عنوان: (1)- مبدا مهلت واخواهی در فرض مطالعه پرونده توسط وکیل (2)- مدعی در دعوی استرداد وجه

پیام: (1)- در صورتی که پس از مطالعه پرونده توسط وکیل و درخواست ابلاغ رای توسط وی، دادگاه دستور ابلاغ دادنامه غیابی را صادر و دادخواست واخواهی را بپذیرد با توجه به اینکه دادگاه، عملاٌ، عدم ابلاغ سابق را پذیرفته است، مبدا مهلت واخواهی از تاریخ ابلاغ دادنامه محسوب می شود نه مطالعه پرونده.​ (2)- در دعوی استرداد وجه واریزی به حساب دیگری، در صورتی که واریز وجه به حساب خوانده محرز بوده و وی استحقاق خود را نسبت به مبلغ مذکور ثابت نکند؛ حکم به استرداد وجه واریزی صادر می شود.
مستندات:
شماره دادنامه قطعی :
9109980231800756
تاریخ دادنامه قطعی :
1395/04/12
گروه رأی:
حقوقی
آراء منتخب پرونده:

عین عبارت چاپ متن متن تجمیعی پرونده

رأی دادگاه بدوی


در خصوص دادخواست تقدیمی د. ع. به طرفیت خ. م. به خواسته مطالبه مبلغ هیجده میلیارد و سیصد میلیون ریال وجه فیش پیوست و پرینت بانکی به انضمام هزینه دادرسی و خسارت تاخیر تادیه. با توجه به دادخواست تقدیمی خواهان و مدارک و مستندات ارائه شده از سوی وی به ویژه کپی قبوض بانکی مورخ 13/9/1391 صادره از بانک ملی و پرینت بانک مربوطه که حکایت از پرداخت وجه فوق به حساب خوانده دارد و با التفات به اینکه هر کس مالی به دیگری بدهد ظاهر در عدم تبرع است بنابراین کسی که چیزی به دیگری بدهد بدون اینکه مقروض آن باشد می تواند استرداد کند و اینکه خوانده با ابلاغ و استحضار از وقت دادرسی در دادگاه حاضر نشده و در قبال دعوی مطروحه دفاع و ایرادی ننموده و دلیلی بر برائت ذمه خود ارائه و ابراز نداشته است علی هذا دعوی خواهان وارد و ثابت تشخیص و با استناد به ماده 198 و 519 و 522 قانون آئین دادرسی مدنی و ماده1257 قانون مدنی حکم به محکومیت خوانده به پرداخت مبلغ هیجده میلیارد و سیصد میلیون ریال بابت اصل خواسته و به پرداخت خسارت تاخیر تادیه بر اساس شاخص اعلامی بانک مرکزی از تاریخ تقدیم دادخواست تا اجرای حکم و پرداخت هزینه دادرسی طبق تعرفه در حق خواهان صادر و اعلام می گردد رای صادره غیابی محسوب و ظرف بیست روز از تاریخ ابلاغ قابل واخواهی در این دادگاه و ظرف بیست روز پس از آن قابل تجدید نظر خواهی در محاکم تجدید نظر استان تهران میباشد.
رئیس شعبه 153 دادگاه عمومی(حقوقی) تهران -عبدالرحیم استواری

رأی دادگاه بدوی

درخصوص دادخواست واخواهی آقای سید خ. م. باوکالت آقای الف. ب. وخانم س. ح. ازدادنامه شماره 911105 مورخه 1391/12/16 بطرفیت آقای داوود ع. باوکالت آقایان ع.الف. ن. وه. ق. که حکم محکومیت غیابی صادرشده است با توجه به اینکه حسب ایراد وکیل واخوانده مبنی بر اینکه: در تاریخ 93/8/21 آقای م. ر. پ. به وکالت از واخواه تقاضای مطالعه پرونده حاضر را نموده است شماره ثبت لایحه 1928 صفحه 35 پرونده و در تاریخ 93/10/29 همکاران محترم تقاضای واخواهی از پرونده و اعسار از هزینه دادرسی را تقدیم دادگاه نموده اند. آقای م. ر. پ. صرفا جهت مطالعه پرونده اعلام وکالت نموده اند بنابراین واخواه محترم در تاریخ 93/8/21 از مفاد رای غیابی مطلع گردیده است تقاضای واخواهی با توجه به مطالب مذکور خارج از فرجه قانونی بوده است مفهوم مخالف قسمت اخیر تبصره یک ماده 306 قانون آیین دادرسی مدنی مبنی بر اینکه محکوم علیه در صورت عدم اطلاع از مفاد رای می تواند دادخواست واخواهی تقدیم دارد لذا بجهت مطلع بودن واخواه محترم به شرح پیش گفته و انقضای مهلت قانونی امکان واخواهی وجود ندارد.دادگاه باعنایت به اینکه دروکالتنامه وکیل واخواه آقای پ. (صفحه34 پرونده) اختیارات کامل را نیز داشته وتقدیم لایحه ومطالعه پرونده بنظردادگاه ابلاغ مفاد دادنامه غیابی محسوب میگردد واز آنجائیکه دادنامه غیابی درمورخه 93/8/21به وکیل واخواه ابلاغ شده تاریخ ثبت واخواهی 93/10/29 است بنا بمراتب فوق وباتوجه به روز ابلاغ و روزاقدام واینکه واخواه معاذیرموجه درتاخیرواخواهی اعلام نکرده است و مدعی نیزنشده است وباعنایت به اینکه مفاد واخواهی به گونه ای نیست که به ارکان رای خلل وخدشه ای وارد کند لذا چون در خصوص تاخیردردادخواست واخواهی دلیلی نیاورده است واخواهی خارج ازفرجه بیست روزه تشخیص وصرفنظراز دفاعیات وکلای واخواه مستندا" به ماده 306 قانون آئین دادرسی دادگاههای عمومی و انقلاب درامورمدنی مصوب 79 * به رد واخواهی اظهار نظرواعلام می گردد. قرار صادره ظرف بیست روز پس از ابلاغ قابل تجدیدنظرخواهی در محاکم محترم تجدیدنظر استان تهران است.
رئیس شعبه 153دادگاه عمومی حقوقی تهران - محمدکیالاشکی

