عنوان: دعوی طلاق زوجه به دلیل بیماری ام اس زوج

پیام: اگرچه بیماری ام اس یک بیماری صعب العلاج است اما در صورتی که به نحوی نباشد که دوام زناشویی را برای زوجه مخاطره آمیز نماید، ابتلاء زوج به این بیماری، موجب تحقق شرط ضمن عقد نکاح و وکالت زوجه در طلاق نیست.
مستندات:
شماره دادنامه قطعی :
9109980351700521
تاریخ دادنامه قطعی :
1395/06/10
گروه رأی:
حقوقی
آراء منتخب پرونده:

عین عبارت چاپ متن متن تجمیعی پرونده

رأی خلاصه جریان پرونده


پیرو گزارش مورخ 1395/6/10 خانم ل. الف.ش. فرزند و.الف. با وکالت آقای ش.غ. وکیل پایه یک دادگستری دادخواستی به طرفیت آقای س. س.ج. فرزند م. بخواسته صدور گواهی عدم امکان سازش (طلاق) بلحاظ احراز شروط ضمن عقد به محاکم عمومی حقوقی اصفهان تقدیم داشته و به شعبه 17 ارجاع گردیده است وکیل خواهان در توضیح اعلام کرده است که موکله در تاریخ 1381/10/13 به عقد زوجیت دائم خوانده درآمده که متاسفانه به لحاظ ابتلاء مشارالیه به بیماری صعب العلاج ام اس و سوء رفتار و ترک انفاق ادامه زندگی مشترک برای موکله غیرممکن گردیده است لذا مستنداً به قوانین ومقررات موضوعه تقاضای رسیدگی و صدور رأی شایسته مبنی بر گواهی عدم امکان سازش بلحاظ احراز شروط بندهای یک و دو و سه سند نکاحیه دارد شعبه مذکور پس از تعیین وقت دادرسی و دعوت از طرفین بتاریخ 1391/7/18 در وقت مقرر جلسه دادگاه را با حضور طرفین و وکیل خواهان تشکیل داده و آقای م.ش. وکیل پایه یک دادگستری به عنوان وکیل معاضدتی از ناحیه خوانده حضور دارد وکیل خواهان اظهار داشت دعوی به شرح دادخواست تقدیمی است بعد از شروع زندگی مشترک و در اوائل سال 1383 زوج مبتلا به بیماری ام اس گردیده که به بلحاظ گذشت زمان و بعضاً عدم درمان بیماری مربوط تشدید گردیده و سوء رفتار های شدید ناشی از بیماری و اخلاقی و بدبینی های شدید ادامه زندگی مشترک را برای موکل غیر ممکن ساخته است به همین دلیل زوج قادر به پرداخت نفقه زندگی مشترک و نیز ایجاد ارتباط در روابط خاص زناشوئی نزدیک به یکسال در طول ایام زوجیت نبوده و نمی باشد و زوجین دارای یک فرزند مشترک دختر 5 ساله بنام س. می باشند لذا تقاضای رسیدگی و صدور حکم شایسته را دارد وکیل زوج گفت موکل به زندگی خانوادگی خود علاقمند است و حاضر به طلاق نیست و مدعی است که زوجه بدون جهت در زندگی زناشوئی ناسازگاری می نماید و در خصوص ترک انفاق ادعای بی وجه و بی مورد است و موکل در حد توان خود نفقه همسر و فرزندش را پرداخت نموده و حاضر به پرداخت متعارف می باشد درخصوص بیماری صعب العلاج نیز بیماری موکل در حدی نیست که زندگی زناشوئی و ادامه آنرا به مخاطره بیاندازد در صورت لزوم کسب نظریه پزشکی قانونی مورد استدعاست لذا تقاضای رد دعوی زوجه را دارد دادگاه قرار ارجاع امر به داوری صادر و تذکر داده طرفین در مهلت مقرر داوران واجد شرایط خودشانرا به دادگاه معرفی نمایند بتاریخ 1391/7/18 آقای سید م. س. از طرف زوج بعنوان داور معرفی و وظائف داوری به نامبرده تفهیم گردیده است و آقای و.