عنوان: فرجام خواهی از حکم صادره در دعوی ثبت ازدواج

پیام: حکم صادره در دعوی به خواسته "ثبت واقعه ازدواج" مربوط به اصل نکاح تلقی نمی شود و قابل فرجام خواهی در دیوان عالی کشور نیست.
مستندات: رای وحدت رویه شماره 666 دیوان عالی کشور در خصوص قابلیت فرجام خواهی کلیه دعاوی مربوط به طلاق -
شماره دادنامه قطعی :
9309988728600525
تاریخ دادنامه قطعی :
1395/02/12
گروه رأی:
حقوقی
آراء منتخب پرونده:

عین عبارت چاپ متن متن تجمیعی پرونده

رأی خلاصه جریان پرونده

در پرونده پیوست آقای م. ر. دادخواستی به طرفیت خانم ن. خ. به خواسته ثبت واقعه نکاح ازدواج ( مطابق مذهب امام م. شافعی ) را به دادگستری مریوان تقدیم که پس از ثبت در تاریخ 93/5/5 جهت رسیدگی به شعبه اول دادگاه حقوقی مریوان ارجاع شده است خواهان در توضیح خواسته مرقوم داشته :« ... در مورخ 91/11/12 با خانم ن. خ. ازدواج نموده ام و از آن تاریخ زندگی مشترک را آغاز نموده و در تهران زندگی می کنیم اکنون خانواده ایشان و خود ایشان بدون هیچ گونه دلیل از مراجعه به دفتر ثبت ازدواج امتناع می نمایند .... »; شعبه مرجوع الیه پس از جری تشریفات قانونی صدور دستور ابلاغ نسخه ثانی دادخواست و تشکیل جلسه دادرسی ( بدون حضور خوانده ) صفحه 13 پرونده، ملاحظه و خلاصه نویسی از پرونده استنادی به شرح صفحه 28 پرونده ، ختم رسیدگی اعلام و برابردادنامه شماره 0001393 ـ 1393/10/8 چنین رأی داده است :« در خصوص دادخواست م. ر. فرزند ل. با وکالت آقای ع. و. بطرفیت خوانده ن. خ. فرزند ص. بخواسته الزام به ثبت واقعه نکاح فی مابین، دادگاه با عنایت به محتویات پرونده از جمله نکاحیه عادی مورخ 1391/11/12 و پرونده استنادی شعبه اجرای احکام کیفری مبنی بر اینکه در تاریخ 1391/11/12 با یکدیگر عقد نکاح دائم و با مهریه دویست عدد سکه بهار آزادی عندالمطالبه بر ذمه زوج و هفت گرم طلای حاضر ازدواج نموده اند و ثمره این ازدواج فاقد فرزند مشترک می باشد لذا دادگاه با عنایت به جمیع اوراق و محتویات پرونده ، مفاد دادخواست تقدیمی ، اظهارات وکیل خواهان در جلسه رسیدگی و اینکه خوانده علیرغم ابلاغ قانونی حاضر نگردیده و لایحه ای نیز ارسال ننموده خواسته خواهان را ثابت تشخیص داده و مستنداً به مواد 1257 و1256 قانون مدنی و ماده یک قانون ازدواج، خوانده را به ثبت رسمی ازدواج با مهریه مزبور ملزم تا با مراجعه به یکی از دفاتر ثبت ازدواج نسبت به ثبت آن اقدام نماید. رأی صادره غیابی محسوب ظرف مهلت بیست روز پس از ابلاغ قابل واخواهی سپس ظرف مهلت مذکور قابل تجدیدنظرخواهی در محاکم محترم تجدیدنظر استان کردستان می باشد.»; خانم ن. خ. در مهلت قانونی از رأی غیابی صادره واخواهی کرده و دادگاه پس از رسیدگی و تشکیل جلسه با حضور واخوانده و وکیل ایشان آقای ع. وطن دوست ( واخواه در جلسه حاضر نشده و لایحه ای ارسال نموده ) ختم رسیدگی را اعلام و مطابق دادنامه شماره 94000321 مورخ 94/3/12 چنین رأی داده است : « ... با عنایت به جمیع اوراق و محتویات پرونده و مدافعات وکیل واخوانده در جلسه رسیدگی و این که تقاضای تجدید جلسه مرضی که مانع حرکت باشد تشخیص نمی گردد مستنداً به ماده 6-3 قانون آئین دادرسی مدنی حکم صادره را عیناً تأیید و اعلام می دارد ... »; از رأی اخیر الصدور نیز تجدیدنظرخواهی شده است شعبه هفتم دادگاه تجدیدنظر استان کردستان پس از رسیدگی مفصل و تشکیل جلسات متعدد دادرسی برابر دادنامه شماره 94000785 مورخ 94/9/8 چنین رأی داده است : « در دادنامه شماره 9309978728601393 مورخ 1393/10/8 صادره از شعبه اول دادگاه عمومی حقوقی دادگستری شهرستان