رأی دادگاه بدوی

در خصوص دادخواست آقای سید خ. م. فرزند سید م. امین با وکالت اقای الف. ب. به طرفیت آقای د. ع. با وکالت آقای ع.الف. ن. به خواسته واخواهی از دادنامه شماره 911105 اصداری از شعبه 153 دادگاه عمومی حقوقی مجتمع قضایی شهید محلاتی. دادگاه با عنایت به محتویات پرونده و اظهارات وکلای متداعیین به شرح صورتجلسه دادرسی. نظر به اینکه واخواه دلیل و مدرکی که بیانگر وجود خدشه در دادنامه واخواسته باشد ارائه ننموده است بنابراین دادگاه ضمن رد واخواهی واخواه بنا به استدلال و مستندات مذکور در رای واخواسته با استناد به ماده 305 قانون آیین دادرسی مدنی حکم به تایید دادنامه معترض عنه صادر و اعلام مینماید . رای صادره ظرف مهلت بیست روز پس از تاریخ ابلاغ قابل اعتراض و تجدید نظر خواهی در محاکم محترم تجدید نظر استان تهران میباشد.
دادرس شعبه 153 دادگاه عمومی حقوقی تهران -حسن رنجبر

رأی دادگاه تجدیدنظر استان


درخصوص تجدیدنظرخواهی خ. م. باوکالت الف. ب.بطرفیت د. ع. از دادنامه شماره 239 مورخ 94/3/12 شعبه 153 دادگاه عمومی حقوقی تهران که بموجب آن دعوای تجدیدنظرخواه بخواسته واخواهی از دادنامه شماره 911105 مورخ 91/12/16 به جهت اینکه از تاریخ تقدیم وکالت نامه وکیل ومراجعه وکیل به دادگاه تازمان تقدیم دادخواست واخواهی مهلت واخواهی منقضی شده منجر به قرار رد دعوی واخواهی گردیده است چون با مراجعه وکیل وتقاضای ابلاغ دادنامه طی لایحه ثبت شده بشماره 2634 مورخ 93/10/28 دستور ابلاغ دادنامه به دفتر صادر وواخواه درمورخه 93/10/29 دادخواست واخواهی تقدیم وهزینه های مربوط اخذ ودادخواست ثبت میگردد در واقع بادستور ابلاغ دادنامه وپذیرش دادخواست واخواهی عملاٌ دادگاه محترم نخستین عدم ابلاغ سابق را پذیرفته است بنابراین باوارد دانستن اعتراض معترض ونقض دادنامه معترض عنه به استناد ماده 353 ازقانون آیین دادرسی درامور مدنی پرونده جهت رسیدگی درماهیت به دادگاه محترم نخستین اعاده میگردد این رای قطعی است.
شعبه 17 دادگاه تجدیدنظر استان تهران - رئیس و مستشار
هوشنگ امامی -علیرضا صیدی

رأی دادگاه تجدیدنظر استان


تجدیدنظر خواهی آقای س. م. با وکالت آقای الف. ب.م.ع. به طرفیت آقای د. ع. با وکالت آقای ع.الف. ن. نسبت به دادنامه شماره 940767-94/8/30 شعبه 153 دادگاه عمومی تهران که طی آن ضمن تایید دادنامه غیایی بشماره 910105 تجدیدنظر خواه به پرداخت مبلغ هیجده میلیارد و سیصد میلیون ریال بانضمام خسارت تاخیر تادیه از تاریخ تقدیم دادخواست و هزینه دادرسی در حق تجدیدنظر خوانده محکوم شده است به شکلی نیست که نقض دادنامه مورد اعتراض را بدنبال داشته باشد زیرا اولاً پرداخت مبلغ مورد حکم به حساب تجدیدنظر خواه محرز است . ثانیاً نامبرده در اجرای مواد 265 و 1257 قانون مدنی استحقاق خود را نسبت به مبلغ فوق ثابت نکرده است . ثالثاً دلیلی در مورد مدیون بودن تجدیدنظر خوانده نیز از سوی تجدیدنظر خواه ارائه نشده است بنابراین چون تجدیدنظر خواه ما به ازای وجوه دریافتی اقدام عملی انجام نداده است و مال یا کالایی در حق تجدیدنظر خوانده پرداخت نکرده است لهذا بر تصمیم دادگاه بدون خللی مشاهده نکرده باستناد ماده 358 از قانون آئین دادرسی مدنی با رد اعتراض دادنامه تجدیدنظر خواسته تایید می گردد. این رای قطعی است.
شعبه 17 دادگاه تجدیدنظر استان تهران - مستشار و مستشار
مجیدیادگاری - محمود عاشورخانی

نقد رأی

تعدادموافق: 0 ـ تعدادمخالف: 0

نقدهای شما