عنوان: عدول از شرط فاسخ

پیام: در خصوص امکان عدول از شرط فاسخ پس از وقوع شرط، به نظر می رسد باتوجه به اینکه خواهان دعوا با انتقال سند خودرو عملا از اعمال شرط فاسخ عدول نموده است بنابراین دعوی خواهان مبنی بر تایید انفساخ وارد تشخیص داده نشده است.
مستندات:
شماره دادنامه قطعی :
9909980704300723 ,
تاریخ دادنامه قطعی :
1402/07/24
گروه رأی:
حقوقی
آراء منتخب پرونده:

عین عبارت چاپ متن متن تجمیعی پرونده

رأی دادگاه بدوی


خواهان: اقای س. د. فرزند ا. با وکالت خانم ز. ر. فرزند ر. ا. به نشانی *و اقای م. د. پ. فرزند ع. م. به نشانی *

خواندگان:
۱. اقای ح. د. فرزند ن. با وکالت اقای ع. د. فرزند ن. به نشانی *
۲. اقای ع. م. ش. فرزند ش. با وکالت اقای م. ن. فرزند ف. به نشانی *سنگ فرش طالقانی و اقای س. م. فرزند س. به نشانی *

۱. تایید انفساخ قرارداد
۲. دستور موقت
۳. ابطال سند ( موضوع سند مالی نیست )
۴. ابطال قرارداد ( مالی )


بسمه تعالی
به تاریخ ۱۴۰۲/۰۷/۲۴ در وقت فوق العاده جلسه شعبه *بتصدی امضای کننده ذیل تشکیل است. پرونده کلاسه فوق تحت نظر قرار دارد. دادگاه با عنایت به اوراق پرونده پایان رسیدگی را اعلام و به شرح زیر مبادرت به صدور رای می نماید.




