عنوان: صلاحیت دادگاه کیفری یک در رسیدگی به همه اتهامات

پیام: اگر متهم مرتکب جرایم متعدد شده باشد که رسیدگی به یکی از آنها در صلاحیت دادگاه کیفری یک است،سایر اتهامات وی نیز به تبعیت از جرم مهمتر باید در دادگاه کیفری یک مورد رسیدگی قرار گیرد.
مستندات: ماده 313 قانون آیین دادرسی کیفری- رای وحدت رویه 709 دیوان عالی کشور مصوب 1387/11/01 با موضوع صلاحیت دادگاه کیفری استان-
شماره دادنامه قطعی :
9309986313300409
تاریخ دادنامه قطعی :
1394/07/25
گروه رأی:
کیفری
آراء منتخب پرونده:

عین عبارت چاپ متن متن تجمیعی پرونده

رأی خلاصه جریان پرونده

بر اساس گزارش نیروی انتظامی در تاریخ 1393/5/19 یکی از اهالی روستای ش. م. از توابع خوزستان در بین یکی از خانواده‌های روستای مزبور درگیری رخ داده که بلافاصله اکیپی به محل اعزام و ملاحظه می‌کنند موضوع صحت داشته، آقای م. س. همسر و فرزندانش را در اطاقی محبوس نموده و پس از کتک زدن آن‌ها منزل را به آتش کشیده که با تلاش مأمورین درب منزل را باز نموده و آتش را خاموش و متهم ( م. س. ) را دستگیر و خانواده محبوس و آتش گرفته را نجات می‌دهند و طبق اظهارات همسر متهم خانم ش. ب. و دخترش ی. س. 15 ساله، م. س. در نبود همسرش به دخترش ی. تعرض نموده و وی را مورد اذیت و آزار جنسی قرار داده و عمل شنیع و غیراخلاقی با وی انجام داده است و به گفته همسرش مادر ی. آثار کتک‌کاری و اذیت و آزار در بدن دخترش مشهود است به علاوه متهم دارای اسلحه کمری بوده که با آن خانواده و اطرفیان را تهدید می‌نموده است و به محض اطلاع از حضور مأمورین سلاح را در اختیار شخصی به نام م. ش. قرار داده و نهایتاً متهم تحویل پاسگاه شده است. خانم ی. س. 15 ساله در تشریح شکایت خود در پاسگاه اظهار داشته در نبود مادرم پدرم با استفاده از گوشی تلفن همراه برای من فیلم‌های مبتذل پخش نموده با تهدید و کتک‌کاری مرا مورد آزار و اذیت جنسی قرار می‌داد و در اثر کتک‌کاری پدرم بدنم زخمی می‌باشد. مادرم و ما را در منزل حبس نموده قصد سوزندان ما را داشت. در منزل مرا آتش زد که ما به وسیله مأمورین نجات یافته و خانم ش. ب. دختر ج. خانه دار 33 ساله همسر متهم و مادر یاسمن اظهار داشت در نبود من همسرم م. س. در منزل به دخترم به نام ی. 15 ساله عمل نامشروع و غیراخلاقی انجام داده و دخترم را اذیت و آزار و حبس نموده است و با سلاح کمری ما را تهدید نموده و وسائل منزلم را به آتش کشید و به محض اطلاع از حضور مأمورین سلاح را به شخصی به نام م. ش. که اهل همین روستاست تحویل داده است. تمام بدن دخترم زخمی است. خواستار رسیدگی قضائی می‌باشم. در ادامه تحقیقات م. س. فرزند م. 38 ساله (متهم پرونده ) مورد بازجوئی قرار گرفته و در قبال اتهام منتسبه اظهار داشت خانم بنده بهانه‌جوئی می‌کند. می‌خواهد آبروی مرا ببرد. به من تهمت می‌زند. ادعای ایشان دروغ است. من دخترم را کتک کاری نمودم. خانمم در منزل نبود منزل پدرش بود. به دروغ این تهمت را به من زده من چنین کاری نکرده‌ام. در خصوص سلاح کمری اظهار داشت چون من و خانمم همیشه درگیری خانوادگی داریم ایشان از عمد بهانه‌ای برای به دام انداختن من استفاده می‌کند. بنده اسلحه ندارم. س: آیا سابقه کیفری دارید ؟ ج: بله دارم. تحقیقات محلی را هم قبول دارم و خانم ی. س. در ادامه شرح شکایتش در دادسرا اظهار داشته پدرم با من از پشت نزدیکی کرده و داخل می‌کند ، آبش را داخل دهانم می‌کند. آبش را توی دهانم می‌ریزد. روی صورتم می‌ریزد. اگر حرفش را گوش ندهم کتکم می‌زند. بدنم کبود است. حاضرم به پزشکی قانونی بروم. به دستور بازپرس محترم خانم ی. به پزشکی قانونی معرفی که پس از معاینه مرجع مزبور نتیجه به شرح زیر چنین اعلام نموده است : 1- بیست عدد کبودی در ناحیه پشت کتف راست و کتف چپ و پشت قفسه سینه 3 کبودی بازوی چپ و بازوی راست و ساعد راست 3 تورم نسج نرم سمت چپ سرین ضایعات بر اثر اصابت جسم سخت حادث شده است . توسط متخصص زنان معاینه به عمل آمده است پرده بکارت دارای پارگی است و سالم نمی‌باشد. در ناحیه مقعد آثار خراشیدگی شقاق دیده می‌شود که می‌تواند ناشی از دخول حادث شده باشد. (ص15) م. فرزند ع. ، شخصی که به گفته خانم ش. ب. شاکی پرونده به شوهرش (متهم ) سلاح کمریش را در اختیار او گذاشته مورد بازجوئی قرار گرفته و منکر تحویل گرفتن سلاح است ولی در ادامه آن را قبول کرده است (ص17) متهم در تاریخ ۱۳۹۳/5/21 در بازپرسی اقرار به ضرب و جرح دخترش نموده ولی منکر تجاوز می‌باشد. نگهداری سلاح هم پذیرفته است؛ مدعی است از م. گرفته است. منزل را آتش زدم پتوها را آتش زدم. در همین تاریخ بازپرس محترم علیه متهم مبادرت به صدور قرار مجرمیت مبنی بر تهدید و ضرب و جرح عمدی و نگهداری سلاح جنگی کرده است. (ص21) بر همین اساس دادستان محترم عمومی و انقلاب آبادان بر اساس شکایت شاکی و گزارش مرجع انتظامی، گواهی پزشکی قانونی و اقاریر صریح متهم مبادرت به صدور کیفرخواست نموده است. (ص22) متعاقباً پرونده جهت رسیدگی به اصل شکایت شاکیه (تجاوز به عنف نسبت به دختر پانزده ساله‌اش ی. س. فرزند م. ) به محاکم کیفری استان خوزستان ارسال شده است و در تاریخ ۱۳۹۳/6/30 دادگاه کیفری مرجوع‌الیه (شعبه 17) از خانم ی. س. بازجوئی به عمل آورده است. نامبرده اظهار داشته از پدرم شاکی هستم دست‌هایم را با شال و روسری می‌بندد و از پشت و جلو به من تجاوز می‌کند. این کار را روز و شب انجام می‌داد و هنگام این عمل دو برادر کوچک 7 ساله و 4 ساله‌ام را از منزل بیرون می‌کند. مادرم هم که بیرون از خانه است و مرا مورد کتک‌کاری قرار می‌داد که مبادا قضیه را به مادرم اطلاع دهم. در تاریخ ۱۳۹۳/5/28 جریان را به مادرم گفتم و علیه پدرم شکایت کردیم. پدرم مواد مصرف می‌کند بیشتر وقت‌ها تریاک و گاهی هم شیشه مصرف می‌کند. ضمنا پدرم از طریق دهان هم اقدام به عمل زشت خود می‌کرد. در تاریخ ۱۳۹۳/7/5 شعبه 17 دادگاه کیفری استان خوزستان با حضور شاکی و متهم که تحت‌الحفظ از زندان اعزام شده و نیز نماینده محترم دادستان تشکیل جلسه داده، ابتدا نماینده دادستان تقاضای رسیدگی نموده سپس شاکی (ی. س. ) اظهار داشت از پدرم م. س. به اتهام زنای غیر محصنه شکایت دارم. وقتی مادرم در منزل نبود با من اینکار را می‌کرد آلت تناسلی خود را داخل دهانم می‌کرد و از دبر و قبل به من تجاوز می‌کرد. برای دخول از ژله استفاده می‌کرد. پرده بکارتم را پاره کرد. دادگاه خطاب به متهم چه دفاعی دارید ؟ ج: متهم بعد از معرفی خود و اینکه در رابطه با نگهداری سلاح غیرمجاز کلاش چهار ماه حبس بودم، در خصوص تجاوز به دخترش اظهار داشت از دختر کوچکم ن. لطفاً سؤال کنید همان روز من شاکی را کتک زدم چون گوشی پیدا کردم زنگ زد به مادرش حرف‌های دخترم را قبول ندارم. تجاوز نکردم. تریاک می‌کشم گاهی هم شیشه مصرف می‌کنم. آخرین بار قبل از شکایت دخترم شیشه مصرف کردم. اگر دخترم و مادرش قسم بخورند من اتهام زنای با دخترم را قبول می‌کنم و الا قبول ندارم. مادرش او را تحریک می‌کند. وکیل هم ندارم. دادگاه برایم وکیل بگیرد. خواهر مجنی‌علیها ( حسب الادعا ) ن. س. فرزند م. ، سیزده ساله متهم اظهار داشت اگر او شهادت دهد و ادعای خواهرش را تصدیق کند من اتهام را قبول می‌کنم. در تاریخ ۱۳۹۳/1/30 با اتیان سوگند اظهار داشت در یکی از شب‌ها که مادرم قهر بود و منزل پدرش بود خواهرم ی. با مادرم تماس گرفت که برگردد خانه پدرم خواهرم را کتک زد که چرا به مادرت زنگ زدی. در هنگام شب وقت خوابیدن در حالیکه من پتو روی خودم کشیدم فقط از زیر که چشمانم می‌دید صدای خواهرم را شنیدم که آه آه می‌کرد و پدرم بغل ایشان خوابیده بود و این عمل در تابستان صورت گرفت. دادگاه از نامبرده سئوال کرد که با توجه به هوای گرم تابستان چطور زیر پتو خوابیده بودی؟ اظهار داشت چون کولر روشن بود، خنک بود. پدرم بارها این کار را انجام داد. در تاریخ 1393/11/18 آقای ه. ج. به عنوان وکیل تسخیری متهم م. س. معرفی شده است. در همین تاریخ مجدداً شعبه 17 دادگاه کیفری استان خوزستان با حضور نماینده دادستان، وکیل تسخیری متهم، شاکی و متهم تشکیل جلسه داد. ابتدا دادگاه خطاب به شاکیه خانم ی. س. شکایت خود را مشروعاً بیان کنید. خانم ی. س. اظهار داشت پدرم دست‌هایم را با شال و روسری می‌بست سپس از جلو و عقب به من تجاوز می‌کرد. حدود 5 بار اینکار را با من انجام داد. شب و روز این کار را می‌کرد. از وقتی که خواهرم ازدواج کرد و رفت دو برادر کوچک دارم یکی 7 ساله دیگری 4 ساله وقتی می‌خواست این کار را بکند آن‌ها را از خانه بیرون می‌کرد مرا کتک می‌زد که به مادرم نگویم. در زمان‌های مختلف حدود سه بار از جلو با من این کار را انجام داد. هیچ مرد دیگری هم بستر نشده دوست پسر هم ندارم. آبش را به صورتم می‌ریخت. آلتش را در دهانم می‌گذاشت. این اظهارات را شاکیه ( با توجه به اینکه لکنت زبان داشته در حضور مادرش و پدرش (متهم) و وکیل تسخیری متهم بیان داشته و استمال شده است. اظهارات شاکیه را همگی متوجه شدند. دادگاه خطاب به متهم م. س. فرزند م. 37 ساله متأهل دارای سابقه کیفری در رابطه با نگهداری سلاح جنگی کلاش و کلت و استماع مواد مخدر، اتهام وارده (زنای با محارم) به متهم تفهیم شد. اظهار داشت قبول ندارم آیا نشانه‌ای در بدن من هست اگر من اینکار را کردم در بدن من یک نشان هست یا خیر ؟ دخترم بخاطر مادرش این نسبت‌ها را به من می‌دهد. در آلت تناسلی من چند تا خال و گوشت اضافه وجود دارد ولی شاکیه گفت من خالی ندیدم همسرش می‌گوید من خال دیدم ولی چون دخترم را با زور گرفت شاید متوجه لکه یا خالی نشده است. دادگاه خطاب به وکیل متهم، دفاع خود را از متهم بیان کنید. آقای ه. ج. وکیل متهم اظهار داشت: عداوت میان همسر و متهم (موکل) می‌تواند انگیزه قوی برای متهم کردن ایشان باشد تا از دست همسرش خلاص شود همسری که بداخلاق و معتاد است. همسر متهم ش. ب. اظهار داشت ک. خ. دائی من می‌باشد تقاضای احضار نامبرده را دارم. در تاریخ ۱۳۹۳/11/19 در وقت فوق‌العاده دادگاه با حضور شاکیه خانم ش. ب. و ی. س. و پدربزرگ ی. (پدر متهم ) م. س. و ع. خ. به عنوان شاهد مرضی‌الطرفین حضور دارد که از شاهد به شرح اوراق جداگانه تحقیق خواهد شد. دادگاه خطاب به شاکیه ی. س. اظهارات آقای ع. خ. را شنیدید اگر مطلبی دارید بیان کنید ؟ ج: حرف تازه ندارم قسم پدرم را چون مقید نیست قبول ندارم. دادگاه خطاب به م. س. پدر متهم اگر مطلبی دارد بیان کند نامبرده اظهار داشت من در حد توان خود از شاکیه و خواهر دیگرش حمایت می‌کنم و حقیقتاً اگر متوجه جرمی علیه فرزندان پسرم ( متهم ) شدم اطلاع می‌دهم خودم به چشم خودم چیزی ندیدم اختلافات را شنیدم. آقای ع. خ. فرزند ع. متولد 1324 به عنوان مطلع و گواه اظهار داشت که از 5 یا 6 ماه پیش از طریق مادر مجنی‌علیها باخبر شدم ولی خودم چیزی ندیدم فقط در جریان اختلاف آن‌ها قرار گرفتم و با پدربزرگ شاکیه (ی.) صحبت کردم با مادربزرگش حرف زدم. پدر متهم گفت فرزندان من بی‌تربیت هستند حرف گوش نمی‌دهند و راجع به اصل قضیه چون چیزی ندیدم نمی‌توانم بگویم حقیقت دارد یا خیر. دادگاه از آنجائیکه از ناحیه بازپرس نسبت به موضوع کودک آزادی و در خصوص قانون حمایت از کودکان مصوب 1381 اظهارنظر نکرده پرونده را جهت رفع نقص و اظهارنظر ماهوی و سوابق احتمالی محکومیت کیفری متهم ضمیمه شده در همین رابطه بازپرس شعبه سوم دادسرای عمومی و انقلاب آبادان در خصوص کودک آزاری با عنایت به تحقیقات به عمل آمده با عنایت به اینکه اتهامات عنوان شده متهم از قبیل ضرب و جرح، حمل سلاح، تهدید و تجاوز به عنف با محارم دارای عنوان خاص جزائی می‌باشد کودک آزاری احراز نگردیده لذا به استناد بند (ک) ماده 3 قانون اصلاح قانون تشکیل دادگاه‌های عمومی و انقلاب قرار منع تعقیب صادر نموده است که قرار مزبور مورد موافقت جانشین دادستان قرار گرفته است. دادگاه در تاریخ ۱۳۹۳/12/24 با بررسی محتویات پرونده ختم رسیدگی را اعلام و به شرح زیر مبادرت به صدور رأی نموده است. رأی دادگاه در خصوص شکایت خانم ش. ب. (مادر) و خانم ی. س. (دختر) علیه آقای م. س. دائر بر انجام فعل زنا با محارم (دخترش ی. س. ) دادگاه با بررسی محتویات پرونده، تحقیق صورت گرفته و گزارش واصله و نظریه پزشکی قانونی که حاکی از پارگی پرده بکارت شاکیه می‌باشد با توجه به انکار شدید متهم و همچنین اظهارات گواهان آقای م. س. پدربزرگ شاکیه و پدر متهم و گواه دیگر ع. خ. و فقد ادله کافی از قبیل چهار بار اقرار با شهادت چهار نفر عادل یا قرائن مفید علم و یقین بزه انتسابی به متهم از نظر دادگاه احراز نگردیده مستنداً‌ به ماده 120 قانون مجازات اسلامی و قاعده درأ و ماده 677 قانون آئین دادرسی کیفری حکم بر برائت متهم صادر و اعلام می‌گردد. رأی صادره حضوری و ظرف مهلت بیست روز پس از تاریخ ابلاغ قابل تجدیدنظرخواهی در دیوان عالی کشور می‌باشد. پس از ابلاغ حکم صادره به طرفین پرونده، شاکی خانم ش. ب. در فرجه قانونی به آن معترض و از دیوان عالی کشور تقاضای تجدیدنظر نموده است. پرونده حسب مقررات به دیوان عالی کشور ارسال و جهت رسیدگی به شعبه 17 ارجاع شده است به همین منظور هیئت شعبه پرونده را تحت نظر قرار داده است . هیئت شعبه در تاریخ بالا تشکیل گردید. پس از قرائت گزارش آقای علی مبشری (عضو ممیز) و ملاحظه اوراق پرونده و نظریه کتبی آقای محمد عشقعلی (دادیار دیوان عالی کشور) اجمالا مبنی بر«تقاضای اتخاذ تصمیم شایسته قانونی دارم» در خصوص دادنامه شماره 94/0081-۱۳۹۴/3/31 تجدیدنظر خواسته مشاوره نموده، چنین رأی می‌دهد