الف. الف. نیز به عنوان داور زوجه معرفی و هر دو داور بطور جداگانه نظریه خودشانرا تقدیم و پیوست پرونده می باشد اداره کل پزشکی قانونی استان اصفهان به شرح نامه شماره 41618/ م/ 2- 1391/11/16 در پاسخ به دادگاه اعلام کرده از آقای س. س. معاینه بعمل آمده .... نامبرده مبتلا به بیماری ام - اس مولتیپل اسکلتروزیس میباشد این بیماری ماهیتاً خصوصیت دوره های بهبودی و عود دارد در حال حاضر نامبرده تحت درمان داروئی بوده و در دوره ای بهبودی ( با علائم مختصر بینائی و اختلال مختصر حرکتی ) بیماری به سر می برد احتمال عود بیماری وجود دارد درمان قطعی برای این بیماری وجود ندارد و جزء بیماری های صعب العلاج محسوب می گردد (ص34) و اداره پزشکی قانونی مذکور طی شرحی به شماره 3806/ م/ 2 بتاریخ 1392/2/5 اعلام کرده خانم ل. الف. در حال حاضر باردار نمی باشد دادگاه پس از طی مراحل دادرسی ختم رسیدگی اعلام و به شرح دادنامه شماره 450 به تاریخ 1393/3/17 مبادرت به صدور رأی می نماید دادگاه استدلال کرده است به اینکه با توجه به نظریه پزشکی قانونی به شماره .../ م/ 2- 1391/11/16 که موید بیماری صعب العلاج خوانده از نوع ام - اس می باشد و وکیل خوانده نیز دفاع موثری نداشته و تلاش داوران نیز جهت اصلاح ذات البین مثمر ثمر نبوده لذا دعوی خواهان و تحقق بند 3 از شروط ضمن عقد نکاح را محرز و ثابت دانسته و مستنداً به مواد 1119 و 1133 قانون مدنی و مواد 26- 29 و 33 قانون حمایت خانواده زوجه وکیل و وکیل در توکیل است تا از طرف زوج با مراجعه به یکی از دفاتر طلاق و با انتخاب نوع طلاق خود را مطلقه نماید ضمناً زوجه مدخوله و غیرحامل می باشد راجع به حقوق مالی خود جداگانه اقدام می نماید حضانت فرزند مشترک بنام س. 5 ساله به عهده زوجه می باشد و زوج طبق مقررات قید شده در دادنامه حق ملاقات دارد پس از ابلاغ دادنامه آقای س. س. طی دادخواست و لایحه پیوستی نسبت به دادنامه صادره تجدید نظر خواهی کرده و پرونده به شعبه 28 دادگاه تجدید نظر استان اصفهان ارجاع گردیده است شعبه مذکور پس از وصول پرونده دستور داده وقت رسیدگی جهت بررسی تحقق شروط ضمن عقد تعیین و طرفین دعوت شوند سپس بتاریخ 1393/8/21 جلسه دادگاه در وقت مقرر تشکیل شده طرفین و وکلای آنان حضور دارند وکیل تجدید نظر خواه اظهار داشت دلائلی که در رابطه با رأی بدوی علیه موکل ذکر شده و رأی طلاق براساس آن صادر گردیده از قبیل ترک انفاق و سوء رفتار این موارد با اعمال موکل صدق نمی کند و در خصوص بیماری صعب العلاج آنچه از متن قانون استنباط می گردد بیماری های صعب العلاج که جنبه بیماری روانی داشته باشد مشمول صدور حکم طلاق می باشد و بیماری موکل از مصادیق بیماری صعب العلاج که مورد نظر قانون گذار است نمی باشد لذا تقاضای نقض دادنامه بدوی و رد دعوی خواهان اصلی را دارد دادگاه خطاب به زوج مبنی بر اینکه وضعیت جسمی و درمانی خویش را توضیح دهید گفت اینجانب قبلاً تحت درمان پزشکان هستم و دارو استفاده می کنم و نزد یک نفر کار لوله کشی ساختمانی انجام می دهم و از نظر راه رفتن مشکل ندارم و زمانی که با همسر زندگی می کردم کمی مشکل جنسی داشتم که دکتر معالج دارو داد و آن مشکل جنسی مرتفع گردید و فعلاً نیز مشکل