رای دادگاه

در مورد دادخواست خواهان اقای س. د. به طرفیت ع. م. ش. ح. د. به خواسته ابطال قرارداد ( مالی ) تایید انفساخ قرارداد ابطال سند ( موضوع سند مالی نیست ) خواهان در تشریح خواسته بیان داشته: احتراما به استحضار عالی می رساند: خواهان مذکور در فوق ، طی مبایعه نامه عادی مورخ ۱۵/۶/۱۴۰۰ اقدام به فروش یک دستگاه خودرو کاپرا دو کابین سفید رنگ به شماره پلاک *به خوانده محترم نموده و ثمن معامله ۳۷۰ میلیون تومان تعیین شده و خوانده محترم همزمان با توافق مبلغ ۹۵ میلیون تومان پرداخت نموده
و مقرر شده مبلغ ۲۲۵ میلیون تومان را طی چک شماره ۵۶۵۵۶۴ پرداخت نماید. و باقی مانده ثمن به مبلغ ۵۰ میلیون تومان را پس از انتقال سند به نام ایشان ، پرداخت نمایید و مطابق شروط مبایعه نامه مقرر شده "هر کدام از طرفین چنانچه به تعهدات خود عمل نکردند. معامله فسخ شده" و موکل نیز در همین راستا اقدام به انجام کلیه تعهدات خویش نموده و سند خودرو مذکور را به نام خوانده منتقل نموده ، اما ایشان از ایفای تعهد و پرداخت باقی مانده ثمن به مبلغ ۵۰ میلیون تومان امتناع نموده
و موکل نیز به جهت عدم ایفای تعهدات توسط خوانده محترم و تشریع انفساخ معامله در صورت عدم ایفای تعهدات ، اقدام به اعلام فسخ نموده و اینجانبان نیز به وکالت از ایشان اظهارانامه مبنی بر اعلام فسخ معامله برای خوانده محترم ارسال نموده
ایم. ضمنا خوانده ردیف اول اقدام به انتقال خودرو مذکور به خوانده ردیف دوم نموده و ایشان نیز مبادرت به تعویض پلاک و اخذ برگ سبز مالکیت خودرو نموده که با توجه به شرط مندرج در قرارداد و عدم پرداخت ثمن و نیز رای وحدت رویه شماره ۸۱۰ صادره از هییت عمومی دیوان عالی کشور معامله مذکور نیز به جهت عدم تنفیذ ان توسط موکل باطل می باشد. لذا بنا به مراتب مذکور و با عنایت به اندراج انفساخ معامله در صورت عدم ایفای تعهد ، امتناع خوانده از انجام تعهد مبنی بر پردخت باقی مانده ثمن و ارسال اظهارنامه اعلام فسخ تقاضای صدور حکم به شرح خواسته با احتساب کلیه خسارات دادرسی را از محضر ان مقام محترم داریم. جلسه رسیدگی تعیین و که وکیل خواهان اظهار داشت: اظهاراتمان به شرح دادخواست تقدیمی سابق می باشد. و ضمنا نمی دانیم شهادت شهود برای چیست و چه چیزی را می خواهند ثابت کنند و اصل مبایعه نامه را می خواهیم ببینیم.
اقای ع. د. وکیل اقای ح. د. اظهار داشتند:دفاعیاتم را با سوال مطرح می کنم
۱ تکلیف دعوای اضافی به شرح ص ۳۱ پرونده را مشخص نمایند ( که گفتند که خواسته استرداد خودرو را اضافه نمودند ) ؟ ما بر دعوای خود باقی هستیم
۲ در صفحه ۷ و ۸ پرونده بیان نموده اند که به شرح سطر ۱۰ ص۷ و سطر ۶ ص۸ گفتند که طرف مقابل حق فسخ دارد. چرا ستون خواسته با انچه که در اظهار نامه است.همخوانی ندارد.؟
۳ طرفین تا تاریخ ۱۶/۶/۱۴۰۰ مهلت داشته اند که توضیح دهند ایا موکل به قسمتی از تعهدات عمل کرده اند یا خیر؟ و مستندات را ارائه نمایند؟
۴ حدودا دو ماه پس از حلول اجل ( ۱۶/۶/۱۴۰۱ ) در مورخ ۲۲/۸/۱۴۰۱ خواهان صرفا پلاک خودرو را به نام موکل انتقال داده است.و الباقی تعهدات شامل سند و عوارض و مالیات را عمل ننموده است.که تا کنون مبلغ بالغ بر ۴۹ میلیون ریال بدهی شهرداری وجود دارد. و سند در رهن شرکت لیزینگ می باشد. که طرف دعوا نیز قرار نگرفته است.و در مورخ ۲۲/۸/۱۴۰۱ که پلاک را صرفا انتقال نموده استمبلغ ۵ میلیون تومان به حساب همسر خواهان انتقال داده شده و ۲۰ میلیون تومان از فروشگاه خوانده اقای ح. د. خرید کرده اند ( ۲۵م تومان ) موکل د رمورخ ۱۰/۹/۱۴۰۱ خودرو را به دیگر خوانده فروخته است.و خواهان هم در جلسه فروش حضور داشته اند و در اینجا کاشف به عمل امده که خودرو دارای رنگ می باشد. در حالی که اقای د. با رنگ فروخته و جر و بحثی بین ح. د. و د. واقع می شود. ( در خصوص رنگ داشتن خودرو ) و چون دو لکه رنگ داشت خریدار جدید با ۲۵ میلیون تیومان کسر ماشین را خریدند و و چون ۲۵ میلیون ( جنس و انتقالی ) پرداخت شده بود و قبول نشد که به جای دو لکه رنگ.و سازش شد و النهایه قراتر شد خواهان به سایر تعهدات شامل ۱ عوارض و مالیات و فک رهن از لیزینگ و سند اقدام کند که نکردفروش ثانوی ۱۰/۹/۱۴۰۱ بود و اقای د. هم حضور داشتند.
