عنوان: تقاضای طلاق زوجه به استناد عسر و حرج در فرض محکومیت او به تمکین

پیام: در مواردی که با صدور حکم بر تمکین زوجه، اصل استحقاق وی نسبت به مطالبه نفقه منتفی می شود، زوجه نمی تواند به استناد عدم تادیه نفقه و عسر و حرج ناشی از آن تقاضای طلاق کند زیرا عدم تادیه نفقه و عسر و حرج، منتسب به زوج نبوده و ناشی از اقدام خود اوست.
مستندات:
شماره دادنامه قطعی :
9309983031300633
تاریخ دادنامه قطعی :
1395/06/06
گروه رأی:
حقوقی
آراء منتخب پرونده:

عین عبارت چاپ متن متن تجمیعی پرونده

رأی خلاصه جریان پرونده


در تاریخ 1393/6/15 خانم س. الف. باستناد تصاویر مصدق عقدنامه - شناسنامه- کارت شناسایی ملی دادخواستی بخواسته صدور گواهی عدم امکان سازش برای اجرای صیغه طلاق بطرفیت آقای س. چ. تقدیم و چنین توضیح می دهد، نظر به اینکه برابر سند ازدواج پیوستی اینجانب همسر خوانده می باشم و به لحاظ وجود عسر و حرج ادامه زندگی مشترک ممکن و میسر نمی باشد لذا با تقدیم کپی مصدق مدارک و دلائل عسرو حرج استدعای رسیدگی و صدور گواهی عدم امکان سازش برای اجرای صیغه طلاق وجود عسر و حرج را دارم پرونده برای رسیدگی به شعبه 1003 دادگاه خانواده شهرستان فردیس ارجاع میگردد. خانم ف. ج. با تقدیم وکالتنامه ای خود را به عنوان وکیل خواهان معرفی می کند شعبه مذکور در تاریخ 1393/11/13 با حضور طرفین و وکیل خواهان تشکیل جلسه مید هد وکیل خواهان اظهار داشت خواسته بشرح دادخواست تقدیمی است. با استناد به دادنامه های پیوستی به پرونده مبنی بر ت رک انفاق از مورخ 1392/4/1 و همچنین دادنامه محکومیت خوانده به پرداخت نفقه از تاریخ 1379/7/3 از ماده 1130 قانون مدنی که مقرر میدارد: عسر و حرج این ماده عبارت است از بوجود آمدن وضعیتی که ادامه زندگی را برای زوجه با مشقت همراه ساخته و تحمل آن برای زوجه مشکل باشد در این صورت احراز توسط دادگاه صالح از مصادیق عسر و حرج محسوب می گردد. که بند 1 ترک زندگی خانوادگی توسط زوج حداقل به مدت شش ماه متوالی و یا نه ماه متناوب در مدت یکسال بدون عذر موجه است که موجبات عسر و حرج را برای زوجه فراهم می سازد و همچنین مطابق شروط ضمن عقد نکاح نیز زوج به زوجه وکالت با حق توکیل به --‌- داده است که در صورت ترک زوجیت وترک نفقه ایشان بتواند با مراجعه به دادگاه صالحه خود را مطلقه سازد لذا تقاضای صدور قرار داوری جهت صدور گواهی عدم امکان سازش مورد استدعاست. با عنایت به ترک زوجیت به مدت دو سال که از طریق دادنامه های فوق الاشاره قابل اثبات است تقاضای صدور گواهی عدم امکان سازش مورد استدعاست خوانده در پاسخ اظهار داشت دعوی خواهان را قبول ندارم من زن نگرفته ام که طلاق بدهم من دادخواست تمکین داده ام و مهریه اش را پنج عدد سکه بصورت پیش قسط داده ام و الآن نیز ماهیانه نیم سکه یعنی هر دو ماه یک سکه پرداخت می نمایم من نه معتاد هستم و نه دزد هستم و نه چیز دیگر من به هیچ عنوان حاضر به طلاق نیستم من دوست دارم همسرم به زندگی برگردد و دوست دارم با