رأی دادگاه بدوی
درخصوص دادخواست تقدیمی خواهان هاآقای الف. ش. و خانم ها الف. ش. و س. ش. و آقای ع.الف. ع.ی. باوکالت آقای م. ن. به طرفیت خوانده آقای م. ع. به خواسته مطالبه خسارت به مبلغ 179184000ریال و مطالبه اجرت المثل ایام تصرف ازتاریخ 1393/2/20لغایت 1393/3/17به مبلغ 51000000ریال و مطالبه خسارت دادرسی،به این شرح که وکیل خواهان ها اعلام داشته که موکلین حسب مبایعه نامه شماره ....-1391/8/27 یک واحد آپارتمان با مشخصات مضبوطه را ازخوانده خریداری نموده که پس از اقامه دعوی به موجب دادنامه شماره 353....92-1392/5/16 حکم به تنظیم سند و تحویل مبیع صادرگردیده و نهایتاً خوانده ازتحویل آن خودداری و مبیع ازطریق اجرای احکام به موجب صورتجلسه تحویل موکلین گردیده لیکن به موجب صورتجلسه موصوف خوانده به آپارتمان موصوف خسارات عدیده واردنموده که تامین دلیل گردیده و نظریه کارشناس به پیوست تقدیم گردیده است .لذا تقاضای محکومیت خوانده به پرداخت خسارات وارده به مبلغ 179184000ریال را دارد.همچنین نظربه این که به موجب سند مالکیت موکلین مالک آپارتمان موصوف بوده و به موجب صورتجلسه اجرای احکام آپارتمان مزبور تاتاریخ 1393/3/17 درتصرف خوانده بوده لذاتقاضای صدورحکم به پرداخت اجرت المثل ایام تصرف ازتاریخ 1393/2/20 لغایت 1393/3/17 رادارند.وکیل خوانده درجلسه رسیدگی حاضر ودفاعا اعلام داشته که قراربوده که درتاریخ 1391/10/17 خواهان ها دردفترخانه حاضر شده و سند تنظیم شود و مابقی ثمن پرداخت گرددولی خواهان ها به هردلیل حضور پیدا نکرده اند و ملک اصلا درتصرف موکل نبوده است. ازهمان زمان که قراربوده ملک راتحویل بدهند ملک خالی ازسکنه بوده است. هردو طرف کلید داشته اند .درمورد تخریب ، منظور ازایراد خسارت چه بوده و چه کسی آن را واردکرده است ؟ درصورتی که دلیلی برتخریب ملک توسط موکل ارائه نشده است .یک مرتبه ملک مورد سرقت قرارگرفته است .لذا با عنایت به مجموع اوراق و محتویا ت پرونده اولاً-درخصو ص مطالبه خسارات وارده ،نظربه این که مطابق نظریه کارشناس رسمی دادگستری درپرونده تأمین دلیل به کلاسه 283/1/93قیدگردیده که ساختمان فاقد یراق آلات درب ها و کمدها بوده و رادیاتورهای شوفاژازمحل خود باز شده اند و کلیدو پریزها موجود نمی باشند و شیشه ها شکسته و پنجره خرپشته و راه پله ساختمان وموتور کولرها ومشعل موتورخانه وکلکتورها موجودنمی باشند ومجموعاًقیمت وارزش موارد فوق 179184000ریال برآوردشده است ونظر به این که موارد مذکوره عرفاًازتوابع مبیع بوده ونظر به این که وکیل خوانده دلیل ومدرکی دال بر سرقت لوازم واموال فوق ارائه نکرده است وبنابراین اتلاف اموال مزبور ازناحیه ثالث ثابت نمی باشد ونظربه این که مطابق ماده 387 قانون مدنی تلف مبیع قبل از تسلیم بدون تقصیر واهمال بایع موجب انفساخ بیع می گرددودراین موردخاص انفساخ جزیی نسبت به اموال واقلام فوق واقع گردید.و با انفساخ بیع به صورت جزیی بایع باید نسبت به رّدثمن به میزان فوق به خریدار اقدام نماید و نظربه این که تلف مزبورقبل از قبض وتحویل مبیع به وقوع پیوسته است و باتوجه به این که مطابق نظر کارشناس رسمی دادگستری ارزش و قیمت اقلام فوق محاسبه و اعلام گردیده که به میزان ثمن تأدیه شده می باشد و باتوجه به این که ادعای عدم پرداخت قسمتی ازثمن ارتباطی به تکلیف بایع درتسلیم و تحویل سالم و بدون عیب و نقص مبیع نداردلذا دراین قسمت دعوی مطروحه را وارد دانسته خوانده را به پرداخت مبلغ 179184000ریال درحق خواهان به نسبت مالکیت آن ها برمبیع محکوم می نماید.ثانیاً- درخصوص مطالبه اجرت المثل ایام تصرف خوانده نظربه این که مطابق رونوشت مصدق سند مالکیت ملک به پلاک ثبتی ..../...