در تاریخ ۱۸/۱۰/۱۴۰۱ مالیات پرداخت شده توسط دانش و عوارض شهرداری را نپرداخته است.و فک رهن نیز نکرده است.به قرینه پرداخت ان شرط مندرج در مبایعه نامه حق فسخ بوده نه شرط فاسخ الا باید قایل به تحقق یک عقد جدیدی با همان شرایط عقد سابق باشیم.
به شرح صفحات ۱ الی ۵ پرونده که مربوط به ۱۴۰۰ می باشد. چیست؟
علی ای حال شهود در جلسه ی فروش ثانوی بوده است.که اقای د. در جلسه فروش ثانوی حضور داشته اند و مقرر بوده که اقای د. به الباقی تعهدات عمل نماید. و مالیات را ماه بعد پرداخت کرده که همه دلالت بر حق فسخ دارد.
اقای م. ن. وکیل اقای ع. م. ش. اظهار داشت: ۱وکلای همکار اظهار داشته اند که اراده ی طرفین انفساخ بوده است.اگر انفساخ بوده چه دلیلی دارد. که اقای د. بعد از تاریخ ۱۶/۶/۱۴۰۱ دو اقدام تاییدی معامله خودش را انجام داده که عبارتند از انتقال پلاک در برج ۸ سال۱۴۰۱ و پرداخت مالیات در برج ۱۰ سال ۱۴۰۱ که سه حالت در مانحن فیه سه حالت پیش می اید یک اینکه مجرای فسخ باشد. نه انفساخ و ثانیا اینکه از حق انفساخ عدول شده و یا ثالثا اینکه عقد جدیدی باشد.۲ نکته دوم اینکه در قرارداد استنادی بعد از ذکر شرط فسخ بیان شده که مقصر می بایست خسارت پرداخت کند و در دادخواست تقدیمی همکار محترم ذکر شده که تمامی تعهدات موکلشان ایفاد گردیده است.در حالی که این سند همچنان در رهن شرکت لیزینگ است.و بدهی شهرداری همچنان پرداخت شده تعهدات مندرج برای خواهان محترم صورت نپذیرفته است.
اقای د. پ. وکیل خواهان سوالات ذیل را مطرح نمودند
۱ ایا انفساخ قابل عدول می باشد. یا خیر؟ پاسخ در ص ۸ پرونده سطر۶ ( سوال ایشان را پاسخ نمی دهم )
۲ ضمانت اجرای عدم ایفای تعهدات از سوی خواهان چیست؟ شناسایی مقصر و پرداخت خسارت با اعمال حق فسخ
۳ منظور از عقد جدید و شرایط و تاریخ عقد جدید و قالب ان را مشخص نمایند؟ منظر نیست که حتما عقد جدید است.این یک نظریه تیوری است
اقای د. در دفاع بیان نمودند اولا در خصوص دعوای استرداد درخواست رسیدگی داریم و در خصوص اظهار نامه صرف یک اظهارنامه که یک توصیف اشتباه از متن قرارداد بوده اصل شرط موضوع قرارداد را که ماهیت ان انفساخ می باشد. را از بین نمیبرد و ثالثا موکل به تمام تعهدات خود عمل نموده و در این خصوص تقاضای استعلام را داریم کما اینکه انتقال پلاک خودرو به معنای انجام تعهدات است.و علاوه بر این نیز در فرض عدم ایفای تعهدات از طرف موکل حق الزام ایشان و طرح دعوای اعلام انفساخ برای ایشان وجود داشته و علاوه بر این در صورت عدم ایفای تعهدات از جانب هرکدام از طرفین معامله منفسخ می بالشد در فرض عدم ایفای تعهدات از موجبات انفساخ می باشد. و در خصوص پرداخت مبلغ ۲۰ میلیون تومان به شدت مورد انکار موکل است.و درخواست ارائه مستندات را داریم و ۵ تومان نیز بابت عوارض پرداخت شده است.و برگ سبز مالکیت به منزله ی سند رسمی انتقال است. و سند در رهن نیست و استعلام بگیرید.
شاهد اقای ه. ا. ف. ز. به عنوان شاهد در جلسه حضور دارند حسب سوگندی که اتیان نموده ایید اطلاعات و مشهودات خود را بیان نمایید؟ معامله اول بین اقای د. و د. در مورخ ۱۵/۶/۱۴۰۰ بوده و خودم حضور داشتم و ان شاهد فقط در معامله دوم حضور داشت و در داخل نوشت افزار معامله کردند. و مبلغ توافق ۳۷۰ میلیون تومان بود و در معامله دوم نیز حضور داشتم که بین د. و ش. بود که اشخاص ذیل حضور داشتند اقای س. ف. ز. حضور داشت و ما برای اقای د. کار می کنیم دو نفر که همراه اقای ش. بودند که من نمیشناسم.که در معامله دوم در بدو امر اقای د. حضور نداشت معامله انجام گرفت و همان روز کارشناسی شد و مشخص شد که دو لکه رنگ دارد. و اقای د. زنگ زد اقای د. و در جلسه حاضر شد البته در خارج مغازه صحبت کردند. و من دیگر خبر ندارم. چه حرف هایی زده شد و اول قرارداد با به مبلغ ۴۸۰ میلیون نوشتند و بعد از اینکه مشخص شد رنگ دارد. مبلغ شد ۴۵۵ میلیون شد و مبایعه نامه به خط اقای ح. د. نوشته شد اقای د. خواهرش با بچه های خودش را می فرستاد که از مغازه خرید کنند حدودا بیست و خورده ایی خرید کردند. اقای د. چون توهین می کردند. به بیرون مغازه رفتندو اقای د. گفتند که ماشین رنگ دار نبوده نزد شما رنگ دار شده است.و در اثر همین دعوا شد و رفت و خبر از توافق بین طرفین بعد از این ماجرا را ندارم.معامله اولیه در داخل فروشگاه منعقد شد.
