عنوان: (1)- شرط مطالبه اجرت المثل ایام تصرف (2)- تاثیر اذن سابق بر دعوای رفع تصرف عدوانی

پیام: (1)- مطالبه اجرت المثل ملک ،فرع بر مالکیت رسمی خواهان نسبت به آن است. (2)- دعوی تصرف عدوانی عبارت است از ادعای متصرف سابق مبنی بر اینکه دیگری بدون رضایت او مال غیر منقول را از تصرف وی خارج کرده است؛ بنابراین چنانچه زوج با اذن زوجه در زمان وجود علقه زوجیت موقت در ملک مورد ترافع سکونت داشته باشد، دعوی رفع تصرف عدوانی توسط وی قابل پذیرش نبوده و محکوم به بطلان است.
مستندات: ماده 22 قانون ثبت اسناد و املاک-ماده 158 قانون آیین دادرسی دادگاه های عمومی و انقلاب در امور مدنی-
شماره دادنامه قطعی :
9209980229200433
تاریخ دادنامه قطعی :
1395/02/19
گروه رأی:
حقوقی
آراء منتخب پرونده:

عین عبارت چاپ متن متن تجمیعی پرونده

رأی دادگاه بدوی


در خصوص دعوی آقای س. س. باوکالت آقای ش. ب. و خانم ز. ط. بطرفیت خانم ز. م. بخواسته رفع تصرف عدوانی از یک واحد آپارتمان مسکونی احداثی در مجتمع ن. واقع در ... و مطالبه اجرت المثل ایام تصرف از تاریخ 1391/9/20 بشرح متن دادخواست تقدیمی و با این توضیح که وکلای خواهان اظهار نموده اند موکل آپارتمان موصوف را از تعاونی مسکن کارکنان دانشگاه افسری امام علی(ع) خریداری و تحویل گرفته و تا تاریخ 1391/9/20 بصورت مشترک با خوانده استفاده نموده اما از تاریخ مذکور و بعد از قطع رابطه زوجیت موکل با خوانده، خوانده مانع استفاده موکل شده و شخصاً از آن استفاده می نماید لذا تقاضای صدور حکم بشرح خواسته را دارد ، نظر به محتویات زپرونده و اظهارات طرفین و با توجه به اینکه توضیحات طرفین بشرح مفاد صورت مجلس دادرسی مورخ 1393/5/29 دلالت بر سابقه استفاده مشترک طرفین از آپارتمان متنازع فیه و ممانعت بعدی خوانده از استفاده منزل توسط خواهان را دارد و با عنایت به اینکه خوانده دفاع موجه و مؤثری در قبال دعوی خواهان بعمل نیاورده لذا دادگاه دعوی خواهان در قسمت رفع تصرف عدوانی را وارد تشخیص و به استناد مواد 158 و 167 و 198 قانون آئین دادرسی مدنی حکم بر اعاده تصرف اشتراکی خواهان در آپارتمان متنازع فیه را صادر و اعلام نموده و راجع به خواسته دیگر خواهان مبنی بر مطالبه اجرت المثل با عنایت به اینکه مطالبه اجرت المثل فرع بر مالکیت رسمی خواهان بوده و در ما نحن فیه خواهان مالکیت رسمی بر ملک را ندارد، لذا به استناد ماده 197 قانون آئین دادرسی مدنی حکم بر بیحقی صادر واعلام می گردد. رأی صادره حضوری و ظرف مدت بیست روز پس از ابلاغ قابل تجدیدنظر خواهی در محاکم تجدیدنظر استان تهران می باشد.
رییس شعبه 32 دادگاه عمومی حقوقی تهران-محمد عبدالهی نارنج بن

رأی دادگاه بدوی


در خصوص دعوی آقای س. س. با وکالت آقای ش. و خانم ف. بطرفیت خانم ز. م. بخواسته رفع تصرف عدوانی از یک واحد اپارتمان مسکونی احداثی واقع در مجتمع ن. واقع در ... به شرح متن دادخواست تقدیمی و با این توضیح که وکلا خواهان اظهار نموده اند موکل اپارتمان موصوف را از تعاونی مسکن کارکنان دانشگاه افسری امام علی (ع) خریداری و تحویل گرفته و تا تاریخ 1391/9/20 به صورت مشترک با خوانده استفاده نموده اما از تاریخ مذکور و بعد از خلع رابطه زوجیت موکل با خوانده خوانده مانع استفاده موکل شده و شخصا از ان استفاده می ، لذا تقاضای صدور حکم بشرح خواسته را دارد ، نظر به محتویات پرونده و با توجه به اینکه حسب اظهارات طرفین بشرح صورت مجلس دادرسی مورخ 1393/5/29 استفاده خواهان از اپارتمان و ممانعت بدوی خوانده از استفاده خواهان محرز می باشد و با عنایت به مفاد دادنامه شماره 1394/7/8-842 شعبه 6 دادگاه تجدید نظر استان تهران و اینکه دفاع موثری از ناحیه خوانده بعمل نیامده ، لذا دادگاه دعوی خواهان را وارد تشخیص و به استناد ماده 198و174و158 قانون آئین دادرسی مدنی حکم بررفع تصرف عدوانی خوانده از اپارتمان متنازع فیه را صادر و اعلام می نماید رأی صادره حضوری محسوب وظرف مدت بیست روز پس از ابلاغ قابل تجدیدنظر خواهی در محاکم محترم تجدیدنظر استان تهران می باشد.
رییس شعبه 32 دادگاه عمومی حقوقی تهران-محمد عبدالهی نارنج بن

