رأی خلاصه جریان پرونده
خانم م. ش. در شکایتی که تقدیم دادسرای عمومی و انقلاب ک. نموده مدعی میگردد در تاریخ ۱۳۹3/8/3 در ساعت 20:30 آقای م. پ. که به عنوان خواستگار وی بوده و به موازات آن با نامبرده در تماس تلفنی قرار داشته به طوریکه شاکیه اطمینان حاصل نموده متهم قصد ازدواج با وی را دارد در تاریخ مذکور بعد از تعطیلی محل کارش در رستوران به دنبال او آمده و بیان داشته خواهرش م. پ. حالش بهم خورده و باید به بیمارستان منتقل شود و از او خواسته از آنجا که کسی را در ک. ندارد برای کمک به او به اتفاق یکدیگر به منزل م. رفته و او را به بیمارستان انتقال دهند. هنگامی که وارد منزل شدهاند متهم به او مشروب الکلی خورانده و با همکاری خواهرش در حالیکه در اثر خوردن مشروب الکلی در حال خود نبوده متهم به او تجاوز کرده و او را کتک زده و خواهرش با او همکاری نداشته است... (ص1 و 2) بازپرس شعبه هفتم شاکیه را به پزشکی قانونی معرفی نتیجه واصله حاکی است : « در ساعت 13/25 دقیقه مورخ ۱۳۹3/8/4 معاینه هایمن (پرده بکارت) و دبر (مقعد) و معاینه جسمانی به عمل آمده در معاینه انجام شده پرده بکارت از نوع حلقوی دارای پارگی جدید در ناحیه ساعت هفت همراه با کبودی و خونمردگی لبههای پرده در ناحیه ساعت شش و ساعت هشت مشاهده شد آثار و علائم فوق دال بر دخول جسم سخت طی بیست و چهار ساعت اخیر است در معاینه از آنوس آثار و علائمی دال بر دخول مشاهده نگردیده در معاینه جسمانی 1- کبودی سمت چپ گردن 2- خراشیدگی (حارصه اندام) مچ دست چپ 3- کبودی چین آرنج چپ مشهود است که بر اثر اصابت جسم سخت طی بیست و چهار ساعت اخیر ایجاد شده. نمونه سواپ واژن جهت تجسس اسپرم برداشته شد و به آزمایشگاه ارسال گردید که نتیجه متعاقباً اعلام خواهد شد... (ص 5) با وصول نظریه پرشکی قانونی بازپرس پرونده را از آمار کسر و به دادگاه کیفری استان ارسال که با ارجاع به شعبه دوم این دادگاه دستور جلب و دستگیری متهمان با راهنمایی شاکیه صادر و پلیس امنیت اخلاقی در این مورد به تحقیق بپردازد. شاکیه در نزد مأمورین یکبار دیگر ضمن معرفی خود به تکرار مطالب پرداخته و اضافه میکند: « ... در را روی من قفل کرد گفت بیا مشروب بخور گفتم نمیخورم به زور دستهای منو گرفت ریخت توی حلقم که سوزش خیلی بدی توی گلوم حس کردم خواب رفتم هیچی نفهمیدم تا وقتی که درد خیلی بدی حس کردم جیغ زدم که دیدم بهم تجاوز کرده از شدت ترس همش گریه میکردم خواهرش آمد توی اتاق دستم را گرفت یک سوزن وارد دستم کرد. بعد بهم گفتن ما صبح میآیم خواستگاری قبل از این جریان من را تهدید میکرد من ...کلت دارم اگر زن من نشوی من نامزد تو را با تیر خلاص میکنیم. س: آیا م. پ. الف. خواستگار شما بود؟ فقط در حد حرف بود خانواده در جریان بودند که قرار بوده بیان خواستگاری ... نحوه آشنایی خود را با م. پ. بیان کنید؟ هم... ما بود شماره من را از کسی گرفته بود بعد آمد در رستوران گفت میخوامت منم گفتم نامزد دارم گفت من به جان مادرم ول کن تو نمیباشم خیلی میخوامت ... (ص8) م. پ. 31 ساله اهل ب. ساکن ک. شغل آرایشگر میگوید: بله درست است این جانب خواستگار م. ش. بودم و مدتی با هم تلفنی در ارتباط بودیم اینجانب به کشور ترکیه مسافرت کرده بودم و قرار شد که از سفر برگشتم بروم خواستگاریاش که دیروز با خانواده رفته بودیم خواستگاری اش که مأمورین آمدند و من را دستگیر کردند و تمام این حرفهائی که میزند دروغ بوده و اینجانب بیاطلاعم ... س: شاکیه عنوان نموده شما در ساعت 20:30 مورخ ۱۳۹3/8/3 وی را به منزل انتقال و بوی تجاوز نمودهاید در این خصوص چه توضیحی دارید؟ اینجانب در این ساعت و در این تاریخ تازه از مسافرت برگشته بودم و در حال تمیزکاری مغازه بودم. شاکیه در نزد دادگاه در اولین جلسه تحقیقات میگوید: « ما هیچ ارتباطی نداشتیم ... خواستگاری من نیامده بود ... (ص12) چون خیلی التماس کرد همراه او رفتم ... قبلاً به منزلش نرفته بودم ... از ناحیه جلو به من تجاوز کرد به زور مشروب داد ... س: شما به اتفاق یکدیگر به دفترخانه ازدواج مراجعه کردید؟ این آقا یک عکس از من داشت خودش رفت دفترخانه و نامهها را گرفت. س: شناسنامه را چرا به وی دادید؟ من شناسنامه را به وی دادم تا نامهها را بگیرد و قرار شد بعد از خواستگاری برویم آزمایشگاه. س: کجا دنبال شما آمد؟ آمد جلوی رستوران دنبال من که داشتم میرفتم آن طرف خیابان که جلوی من آمد و سوارم کرد. س: ساعت چند بود؟ ساعت ده شب بود (در بازجوئی گفته 6 عصر از سرکار تعطیل کردم که داشتم میرفتم م. آمد گفت خواهرم حالش بد شده کسی نیست بیا ببریمش دکتر ... و در برگ شکوائیه ساعت وقوع حادثه را 20:30 بعدازظهر اعلام میدارد... در هر مرحله ساعاتی را به طور متفاوت اعلام داشته ...) س: ساعت چند شما را برگرداند؟ حدود ساعت یازده و نیم شب بود که خانه بودم. س: بیمارستان نیز رفتی؟ خیر نرفتم. س: کی رفتید شکایت کردید؟ ساعت یازده و نیم رفتیم کلانتری ... شکایت کردیم. س: قبلاً به منزل آنها رفته بودی؟ خیر نرفته بودم. س: مشخصات دقیق منزلی که به آنجا رفتی بنویسید.« کلینیک ن. کوچه ... چند بار این آدرس را اس ام اس داده بود که خانه خواهرم م. است . هر وقت تونستی بیا اما من نرفتم تا دیر وقت سرکار بودم با آژانس میرفتم خانه اما م. همیشه به بهانه غذا گرفتن تو رستوران میآمد. سمت راست یک کوچه بود طرف چپ درب خیلی کوچکی وقتی وارد شدم شباهت به آشغال خانه میداد. پیک نیک یک طرف ظرفهای روی لباسها، خیلی بهم ریخته بود. تو سالن که بودم فقط یک دکوری درب و داغون به زور مرا کشید تو اتاق که رختخواب بود تمام لباس روی زمین پخش شده بودند. وحشتناک بود یک یخچال سفید ... س: س: چگونه به زور به شما مشروب داد؟ دستهایم را گرفت ریخت توی حلقم با یک دستش دستهایم را گرفت و با دست دیگری ریخت توی حلقم و مقداری نیز روی مقنعهام ریخت م. پ. در نزد دادگاه حاضر و اظهار میدارد: «... در مورد شکایت ایشان که بنده به او تجاوز کردهام از این کار هیچ اطلاعی ندارم و به بنده تهمت میزند و میخواهد از این طریق سوءاستفاده کند. من شاهد دارم که در این ساعت و این روز در محل کار بودم. بنده به جزء خواستن ایشان هیچ قصدی ندارم و نخواهم داشت و این اتهامات را قبول ندارم. س: به اتفاق یکدیگر جائی نیز رفتهاید؟ حدود بیست و پنج روز قبل با هم رفتیم دفتر ازدواج ... و نامه گرفتیم کارهایمان را انجام بدهیم من رفتم مسافرت و قرار شد بعداً بیایم کارهایمان را بکنیم و روزی که این خانم مدعی است که این اتفاق افتاده من از مسافرت برگشته بودم. س: دیروز برای خواستگاری رفته بودیم؟ دیروز صبح با مادرم رفتیم بعد از ظهر نیز با خواهر و برادرم رفتم که مرا دستگیر کردند. س: چگونه قبل از خواستگاری به دفتر ازدواج برای انجام تشریفات ازدواج رفتید؟ چون یک خواستگار قدیمی داشت که مزاحم وی میشد با هماهنگی خانوادهها رفتیم دفترخانه و نامههای خود را گرفتیم. س: چه تاریخی از مسافرت برگشتید؟ تاریخ آن را یادم نیست از فرودگاه امام رفتیم و از همان فرودگاه برگشتیم و همان روز برگشتیم ک. با اتوبوس آمدیم و شش صبح ک. بودیم. س: وقتی رسیدی ک. با م. تماس گرفتی؟ آن روز اصلاً با وی تماس نگرفتم. س: سوغاتی نیز برای وی آوردی؟ بله آوردم ولی حاضر نشد بوی بدهم. چند خواهر داری؟ دو خواهر دارم که ازدواج کردهاند. س: سفر تفریحی رفته بودی؟ خیر برای آموزش آرایشگری رفتم ... (ص18و19) دادگاه در مورد متهم قرار بازداشت صادر مینماید. آقای س. ه. ا متولد 1364 اهل ص. ساکن ک. به دستور دادگاه نزد مأمورین حاضر شده و بیان میدارد: « خانم م. ش. با بنده نامزد است و در حدود یکسال و نیم قبل با این خانم در فروشگاه رفاه آشنا شدم. حدود یک ماه قبل با خانواده رفتم خواستگاری و رسماً نامزد شدیم. س: میزان ارتباط خود را در مدت ارتباط با خانم م. ش. بیان کنید؟ با هم در ارتباط بودیم بیرون می رفتیم رستوران، سینما، بستی فروشی و اصلاً رابطه جنسی با هم نداشتیم فقط در حد بغل گرفتم و بوسیدن بوده است. بعد از رفتن به خواستگاری در حدود دو هفته پیش دیدم نامزدم با من یکجور دیگر است و سرد شده تا یک شب بهم زنگ زد و گفت سیم کارتم شکسته و گوشیام شکسته یک هفته بعد از جریان گوشی و سیم کارت نامزدم به من گفت برایم لوازم آرایش بگیر، دیدم با یک موتوری دارد حرف میزند رفتم جلو آن پسر جلوی موتورم را گرفت و گفت این خانم تا الان هر ارتباطی با تو داشته دیگر طرفش نیا و تهدیدم کرد اگر بازم بیایم سراغش میدهم تو را بکشند. من گیج شده بودم بعد از آن شب من با تهدید این آقا که اسمش م. پ. است باهاش قرار گذاشتم چون ترسیدم بهم گفته بود خرجش یک تیر است میزنم میکشمت (م. گفت) بخاطر تو که توی این شهر غریبهای باهاش بودم و بهم گفته بود بیام خواستگاری باید بهم جواب مثبت بدی و نامزد من بخاطر من با این آقا رابطه داشته این آقای شماره مرا به چند نفر داده بود که شبها مزاحم من میشدند و پیام میفرستادند تهدیدم میکردند تمام پیامهای تهدید در گوشی من هست. حتی برادرش ا پ. از من مبلغ یکصد هزار تومان به زور پول گرفته و من به حسابش کارت به کارت کردهام... (ص23و24) مأمورین برای تطبیق اظهارات شاکیه به همراه وی به درب منزلی که مدعی است در آن بوی تجاوز شده رفتهاند، کسی درب را باز ننموده و ظاهراً کسی حضور نداشته ... افسر نگهبان وقت کلانتری که شاکیه مدعی است همان شب بعد از وقوع تجاوز به همراه بستگانش به آن مراجعه داشتهاند در شرح حالات روحی و روانی شاکیه در برخورد با وی میگوید: شخضی به هویت ع ش و چند نفر دیگر به کلانتری مراجعه و اظهار داشتند که مأمور جهت شناسایی منزل متهم به نام م. پ. میخواهیم و در اظهاراتشان بیان داشتند که از متهم شاکی هستیم و در خصوص اینکه چه اتفاقی صورت گرفته چیزی عنوان نکردند و بنده شاکیه را که بیرون کلانتری بود احضار که وی از نظر جسمانی و ظاهری وضعیت عادی داشته و تنها مقداری استرس داشته است. و اینجانب نامبردگان را در خصوص طرح شکایت راهنمایی کردم ... (ص26) دادگاه در جلسه ۱۳۹3/8/10 از متهم میپرسد...؟ با هم میرفتیم منزل خواهرم کلید را از آنها میگرفتم و با هم میرفتیم ... س: س: پزشکی قانونی ازاله بکارت را در تاریخ ۱۳۹3/8/3 تأیید کرده است چه میگوئید؟ من با وی رابطه داشتم ولی هفته قبل این کار را نکردم. س: آخرین نوبت چه تاریخی با وی رابطه جنسی داشتید؟ حدود بیست و پنج روز قبل بود. سپس دادگاه از شاکیه میخواهد که ماجرا را شرح دهد و او نیز به تکرار مطالب گذشته پرداخته و اضافه نموده: « این رابطه اولین و آخرینش بود و بار اول بود که من به آنجا برد فقط گاهی آدرس آنجا را برایم اس ام اس داده بود اما من سرکار بودم و میگفتم اگر منو میخوای باید بیای خواستگاری که خواستگاری نیامد و این کار را انجام داد. قبل از این جریان با ی (س ه) با من سر موضوع دعوا داشت که گفت تو دختر نیستی و باید ثابت کنی که من رفتم نامه سلامت گرفتم... س: م. میگوید به کرات با هم ارتباط جنسی داشتهاید چه میگوئید؟ فقط همان یک نوبت رفتیم.(ص32و31) دادگاه پس از شنیدن اظهارات س. ه. ا. با نام مستعار ی که تکرار همان مطالب قبلی است در مورد چگونگی آشنایی با م. ش. و قصد ازدواج با او و تهدید م. پ. مبنی بر قطع ارتباط با نامزدش نهایتاً به شاکیه در مقام متهم با توجه به اظهارات خودش و سایر متهمان نامبرده را به داشتن رابطه نامشروع با متهم اتهام نموده که مشارالیها در پاسخ به اتهام وارده میگوید: « من هیچگونه رابطهای با ایشان نداشتهام فقط در حد اس ام اس بوده و صبحها که به محل کارم میرسیدم م. زودتر از من سر کوچه ایستاده بود قبول ندارم او به من گفت ... است با یک تیر ... را خلاص میکنم من هم از ترس اینکه بلائی سر نامزدم نیاورد مجبور شدم بهش بگویم بیاید خواستگاری نه اینکه با هزار طرفند مرا فریب حرفهایش بدهد با همدستی خواهرش بهم تجاوز کند گفته بود دوستت دارم میخوامت من گفتم بیا صحبت کن نه اینجوری آبروی منو ببره و بعد از سه روز فراری بودن با التماس بیاید و به نامزدم گفته بود سر ادعای تو این بلا را سرش آوردم. گوشی و پولهای من را هم همان شب از توی کیفم برداشته بودند. هیچ دختری حاضر نمیشه با آبروی خودش و خانوادهاش بازی کند. به زور به من مشروب داد که همینجور ریخت من سوزش خیلی شدیدی حس کردم گفتم سرم درد میکند. سرم گیج میرود نفهمیدم چی شد از حال رفتم. بعد با یک درد شدید شروع به جیغ زدن و گریه کردم. که خواهرش وقتی منو دید سوزن به دست من وارد کرد و گفت الان دردش آرام میشود. من چند وز درد و سرگیجه داشتم... (ص35) دادگاه در دنباله تحقیقات اتهام داشتن رابطه نامشروع را نیز به س. ه. ا. تفهیم نموده است در جواب میگوید: نه من قبول ندارم من وقتی قران بردم خونشون و میخواستیم قبل از محرم خانواده من بیایند عقدمون کنند که این آقا مشکل برامون پیش آورد... نامبرده و م. ش. با قرار تأمین آزاد میگردند. م. با قرار بازداشت موقت راهی زندان میشود...