شاهد اقای س. ف. ز. به عنوان شاهد در جلسه حضور دارند حسب سوگندی که اتیان نموده ایید اطلاعات و مشهودات خود را بیان نمایید؟ معامله دوم من حضور داشتم قرار شد اقای د. مدارک را به اقای ش. بدهد که مدارک پیش اقای د. بودند و مدارک را تحویل ندادمبلغ قرارداد اول ۴۸۰ بود و به دلیل اینکه رنگ داشت زنگ زدند اقای د. و اقای د. امد ( چون بدون رنگ تحویل داده بودند ) معامله دوم خبر ندارم. که دو برگ نوشته شود. یا یک برگ و من مبلغ ۴۵۵ را امضا کردم و دانش ادعا نمود که ماشین رنگ دار نبوده است.و توافق در خصوص پول کم کردن نکردند. و قرار شد که مدارک را بیاورد.زمان انعقاد سر ظهر بود و کارشناسی قبل از قرارداد بود.
اقای ن. اظهار داشت که دو شاهد با اقای ش. بوده اند که درخواست دارم. که شهود ایشان نیز در جلسه حاضر شوندجلسه استماع شهادت شهود برگزار گردید.که اقای م. چ. اظهار داشت:قرار شد بنده با اقای ش. معامله نمایم و ایشان یک سمند در دیوار گذاشته بود و رفتیم معاینه فنی و در ان لحظه یک کاپرا همراهش بود و نشان معاینه فنی داد و معاینه فنی گفتند که جعبه و حاله ایی از دربش رنگ دارد. و رفتیم درب مغازه اقای د. برای کاپرا و من ۲۰۰ میلیون تومان به اقای د. دادم و یک اقا به اسم د. امد که صاحب قبلی ماشین بود و اون می گفت تو مالیات نداده ایی و اینکی می گفت پول پیشت دارم. و اخرش توافق نمودند و به اقای ش. نگفت ماشین بخری یا نه ولی الان مشکلشان را نمی دانم و در خصوص رنگ نیز اختلافاتی داشتند اقای د. حضور داشت و ببینم می شناسم.من فقط سمند را خریدم از اقاث. ش. و ۲۰۰ میلیون را واریز کردم به حساب اقای ح. د. و پرینت نیز دارم.
لحظه ی توافق د. و ش. در درب مغازه درویشی بود و بحث نیز در داخل مغازه بود و وقتی رسیدیم بیرون مغازه بحث بود و در حدود ساعت ۱۱ بود تاریخ دقیق یادم نیست و من بودم و اقای د. و د. و اخویم و کارکنان و ش. و همان لحظه مبایعه نامه را نوشتند و نمیدانم چه کسی پای قولنامه را امضا کرد در لحظه توافق لفظی قولنامه حضور داشتم اما در زمان امضا نبوده ام و من رفتم پول برای د. واریز کنم. شاهد دیگر اقای ح. چ. اظهار داشت:بنده وام ازدواجی گرفتم و یک خودرو خریدم ماشین سمندی از اقای ش. خریدم و اقای ش. گفت ماشین مبارکت باشه من باید ماشینی دیگری بخرم و ماشین کاپرا بود و ماشین را دیدم و بردیم تشخیص رنگ و ماشین بدون رنگ معامله شده بود بردیم ماشین دو لکه رنگ داشت و در انجا رفتیم *تعمیرکاری مغازه اقای د. و و در مغازه من و برادرم و اقای ش. و د. شی حضور داشتیم و گفت ماشین رنگ دارد. و د. زنگ زد دانش و دانش امد و جروبحث کردند. و نهایتا ش. گفت که من معامله کاپرا کرده ام و زندگیم و طلای زخانمم را برای ماشین فروخت ام و اقای د. گفت منبارکت باشد. و من عوارضی را پرداخت می کنم و مخالفتی با معامله نکرد.
لحظه جر و بحث اول داخل مغازه امدند و بعد رفتند بیرون و بحث کردند. حدود ساعت ۱۱ الی ۱۲ بود و من قولنامه را ندیده بودم و سند و اوراق باهاشان بود و از پیش تعیین شده بود و تکمیل نشده بود و قرار بود پر کنند و من سمندم را بردم و انها قرار شد که پر کنند. دادگاه با مداقه در اوراق پرونده و شهادات موجود در پرونده و نظر به اینکه خواهان دعوا با انتقال سند خودرو عملا از اعمال شرط فاسخ عدول نموده است. لذا دادگاه دعوای خواهان را ثابت تشخیص نداده و مستندا به ماده ۱۹۷ قانون ایین دادرسی مدنی حکم به بطلان دعوای خواهان را صادر و اعلام می نماید. رای صادره حضوری و ظرف بیست روز پس از ابلاغ قابل تجدیدنظرخواهی در دادگاه تجدیدنظر استان است.


