رأی خلاصه جریان پرونده
در تاریخ91/3/28 خانم ه. م. با وکالت آقای م.س دادخواستی مبنی بر تقاضای صدور حکم طلاق به طرفیت آقای ق. ص. تسلیم دادگستری گالیکش نموده که به شعبه اول دادگاه عمومی آن شهر ارجاع شده است. آن دادگاه طرفین را دعوت کرد وکلای طرفین در جلسه مورخ 1391/6/1 حاضر شدند وکیل زوجه گفت با تحقق بند1و12 از شروط ضمن عقد زوجه تقاضای طلاق دارد. زوج با خانمی به نام ش. ازدواج کرده است. وکیل زوج گفت: اصالت وکالت نامه مورد تردید است و بند 1 از عقدنامه عدم پرداخت نفقه نیز منتفی است که چون حکم تمکین علیه زوجه صادر شد ولی زوجه تمکین نکرده است و ناشزه می باشد و زوج منکر ازدواج مجدد است و متقابلاً متقاضی تقاضای صدور حکم بر ازدواج مجدد است. دادگاه از سردفتر ازدواج گنبدکاووس استعلام می نماید که آیا زوج با خانم ش. ازدواج کرده است؟ دفترخانه شماره.... گنبدکاووس پاسخ داده که آقای ص. و خانم ش. در تاریخ1389/11/17 ازدواج رسمی نموده اند. دادگاه مجدداً طرفین را دعوت کرد. وکیل زوج حاضر شد و گفت چون زوجه به تقاضای تمکین زوج توجه ننموده زوج ازدواج مجدد نموده و تقاضای اجازه ازدواج مجدد را دارد. دادگاه قرار ارجاع امر به داوری صادر کرده است.( قابل یادآوری است که دادخواست متقابل اجازه ازدواج مجدد در پرونده دیده نمی شود) زوجین داور معرفی کردند. داوران زوجین توفیقی در سازش بین زوجین نداشته اند. زوجه طبق نظر کارشناس پزشکی قانونی فاقد علائم بارداری می باشد. دادگاه با اعلام ختم رسیدگی طی دادنامه شماره200209-1392/3/9 به علت تحقق بند 12 از شروط ضمن عقد، حکم به طلاق زوجه در جهت اعمال وکالت در طلاق صادر کرده است. از این رأی توسط وکیل زوج تجدیدنظرخواهی شد و پرونده به شعبه 5 دادگاه تجدیدنظر استان گلستان ارجاع شده است. عمده ایرادش بر دادنامه عدم تمکین زوج از زوجه می باشد و صدور حکم تمکین علیه زوجه، ولی حکمی ارائه نداده است.وکیل زوجه پاسخ داده است: زوج قبل از قطعیت حکم تمکین و قبل از اخذ اجازه ازدواج مجدد اقدام به ازدواج مجدد نموده است. وکیل زوج حکم غیابی تمکین و رد واخواهی زوجه را تسلیم دادگاه کرده است ص95 و ص96. شعبه 5 دادگاه تجدیدنظر استان گلستان طی دادنامه شماره501092-1392/9/17 با استناد به اینکه طی دادنامه غیابی شماره1795-1389/11/3 صادر شده از شعبه اول دادگاه عمومی گالیکش که حکم تمکین علیه زوجه صادر شد و قطعیت یافته که کاشف از نشوز زوجه است رأی بدوی را نقض و حکم به بطلان دعوی زوجه صادر کرده است. از این رأی توسط زوجه فرجام خواهی شد و پرونده به این شعبه ارجاع شده است. خلاصه ایراد زوجه این است که زوج در تاریخ1389/11/17 ازدواج مجدد کرده است. تاریخ حکم غیابی درباره تمکین1389/11/3 می باشد که در تاریخ1391/3/21 هم رأی غیابی تأیید شد. زوج قبل از قطعیت حکم ازدواج نموده است و از تجدیدنظرخواهی در پرونده حکایتی نمی باشد. پاسخ زوج در پرونده دیده نشده است. هیئت شعبه در تاریخ بالا تشکیل گردید. پس از قرائت گزارش آقای جعفر الهی عضو ممیز و اوراق پرونده و دادنامه شماره 501092-1392/9/17 فرجام خواسته مشاوره نموده چنین رأی میدهد:
رأی شعبه دیوان عالی کشور
با توجه به محتویات پرونده های بدوی و تجدیدنظر و مستندات ابرازی زوجین دادنامه فرجام خواسته مخدوش است زیرا زوج حسب گواهی سردفتر ازدواج به شماره.... گنبدکاووس طی عقدنامه شماره..... با خانم ش. ازدواج مجدد نموده است و این در حالی است که خواهان طی دادنامه غیابی به شماره1765-1389/11/3 محکوم به تمکین شده است و نسبت به این رأی واخواهی نموده که طی دادنامه شماره249-91/3/21 دعوی واخواهی وی رد شده است و حق تجدیدنظرخواهی برای او باقی بوده است و زوج قبل از رد واخواهی زوجه با دادنامه مذکور اقدام به ازدواج مجدد بدون اخذ اجازه از دادگاه نموده است که از شمول رأی وحدت رویه به شماره716-1389/7/21 خارج بوده است. علی هذا بند12 از شق ب از شروط ضمن عقد به قوت خود باقی می باشد. رأی فرجام خواسته نقض و رسیدگی به شعبه دیگر از دادگاه تجدیدنظر محوّل می شود.
شعبه26 دیوان عالی کشور - رئیس و مستشار
رضا انصاری - جعفرالهی