با مبیع و آپارتمان فوق درتاریخ 1393/2/20 به نام خواهان ها منتقل گردیده است و نظر به این که مطابق صورتجلسه اجرای احکام شعبه 107دادگاه حقوقی تهران به شماره 920311 و 920312و930035و930018 ملک مزبور درتاریخ 1393/3/17 تحویل خواهان ها گردیده است و این مطلب دلالت دارد که خوانده علی رغم تکلیف قراردادی درموعدمقررنسبت به تسلیم و تحویل ملک اقدام بعمل نیاورد ه است و نظربه این که ملک مزبورسابقاً درتصرف خوانده بوده ومشارالیه به موجب قرارداد تحویل آن رابه عهده گرفته است،کمااین که مالکیت رسمی سابق خوانده دلالت برتصرف مشارالیه برآپارتمان مذکورداردو این که درب آپارتمان را قفل نموده وازتحویل آن استنکاف نموده، عرفاًتصرف درملک تلقی می گرددولواین که تصرف مادی و سکونت درآن نداشته باشد ونظربه این که بااین اقدام خوانده ، سبب تفویت منافع ملک مزبور گشته و اززمان مالکیت رسمی خواهان ها امتناع خوانده واثبات ید برمال غیر درحکم غصب بوده است وغاصب ضامن منافع غیر مستوفات اموال واملاک دیگران می باشد و نظر به این که مطابق نظریه کارشناسی درپرونده تأمین دلیل به شماره 283/1/93شورای حل اختلاف مجتمع شماره یک تهران میزان اجرت المثل واحد مزبور ماهیانه 52262000ریال تعیین گردیده که رقم مزبور برای 27 روزتصرف مبلغ 47035798 ریال برآورد می گردد لذا دعوی مطروحه رادراین قسمت محمول برصحت دانسته مستنداًبه ماده 320 قانون مدنی و مواد198و 515 قآ دم خوانده را به پرداخت مبلغ 47035798 ریال بابت اجرت المثل و منافع غیر مستوفات ازتاریخ 1393/2/20 لغایت 1393/3/17 و پرداخت مبلغ 7055520ریال بابت هزینه دادرسی و پرداخت حق الوکاله وکیل مطابق تعرفه قانونی درحق خواهان ها به نسبت و میزان مالکیت آنان محکوم می نماید و نسبت به مازاد برمبلغ فوق حکم به بی حقی آن ها را صادر و اعلام می نمایدونسبت به مازاد برمبلغ فوق حکم به بی حقی آن ها را صادرو اعلام می نماید.رای صادره حضوری بوده و ظرف 20 روزازتاریخ ابلاغ قابل تجدیدنظر خواهی دردادگاه تجدید نظر استان تهران می باشد.
رییس شعبه 104 دادگاه حقوقی تهران -شیروان
رأی دادگاه تجدیدنظر استان
تجدیدنظرخواهی م. ع. باوکالت س.ح.الف. م. بطرفیت:1- الف. ش. 2- الف. ش. 3- س. ش. 4- ع.الف. ع.ی. باوکالت م. ن. نسبت به آن بخش ازدادنامه شماره 834 مورخ 1393/9/29 صادره ازشعبه104 دادگاه عمومی حقوقی تهران که بموجب آن حکم برمحکومیت تجدیدنظرخواه به پرداخت مبلغ47/035/798ریال بابت اجرت المثل به انضمام خسارات دادرسی صادرگردیده وارد نمی باشدزیرا دادنامه تجدیدنظرخواسته براساس مندرجات پرونده دلائل ومدارک ابرازی صحیح ومنطبق برمقررات وخالی ازاشکال صادرشده وخدشه ای براعتبارآن واردنیست تجدیدنظرخواه دراین مرحله ازرسیدگی دلیل ومدرکی که نقض وبی اعتباری دادنامه را ایجاب نماید ابرازننموده ولایحه اعتراضیه متضمن جهت موجهی درنقض نمی باشدلذا دادگاه مستندا" به ماده 358 ازقانون آئین دادرسی مدنی ضمن رد درخواست تجدیدنظرخواهی دادنامه تجدیدنظرخواسته رادراین قسمت تایید می نماید لیکن آن بخش ازدادنامه فوق الذکر که متضمن محکومیت تجدیدنظرخواه به پرداخت مبلغ 179/184/000ریال بابت تلف قسمتی ازمبیع به همراه خسارات دادرسی می باشد موافق مقررات نبوده وبراستدلال واستنباط محکمه نخستین خدشه واشکال قانونی وارداست زیرا تجدیدنظرخواه ادعا نموده که بعضی ازقسمتهای ساختمان بلحاظ خالی بودن ازسکنه موردسرقت واقع شده ،صرفنظرازصحت وسقم مراتب مذکورباتوجه به اینکه تلف شدن اجزایی ازمبیع به منزله نقصی است که درمبیع بوجودآمده وبرابرمقررات ماده 388 قانون مدنی چنانچه قبل ازتسلیم درمبیع نقصی حاصل شود مشتری حق خواهدداشت معامله رافسخ نماید لذا نقص ایجادشده درمبیع برای مشتری ایجاد خیار می نماید که می تواند با اعمال حق مذکورنسبت به فسخ معامله اقدام نماید ازاینرو دادگاه مستندا" به ماده 358 ازقانون آئین دادرسی مدنی ضمن نقض دادنامه تجدیدنظرخواسته دراین قسمت حکم بربطلان دعوی اولیه خواهان صادرواعلام می نمایدرای صادره قطعی است.
شعبه 51 دادگاه تجدیدنظراستان تهران - رئیس و مستشار
سید سعید میرحسینی - محمدترابی