شعبه 2 دادگاه عمومي حقوقي شهرستان ايلام
رییس شعبه علي پاينده پور

رأی دادگاه تجدیدنظر استان


باسمه تعالی

کلاسه پرونده: *ت ۳۸

شماره دادنامه: *

تاریخ : ۱۴۰۲/۰۲/۳۰

مرجع رسیدگی کننده: شعبه *

هیات دادگاه: اقایان م. ر. ز. رییس و ع. ل. مستشار دادگاه

تجدیدنظرخواه:خانم ج. ب. فرزند غ. با وکالت اقای ح. ا. م. به نشانی *

تجدیدنظرخوانده:اقای پ. ح. فرزند ج. با وکالت اقای م. ش. به نشانی *

تجدید نظر خواسته: دادنامه شماره *صادره از شعبه *

گردشکار: در وقت فوق العاده جلسه شعبه *بتصدی امضایکنندگان ذیل تشکیل است.پرونده کلاسه فوق الذکر تحت نظر است.هیات دادگاه با بررسی اوراق و محتویات پرونده ختم رسیدگی را اعلام و با استعانت از خداوند متعال بشرح ذیل مبادرت به صدور رای می نماید.

( ( رای دادگاه ) )

درخصوص تجدیدنظرخواهی ج. ب. ش. فرزند غ. با وکالت ح. ا. م. بطرفیت پ. ح. فرزند ج. با وکالت م. ش. نسبت به دادنامه شماره *مورخ ۱۴۰۰/۲/۱۱ صادره از شعبه *که به موجب ان گواهی عدم امکان سازش طرفین با پرداخت حق و حقوق زوجه صادرشده است.نظر به اینکه دادنامه تجدیدنظرخواسته مطابق موازین قانونی صادر گردیده و ایراد و اعتراض موجهی که موجب نقض ان گردد. به عمل نیامده است.زیرا عمده اعتراض تجدیدنظرخواه در خصوص مهریه و نفقه معوقه و نصف دارایی موضوع شرط ضمن عقد مندرج در سند نکاحیه می باشد. که در رابطه با مهریه ، تجدیدنظرخواه مهریه خودش بجز یک سکه به همسرش بذل کرده است. و نسبت به نفقه معوقه زوج از زمان اختلاف با همسرش زندگی مشترک نداشته و دلیل و مدرک موجهی مبنی بر عدم امنیت به دادگاه ارائه نکرده است.لذا مستحق نفقه معوقه نمی باشد. و در خصوص عدم تعیین تانصف دارایی موضوع شرط ضمن عقد با توجه باینکه تقاضای گواهی عدم امکان سازش از ناحیه تجدیدنظرخوانده بلحاظ ارتباط نامشروع همسرش بوده است.وزوجه بشرح دادنامه شماره *مورخ ۱۴۰۲/۱/۱۶ صادره از شعبه *باتهام رابطه نامشروع محکوم شده است. مستحق تا نصف دارایی مندرج در سند نکاحیه نمی باشد. بنابراین ضمن رد تجدیدنظرخواهی وی به استناد ماده ۳۵۸ قانون ایین دادرسی مدنی دادنامه تجدیدنظرخواسته استوار می گردد. رای صادره ظرف بیست روز پس از ابلاغ قابل فرجام خواهی دردیوانعالی کشور می باشد.

رییس و مستشار شعبه *

م. ر. ز. ع. ل.


رأی شعبه دیوان عالی کشور


« باسمه تعالی

فرجام خواه: خانم ج. ب. ش. با وکالت اقای ع. ا. ف.

فرجامخوانده: اقای پ. ح.

