رأی خلاصه جریان پرونده
براساس دادنامه 395-95/2/30 صادره از شعبه 5 دادگاه انقلاب اسلامی اصفهان، خانم م.م. به اتهام وارد کردن 27 گرم شیشه و 19 گرم هروئین و 19/5 گرم حشیش به اعدام و پرداخت سه میلیون ریال جریمه نقدی و تحمل پنجاه ضربه شلاق تعزیری محکوم شده که با رعایت ماده 134 مجازات اشد قابلیت اجرا داشته و در مورد مجازات اعدام وی، بلحاظ فقد سابقه کیفری و جوان بودن و صداقت وی در طول رسیدگی، تقاضای یک درجه تخفیف شده است. محتویات پرونده حاکی از آن است که در تاریخ 93/11/25 مأمور زندان بنام م.ج. گزارش داده به خانم م.م. مشکوک شده (هنگام بازرسی بدنی) سه بسته مواد مشکوک به حشیش و شیشه که در مقعد او جاسازی شده بود کشف گردید. در ص 2 مقدار مواد مشکوک به حشیش 20/420 گرم ذکر شده و مقدار مواد مشکوک به شیشه در ص 3 ، 27/710 گرم ذکر شده است در اولین بازجوئی گفته است در بازرسی خواهران سه بسته موادمخدر حشیش و شیشه که در پشت خود جاسازی کرده بودم، کشف شد. به اصرار شوهرم هنگام مراجعه برای ملاقات شرعی این کار را کردم او مرا تهدید می کرد. دایره پذیرش مواد حشیش را 19/5 گرم و شیشه را 27 گرم ذکر نموده در بازجوئی دادسرا نیز مشابه همین حرف ها را زده است. در مرحله بعد نیز 19 گرم هروئین از وی پس از دفع دریافت شده است. در ص 23 همسرش بنام م.ر. اظهارات وی را مورد تأیید قرار داده. در ص 47 از متهم سئوال شده چند نوبت مواد به داخل زندان برده ای؟ جواب داده من همین یک نوبت را برده ام که دستگیر شدم. در ص 134 دایره پذیرش موادمخدر دادسرای اصفهان خطاب به بازپرس نوشته اند موادمخدر قبض ذکر شده تحویل انبار مرکزی مواد مخدر گردید و امکان دسترسی و آزمایش آن میسر نمی باشد. متهم به نام م.م. در ص 176 بیان داشته قبول دارم به درخواست و خواهش همسرم این مواد را آوردم، شوهرم م.ر. است. پس از صدور کیفرخواست پرونده به شعبه 5 دادگاه انقلاب اسلامی اصفهان ارجاع شده با تشکیل جلسه مقدماتی و تهیه گردش کار و گزارش توسط مستشار محترم آن شعبه دادگاه در تاریخ 95/2/28 تشکیل شده بدون حضور نماینده دادستان خانم م.م. در دادگاه اظهار داشته اتهام را قبول دارم می دانم که اشتباه کردم ولی یک جورایی مجبور شدم به خاطر بدهکاری شوهرم یک موبایل از داخل زندان با من تماس گرفتند که شوهرم بود و گفتند که چگونه مواد را بگیرم و بیاورم داخل زندان و یک شماره همراه اول شوهرم به من دادند با آن تماس گرفتم و جواب نداد و شوهرم یک شماره به من اس ام اس کردند و گفتند با این شماره تماس بگیرید. زنگ زدم گفتم بیاید کنار پمپ بنزین آتشگاه مواد را تحویل گرفتم البته خواهرشوهرم را با یک پراید فرستادم چند قدم جلوتر پیاده شدم او مواد را انداخت داخل پراید و رفت وکیل وی اظهار داشته با توجه به اینکه موکل تحت گفتار تحریک آمیز همسرش مرتکب چنین جرمی شده و با عنایت به اینکه احساس ندامت و پشیمانی دارد، درخواست تخفیف مجازات وی را دارم. در نهایت با صدور دادنامه 395-95/2/30 متهم به شرح مذکور در ابتدای گزارش محکوم شده رأی صادره در تاریخ------ به متهم ابلاغ شده و با ارسال نامه ای از زندان به تاریخ 95/3/29 اظهار داشته نسبت به رأی صادره اعتراض دارد. خانم ف.