جنسی ندارم دادگاه : ( زوج در راه رفتن و نشست و برخواست با توجه به اینکه در جلسه دادگاه حاضر شده فعلا مشکلی ندارد ) وکیل تجدید نظر خوانده گفت بیماری او (زوج) طوری است که طبق موازین علمی امکان بهبودی امکان نداشته و بطور روزانه به ضعف جسمی و روحی بیماری ناشی ازMS منجر می گردد و فقط طبق یافته های علمی در صورت استفاده از دارو وضعیت بیمار در شرایطی متوقف گردیده و سپس به رشد خود ادامه خواهد داد و در طول ایام گذشته زمین گیر شدن --‌--‌ و دوبینی های ناشی از بیماری موجبات ایجاد حادثه برای نامبرده داشته است با توجه به عدم درمان قطعی برای این بیماری بیماری ایشان صعب العلاج بوده که در گواهی پزشکی قانونی منعکس شده است علاوه بر مراتب موجبات عسرت و سختی های شدید برای زوجه از قبیل پرستاری نمودن و تامین مخارج زندگی ترک زوجیت.... نموده است لذا تقاضای تایید دادنامه را دارم و در خصوص بحث خاص زناشوئی موکل خودش توضیح می دهد: زوجه اظهار داشت او حدود دو سال اصلاً توانائی جنسی نداشته دوسال بعداز زایمان که دارو مصرف می کرد اول توانائی داشت بعداً توانائی نداشت و سردرد شدید می گرفت و عصبی می شد من او را تقویت می کردم و از نظر غذا به او رسیدگی می کردم وکیل زوجه گفت در مورد ترک نفقه فرزند مشترک دادنامه کیفری محکومیت وی ضمیمه پرونده است و دعوی الزام به تمکین زوج نیز رد شده است و مهریه را مطالبه کرده است و درخصوص ملاقات فرزند نیز رأی جداگانه صادر شده است سپس دادگاه طی تصمیمی دستور داده زوج به پزشکی قانونی جهت تشکیل کمیسیون و بررسی مجدد وضعیت زوج و اینکه آیا بیماری او درمان شده است یا خیر و یا اینکه صعب العلاج و مخاطره آمیز برای زناشوئی برای زوجه می باشد یا خیر و آیا بیماری او باعث اختلال در امر عمل زناشوئی می گردد یا خیر معرفی شود ملاحظه می شود که اداره کل پزشکی قانونی استان اصفهان در پاسخ به دادگاه به شرح نامه شماره 1266-1393/10/20 اعلام کرده نتیجه کمیسیون بر اساس مدارک و مستندات موجود در پرونده و معاینات و مشاورهای انجام شده به شرح زیر اعلام نظر می گردد نامبرده مبتلا به بیماری ام اس می باشد که تحت درمان قراردارد این بیماری ماهیتاً نیاز به درمان مادام العمر داشته و صعب العلاج محسوب میگردد لیکن برای زوجه در زناشوئی مخاطره آمیز نیست در حال حاضر اختلالی در امر زناشوئی ایجاد نکرده است (ص60) دادگاه پس از طی مراحل دادرسی ختم رسیدگی اعلام و به شرح دادنامه شماره 633-1393/10/30 چنین رأی می دهد: تجدید نظر خواهی آقای س. س. با وکالت بعدی آقای م.ش. بطرفیت خانم ل.الف. با وکالت آقای ش.غ. نسبت به دادنامه شماره 450 مورخ 1393/3/17 شعبه 17 دادگاه حقوقی اصفهان که متضمن صدور حکم مبنی بر احراز شرایط اعمال وکالت در طلاق و حضانت و نحوه ملاقات با فرزند می باشد وارد است زیرا بر اساس نظریه پزشکی قانونی (کمیسیون پزشکی قانونی ) اگرچه زوج مبتلا به بیماری ام اس می باشد و این بیماری صعب العلاج است لکن به نحوی که دوام زناشوئی برای زوجه مخاطره آمیز باشد نمی باشد علی هذا و با توجه به اظهارات زوجین در جلسه رسیدگی این دادگاه تحقق شرط 2 از شرایط ضمن عقد محقق نیست و به استناد ماده 358 قانون آئین دادرسی مدنی ضمن نقض حکم معترض عنه حکم به بطلان دعوی خواهان اصلی ( تجدید نظر خوانده) صادر میگردد دادنامه بتاریخ 1393/11/27 به وکیل خانم ل. الف.