فرجام خواسته دادنامه شماره: ۴۰۹۱-۱۴۰۰-۱۴۰۰/۴/۸ صادره از شعبه ۳۸ دادگاه تجدیدنظر استان فارس

تاریخ ابلاغ دادنامه به فرجام خواه: ۱۴۰۰/۴/۲۹ تاریخ وصول دادخواست فرجامی: ۱۴۰۰/۵/۱۸

مرجع رسیدگی شعبه: ۴۰ دیوان عالی کشور

هییت شعبه اقایان: ع. خ. ( رییس ) س. ح. ع. ( عضو معاون )

خلاصه جریان پرونده:

در تاریخ ۱۳۹۹/۷/۳۰ اقای پ. ح. با وکالت اقای م. ش. دادخواستی به خواسته صدور گواهی عدم امکان سازش به طرفیت خانم ج. ب. ش. تقدیم نموده و در شرح ان اعلام نمود: موکل به موجب سند نکاحیه شماره ۲۶۴۹ دفتر ازدواج شماره ۲۲ در تاریخ ۱۳۸۸/۸/۲۲ با خوانده ازدواج نموده است.با کمال تاسف خوانده بدلیل ارتکاب عمل منافی عفت به موجب دادنامه صادره از شعبه سوم و دادنامه صادره از شعبه اول دادگاه کیفری یک شیراز محکوم گردیده است.و در حال حاضر قریب به دو سال می باشد. که جدا از موکل زندگی می کند نظر به این که جرم ارتکابی مغایر با حیثیت و شیون خانوادگی موکل و خانوادگی می باشد. و با وضع موجود ادامه زندگی مشترک غیرقابل تحمل می باشد. تقاضای صدور گواهی عدم امکان سازش جهت اجرای صیغه طلاق مورد استدعاست خوانده دعوا به موجب مرقومه مورخه ۱۳۹۵/۸/۲۵ کلیه حقوق خود را به موکل بذل نموده است. پرونده به شعبه ۸ دادگاه خانواده شیراز ارجاع گردیده وقت رسیدگی تعیین و طرفین دعوت شدند خانه اقای ع. ا. ف. را به عنوان وکیل خود معرفی نموده است.و در وقت رسیدگی وکیل خواهان اظهار داشت خواسته به شرح دادخواست تقدیمی است.وکیل خوانده اظهار نمود با توجه به اختلاف در روابط زناشویی فی مابین موکل و خواهان حسب اظهار نام برده و درخواست ایشان در صورت پرداخت کلیه حق وحقوق مالی مهریه به طور کامل و به شرح مندرج در عقدنامه و نفقه و اجرت المثل ایام زناشویی ازان جاکه زوج عملا خواهان ادامه زندگی مشترک نمی باشد. موکل نیز در صورت پرداخت کلیه حق وحقوق قانونی با طلاق موافق هستند و در خصوص بخشش مهریه ضمن اظهار انکار و تردید در خصوص امضای و نوشته های مندرج در ان تقاضای رسیدگی در این خصوص مورد استدعا است.وکیل خواهان اظهار داشت: خوانده به اتهام زنا با فرد غریبه بنام ص. م. حکم رجم صادر گردیده تقدیم می گردد. درمورد حقوق مالی با توجه و کپی م. مرقوم ۱۴ سطری که به دستخط خوانده نگارش شده و امضا اثر انگشت وی نیز ذیل ان درج شده است.خوانده قبل از این که هرگونه اختلافی با موکل داشته باشد. و حدود ۳ سال قبل از ارتکاب جرم مهریه خود که تعداد ۶۵۱ عدد سکه بهار ازادی به انضمام سفر حج می باشد. را در صحت کامل روحی و روانی و عقلی به موکل بذل نموده است.و با ابرای زوجه ذمه زوج سهپری می گردد. ادعای مجدد ایشان فاقد وجاهت قانونی است.باید مشخص شود. ادعایشان صراحتا تردید است.یا انکار؟ و مشخص گردد. ادعای ایشان نسبت به امضای و اثر انگشت و یا خط است.و یا مندرجات ان دادگاه بتواند راجع به ان اظهارنظر نماید. و در مورد نفقه زوجه ناشزه می باشد. و نفقه تعلق نمی گیرد تقاضا رسیدگی عالمانه و صدور حکم شایسته مورد استدعا است.وکیل خوانده اظهار نمود: موکل اثر انگشت و امضای خود را ذیل سند انکار می نماید. درمورد نفقه از سال ۹۶ تاکنون پرداخت نکرده است.نفقه و اجرت المثل را می خواهد فرزند مشترک ندارند خواهان اظهار داشت این سند را در سال ۹۵ در خانه خودمان که در *بود نوشتیم و امضا کردیم خودش با دست خط خودش نوشت و امضا کرد خودش گفت می خواهم این دین گردن تو را حلال کنم و ببخشم و خودش نوشت و امضای کرد و اثر انگشت خودش را هم زده است.و در ان موقع با هم هیچ مشکلی نداشتیم و این موضوع رابطه نامشروع در سال ۹۷ اتفاق افتاده است.نفقه را تا سال ۹۷ با هم بودیم پرداخت کردم و سال ۹۷ به بعد که به خانه پدرش رفته است.پرداخت نکرده ام و اجرت المثل هم حرف نداریم هرچه قانون بگوید فرزند مشترک نداریم جهیزیه هم هرچه متعلق به خودش است.می تواند ببرد حرفی ندارم. چیز خاصی نداشته است. دادگاه قرار ارجاع امر به داوری صادر نموده است.زوج ج. ح. را به عنوان داور معرفی نموده است.و داور اعلام نمود ادامه زندگی مشترک به مصلحت زوجین نمی باشد. به دادگاه اقای ک. ع. را به عنوان داور معرفی و تعیین نموده است.