرایط سخت و دشوار برای موکل و دو فرزند خردسال وی فراهم نموده است.و خوانده تمام حقوق خود را در دادگاه درخواست نموده و پس از صدور حکم موکل در حال حاضر به صورت اقساط در حال پرداخت ان است.و با توجه به عدم امکان سازش و عدم تفاهم اخلاقی موکل درخواست صدور گواهی عدم امکان سازش جهت اجرای طلاق را دارد. خوانده ( زوجه ) اظهار داشت بنده از خواهان و زندگی خودم راضی هستم و حاضر به طلاق نیستم ولی اگر بخواهد طلاق بدهد می بایست کلیه حق و حقوق بنده را بدهد و از روزی که امدم نفقه بنده را نداده است. بدستور دادگاه به طرفین اظهار شده که هر یک داور خود را تعیین و معرفی نمایند و داوران منتخب زوجین هر یک نظریه کتبی خود را که حاکی از عدم حصول سازش بین طرفین بوده تقدیم داشته اند در جلسه بعدی رسیدگی که بمنظور بررسی و تعیین تکلیف حقوق مالی زوجه با حضور وکیل خواهان و نیز خوانده تشکیل گردیده وکیل خواهان اظهار داشت خوانده مهریه را بمرحله اجرا گذاشته و در اجرای احکام شورای حل اختلاف در حال پرداخت است.و بعلاوه از سوی زوجه مطالبه نفقه صورت گرفته که بلحاظ عدم تمکین خواسته وی رد شده است.و حکم بر بی حقی وی صادر شد زوجین فاقد فرزند مشترک می باشند و راجع به طلاجات طی دادنامه شماره ۲۱۲ – ۹۷ مورخ ۹۷/۱۰/۱۹ از سوی شعبه *تعیین تکلیف شده و در اجرای احکام به شماره اجرایی ۹۸۰۰۹۴ در حال پرداخت است.و راجع به اجرت المثل ایام زندگی مشترک نیاز به اثبات است.و راجع به ان و هم چنین راجع به قاعده تنصیف مطالبه ای از سوی زوجه صورت نگرفته است.خوانده اظهار داشت بنده هیچ توافقی با وکیل خواهان ندارم. و راجع به اجرت المثل و سایر مواردی که حق بنده است.تقاضای ارجاع امر به کارشناس را دارم. ضمنا از ۹۷/۱/۱ هیچ نفقه ای به بنده تعلق نگرفته است.و موضوع تمکین مورد ادعای وکیل خواهان مربوط به قبل از تاریخ موصوف است. سپس دادگاه جهت تعیین میزان نفقه و اجرت المثل ایام زندگی مشترک زوجه موضوع را بکارشناسی ارجاع نموده و کارشناس منتخب دادگاه بشرح نظریه کتبی تقدیمی میزان اجرت المثل از تاریخ ازدواج ۱۳۹۴/۱/۶ لغایت ۱۳۹۸/۸/۱۶ را جمعا بمبلغ چهار میلیون و نهصد و هشتاد هزار تومان و میزان نفقه ماهیانه زوجه را مبلغ چهارصد هزار تومان تعیین و اعلام نموده است.نظریه کارشناسی بطرفین ابلاغ شد و وکیل خواهان طی لایحه تقدیمی به نظریه کارشناس اعتراض نموده و سپس دادگاه از کارشناس درخواست نموده که با ملاحظه موارد اعتراض وکیل خواهان نظریه تکمیلی خود را تقدیم دارد. و کارشناس هم بشرح برگ ۴۹ پرونده نظریه تکمیلی خود را اعلام داشته است.و طرفین به نظریه تکمیلی کارشناس هم اعتراض نموده اند. دادگاه در جلسات دادرسی مورخ ۱۳۹۹/۷/۲۸ و ۱۳۹۹/۳/۳۱ اظهارات زوجین را که عمدتا راجع به حقوق مالی زوجه بوده اخذ و در صورتمجلس منعکس نموده و پزشکی قانونی دیواندره هم طی گواهی مورخ ۹۹/۱۱/۲۱ نتیجه ازمایش بارداری زوجه را منفی اعلام کرده و سرانجام ختم دادرسی را اعلام و بموجب دادنامه شماره *مورخ ۱۴۰۰/۲/۱۹ با توجه به درخواست زوج خواهان و موثر واقع نشدن مساعی دادگاه و تلاش داوران در اصلاح ذات البین باستناد ماده ۱۱۳۳ قانون مدنی و مواد ۴ و ۲۴ و ۲۷ و ۲۸ و ۲۹ قانون حمایت خانواده گواهی عدم امکان سازش بین