هم زندگی مشترک را ادامه بدهیم من حاضرم همچنین الآن زندگی مشترک را ادامه بدهیم، دادگاه قرار ارجاع امر بداوری را صادر می کند داور زوجه طی نظریه ثبت شده شماره 682 - 93/12/27 نظر میدهد زوجه باردار نمی باشد و فرزند مشترک ندارند- زوجه جهیزیه خود را در ید خود دارد لذا تقاضای صدور گواهی عدم امکان سازش جهت اجرای صیغه طلاق مورد استدعاست داور زوج طی نظریه ثبت شده شماره ... - 93/12/16 نظر میدهد، آقای س. چ. زندگی مشترک و همسر خویش را دوست دارد راضی به جدا شدن و فسخ زندگی مشترک نمی باشد. دادگاه در تاریخ 1394/5/6 با حضور طرفین تشکیل جلسه می دهد. خواهان اظهار داشت خواسته بشرح لایحه شماره ... - 1394/5/6 وکیل تقدیم دادگاه شده است. خوانده اظهار داشت بنا به گفته همسرم که مدعی می باشد مهریه و نفقه همسرم را پرداخت کردم که ضمیمه پرونده می باشد من زندگی مشترک را دوست دارم راضی به جدا شدن نمی باشم و طلاق نمی دهم و راضی به جاری شدن صیغه طلاق نیستم دوست دارم همسرم به زندگی مشترک برگردد و هیچ سابقه کیفری ندارم باقیمانده نظرات را به داور خود گفتم داخل پرونده ضمیمه شده است . دادگاه پس از نظر مشاور قضائی در تاریخ 1394/9/4 در وقت فوق العاده تشکیل جلسه داده و با بررسی پرونده ختم رسیدگی را اعلام و طی دادنامه شماره 1233 - 1394/9/18 ضمن شرح دعوای خواهان و انعکاس اظهارات وی و وکیل وی چنین رأی میدهد: با توجه به مراتب فوق و بررسی مجموع اوراق و محتویات پرونده و اظهارات طرفین و وکیل خواهان وتصویر دادنامه های محکومیت خوانده دعوی خواهان را به کیفیت مطروحه وارد و ثابت تشخیص و وقوع زوجه در عسر و حرج برای دادگاه ثابت می باشد لذا مستنداً به ماده 1129 و 1130 اصلاحی و تبصره الحاقی آن مصوب 1381/4/29 مجمع تشخیص مصلحت نظام از قانون مدنی گواهی عدم امکان سازش جهت اجرای صیغه طلاق به لحاظ وقوع زوجه در عسر و حرج با شرایط ذیل صادر و اعلام می نماید که در صورت استنکاف زوج از اجرای صیغه طلاق زوجه می تواند جهت استیذان به این شعبه دادگاه مراجعه نماید 1- زوجه کلیه مهریه و نفقه ایام عده و اجرت المثل ایام زناشوئی را در حق زوج بذل نمود 2- زوجین فرزند مشترک ندارند 3- نوع طلاق خلعی و نوبت اول می باشد. متعاقب آن خانم س. الف. طی لایحه ثبت شده شماره 1413 مورخ 1394/10/14 به دادگاه اعلام می نماید بنده کل مهریه خود را بذل نکرده فقط نفقه ایام عده و اجرت المثل خود را بذل نموده ام تقاضای اصلاح رأی و حذف مهریه را دارد. دادگاه طی رأی شماره 1427 مورخ 1394/10/28 با حذف بدل کلیه مهریه از دادنامه شماره 1433 رأی اصلاحی صادر می کند . پس از ابلاغ رأی آقای س. چ. نسبت بآن اعتراض و تقاضای تجدیدنظرخواهی می کند پرونده جهت رسیدگی به شعبه سوم دادگاه تجدیدنظر استان البرز ارجاع می گردد شعبه مذکور نسبت به موضوع رسیدگی و با بررسی پرونده پایان رسیدگی را اعلام و طی رأی شماره 200 - 1395/2/27 چنین استدلال می کند. با توجه به محتویات پرونده نظر به اینکه دلایلی که خواهان