رأی دادگاه تجدیدنظر استان


درخصوص تجدیدنظرخواهی آقای س. س. به طرفیت خانم ز. م. نسبت به دادنامه 931100 مورخ 93/11/26 شعبه 32 دادگاه حقوقی تهران و ایضاً تجدیدنظرخواهی خانم ز. م. به طرفیت س. س. نسبت به دادنامه مذکور که به موجب آن دعوی خواهان در قسمت رفع تصرف عدوانی وارد تشخیص و حکم به اعاده تصرف اشتراکی خواهان در آپارتمان مورد نزاع صادر و در خصوص خواسته دیگر مبنی بر مطالبه اجرت المثل به لحاظ عدم احراز مالکیت رسمی وی حکم به بی حقی صادر گردیده است. اجمالاً اعتراض تجدیدنظرخواه ردیف اول این است که دادنامه صادره به جهت اینکه اشاره به اعاده تصرف اشتراکی دارد با خواسته اینجانب تناقض آشکار داشته مضافاً تجدیدنظرخوانده همسر موقت سابق من بوده و 28 ماه عدواناً از این آپارتمان استیفای منافع نموده است و عمده اعتراض دیگر تجدیدنظرخواه این است که همسر دائمی آقای س. بوده که در این خصوص در دیوان عالی کشور اقامه دعوی نموده و درخصوص اجرت المثل مشارالیها هیچ گاه مانع استیفای زوج نبوده و می توانسته از منزل مسکونی مشترک استفاده نماید لیکن ترک زندگی مشترک نموده است. علیهذا درخصوص تجدیدنظرخواهی خانم ز. م. از آنجا که درخصوص اجرت المثل مشارالیها محکومیتی حاصل نکرده و راجع به تصرفات اشتراکی توجهاً به دادنامه 9429 مورخ 94/2/22 شعبه 22 دیوان عالی کشور اعتراض مشارالیها موضوعاً منتفی است مستنداً به ماده 349 از قانون آئین دادرسی مدنی قرار رد دادخواست تجدیدنظرخواهی مشارالیها صادر و درخصوص تجدیدنظرخواهی آقای س. س. با نگرش در ستون دادخواست و صورت مجلس 93/5/29 و نحوه نگارش دادنامه تجدیدنظرخواسته اعتراض وی در فراز اول متضمن اعاده تصرف اشتراکی خواهان موجه و موثر دادنامه معترض عنه قابلیت تأیید ندارد هر حقی که در عمل مورد تضییع قرار گیرد با اقامه دعوی مطرح و نتیجه حکمی آن فصل خصومت است در مانحن فیه خواسته رفع تصرف عدوانی در معنای انتزاع ید غاصبانه خوانده بوده لیکن دادگاه بدوی بطور خاص درخصوص خواسته تعیین تکلیفی نکرده و خارج از خواسته مطروحه اظهار عقیده نموده است.نظر به اینکه وفق مقررات مواد 2 و 3 قانون آئین دادرسی مدنی دادگاه مکلف به رسیدگی و اظهارنظر قضایی در حد خواسته های مطروحه و معنونه می باشد و هنوز وضعیت رفع تصرف عدوانی مشخص و معلوم نگردیده است در این قسم تجدیدنظرخواهی وارد تشخیص مستنداً به ماده 358 از قانون آئین دادرسی مدنی با نقض دادنامه تجدیدنظرخواسته در این قسمت پرونده عیناً به همان مرجع نخستین اعاده تا وفق خواسته مطروحه نفیاً و اثباتاً اتخاذ تصمیم نماید و درخصوص اجرت المثل از آنجا که مطالبه اجرت المثل از آثار مالکیت مال غیرمنقول وثمره تثبیت مالکیت وفق ماده 22 قانون ثبت می باشد تجدیدنظرخواهی در این قسم غیروارد تشخیص ضمن ردآن مستنداً به ماده 358 قانون آئین دادرسی مدنی در این خصوص دادنامه تجدیدنظرخواسته در این قسم تأیید می گردد. این رأی قطعی است.
شعبه 61 دادگاه تجدیدنظر استان تهران - رئیس و مستشار
مجتبی نورزاد - محمد متولی

رأی دادگاه تجدیدنظر استان


در خصوص تجدید نظر خواهی خانم ز. م. به طرفیت آقای س. س. نسبت به دادنامه شماره 1007 مورخ 1394/10/6 شعبه 32 دادگاه عمومی حقوقی تهران که بر اساس دادنامه موصوف حکم به محکومیت تجدیدنظرخواه به رفع تصرف عدوانی از آپارتمان مورد ترافع صادر گردیده است. دادگاه با بررسی محتویات و مستندات پرونده و مطالعه لوایح ابرازی از ناحیه طرفین، نظر به اینکه برابر ماده 158 قانون آئین دادرسی مدنی دعوای تصرف عدوانی عبارت است از ادعای متصرف سابق مبنی بر اینکه دیگری بدون رضایت او مال غیر منقول را از تصرف وی خارج کرده است . نظر به اینکه تجدیدنظرخواه با اذن تجدیدنظرخوانده (حسب ادعای نامبرده در زمان وجود علقه زوجیت موقت) در ملک مورد ترافع سکونت گزیده است از این رو دعوا فاقد شرایط دعوای تصرف عدوانی است. بنابر این تجدیدنظرخواهی وارد تشخیص داده میشود و به تجویز ماده 358 قانون آئین دادرسی مدنی ضمن نقض دادنامه تجدیدنظرخواسته به استناد ماده 197 قانون مرقوم حکم به بطلان دعوای خواهان نخستین صادر و اعلام میگردد. این رای قطعی است.
شعبه 61 دادگاه تجدیدنظر استان تهران - رئیس و مستشار
مجتبی نورزاد - سید احمد جاویدی اقدم

نقد رأی

تعدادموافق: 0 ـ تعدادمخالف: 0

نقدهای شما