داور زوجه اعلام نمود: تلاش این جانب جهت برقراری صلح و سازش موثر واقع نگردید. دادگاه درمورد نفقه و اجرت المثل قرار ارجاع امر به کارشناسی صادر گردید. کارشناس در مورد نفقه ایام عده و اجرت المثل نظر خود را اعلام نمود کارشناسی در مورد امضای زوجه در ذیل سند ادعایی زوجه اعلام نمود با امضای زوجه مطابقت دارد. و مثبت است.و در مورد اثر انگشت به دلیل عدم کفایت خطوط قابلیت تطبیق ندارد. و نوشتجات متن با نوشته جات استکتابی زوجه در یک راستای فنی قرار دارد. نظریه کارشناسی از سوی وکیل زوجه مورد اعتراض واقع و درخواست ارجاع به هییت کارشناسی نموده قرار ارجاع امر به هییت کارشناسی صادر گردید.هییت کارشناسی در مورد تطبیق دست خط زوجه و امضای و اثر انگشت زوجه اعلام نمود مطابقت دارد. و مثبت است. زوجه در لایحه ای اعلام داشت برگه با موضوع بخشش مهریه که همسر بنده به زور و تهدید چند سال پیش از من گرفته است.می باشد. که چندین برگه به صورت های متفاوت به فشار و تهدید از من گرفته است. کارشناسی نظریه تکمیلی خود در مورد نفقه را اعلام نموده است. وکیل زوجه نسبت به نظریه کارشناسی در مورد نفقه اعتراض نموده است.قاضی مشاور نظر به صدور گواهی عدم امکان سازش با تعیین حقوق زوجه داده است.دادگاه ختم دادرسی را اعلام و به شرح دادنامه شماره ۶۹۹-۱۴۰۰- ۱۴۰۰/۲/۱۱ مبادرت به صدور رای نموده است.و به موجب ان گواهی عدم امکان سازش صادر و نوع طلاق رجعی زوجین فرزند ندارند. زوجه تمام مهریه به جز یک سکه را در حق زوج بذل نموده تنها یک سکه را زوج مکلف است.پرداخت نماید. جهیزیه خود را زوجه مسترد می نماید. اجرت المثل زوجه طبق نظر کارشناسی به مبلغ یکصد و بیست میلیون ریال تعیین و اعلام می گردد. با توجه به ترک زندگی مشترک از سوی زوجه و در تمکین زوج نبوده نفقه معوقه به وی تعلق نمی گیرد و نفقه ایام عده طبق نظریه کارشناسی ماهیان ۹ میلیون ریال و جمعا ۲۷ میلیون ریال تعیین و اعلام می گردد. زوجه باردار نمی باشد. وکیل زوجه نسبت به رای تجدیدنظرخواهی نموده شعبه ۳۸ دادگاه تجدیدنظر استان فارس با رد تجدیدنظرخواهی دادنامه تجدیدنظر خواسته را به شرح دادنامه صدرالذکر تایید نموده وکیل زوجه نسبت به ان فرجام خواهی نموده است.و خلاصه اعلام داشت. زوج اگر بخواهد بدون دلیل همسر خود را طلاق دهد وفق قانون بایستی نیمی از اموال خود را بنام همسر منتقل نماید. خوانده خواهان جدایی نمی باشد. تقاضای نقض رای مورد استدعا است. بارها اعلام کردیم که برگه مورد ادعای بذل مهریه با اجبار و اکراه اخذشده قضات هیچ تحقیق لازم به عمل نیاورده و شاهد موکله را نپذیرفته چرا که تنها شخصی که از زبان زوجه شنیده که ایشان صراحتا بیان داشت خودم موفق شدم با جبر و زبان زور از زنم برگه بذل مهریه را بگیرم تحقیق در این خصوص به عمل نیامده. با کمی دقت در همین برگ مشخص است.که با زور اخذ شده معمولا کسی که قصد بذل مهریه داشته باشد. حداقل شهود ان را امضای و گواهی می کند و در حضور اعضای خانواده اقدام می نماید. حتی در دفتر اسناد رسمی بذل مهریه بدون حضور اعضای خانواده پذیرفته نمی شود. معلوم است.که با گرفتن و فشار دادن انگشت زوجه تنظیم شده مبنای صدور رای شده ازان جاکه در این خصوص از طرفین و شهود تحقیق صورت نگرفته و خواهان طلاق زوج می باشد. و جهت بذل چندین سال زوجه را تحت فشار قرار داده و تا حالا چندین برگه عادی بدین نحو از موکله اخذ نموده است.و چندین مورد جعل نموده موکله فکر می کرده که این نیز از ان موارد است.دقیقا چند روز بعد از این اتفاقات و تشکیل پرونده در دادگاه کیفری یک *مطابق اظهارات موکله حوالی ساعت ۱۰ صبح که خواهان به منزل امده و ضرب وشتم قرار دادن حتی با ته چاقو به سر موکل زده و با تهدید موکل را مجبور به نوشتن سند بذل مهریه نموده است.تقاضای رسیدگی و جلوگیری از تضییع حقوق موکل مورد استدعاست درمورد نفقه گذشته و حال دادگاه صرفا به نفقه ایام عده رای داده موجب تضییع حق موکل گردیده هرچند موکل در منزل پدری زندگی می کند چون زوج قصد جان موکل را نموده و نهایت ایشان را از منزل بیرون کرده است.بدلیل عدم امنیت جانی از منزل بیرون کرده نشوز زوجه نبوده بلکه اجبار عمل زوج بوده تقاضای نقض رای و رد ادعای خواهان مبنی بر بذل مهریه مورد استدعاست مشروح لایحه هنگام شور قرایت می شود.