رأی شعبه دیوان عالی کشور

اعتراض خانم ش. ب. صرف‌نظر از سمت وی وارد است و رسیدگی مواجه با نواقص عدیده است از جمله ؛ 1- با اینکه متهم ( م. س. ) زن و فرزندان خود را (حسب صورت‌جلسه پاسگاه انتظامی در برگ یکم پرونده ) در منزل محبوس کرده و آن را آتش زده و زن و فرزندان توسط مأمورین پاسگاه انتظامی از مهلکه آزاد شده‌اند، دادسرا متعرض این عمل خطرناک (شروع به قتل) نشده و کم و کیف آن را بررسی ننموده و اظهارنظر نکرده است 2- به رغم اینکه متهم اقرار به داشتن سابقه نموده لیکن دادسرا و دادگاه کیفری ، سابقه امر را از اداره تشخیص هویت و زندان استعلام نکرده و وضعیت سابقه را روشن نساخته است . 3- بازپرس و دادگاه کیفری استان در خصوص وضع اخلاقی و معیشتی و اجتماعی مجنی‌علیه و متهم و نیز وضع اجتماعی خانم ش. ب. (همسر متهم ) حسب مورد و تشخیص، تحقیق محسوس و غیرمحسوس ( خود و یا از طریق مرجع انتظامی ) ننموده است 4- علت ضرب و جرح و دفعات آن با توجه به گسترده بودن صدمات، بررسی نشده است . 5- با اینکه در خصوص ایراد ضرب و جرح عمدی و تهدید توسط بازپرس علیه متهم قرار مجرمیت صادر گردیده و مطابق ماده 313 قانون آئین دادرسی کیفری و رأی وحدت رویه شماره 709-۱۳۸۷/11/1 ، این قسمت از جرم با ارتکاب زنای به عنف با محارم مستلزم رسیدگی توامان بوده، تفکیک این قسمت از جرم و ارسال به محاکم جزائی بدوی محمل قانونی نداشته و به علاوه در زمان رسیدگی به جرم زنای به عنف، نتیجه رسیدگی معلوم نشده است. 6- حسب مواد 2 و 4 و 5 قانون حمایت از کودکان و نوجوانان هر نوع اذیت و آزار جسمی و روحی و روانی اشخاص کمتر از 18 سال از جرائم عمومی است و نادیده گرفتن این مهم در پرونده و علیرغم تذکر دادگاه کیفری استان جای تأمل دارد 7- در صورت نبود گزارش و دلیل سوء معاشرت مجنی‌علیه‌، در آن صورت زایل کننده بکارت مجنی‌علیه چه کسی می‌تواند باشد ؟ بنابراین بر دادگاه لازم است فاعل جرم را معلوم کند . 8- علت همراه داشتن اسلحه جنگی توسط متهم به درستی مورد کنکاش قرار نگرفته و در خصوص قاچاق اسلحه و راجع به وضع تحویل‌دهنده اسلحه به متهم تحقیق مقتضی صورت نگرفته است. علیهذا با توجه به نواقص یاد شده، رای اصداری مستلزم نقض بوده و مستند به بند 2 شق ب ماده 469 قانون آئین دادرسی کیفری اخیرالتصویب، رأی معترض‌عنه نقض و جهت رسیدگی به شعبه رسیدگی‌کننده ارجاع می‌گردد.
مستشار و مستشار شعبه 17 دیوان‌ عالی‌ کشور
علی مبشری - محمدصادق مهدوی‌راد

نقد رأی

تعدادموافق: 0 ـ تعدادمخالف: 0

نقدهای شما