رأی دادگاه بدوی
در خصوص دادخواست خانم ش. م. و ز. و پ. و ل. شهرت همگی م. با وکالت آقای ج. ب. و ح. ح.س. به طرفیت سازمان ر. اداره کل م. به خواسته ابطال سند رسمی شماره 195597 مورخ 1372/12/1 و اسناد انتقالی متعاقب و تأیید فسخ قرارداد موضوع پلاک ثبتی شماره ... فرعی از ... اصلی واقع در بخش یازده تهران هر کدام مقوم به پنجاه و یک میلیون ریال، نظر به محتویات و اوراق پرونده و مشروح دادخواست تقدیمی به این توضیح که مورث موکلین به نام آقای ح. م. یک دستگاه ویلا در ... را در تملک داشته که نهاد ر. آن را به تملک درآورده علیرغم اینکه در زمان معاوضه، پلاکهای مذکور ارزش بالاتری داشته است نسبت به زمینهای معوض ولی در نهایت اداره کل زمین شهری به دفترخانه اعلام نموده است که همزمان با انتقال پلاک شماره ... به نام نهاد ر. پلاکهای معوض به آقای ح. م. منتقل شود که نقل و انتقالات به عمل آمده است و بعد از انتقال خانم ف. ع. مدعی مالکیت سه پلاک ... و ... از ... اصلی گردیده که نهایتاً رأی کمیسیون ماده 12 باطل و سند صادره نسبت به پلاک ثبتی شماره ... نیز طی دادنامه شماره 512 مورخ 1391/7/8 در شعبه 107 حقوقی باطل و طی دادنامه شماره 391 مورخ 1392/11/3 در شعبه 17 تجدیدنظر حکم قطعی صادر شده است. نظر به اینکه پلاکهای موصوف معوض ملک خواهانها بوده و مستحقالغیر درآمدهاند لذا معامله انجام شده نسبت به این قسمت باطل و موکلین قرارداد مربوط را فسخ نموده و طی اظهارنامهای به خواندگان ابلاغ گردیده است. در جلسه دادرسی نیز مطالبی را عنوان نمودند. خواندگان ردیف اول و سوم ضمن ارسال لایحه، نمایندگان خود را به دادگاه معرفی نمودند و در دفاع مطالبی را عنوان کردند. خوانده ردیف دوم در دادرسی حاضر نشده و لایحهای نیز ارسال ننموده علی ایحال نظر به مراتب و عنایتاً به مستندات ارایه شده از سوی خوهان اولاً پلاکهای معوض سه پلاک مجزا و مشخص میباشند که در قبال یک پلاک به مورث خواهانها منتقل شده بنابراین ابطال یا مستحقالغیر درآمدن یکی از پلاکها موجب نا معتبر شدن سایر پلاکها نمیشود، چرا که خیارتبعض صفقه که مورد ادعای وکیل خواهانها بوده است نمیتواند در موضوع معنونه مصداق پیدا کند چرا که با باطل شدن یکی از اسناد که محدوده ملکی آن نیز مشخص است و پلاک مجزا از سایر پلاکها میباشد خللی به معامله در قسمتهای دیگر وارد نمیکند ثانیاً صرفنظر از موضوع بند اول خیارتبعض صفقه جزء خیاری نیست که خواهان بتواند با ارسال اظهارنامه آن را فسخ نمایند و تأیید آن را از دادگاه بخواهد بلکه لازم است درخواست فسخ معامله را از مرجع قضایی مطالبه کند تا با بررسی کارشناسانه و فق مقررات مربوطه به خیار مزبور اقدام نماید ثالثاً ملاحظه میشود پس از معامله مرحوم ح. م. در سال 1335/6/29 با شاه مخلوع ایران مرحوم م. طی سند شماره 195597 در تاریخ 1372/12/1 پلاک ابتیاعی را به نهاد ر. تملیک نموده است از آنجایی که در معامله مزبور مورد بیع، ملک غیر منقول و ثمن معامله وجه نقد به میزان هفتاد و سه میلیون هفتصد و چهل و دو هزار وششصد ریال تعیین گردیده است و ع.ظ. بر اساس توافقات بعدی ملک موضوع سه پلاک موصوف به خواهانها منتقل شده است فلذا معامله خواهانها با نهاد ر. در قبال ثمن وجه نقد بوده است بنابراین خواهان میتواند درخواست معوض از طرف خود نماید و یا قیمت ملک موصوف را درخواست نماید که این موضوع را شعبه 17 دادگاه محترم تجدیدنظر تهران در دادنامه شماره 391 مورخ 1392/3/11 اعلام نموده است. علیایحال دادگاه خواسته خواهانها را غیر ثابت تشخیص و مستنداً به ماده 1257 از قانون مدتی حکم به بطلان دعوی در همه موارد صادر و اعلام میگردد. رأی صادره حضوری است و ظرف بیست روز از تاریخ ابلاغ قابل تجدیدنظرخواهی در دادگاه محترم تجدیدنظر استان تهران میباشد.