هییت شعبه در تاریخ بالا تشکیل گردید. پس از قرایت گزارش اقای س. ح. ع. عضو ممیز و ملاحظه اوراق پرونده و نظریه کتبی اقای ی. ی. د.ار دیوان عالی کشور اجمالا مبنی بر نظر به این که دادگاه صادرکننده رای در خصوص بند الف از شروط ضمن عقد نکاح که مورد اعتراض زوجه می باشد. و همچنین ادعای زوجه مبنی بر اخذ مستند بذل مهریه با عنف و اکراه رسیدگی لازم را به عمل نیاورده است. لذا به استناد بند ۵ ماده ۳۷۱ قانون ایین دادرسی مدنی عقیده به پذیرش اعتراض و نقض دادنامه فرجام خواسته و ارجاع پرونده به دادگاه صادرکننده رای دارم. در خصوص دادنامه شماره ۱۴۰۰۱۲۳۹۰۰۰۲۵۱۴۰۹۱- ۱۴۰۰/۴/۸ فرجام خواسته مشاوره نموده چنین رای می دهد:

رای شعبه

نظر به این که در رای شماره ۸۶۹۹-۱۴۰۰- ۱۴۰۰/۲/۱۱ شعبه هشتم دادگاه خانواده شیراز در مورد شرط موضوع بند الف شرایط ضمن عقد نکاح هیچ گونه اظهار نظری به عمل نیامده است.که این امر یکی از موارد خواسته وکیل زوجه در مرحله رسیدگی تجدیدنظر بوده است.لکن این امر در دادنامه فرجام خواسته نیز مسکوت مانده و راجع به ان هیچ گونه اظهار نظری نشده است.لذا رای فرجام خواسته به علت نقض تحقیق قابل ابرام نیست و با نقض ان مستندا به بند الف ماده ۴۰۱ قانون ایین دادرسی دادگاه های عمومی و انقلاب در امور مدنی پرونده به دادگاه صادرکننده رای ارجاع می شود. تا با بررسی لازم در این خصوص یعنی شرط مربوط به اموال حاصل در زمان زندگی زناشویی اقدام به صدور رای مقتضی نمایند. / ل-۱۴۰۱/۳/۲۸

شعبه چهلم دیوان عالی کشور

رییس: ع. خ. عضو معاون: س. ع.

نقد رأی

تعدادموافق: 0 ـ تعدادمخالف: 0

نقدهای شما