(ص36) آقای ن. ا. وکالت م و م. پ. الف. فرزندان م. را بر عهده گرفته و تقاضای فک قرار بازداشت را نموده که در شعبه هشتم تجدیدنظرنظر با درخواست وی موافقت شده و با سپردن وثیقه ملکی پانصد میلیون ریالی در تاریخ ۱۳۹3/9/13 از زندان آزاد میگردد. (ص66) در طول این مدت متهم وکیل دیگری را برگزیده به نام خانم ز. الف. و به دادگاه معرفی نموده است و در این فاصله نتیجه آزمایش سواپ واژن از نظر تشخیص وجود مایع منی منفی اعلام شده است...(ص73)در تاریخ ۱۳۹4/2/2 اولین جلسه دادرسی با حضور طرفین و وکلای مدافع متهم م. پ. تشکیل گردیده و نماینده دادستان تقاضای صدور حکم شایسته را نموده است و شاکیه اعلام داشته از آقای م. پ. به دلیل تجاوز شکایت دارد و اینکه تلفن همراهش را هنوز مسترد نکرده است. من با این آقا ارتباطی نداشتم و همه شاهد هستند که این آقا همیشه مزاحم من بود ... به دفترخانه مراجعه نکردم فقط شناسنامهام را بوی دادهام چون خیلی اصرار به ازدواج داشت من گفتم این شناسنامه ولی آزمایش نمیآیم و بعد من را گول زد برد بیرون و برد توی خانه ... و این بلا را سر من داد. س: چند نوبت با وی بیرون رفتید؟ به غیر از آن شب یک نوبت با هم رفتیم پانصد دستگاه نزد یک دکتر و دکتر به من یک نامه سلامت بکارت داد و این آقا نامهها را از دست من گرفت و به خودم نداد. س: شب با چه وسیلهای همراه وی رفتید؟ با موتور رفتم. س: چه ساعتی بود؟ حدود ساعت شش و نیم بعدازظهر بود ... پارک ...به طرف ا. آمد دنبال من و مرا سوار کرد و به من گفت حال خواهرم بد است . نام خواهرش م است و او نیز زنگ زد که بیا با هم برویم دکتر وقتی که رفتم خواهرش خوب بود دست من را گرفت برد داخل و گفت مشروب بخور و توی اطاق به زور توی حلق من مشروب ریختند و حالت خوابآلودگی به من دست داد و از حال رفتم و بعد که به هوش آمدم متوجه شدم به من تجاوز شده است. متهم پ. در برابر اتهام زنای به عنف میگوید: من زنا را قبول ندارم من اصلاً با وی زنا نکردم. س: به اتفاق داخل منزل رفتهاید؟ بله از زمانی که با وی رابطه داشتم به منزل خواهرم به نام م میرفتیم در جلسات قبل در این دادگاه اظهار داشتهاید که چندین نوبت با هم زنا کردهاید؟ رابطه داشتیم و کنار هم میخوابیدیم ولی دخول انجام نمیشد. س: پزشکی قانونی آثار جدید را گواهی کرده است چه میگوئید؟ شاید این آقا (س ه ا) که بعداً با وی ازدواج کردهاند اینکار را کردهاند من پیامهای این خانم را دارم که مطالبه مشروب کرده است. س: چرا تلفن همراه وی را تحویل ندادهای؟ تلفن را از من نخواسته که من بوی بدهم ... (ص87)خانم ز. الف. در دفاع از موکل خود م. پ. میگوید: موکلش مدت یکسال و نیم است که با شاکیه با میل و رضایتش به عنوان خواستگار ایشان رابطه تلفنی و دیداری داشته و موکل با رضایت باطنی خود شاکیه رابطه مادون زنا داشته و هیچگونه اجباری در کار نبوده و واقعیت موجود غیر از ادعای شاکیه میباشد. تقاضای صدور قرار یا حکم شایسته را دارم. شاکیه یکبار دیگر از سوی دادگاه مورد تفهیم اتهام ایجاد رابطه نامشروع با م. پ. و س ه ا قرار میگیرد و در پاسخ ابراز داشته: س ه اک از اول نامزدم بوده ولی الان شوهرم میباشد و ارتباط با م. پ. نیز با تهدید وی بوده و به قصد کمک کردن (به خواهرش) رفتم افتادم توی چاه دلم سوخت، من اشتباه کردم... س ه ا نیز در مقام دفاع میگوید: قبول ندارم من از اول قصد ازدواج داشتم و با هم ازدواج کردیم و در