رأی خلاصه جریان پرونده
خلاصه جریان پرونده : اقای ق. ح. ا. شکایت کرده است.که در تاریخ ۹۴/۴/۳ با فرزند م بنام م. ا. از *در حرکت بودیم که حدود ساعت ۷ جاده سنگ چین شده بود و اقایان ۱ – س. س. ۲ – م. ش. ۳ – م. ش. ۴ – ع. ا. خ. ۵ – م. ش. ۶ – خانم م. خ. م. ضمن کتک کاری ما صد و پنجاه هزار تومان پول نقد و گوشی و دفترچه تلفن و ماشین اردی که از *خریداری کرده بودیم به سرقت بردند و دست و پای ما را بستند و گاز اشک اور زدند و مرا همراه پسرم م. به *اوردند کفشهای مرا دراورده و وسط مسیر رها کردند. و پسرم را به اگاهی *اورده و تحویل دادند و من هم در اگاهی علیه انان شکایت کردم مامورین تحویل م. ا. را توسط م. ش. و م. ش. که از او شاکی بوده اند به دایره اگاهی را در ساعت ۷ مورخه ۹۴/۴/۳ صورتجلسه کرده اند ( ص ۱۰ ) شاکی گفته است.گوشی من دست خانم خ. م. است.و از وی شکایت دارم. اقای ا. خ. ن. – ۳۵۹ س ۱۹ را به م. ا. به قیمت ۶/۴۰۰/۰۰۰ تومان فروخته و چک بانک صادرات گرفتم بعد معلوم شد چک با امضای جعلی صاحب حساب بوده و فاقد موجودی است.و خانم م. خ. م. ضمن شکایت ۹۴/۱/۱۲ علیه متهم گفته است.که متهم از شرکت بازرگانی اینجانب با مشارکت م. ا. و س. ع. ا. ح. اقدام به سرقت دستگاه فاکس و پرینتر و اسکنر و کپی سه کاره و دستگاه تلفن بی سیم و غیره کرده اند که به کلانتری ...اعلام کردیم تقاضای تعقیب متهمین را داریم با شکایت اقای م. ش. م. ا. به جرم صدور چک بلامحل به دو سال حبس غیابی محکوم شده است.ق. ح. ا. دارای پرونده های متعدد حقوقی و کیفری بوده که در صفحه ۲۲ تا ۲۸ پرونده لیست ان در هر صفحه ۵ مورد قید شده است.و دادسرای عمومی و انقلاب *در خصوص شکایت نامبرده علیه مشتکی عنهم تحت عنوان ادم ربایی و ضرب و جرح و سرقت و شروع به قتل با استدلال به شرح قرار شماره *– ۹۸/۶/۲۷ پس از رسیدگی در شعبه ۳ بازپرسی منع تعقیب صادر کرده است. ( ص ۳۰ ) و شاکی اقای ق. ح. ا. با ارسال لایحه ای از زندان به قرار منع تعقیب اعتراض کرده است.و شعبه *با توجه به دستور جلب اقای ق. ح. ا. و م. ا. و اقدام خودسرانه متهمین ۱ – م. ش. ۲ – م. ش. ۳ – س. س. ۴ – م. ش. هر ۴ نفر را که مرتکب ضرب و جرح و جلب شکات به اگاهی شده اند به استناد ماده ۵۸۳ قانون مجازات اسلامی علیرغم اعلام گذشت شکات در مورد اقایان ش. به اتهام توقیف غیر قانونی با اعمال ماده ۳۷ و ۳۸ قانون مجازات اسلامی مصوب ۹۲ اقای س. س. را به تحمل ۶ ماه حبس تعزیری و اقایان م. ش. و م. ش. را هر یک به پرداخت ۵ میلیون ریال جزای نقدی به شرح دادنامه شماره *– ۹۷/۱۲/۸ محکوم کرده است.