مریوان غیاباً خوانده « ن. خ. »; به ثبت رسمی ازدواج با مهریه دویست عدد سکه تمام بهار آزادی و هفت گرم طلا در دفتر رسمی ازدواج محکوم شده است دادنامه مذکور مورد واخواهی قرار گرفته با صدور دادنامه شماره 00321 مورخ 1394/3/12 تأیید و اعلام شده است دادنامه مارالبیان مورد تجدیدنظرخواهی خواهان پرونده « خانم ن. خ. »; قرار گرفته پرونده پس از تبادل لوایح به محاکم تجدیدنظر ارسال و به این شعبه ارجاع گردیده است دادنامه معترض عنه با اصول و مقررات و موازین مخالفتی ندارد و ایراد و اشکالی که موجب تخدیش آن باشد مشاهده نگردیده است زیرا اولاً طرفین به وجود علقه زوجیت فیمابین اقرار و اعتراف نموده اند و یک سال و چهارده ماه در زیر یک سقف همبستر بوده اند ثانیاً تجدیدنظرخوانده « زوج »; آقای صالح ر. در دادنامه شماره 00012 مورخ 1392/1/26 صادره از شعبه یکصد و یک دادگاه عمومی جزایی دادگستری شهرستان مریوان به اتهام عدم ثبت واقعه نکاح دائم تجدیدنظر خواه « خانم ن. خ. »; در دفتر رسمی ثبت ازدواج به پرداخت جزای نقدی محکوم شده است ثالثاً حسب اقرار تجدیدنظرخواه ایشان دادخواست مطالبه مهریه را مطرح نموده و حکم مقتضی در این خصوص صادر گردیده است رابعاً ولی زوجه در جلسه دادگاه بالصراحه اعلام داشته است که ذیل عقدنامه نکاح مورخ 91/11/12 را امضاء نموده ام و قبول دارم و به م. دولت یاری وکالت داده ام که دخترم را به عقد شرعی آقای م. ر. « تجدیدنظرخوانده »; درآورد و این امر صورت گرفت مهریه دخترم حین العقد هفت گرم طلای نقدی و دویست عدد سکه تمام بهار آزادی است خامساً عاقد در جلسه دادگاه انعقاد علقه زوجیت راتأیید نموده فلذا شبهه ای در صحت نکاح فی مابین طرفین پرونده وجود ندارد و نیازی به احضار شهود که وکیل تجدیدنظرخواه در لایحه تقدیمی که ثبت و ضم پرونده می باشد درخواست آن را نموده بود نیست و در مورد فریب در ازدواج که وکیل تجدیدنظرخواه در لایحه تقدیمی آن را مطرح نموده است و مدعی شده دادگاه می بایست در این خصوص رسیدگی می کرد، محمل قانونی ندارد اگر زوجه تجدیدنظرخواه مدعی تدلیس است می تواند به دادگاه مراجعه نموده و طرح دعوی نماید دادگاه در این خصوص حکم مقتضی را صادر می کند. فلذا دادگاه مستنداً به ماده 358 قانون آئین دادرسی مدنی دادگاههای عمومی و انقلاب ضمن رد تجدیدنظرخواهی تجدیدنظرخواه دادنامه تجدیدنظرخواسته را تأیید و اعلام میدارد رأی صادره ظرف بیست روز پس از ابلاغ قابل فرجام خواهی در دیوانعالی کشور می باشد.»; رأی دادگاه تجدیدنظر در تاریخ 94/10/12 ابلاغ شده آقای م. غ. به وکالت از خانم ن. خ. با تقدیم دادخواست که به شماره 94079 مورخ 94/10/30 ثبت گردیده از رأی دادگاه تجدیدنظر فرجام خواهی نموده است دادگاه پس از جری تشریفات قانونی وتبادل لوایح پرونده را به دیوان عالی کشور ارسال کرده که پس از وصول و ثبت در دفتر کل در تاریخ 95/1/28 جهت رسیدگی به این شعبه ارجاع شده است مشروح لوایح هنگام شور قرائت خواهدشد.  هیأت شعبه در تاریخ بالا تشکیل گردید پس از قرائت گزارش آقای سعید عمرانی عضو ممیز و ملاحظه اوراق پرونده مشاوره نموده چنین رأی میدهد:

رأی شعبه دیوان عالی کشور

نظر به اینکه خواسته ثبت واقعه ازدواج است و نه اصل اثبات نکاح بنا به مراتب و مستظهر به رأی وحدت رویه 666 - 83/3/19 هیأت عمومی دیوان عالی کشور فرجام خواهی ازمصادیق ماده 368 قانون آئین دادرسی مدنی خروج موضوعی دارد و قابل طرح و رسیدگی نمی باشد بناء علی هذا پرونده بلا اقدام اعاده می شود.
حسین طالبی-رئیس شعبه سعید عمرانی

نقد رأی

تعدادموافق: 0 ـ تعدادمخالف: 0

نقدهای شما