رأی دادگاه تجدیدنظر استان
با توصیف اجمالی پرونده مشتمل است.بر تجدیدنظرخواهی ع. ب. فرزند به طرفیت اقای ر. ع. ک. موضوع دادنامه مورد اعتراض به شماره۹۴۰۱مورخ۱۴۰۱/۲/۱۰صادر از شعبه دادگاه کیفری ۲ تهران به خواسته اعسار از محکوم به که بر اساس ان به بطلان دعوا اظهار نظر شده است. پس از ابلاغ دادنامه بدوی، محکوم علیه ناخشنودی خود را در قالب تجدیدنظرخواهی بیان داشته و در مهلت قانونی درخواست بازنگری دارد. با بررسی روند دادرسی و تبادل لوایح صورت گرفته و واکاوی ابرازی النهایه فی نفسه دادگاه تجدیدنظر با نگاه مساله محور توجه خود را معطوف به این می دارد. که؛ دلایل در حد کافی ارایه نشده و معیارهای موجود در فقه حقوقی برگرفته از قواعد عسر و حرج ، المشقه تجلب التیسیر ، اذا ضاق الامر اتسع و اذا اتسع الامر ضاق در مورد این دعوا مطابقت و موقعیت قانونی ندارد. به اتکای اصل استصحاب و سابقه تمکن ناشی از وضعیت قبلی، داعیه ناداری و ناتوانی مدعی اعسار اساسا محرز نبوده و مطالب مندرج در استشهادیه اقناع اور نیست. اجابت خواسته خواهان منوط به احراز ناتوانی بوده و در قضیه جاری چنین مقوله ای به اثبات نرسید.از این رو دادنامه تجدیدنظر خواسته و استنتاج محکمه نخستین به فهم مرجع تجدیدنظر مبتنی بر روند صحیح دادرسی در پرونده و ناظر به موازین قانونی می-باشد. ادعای تجدیدنظرخواه در باره قابل فسخ بودن رای صادره را موجه تشخیص نداده و اشکال دیگری بر رای تجدیدنظرخواسته وارد نیست، تجدیدنظرخواهی با هیچکدام از جهات مصرح در مقرره ۳۴۸ قانون ایین دادرسی مدنی مطابقت ندارد.، ایراد موثری که زمینه ساز نقض این دادنامه باشد. ابراز نگردیده و رهیافت این دادگاه بر مردودشمردن تجدیدنظرخواهی می باشد. با تجویز و اتکای به ماده ۳۵۳-۳۵۸ قانون ایین دادرسی مدنی دادگاهای عمومی وانقلاب در امور مدنی رای تجدیدنظرخواسته را تایید و استوار مینماید. این رای قطعی است.
رییس شعبه۸۰دادگاه تجدیدنظراستان تهران مستشاردادگاه
د. و. ن. ع. م.