آخرین دفاع م. پ. اتهام تجاوز به عنف را رد کرده و آن دو نفر دیگر نیز منکر داشتن رابطه جنسی با یکدیگر تا قبل از ازدواج گردیدهاند ... (م. ش. و س ه ا) و در لایحه دفاعیهای که وکیل متهم م. پ. تقدیم دادگاه بعد از ختم دادرسی نموده عمل ارتکابی موکلش را فاقد ع ن. تجاوز به عنف دانسته از جمله عنصر معنوی و مادی و اینکه موکلش مصرانه از ابتداء تا انتها این اتهام را رد میکند ... و دیگر اینکه آثاری از ضرب و جرح که عنف بودن اتهام را به اثبات برساند در گواهی پزشکی قانونی نیامده و تنها آثاری از ارتباط جنسی را تأیید نموده که به صرف اعلام شکایت شاکیه بزه اعلامی به وسیله متهم احراز نمیگردد... (ص90 الی 93) متهم م. پ. در برگه جداگانهای که تقدیم دادگاه نموده است برای اثبات بیگناهی خود از دادگاه تقاضای بازبینی پیامهای گوشیاش را نموده و دادگاه در تاریخ ۱۳۹4/2/3 از پلیس امنیت اخلاقی میخواهد تا پیامهای ارسالی و دریافتی با قید شماره تلفن دریافتکننده و تاریخ ارسال و دریافت پیام از شماره ... بازنویسی و به این شعبه ارسال نماید ... (ص94و95) ستوان یکم ن. و ستوان یکم ا. ج. پلیس امنیت اخلاقی در تاریخ ۱۳۹4/2/6در اجرای دستور دادگاه مبادرت به خارج نمودن و مکتوب کردن متن پیامکهای ارسالی و دریافتی دو خط تلفن ... متعلق به م. پ. و ... ظاهراً متعلق به م. ش. (شاکی پرونده) که تاریخهای تمامی پیامکهای متعلق به هر دو خط برابر صورتجلسه مأمورین مربوط به تاریخ 13 اکتبر تا 21 اکتبر سال 2014 میلادی میباشد که در تبدیل آن به تاریخ شمسی از 25 مهر لغایت 29 مهر ماه 1393 میباشد. که در آن حکایت از ارتباط بین این دو نفر دارد ... (ص96 الی 100) سپس با وصول پاسخ؛ دادگاه به استناد متن پیامکهای ارسالی از ناحیه خانم م. ش. ضمن عدول از آخرین دفاع مأخوذه از نامبرده و آقای م. پ. دستور تعیین وقت و احضار نامبردگان را صادر نموده تا با حضور ایشان و نماینده دادستان یکبار دیگر از طرفین تحقیق لازم را به عمل آوردند... (ص102) در وقت مقرر (۱۳۹4/4/1) جلسه شعبه دوم دادگاه کیفری یک ک. با حضور طرفین و خانم ز. الف. احد از وکلای م. پ. تشکیل گردیده ابتداء شاکیه یکبار دیگر به طرح شکایت خود پرداخته و سپس دادگاه میپرسد تلفن همراه شما چه مدتی در اختیار آقای پ. بوده است؟ ج: از یک هفته قبل از این اتفاق گوشی دست این آقاست از یک هفته قبل از این تاریخ بوده است. س: گوشی دست وی چکار میکرده؟ گوشی را من به همکارم دادم که به این آقا داده بود تا گوشی همکارم را درست کند. س: میدانستی همکارت گوشی را میخواهد به این آقا بدهد؟ بله میدانستم . س: در همان زمانی بود که از شما خواستگاری کرده بود؟ بله س: قبل از اینکه دفترخانه بروی یا بعد از آن؟ قبل از رفتن به دفترخانه بود. س: کدام دفترخانه رفتید؟ من نرفتم خودش رفت. س: مدارک شما نزد وی چکار داشت؟ چون خیلی اصرار میکرد و میآمد و میرفت و اذیت میکرد و گفت یک لحظه شناسنامهات را بده من یک (کار) کوچکی دارم. شناسنامه مرا گرفتند و بردند. س: عکس را کجا بوی دادی؟ خودش تقاضا کرده بود یک عکس به من بده تا من دست از سر تو بردارم و من یک عکس بوی دادم. س: آزمایش خون رفتید؟ خیر آزمایش نرفتم و دفترخانه نیز نرفتم. س: خط تلفن ... متعلق به کیست؟ متعلق به خواهرم است. س: پیامی از خواهرت خطاب به شما قرائت میشود چه میگوئید؟ خواهرم این پیام را برای من داده است. س: راجع به پیامهای دیگرت چه میگوئید؟ من پیامهای ارسالی خود را قبول ندارم. س: شما قصد ازدواج با وی را داشتید؟ بله گفتم بیا خواستگاری و نگفتم که بیاید به زور این بلا را سر من بدهد. بار دیگر متهم به همان اتهام تجاوز به عنف تفهیم میشود و در پاسخ میگوید قبول ندارم... با این خانم قبول دارم با رضایت خودش بوده قصد ازدواج داشتم. س: پیشنهاد زنا توسط چه کسی داده شده؟ من فقط رابطه داشتم که به قصد ازدواج بوده است. وکیل مدافع نیز با تکرار مطالب قبلی به دفاع از متهم پرداخته و شاکیه نیز با عدول از اتهام قبلی دادگاه اتهام زنای غیرمحصنه را بوی تفهیم نموده است و خانم م. ش. اعلام داشته: قبول ندارم من اینکار را نکردم این آقا به زور به من تجاوز کرده است. گفت بیا با خواهرم آشنا شو و من را به این بهانه به خانه برد و آنجا به زور به من تجاوز کرد... در آخرین دفاع نیز میگوید، من این آقا را در این دنیا و در آن دنیا نمیبخشم. شب اول ماه محرم به من گفت که خواهرم مریض است و من را برد داخل خانه ... و متهم نیز در آخرین دفاع اظهار بیگناهی نموده است... (ص107 الی 109) پیشنویس رأی در پرونده ملاحظه نمیشود دادگاه ختم رسیدگی را اعلام و به اتفاق آراء به موجب دادنامه 940/113 مورخ ۱۳۹4/4/2 در خصوص اتهام آقای م. پ. فرزند م. دائر بر زنای به عنف و خانم م. ش. فرزند خ. دائر بر زنای غیرمحصنه با عنایت با محتویات پرونده و توجهاً به انکار متهم ردیف اول و اینکه طرفین با یکدیگر رابطه داشتهاند و این موضوع مورد تأیید آنان میباشد و بررسی متن پیامکهای استخراج شده از تلفن همراه شاکیه و تحویل مدارک سجلی به متهم توسط متهمه و مراجعه به دفتر ازدواج جهت تشریفات ازدواج و عدم کفایت ادله اثباتی و شبهه در تحقق شرایط شرعی و قانونی بزه زنای به عنف مستنداً به قاعده فقهی (الحدود تدرأ به الشبهات) و اصل 37 قانون اساسی رأی بر برائت متهم ردیف اول صادر میگردد. لکن دادگاه بر اساس دلایل و قرائن موجود خصوصاً نحوه اظهارات متهمین در مراحل تحقیق و رسیدگی بزه انتسابی به آنان را در حد زنای فاقد شرایط احصان از طریق حصول علم محرز میداند و مستنداً به ماده 230 قانون مجازات اسلامی مصوب 1392 هر کدام را به تحمل یکصد ضربه شلاق حدی که به نحو شرعی و قانونی در محل اجرای احکام نواخته شود محکوم مینماید. و با امعان نظر به اینکه مجازات تعیین شده جهت اصلاح ردیف اول کافی به نظر نمیرسد لذا با تجویز ماده 23 قانون مجازات اخیرالذکر وی را به یکسال تبعید و اقامت اجباری در شهرستان خلخال محکوم مینماید و اما در خصوص اتهام آقای س ه ا کهنه سری دائر بر ارتباط نامشروع نظر به انکار نامبرده و اینکه وی قصد ازدواج با متهمه را داشته و در نهایت ازدواج نمودهاند. لذا به جهت فقد ادله اثباتی اتهام مستنداً به اصل 37 قانون اساسی رأی بر برائت نامبرده صادر و اعلام میگردد. رأی صادره حضوری ظرف بیست روز پس از ابلاغ قابل تجدیدنظرخواهی در دیوان عالی کشور میباشد ...(ص114) با ابلاغ مفاد دادنامه هر یک از محکومین در فرجه قانونی به آن معترض گردیده که در حین شور ضمن قرائت لوایح تقدیمی و اوراق مورد نیاز از پرونده مورد مداقه قرار خواهد گرفت. هیأت شعبه در تاریخ بالا تشکیل گردید. پس از قرائت گزارش آقای محسن یکتن خدائی عضو ممیز و ملاحظه اوراق پرونده و نظریه کتبی آقای حمید درخشان نیا دادیار دیوان عالی کشور اجمالاً مبنی بر صدور رأی شایسته برابر محتویات پرونده و موازین قانونی مورد تقاضاست. در خصوص دادنامه شماره 94/113 مورخ ۱۳۹4/4/2 تجدیدنظرخواسته مشاوره نموده چنین رأی میدهد:
رأی شعبه دیوان عالی کشور
در خصوص تجدیدنظرخواهی خانم م. ش. و آقای م. پ. با وکالت خانم ز. الف. متهمین پرونده حاضر نسبت به دادنامه 113 صادره از شعبه دوم دادگاه کیفری یک شهرستان ک. در محکومیت نامبردگان از جهت زنای غیرمحصنه هر یک به یکصد تازیانه شلاق حدی و علاوه بر آن م. پ. به یکسال اقامت اجباری در شهرستان خ. از باب تکمیل مجازات و اصلاح وی به شرح مندرج در دادنامه و گزارش عضو ممیز از آنجا که زانی در جلسات مقدماتی و دادرسی مکرر اقرار بر عمل ارتکابی با زانیه نموده است ولیکن منکر عنف بودن آن گردیده است و دلایل و شواهد و قرائن استنادی در رأی نیز مؤید این معنا میباشد. لذا با رد درخواست محکومعلیه دادنامه معترضعنه را در مورد وی منطبق با موازین شرعی و قانونی دانسته و اعتراض وارده را مؤثر نمیداند، رأی عاری از منقضت شکلی و ماهوی بوده مستنداً به بند الف ماده 469 ق.آ.د.ک عیناً مورد تأیید قرار میگیرد. و اما در خصوص اعتراض خانم م. ش. با توجه به گواهی پزشکی قانونی که حکایت از ازاله بکارت نامبرده 24 ساعت قبل از اعلام شکایت دارد و علاوه بر آن مؤید آثار ضرب و جرح بر نقاطی از بدن مجنیعلیها میباشد و نامبرده خود شخصاً بلافاصله در همان شب مبادرت به طرح شکایت شفاهی در کلانتری ...ک. نموده و با راهنمایی افسر نگهبان فردای آن روز به دادسرا مراجعه داشته است. (۱۳۹3/8/4) همه اینها گواهی است بر اینکه مشارالیها نمیتوانسته رضایت بر چنین عملی داشته باشد و هر چند بیتمایل در ارتباط برقرار کردن با متهم م. پ. در حد معاشقه و ملاعبه نبوده است. چرا که همراهی با وی سوار شدن بر ترک موتور و رفتن به منزل خواهر م. در آن موقع از روز (بنا به گفته خودش 6 بعدظهر و یا 10 شب و یا میان این ساعات) اما در اثر خوردن و یا بنا به ادعایش که به اثبات نرسیده خوراندن مشروب الکلی از حال خود بی خود شده و زمینه انجام این عمل به هر طریق فرهم آمده است و پیامکهای رد و بدل شده نیز خود گواهی است بر اینکه او نیز بی میل و رغبت به مصرف مشروبات الکی نبوده و حداقل از سابقه ارتباطی فی ما بین چنین برمیآید ... نمیتوان او را نیز بیتقصیر در این ماجرا دانست علی ایحال از آنجا که در مقام شکایت برآمده و به نوعی ارادهاش تحت تأثیر مصرف مشروبات الکلی قرار داشته و درنگی در طرح شکایت ننموده است تفهیم اتهام به نامبرده تحت عنوان رابطه نامشروع زنا آن هم بدون طرح شکایت و یا مشهود بودن عمل نسبت به وی بر اساس ماده 102 قانون آئین دادرسی کیفری مصوب 1392 خالی از وجه بوده در این قسمت دادنامه معترضعنه را درخور نقض دانسته، لذا مستنداً به بند (ا) از شق (ب) ماده 469 قانون اخیرالذکر نقض بلاارجاع میگردد.
رئیس و عضو معاون و عضو معاون شعبه 41 دیوان عالی کشور
علی رازینی - عبدالعلی خان بیگی- محسن یکتن خدایی