دعوا در این مقام ارائه کرده عمدتاً موضوع ترک انفاق زوج بوده که طی دادنامه های شماره 93000318 مورخ 93/4/29 شعبه 114 دادگاه جزائی کرج و شماره 93000126 مورخ 93/1/31 شعبه 15 دادگاه خانواده کرج زوج محکومیت یافته است و زوجه از این حیث خود را مواجه با عسر و حرج دانسته است حال اینکه دلایل مذکور دلالتی بر ثبوت خواسته نداشته و استناد به دلایل ذکر شده نامومجه می باشد. زیرا در خصوص نفقه ایام گذشته زوجه قطع نظر از اینکه مطابق مستنداتی که زوج ارائه نموده نفقه نامبرده پرداخت شده است. زوجه براساس دادنامه شماره 9300963 شعبه 1002 دادگاه خانواده فردیس که طی دادنامه شماره 94000610 مورخ 1394/5/12 این دادگاه قطعی شده است ملزم و محکم به تمکین زوج گردیده است که با توجه به مراتب اصل استحقاق زوجه نسبت به مطالبه نفقه منتفی بوده و براین اساس با فرض وقوع زوجه در عسر و حرج نیز بلحاظ اینکه این امر منتسب به زوج نبوده بلکه ناشی از اقدام زوجه بلحاظ ترک م نزل مشترک می باشد. موضوع خارج از مصادیق عسر و حرج ماده 1130 اصلاحی محسوب شده همچنین خارج از شمول ماده 1129 قانون مدنی نیز قرار می گردد که با این وصف با توجه به اینکه امری که منشاء آن ارتکاب اعمال و رفتار خلاف قانون و شرع توسط زوج بوده باشد به مرحله فعلیت نرسیده است، استناد به دلایل خواهان الزام زوج به طلاق را توجیه نمی نماید. بنابراین با توجه به جهات و مستندات ذکر شده و با توجه به مخالفت زوج با طلاق و با در نظر گرفتن قاعده فقهی "الطلاق بید من اخذ بالساق" دادنامه معترض عنه مغایر با قانون تلقی و در خور نقض می باشد لذا دادگاه با استناد به ماده 358 قانون آئین دادرسی مدنی دادنامه تجدیدنظرخواسته را نقض و حکم به بطلان دعوی خواهان را صادر واعلام می نماید. این رأی در تاریخ 1395/2/30 ابلاغ و خانم س. الف. با وکالت خانم ف. چلالی در تاریخ 1395/3/17 نسبت بآن اعتراض و تقاضای فرجامخواهی می کند. پرونده جهت رسیدگی پس از تبادل لوایح بدیوان عالی کشور ارسال که به این شعبه ارجاع میگردد مشروح مفاد لوایح طرفین بهنگام ملاحظه گزارش مطالعه خواهد شد. هیأت شعبه در تاریخ بالا تشکیل گردید، پس از قرائت گزارش آقای حیدرعلی حیدری عضو ممیز و اوراق پرونده مشاوره نموده چنین رأی می دهد:

رأی شعبه دیوان عالی کشور


اعتراض فرجامخواه خانم س. الف. با وکالت خانم ف. ج. نسبت به رأی شماره 200 - 1395/2/27 صادره از شعبه سوم دادگاه تجدیدنظر استان البرز با توجه به مندرجات پرونده و رسیدگیهای به عمل آمده وارد نیست رأی دادگاه بنا به جهات و دلائل منعکس در آن و اظهارات و توضیحات داده شده و مستندات ارائه شده و رعایت تشریفات دادرسی مخالف قانون نمی باشد فلذا مستنداً به ماده 370 قانون آئین دادرسی دادگاههای عمومی و انقلاب در امور مدنی دادنامه فرجامخواسته ابرام و پرونده عیناً اعاده می گردد./4
شعبه دوازدهم دیوانعالی کشور
رئیس: قدرت الله طیبی
مستشار : حیدرعلی حیدری

نقد رأی

تعدادموافق: 0 ـ تعدادمخالف: 0

نقدهای شما