ش. ابلاغ و وکیل مذکور طی دادخواست و لایحه پیوستی به وکالت از مشارالیها نسبت به دادنامه صادره فرجام خواهی کرده و به تاریخ 1393/12/19 ثبت و پس از تبادل لوایح به دیوان عالی کشور ارسال و به این شعبه ارجاع گردیده است لوایح نامبردگان مورد مطالعه و بررسی قرار گرفت و هنگام شور قرائت خواهد شد. با توجه بر اینکه فرجام خواهی خارج از فرجه قانونی صورت گرفته به شرح دادنامه شماره 1085 - 1394/9/14« تصمیم شعبه »;« با بررسی اوراق پرونده ملاحظه می شود که دادنامه فرجام خواسته به تاریخ 1393/11/27 به آقای ش.غ. وکیل خانم ل. الف.ش. ابلاغ و دادخواست فرجام خواهی وکیل مذکور به وکالت از مشارالیها به تاریخ 1393/12/19 ثبت گردید است که خارج از مهلت مقرر قانونی است لذا پرونده به دفتر دادگاه صادر کننده حکم قطعی اعاده تا براساس ذیل ماده 383 قانون آئین دادرسی دادگاههای عمومی وانقلاب در امور مدنی به وظائف قانونی خود عمل نماید .»;پرونده جهت اقدام قانونی به دفتر دادگاه صادر کننده رأی قطعی اعاده گردیده است شعبه 28 دادگاه تجدیدنظر استان اصفهان پس از وصول پرونده رسیدگی کرده چنین رأی می دهد :رأی دادگاه : درخصوص فرجام خواهی آقای ش.غ.بوکالت از خانم ل. الف. بطرفیت آقای س. س.ج. با وکالت آقای م.ش. نسبت به دادنامه شماره 633 - 1393/10/30 شعبه 28 دادگاه تجدید نظر استان اصفهان نظر به اینکه وکیل فرجام خواه دادخواست فرجامی خود را خارج از فرجه قانونی تقدیم دفتر دادگاه نموده است لذا باستناد ماده 383 قانون آئین دادرسی مدنی قرا ررد دادخواست فرجامی صادر می گردد دادنامه بتاریخ 1394/11/14 به آقای ش.غ. وکیل خانم ل. الف.ابلاغ و خود مشارالیها ( اصیل ) طی دادخواست و لایحه پیوستی نسبت به دادنامه صادره فرجام خواهی کرده و بتاریخ 1394/12/5 ثبت و به دیوان عالی کشور ارسال و به این شعبه ارجاع گردیده است با بررسی اوراق پرونده ملاحظه می شود که موضوع فرجام خواهی به فرجام خوانده ابلاغ لکن از ناحیه نامبرده تبادل لوایح صورت نگرفته است متن دادخواست و لایحه تقدیمی از ناحیه فرجام خواه مورد بررسی و مطالعه قرارگرفت و هنگام شور قرائت خواهد شد .هیأت شعبه درتاریخ بالا تشکیل گردید پس از قرائت گزارش آقای سید جعفر مصطفوی عضو ممیز و ملاحظه اوراق پرونده در خصوص دادنامه شماره 1600 - 1394/10/20 صادره از شعبه 28 دادگاه تجدید نظر استان اصفهان مشاوره نموده چنین رأی می دهد :رأی : طبق وکالتنامه شماره 368718 سری جدید الف : آقای ش.غ. وکیل پایه یک دادگستری به موجب اختیار تفویض شده از ناحیه خانم ل. الف.ش. ( موکل ) نامبرده جهت شرکت در مرحله فرجامی اختیاری واگذار نشده است و از متن وکالتنامه مذکور آقای ش.