و اقای م. ش. و متهمین از سایر عناوین ادم ربایی و سرقت و ضرب و جرح تبریه شده اند. در این دادنامه شماره قرار منع تعقیب صادره از دادسرا قید نشده است. ( ص ۴۰ ) که قابل فرجام اعلام شده است.و از طرفی ظاهرا در خصوص همین موضوع قبلا از شعبه *دادنامه شماره *– ۹۵/۶/۶ مبنی بر تایید قرار منع تعقیب دادسرا در خصوص همین متهمین صادر شده است.که در شعبه *برابر دادنامه شماره *– ۹۵/۱۰/۱۳ به لحاظ نقص تحقیقاتی نقض و برای رسیدگی مجدد به دادگاه صادر کننده قرار اعاده شده است. ( ص ۴ ) که قرار منع تعقیب به شماره فوق در پرونده مشاهده نشد در حالیکه دادنامه شماره *– ۹۸/۷/۲۴ شعبه *نیز در خصوص قرار منع تعقیب شماره *– ۹۸/۶/۲۷ ( شعبه سوم بازپرسی ) در مورد اتهام ادم ربایی و ضرب و جرح و سرقت و شروع به قتل متهمین پرونده با در نظر گرفتن دادنامه شماره *– ۹۷/۱۲/۸ شعبه *قرار منع تعقیب صادره از دادسرای *را تایید کرده است. ( ص ۴۳ ) و اقای ق. ح. ا. نسبت به دادنامه شماره *– ۹۸/۷/۲۴ شعبه *فرجام خواهی کرده است. از رای صادره اقای ق. ح. ا. با تقدیم لایحه ای متقاضی فرجام خواهی شده است.که پرونده به شعبه *ارجاع شده بود که دادرسان محترم شعبه مذکور با تهیه گزارش به شرح فوق الذکر ، از معاونت محترم قضایی دیوان عالی کشور درخواست ارجاع پرونده به این شعبه را به لحاظ اینکه در همین حادثه ادعایی شاکی پرونده حاضر ، به پسر ایشان اعلام شکایت کرده بود که در این شعبه ( ۳۱ ) مواجه با دادنامه شماره *– ۹۵/۱۰/۱۳ گردیده و مالا از سرنوشت ان پرونده در حال حاضر اطلاعات مفیدی در دست نمی باشد. ، نموده است.که پرونده حسب الارجاع به این شعبه ارسال و ارجاع گردیده است.که تحت نظر قرار دارد. هیات شعبه در تاریخ بالا تشکیل گردید. پس از قرائت گزارش اقای س. ح. ج. عضو ممیز و ملاحظه اوراق پرونده و نظریه کتبی اقای ح. خ. دادیار دیوان عالی کشور اجمالا مبنی بر غیر قابل طرح بودن در خصوص دادنامه شماره *– ۹۸/۷/۲۴ فرجام خواسته مشاوره نموده چنین رای می دهد:
رأی متن رأی
رای شعبه
فرجام خواهی اقای ق. ح. ا. از دادنامه شماره *– ۹۸/۷/۲۴ صادره از شعبه *، با توجه به میزان مجازات قانونی ادم ربایی بر اساس بند ب ماده یک قانون کاهش مجازات های تعزیری اخیرالتصویب و نظر به حدود صلاحیت دیوان عالی کشور طبق ماده ۴۲۸ قانون ایین دادرسی کیفری ، و نظر به عناوین اتهامی ادعایی و انتسابی شاکی ، قابلیت طرح در دیوان عالی کشور را ندارد. ، فلذا ضمن تلقی تجدیدنظرخواهی از اعتراض شاکی ، قرار عدم صلاحیت خویش را به اعتبار و شایستگی محاکم محترم تجدیدنظر *صادر و اعلام می دارد. دفتر: پرونده از امار کسر و به دفتر کل محاکم تجدیدنظر استان *ارسال گردد./ب
شعبه *
س. ج. ( رییس ) م. ش. ( عضو معاون )