زوجین جهت اجرای صیغه طلاق صادر و زوج را مکلف نموده که بابت اجرت المثل ایام زوجیت از تاریخ ۱۳۹۴/۱/۶ لغایت ۱۳۹۸/۱/۱۶ جمعا مبلغ چهار میلیون و نهصد و هشتاد هزار تومان و بابت نفقه ایام عده مبلغ یک میلیون و دویست هزار تومان به هنگام اجرای صیغه طلاق در حق زوجه پرداخت نماید. و توضیح داده که درخصوص مهریه و جهیزیه و طلاجات و نفقه گذشته قبلا رای صادر شده و دادگاه مواجه با تکلیفی نمی باشد. و نوع طلاق را رجعی و عده ان را سه طهر اعلام داشته و مدت اعتبار گواهی صادره را سه ماه از تاریخ ابلاغ رای قطعی یا قطعی شدن رای اعلام نموده است. پس از ابلاغ رای صادره زوجه در مهلت قانونی با تقدیم دادخواست نسبت به ان تجدیدنظرخواهی نموده که پس از تبادل لایحه و وصول پرونده بمرجع تجدیدنظر *وضوع رسیدگی و طی دادنامه شماره *مورخ ۱۴۰۰/۶/۱۳ اعتراض تجدیدنظرخواه را غیروارد و دادنامه تجدیدنظرخواسته را مطابق موازین قانونی تشخیص و باستناد ماده ۳۵۸ قانون ایین دادرسی مدنی ضمن رد تجدیدنظرخواهی تجدیدنظرخواه دادنامه تجدیدنظرخواسته را تایید نموده است. دادنامه اخیرالذکر در تاریخ ۱۴۰۰/۶/۱۴ به زوجه ابلاغ شده و نامبرده در تاریخ ۱۴۰۰/۶/۱۵ با تقدیم دادخواست نسبت به ان فرجام خواهی نموده که پس از تبادل لایحه و وصول پرونده به دیوان عالی کشور جهت رسیدگی به این شعبه ارجاع گردیده است.دادخواست فرجامی و لایحه جوابیه به هنگام شور قرائت میگردد.
هیات شعبه در تاریخ بالا تشکیل گردید. پس از قرائت گزارش اقای ح. ع. عضو ممیز و ملاحظه اوراق پرونده مشاوره نموده چنین رای می دهد:
رأی دادگاه بدوی
فرجام خواهی خانم پ. ب. نسبت به دادنامه شماره *مورخ ۱۴۰۰/۶/۱۳ شعبه *متضمن تایید دادنامه شماره *مورخ ۱۴۰۰/۲/۱۹ صادره از شعبه *که بموجب ان گواهی عدم امکان سازش جهت اجرای صیغه طلاق با لحاظ حقوق مالی زوجه ( فرجام خواه ) اصدار یافته است.با توجه به جامع اوراق پرونده وارد و موجه نیست زیرا زوج ( فرجام خوانده ) متقاضی طلاق همسرش بوده و با اختیار حاصله از مقررات ماده ۱۱۳۳ قانون مدنی می تواند هر وقت که بخواهد با رعایت مقررات قانونی و اخذ مجوز از دادگاه همسرش را مطلقه نماید. و مخالفت و عدم رضایت زوجه ( فرجام خواه ) درخصوص مورد موثر در مقام نبوده و قابلیت توجه و ترتیب اثر را ندارد. و بعلاوه در اجرای ماده ۲۹ قانون حمایت خانواده مصوب سال ۱۳۹۱ راجع به کلیه حقوق مالی زوجه در دادنامه بدوی تعیین تکلیف بعمل امده و حقوق تعیین شده در رای صادره مورد لحاظ و لحوق حکم قرار گرفته است.بنابراین دادنامه های بدوی و فرجام خواسته من جمیع جهات با لحاظ مجموع محتویات پرونده و مستندات پیوست ان و اقدامات و رسیدگی های بعمل امده موجها و مطابق موازین و مقررات قانونی اصدار یافته و ایراد و اشکال موثر در تخدیش بر ارای مرقوم مترتب نبوده و اعتراضات فرجام خواه در حدی نیست که خلل و خدشه ای بر دادنامه معترض عنه وارد و موجبات نقض ان را فراهم سازد و چون از حیث رعایت اصول و قواعد دادرسی ایراد موثری در نحوه رسیدگی دادگاه و صدور حکم مشهود نمی باشد. لهذا ضمن رد فرجام خواهی فرجام خواه باستناد مواد ۳۷۰ و ۳۹۶ قانون ایین دادرسی مدنی دادنامه فرجام خواسته ابرام میگردد.
رییس شعبه *: ح. ع. مستشار: ح. م. ه.