رئیس شعبه 103 دادگاه حقوقی تهران - غلامرضا قلیپور
رأی دادگاه تجدیدنظر استان
در این پرونده آقایان ج. ب. و و. ح.س. به وکالت از خانمها پ. ل. ش. ز. همگی م. ع.ه 1-اداره کل م. 2-سازمان ر. 3-نهاد ر. از دادنامه شماره 881 مورخ 1393/9/29 شعبه 103 دادگاه عمومی حقوقی تهران تجدیدنظرخواهی کردهاند به حکایت محتویات پرونده مورث تجدیدنظرخواهانها (مرحوم ح. م.) یک دستگاه ویلای خود واقع در ... با شماره پلاک ثبتی ... فرعی از ... را با تشکیل قرارداد شماره 195597-1372/12/1 و متعاقباً تنظیم سند رسمی شماره 195597-1372/12/1 در دفترخانه تهران و نهاد ر. واگذار نموده و در قبال آن شش پلاک ثبتی به شمارههای ... همگی فرعی از ... اصلی به عنوان معوض به وی واگذار گردیده است پس از مدتی خانمی به نام ف. ع. مدعی مالکیت یکی از پلاکهای موصوف گردیده که در نهایت به موجب دادنامه شماره 512-1391/7/8 شعبه 107 دادگاه عمومی حقوقی تهران مؤید به دادنامه شماره 391-1392/3/11 شعبه 17 دادگاه تجدیدنظر استان تهران سند رسمی تجدیدنظرخواهانها راجع به پلاک ثبتی ... ابطال گردیده است لذا با توجه به مستحق للغیر درآمدن یکی از پلاکهای مزبور به استناد خیار تبعض صفقه با ارسال اظهارنامه به تجدیدنظرخواندگان معامله مزبور را فسخ و از دادگاه تقاضای تأیید فسخ معامله و ابطال سند رسمی انتقال به نهاد ر. گردیدهاند که دادگاه محترم بدوی پس از رسیدگی با استدلال که اولاً خیار تبعض صفقه جزو خیاری نیست که تجدیدنظرخواهانها بتوانند با ارسال اظهارنامه آن را فسخ نمایند و تأیید آن را از دادگاه بخواهند بلکه لازم است درخواست فسخ معامله را از دادگاه تقاضا نمایند تا بررسی کارشناسانه وفق مقررات مربوط به خیار مزبور صورت گیرد ثانیاً پلاکهای واگذار شده به مورث تجدیدنظرخواهانها هر یک مجزا بوده اند و مستحق للغیر درآمدن یکی از پلاکهای مزبور موجب بیاعتباری کل معامله موضوع قرارداد مدرکیه و ابطال سند انتقال نمیگردد ضمن آنکه معامله اولیه مورث تجدیدنظرخواهانها با نهاد ر. در قبال ثمن وجه نقد بوده و واگذاری در ملک معوض به وی با توافقات بعدی صورت گرفته و تجدیدنظرخواهانها میتواند معوض و یا بهای پلاک موصوف را مطالبه کنند لذا از این حیث حکم به بیحقی تجدیدنظرخواهانها صادر گردیده است با دقت در محتویات پرونده نظر به اینکه تجدیدنظرخواهانها ایراد و اعتراض موجهی که نقض دادنامه را ایجاب نماید به عمل نیاورده و از حیث رعایت اصول و قواعد دادرسی نیز ایراد و اشکالی به دادنامه موصوف ملحوظ نمیباشد لذا با رد تجدیدنظرخواهی به استناد ماده 358 قانون آئین دادرسی دادگاههای عمومی و انقلاب در امور مدنی دادنامه تجدیدنظرخواسته عیناً تأیید میگردد. این رأی قطعی است.
مستشاران شعبه 59 دادگاه تجدیدنظر استان تهران
رحیمی - مجتبی نوروزی