رأی شعبه بدوی دیوان عدالت اداری
در خصوص شکایت خانم م.ت. فرزند م.، به طرفیت سازمان پزشکی قانونی کشور، به خواسته فوق الذکر [الزام خوانده به پرداخت حقوق و مزایای موضوع ماده واحده قانون فوق العاده خاص کارکنان سازمان پزشکی قانونی و درج آن در حکم کارگزینی]، توجهاً به اوراق و محتویات پرونده، دادخواست تقدیمی وکیل شاکی و ضمائم آن، همچنین لایحه دفاعیه سازمان طرف شکایت به شماره ... مورخ ... نظر به این که قانون فوق العاده خاص کارمندان سازمان های پزشکی قانونی کشور و انتقال خون ایران مصوب مجلس شورای اسلامی، بر حق و حقوق مطالبه شده شاکی تصریح دارد و سازمان مشتکی عنه نیز به شرح لایحه دفاعیه تقدیمی منکر این حق نگردیده، بلکه مدعی شده است که این امر منوط به داشتن اعتبار می باشد و امکان تأمین اعتبار به طور کامل فراهم نگردیده است، لذا امکان پرداخت 12 ماهه فوق العاده خاص افراد از ابتدای سال 90 مقدور نبوده و کفایت نداشته و بر اساس میزان اعتبار تخصیص یافته بین تمامی کارکنان مشمول موضوع قانون تقسیم و پرداخت شده است. بنابراین با توجه به مراتب فوق و نظر به اینکه موارد معنونه از سوی سازمان طرف شکایت نمی تواند ضامن حقوق مکتسبه قانونی افراد باشد، لذا دیوان شکایت شاکی را وارد تشخیص و مستندا به مواد: 10 و 11 و 17 و 65 قانون تشکیلات و آین دادرسی دیوان عدالت اداری مصوب سال 1392 و رأی وحدت رویه شماره: 34 مورخ 1391/01/28 هیأت عمومی دیوان عدالت اداری، حکم به ورود شکایت وی و الزام سازمان مشتکی عنه به اجابت خواسته شاکی مبنی بر پرداخت فوق العاده خاص مذکور از تاریخ استحقاق در حق شاکی صادر و اعلام می دارد. رأی صادره ظرف بیست روز پس از ابلاغ قابل تجدید نظر خواهی در شعب تجدیدنظر دیوان عدالت اداری می باشد.
رئیس شعبه 23 دیوان عدالت اداری
میر حسینی رودبارکی
رأی شعبه تجدیدنظر دیوان عدالت اداری
در خصوص تجدیدنظرخواهی سازمان پزشکی قانونی کشور به طرفیت تجدیدنظرخوانده فوق الذکر به خواسته اعتراض نسبت به دادنامه تجدیدنظرخواسته مزبور، از آنجایی که به موجب ماده واحده قانون "فوق العاده خاص کارمندان سازمان های پزشکی قانونی کشور و انتقال خون ایران"مصوب 1390، پرداخت فوق العاده خاص مذکور به افراد ذینفع از محل اعتبار در آمدهای اختصاصی موضوع ماده (3) قانون تشکیل سازمان پزشکی قانونی کشور مصوب 1372 تأمین می شود و به موجب رأی وحدت رویه شماره 34-1391/1/28 هیأت عمومی دیوان عدالت اداری، الزام سازمان مربوط به پرداخت این نوع فوق العاده ها در حد اعتبارات مصوب مستند قانونی اخیرالذکر خواهد بود و مستنبط از مفهوم مخالف ضوابط قانونی مذکور، فقدان اعتبار مالی مورد نظر مانع الزام سازمان مربوط در این خصوص خواهد بود، با وصف این که براساس مدارک پیوست لایحه تکمیلی تجدیدنظرخواه اعتبارات مالی لازم و کافی در این راستا وجود نداشته است. بنا به مراتب، دادنامه تجدیدنظرخواسته که بدون در نظر گرفتن زمینه پرداخت فوق العاده خاص مورد مطالبه، موجب الزام قانونی سازمان پزشکی قانونی گردیده است، قابل نقض تشخیص، در اجرای ماده 71 قانون تشکیلات و آیین دادرسی دیوان عدالت اداری مصوب 1392، دادنامه تجدیدنظرخواسته فوق الذکر نقض و قرار رد شکایت شاکی صادر و اعلام می شود. با این توضیح که این رأی مانع تقدیم دادخواست جدید شاکی، در صورت تأمین اعتبار مکفی جهت پرداخت فوق العاده خالص مورد مطالبه فوق نخواهد بود. رأی صادره قطعی و غیر قابل اعتراض است.
رئیس و مستشار شعبه 2 تجدیدنظر دیوان عدالت اداری
مرتضی علی اشراقی - محمدعلی محمدی