رأی دادگاه بدوی

درخصوص اتهام آقای د. خ. دایر بر استفاده از مدرک جعلی به شرح شکایت و گزارش دانشگاه آزاد اسلامی، دادگاه توجهاً به محتویات پرونده و کیفرخواست صادره از دادسرای عمومی و انقلاب تهران و استعلامات انجام شده و عدم دفاع مؤثر متهم و ارائه مدرک تحصیلی به بانک بزه انتسابی به نامبرده را محرز و مسلم تشخیص مستنداً به مادۀ 527 قانون مجازات اسلامی و با رعایت مواد 37 و 38 قانون مجازات اسلامی بلحاظ وضع خاص متهم، متهم را به تحمل یکصد روز حبس تعزیری محکوم مینماید و درخصوص اتهام جعل سند بلحاظ عدم احراز و اثبات اینکه جعل توسط متهم صورت گرفته است حکم تبرئه صادر می گردد. این رأی حضوری می باشد و ظرف مهلت 20 روز پس از ابلاغ واقعی قابل تجدیدنظرخواهی است.
دادرس شعبه 1039 دادگاه کیفری دو تهران-جواد میری

رأی دادگاه تجدیدنظر استان

تجدیدنظرخواهی آقای د. خ. با وکالت خانم ف.پ. نسبت به دادنامه شماره 94099721191400484 مورخ 1394.06.24 صاره از شعبه 1039 دادگاه کیفری دو تهران که طی آن متهم تجدیدنظرخواه به اتهام استفاده از سند مجعول (گواهینامه موقت پایان تحصیلات مقطع کارشناسی در رشته حسابداری دانشگاه آزاد اسلامی) به تحمل یکصد روز حبس تعزیری محکومیت جزایی حاصل نموده، وارد بنظر نمی رسد. چه آنکه مدافعات متهم تجدیدنظرخواه و وکیل وی مبنی بر اینکه فتوکپی سند فی النفسه فاقد اعتبار است و عمل شخص که فتوکپی سندی را بطور متقلبانه تغییر داده و آنرا مورد استفاده قرار دهد، فاقد وصف کیفری است، منصرف از عمل ارتکابی متهم تجدیدنظرخواه می باشد؛ زیرا که تهیه کپی یا عکس رنگی از سند یا نوشته ای که مندرجات آنها بدواً با سؤنیت و بطور متقلبانه تغییر یافته است جعل محسوب و استفاده از آن نیز که عالماً واقع گردیده، استفاده از سند مجعول بوده و مرتکب قابل تعقیب کیفری است و نظر به اینکه متهم تجدیدنظرخواه در مانحن فیه گواهینامه موقت پایان تحصیلات مقطع کارشناسی در رشته حسابداری دانشگاه آزاد اسلامی را با وصف علم و اطلاع به جعلی بودن آن از طریق ارائه به بانک تات جهت اخذ تسهیلات بانکی مورد استعمال و استفاده قرار داده است و توجهاً به اینکه در مسیر بکارگیری اسناد مجعول،خواه آن سند مفید واقع شده و فایده ای از آن حاصل گردد و یا آنکه بواسطه ی ثبوت مجعولیت فایده از آن حاصل نشده باشد؛ در تحقق بزه معنونه مؤثر نمی باشد. بر این مبنا از آنجا که متهم تجدیدنظرخواه و وکیل وی ایراد و اعتراض موجه و مدللی که نقض دادنامه تجدیدنظرخواسته را ایجاب نماید، بعمل نیاورده اند و از طرفی از حیث دلایل احراز بزه و انتساب آن به متهم تجدیدنظرخواه و انطباق آن با قانون و رعایت اصول و قواعد دادرسی نیز اشکال مؤثری که مستلزم گسست دادنامه تجدیدنظرخواسته باشد، ملاحظه نمی گردد. النهایه دادگاه با توجه به فقدان سابقه کیفری مؤثر متهم تجدیدنظرخواه و پیش بینی اصلاح وی و با ملاحظه وضعیت فردی، خانوادگی و اجتماعی نامبرده و سوابق و اوضاع و احوال حاکم بر جرم مستنداً به مواد 40 و 46 و 48 و 49 قانون مجازات اسلامی مصوب 1392 قرار تعلیق اجرای مجازات متهم یادشده به تحمل حبس تعزیری بمدت یکصد روز را بشرح مقرر در دادنامه معترض عنه بمدت دو سال صادر و اعلام می دارد و متذکر می گردد در اجرای مواد 54 و 55 قانون مجازات اسلامی مصوب 1392 در صورتی که هرگاه محکوم از تاریخ صدور قرار تا پایان مدت تعلیق مرتکب یکی از جرایم عمدی موجب حد، قصاص، دیه یا تعزیر تا درجه هفت شود، پس از قطعیت حکم اخیر، دادگاه قرار تعلیق را لغو و دستور اجرای حکم معلق را نیز صادر و مراتب را به دادگاه صادرکننده قرار اعلام می کند و همچنین هرگاه پس از صدور قرار تعلیق، احراز شود محکوم دارای سابقه محکومیت کیفری مؤثر یا محکومیت های قطعی دیگری بوده که در میان آنها محکومیت تعلیقی وجود داشته و بدون توجه به آن اجرای مجازات معلق شده است، دادگاه قرار تعلیق را لغو خواهد نمود. در نتیجه دادگاه ضمن رد تجدیدنظرخواهی مستنداً به بند «الف»; ماده 455 قانون آیین دادرسی کیفری مصوب 1392 با اصلاحات بعدی دادنامه تجدیدنظرخواسته را با تعلیق اجرای مجازات بعمل آمده، تایید و استوار می نماید. رأی دادگاه قطعی است.
شعبه 68 دادگاه تجدیدنظر استان تهران - رئیس و مستشار
اسدالله مسعودی مقام - محمدحسن خدایی