م. به وکالت از متهم با تقدیم 1 برگ لایحه که به شماره 53-951-95/4/3 ثبت و ضمیمه پرونده شده فرجامخواهی نموده و طی آن بیان داشته با توجه به اینکه موکله دانشجوی کارشناسی ارشد می باشد و از خانواده اصیل متولد شده و اگر این فعل اشتباه را انجام داده بدلیل نادانی و بی اطلاعی از موارد حقوقی و قانونی و ترجیحاً فکر می کرده که با انجام آن زندگی خانوادگی از هم نمی پاشد و در زندان جزء قرآن را حذف نموده است و سابقه کیفری ندارد، تقاضای عفو و بخشودگی و تخفیف در مجازات دارم. پس از وصول پرونده به دیوان عالی کشور و ثبت در دبیرخانه و ارجاع به این شعبه به شرح برگ آتی هیئت شعبه پس از شور نسبت به صدور رأی اقدام می نماید .هیئت شعبه در تاریخ بالا تشکیل گردید. پس از قرائت گزارش آقای علیرضا رحمانی عضو ممیز و ملاحظه اوراق پرونده و نظریه کتبی آقای حمیدرضا مهاجری دادیار دیوان عالی کشور اجمالاً مبنی بر تقاضای اتخاذ تصمیم شایسته دارم. درخصوص دادنامه شماره 950997036760039-95/2/30 مشاوره نموده چنین رأی می دهد :
رأی شعبه دیوان عالی کشور
صرف نظر از متن لایحه فرجامخواهی وکیل محترم محکوم علیها که بیشتر در آن موضوع تخفیف و درخواست آن مطرح شده، با توجه به اینکه مطابق محتویات پرونده هنگام ورود در قسمت بازرسی نسوان مواد موضوع پرونده کشف شده و با در نظر داشتن تعریف مندرج در آئین نامه اجرایی سازمان زندان ها و اقدامات تأمینی و تربیتی کشور مصوب 84/9/20 ریاست محترم قوه قضائیه با اصلاحات بعدی آن که در ماده 3 بیان داشته، زندان محلی است که در آن محکومانی که حکم آنها قطعی ... نگهداری می شوند، بنظر می رسد کشف مواد در قسمت ورودی بوسیله بازرسی، بزه مندرج در ماده 12 قانون اصلاح قانون مبارزه باموادمخدر محسوب نمی شود و عنصر مادی جرم وارد کردن به داخل زندان بر آن صدق نمی کند. بنابراین لازم است در این مورد دقیقاً از متهم و مأمورین تحقیق و سپس مبادرت بصدور حکم شود. بعلاوه اینکه بدلیل انجام نشدن آزمایش معلوم نیست که موادی که گفته شده شیشه است، آیا واقعاً شیشه می باشد یا خیر. چگونه ممکن است قبل از اینکه چنین امر مهمی روشن شود حکم به اعدام صادر گردد. در نتیجه با استناد به ماده 377 قانون آئین دادرسی دادگاههای عمومی و انقلاب در امور مدنی «در موردی که فرجامخواه به آن اشاره نکرده»; و بند 2 قسمت ب ماده 469 قانون آئین دادرسی کیفری مصوب 92/12/4 با اصلاحات و الحاقات بعدی، درخواست خانم ف.م. به وکالت از خانم م.م. که فرجامخواهی تلقی شده و به همراه پرونده به دیوان عالی کشور ارسال گردیده وارد و موجه تشخیص داده شده ضمن نقض دادنامه فوق الذکر به شعبه صادرکننده آن جهت رسیدگی مجدد ارجاع می گردد تا اولاً بوسیله آزمایش نوع مواد و مقدار خلوص و میزان دقیق آن مشخص شود. ثانیاً دقیقاً در مورد محل کشف مواد بشرح مذکور در فوق بررسی و سپس نسبت به رسیدگی و صدور رأی اقدام فرمایند .
شعبه پنجاه دیوان عالی کشور - رئیس و مستشار
محمدحسین راضی - علیرضا رحمانی