غ. وکیل در توکیل هم نمیباشد لذا ابلاغ رأی شماره 633 - مورخ 1393/10/30 شعبه 28 دادگاه تجدید نظر استان اصفهان بتاریخ 1393/10/27 باستناد ماده 46 قانون آیین دادرسی دادگاههای عمومی و انقلاب در امور مدنی موافق با قانون نبوده و فاقد اعتبار تشخیص و دادخواست فرجامی نامبرده خلاف اختیار نامبرده میباشد بنابر این باستناد قسمت اخیر ماده 383 قانون آئین دادرسی مذکور ، رأی شماره 1600 - مورخ 1394/10/30 شعبه 28 دادگاه تجدید نظر استان اصفهان با قبول شکایت خانم ل. الف.ش. نقض میشود .اما در ماهیت امر : با ملاحظه ابلاغ رأی شماره 633 مورخ 1393/10/30 شعبه مذکور به خانم ل. الف.ش. خودداری اشکال عدم رعایت مقررات قانون آیین دادرسی سال 1379 در مورد ابلاغ میباشد .زیرا : باستناد قسمت سوم ماده 82 قانون مذکور مأمور ابلاغ مان ابلاغ اخطاریه مکلف است تاریخ ابلاغ را با قید روز - ماه و سال با تمام حروف قید نماید و آنرا بدفتر دادگاه مربوطه اعاده نماید در حالیکه با مراجعه باخطاریه مربوط بخانم ل. فرزند و.الف. با شهرت الف.ش. ، تاریخ سال بصورت « 94 »; قید شده است و مأمور ابلاغ تاریخ سال را با تمام حروف ( سال یکهزار و سیصد و نود و چهار ) در اخطاریه درج نکرده است لذا ابلاغ مذکور با وصف یاد شده موافق با قانون نمیباشد و باستناد ماده 82 قانون مزبور از آن رفع اثر میشود . لذا پرونده بدادگاه محترم شعبه 28 دادگاه تجدید نظر استان اصفهان اعاده میگردد تا با دستور لازم و آموزش به مأمور ابلاغ نسبت به ابلاغ اخطاریه رأی شماره 633 - مورخ 1393/10/30 به طرفین پرونده اقدام و چنانچه ا ز ناحیه خانم ل. الف.ش. نسبت به آن وفق مقررات فرجامخواهی شود ، پرونده را پس از تبادل لوایح بدبیرخانه دیوانعالی کشور ارسال نماید .پس از ارسال پرونده به شعبه 28 دادگاه تجدیدنظر استان اصفهان با توجه به تذکر دیوانعالی کشور ، دادگاه بدفتر شعبه دستور میدهد دادنامه شماره 633 مورخ 1393/10/30 این شعبه وفق مقررات به اصیل ابلاغ شود سپس اقدام قانونی صورت گیرد .رأی در تاریخ 1395/10/18 به خانم ل. الف.ش. و نامبرده درتاریخ 95/11/3 نسبت به آن فرجامخواهی می کند پرونده پس از تبادل لوایح بدیوانعالی کشور ارسال و برای رسیدگی به این شعبه ارجاع میگردد . لوایح طرفین در زمان قرائت گزارش و شور مطالعه خواهد گردید .هیأت شعبه در تاریخ بالا تشکیل است پس از قرائت گزارش آقای قدرت الله طیبی عضو ممیز و اوراق پرونده مشاوره نموده چنین رأی می دهد.

رأی شعبه دیوان عالی کشور


اعتراض خانم ل. الف. نسبت به رأی شماره 633 - مورخ 1393/10/30 شعبه 28 دادگاه تجدیدنظر استان اصفهان علیه آقای س. س.ج. فرجامخوانده با توجه به مندرجات پرونده وارد نیست و با توجه به نظریه کمیسیون پزشکی قانونی اصفهان مورخ 1393/10/20 در تشرح که زوج مبتلا به بیماری ام - اس اعلام شده گرچه این بیماری صعب العلاج است لکن بنحوی نیست تا دوام زناشوئی برای زوجه مخاطره آمیز باشد ، لذا در نتیجه رأی صادره با وصف فوق و مدافعات فرجامخوانده خلاف قانون نمیباشد فلذا باستناد ماده 370 قانون آئین دادرسی دادگاههای عمومی و انقلاب در امور مدنی رأی فرجامخواسته ابرام و پرونده ارسال می گردد .
شعبه دوازدهم دیوان عالی کشور
رئیس : سید قدرت اله طیّبی
مستشار : حیدرعلی حیدری

نقد رأی

تعدادموافق: 0 ـ تعدادمخالف: 0

نقدهای شما