رأی خلاصه جریان پرونده
در پرونده کلاسه 89800538 شعبه هشتم دادگاه عمومی حقوقی کرج آقای ع.م. به وکالت از آقای م. ن. دادخواستی به طرفیت 1- آقای س.م. س.الف. 2- آقای ع. س.الف. به خواسته صدور حکم بر الزام به تنظیم سند رسمی پلاکهای ثبتی ... و ... فرعی از ... اصلی فعلاً مقوم به 51000000 ریال و پرداخت خسارات دادرسی تقدیمی دادگاه نموده با استناد به تصویر دو فقره استعلام ثبتی و استشهادیه و شهادت شهود توضیح داده الف- مستنداً به یک فقره مبایعهنامه عادی 66/9/1 که اصالت آن را شهود با شهادت خود گواهی مینماید موکل دو باب مغازه به قطعات 6 و 7 تفکیکی به شماره پلاک ... و ... فرعی از اصلی ... مفروز و مجزی شده از ... فرعی از اصلی مذکور واقع در طبقه همکف به مبلغ سی میلیون ریال از خوانده ردیف دوّم که ولیقهری خوانده ردیف اول بوده خریداری نموده مستنداً به سفتههای موجود در دست موکل تمامی ثمن معامله را پرداخت کرده است ب- فروشنده در مبایعهنامه متعهد شده در دفترخانه مورد معامله را به موکل منتقل نماید لازم به ذکر است چه تاریخی گرفته اصل مبایعهنامه را فروشنده با یک ترفند از موکل گرفته و از عودت آن امتناع نموده است با استناد به مواد 190 و 191 قانون مدنی و برداشت حقوقی از مواد یاد شده به شرح خواسته تقاضای رسیدگی نموده وقت رسیدگی برای 89/8/15 تعیین گردیده وقت رسیدگی به جهت عدم ابلاغ به خواندگان تجدید شده در جلسه بعدی 89/10/4 وکیل خواهان حاضر شده خوانده ردیف دو حاضر شده خوانده ردیف یک با وصف ابلاغ طبق ماده 69 قانون آئین دادرسی مدنی حاضر نشده وکیل خواهان به شرح خواسته تقاضای رسیدگی نموده با ارائه کپی یک برگ دست نوشته عادی که ممضی به امضای آقای ع. س.الف. و آقای ن.س. میباشد نسبت به پلاک ثبتی شماره ... در حالیکه آقای ن. س. پلاک موصوف را خریداری نموده و در آن زمان پسر فروشنده (ولیقهری) صغیر بوده است تقاضای الزام به تنظیم سند رسمی دارد خوانده اظهار داشت اصل سند وجود ندارد و از خواهان سئوال کنید امضاء ذیل متعلق به بنده میباشد امضاء را جعل نمودهاند که لایحه من قبلاً ارائه شده است و نسبت به امضاء ذیل کپی دست نوشته عادی ادعای جعل میکنم از جای دیگری امضاء مرا از سند دیگری گرفته (بریدهاند) و همان امضاء را نوشتهاند چنانچه شاهد بیاید در دادگاه شهادت بدهند و ثابت شود من در قرارداد امضاء کردهام قبول میکنم وکیل خواهان در پاسخ به این سئوال دادگاه اگر شهود در زمان وقوع معامله حضور داشتند چطور ذیل مبایعهنامه را امضاء نکردند پاسخ داد آقای س.الف. مالک و فروشنده خودش به شاهدین گفتهاند لازم به امضاء شما نیست من خودم با آقای ن. معامله میکنم در مورد عدم ارائه اصل مبایعهنامه اظهار داشت خوانده به موکل مراجعه و اظهار داشتند برای تسویه حساب شهرداری و دارائی اصل مبایعهنامه را نیاز دارم و از موکلم دریافت کرده و از عودت آن امتناع میکند خوانده اظهار داشت با توجه به لایحه تقدیمی شماره 801328-89/10/2 تقاضای رسیدگی دارم به شرح لایحه استنادی اشعار داشته موضوع دعوی مزبور طی دادنامه شماره 1342-86/11/14 شعبه 13 دادگاه عمومی حقوقی کرج به رسیدگی شده در شعبه 28 تجدیدنظر استان طی دادنامه 842-89/5/31 تأیید شده و با دعوی اعتراض ثالث در شعبه 28 طی دادنامه شماره 596-89/4/30 قطعیت یافته و اجرا شده است و از اعتبار امر مختومهٌبها برخوردار است و نیز طی دادنامه شماره 1624-1623-79/10/29 محکومیت جزائی یافته است ت- دادگاه پس از ملاحظه تاریخ ثبت با کیفیت فوق ختم رسیدگی را اعلام طی دادنامه شماره 800944-89/10/18 ضمن انعکاس خلاصه جریان پرونده دعوی خواهان را نسبت به خوانده ردیف اول محرز و ثابت دانسته حکم به الزام خوانده مذکور به حضور در دفترخانه جهت تنظیم سند رسمی پلاکهای ثبتی شماره ... فرعی از ... اصلی درحق خواهان و تسلیم مبیع پلاک ثبتی ... فرعی از ... اصلی صادر مینماید در مورد خوانده ردیف یک با توجه به رشید شدن خوانده ردیف اول و عدم مالکیت خوانده ردیف دوم بر روی پلاک مبحوثٌعنه غیر وارد بوده به استناد ماده 84 بند 4 همین ماده ناظر به ماده 89 قانون آئین دادرسی مدنی قرار رد دعوی خواهان را صادر مینماید این رأی از سوی آقای د. م. وکیل دادگستری به وکالت از آقای س.م. س.الف. مورد واخواهی قرار گرفته ضمن دادخواست اشعار داشته اصل مبایعهنامه ارائه نشده 2- سابقه رسیدگی در پرونده کلاسه 1379/25/78-1381/25/79 دارد که منتهی به دادنامه شماره 1623 و 1624 مورخه 79/10/29 شعبه 25 دادگاه عمومی کرج با جلب نظر کارشناسی رسمی دادگستری و اینکه دادنامه شماره 2004-74/7/28 شعبه 3 حقوقی کرج صادر شده و کارشناس منتخب قرارداد عادی 66/9/1 را از حیث مونتاژ امضاء منتسب به فروشنده و تمکین واخوانده از نظریه کارشناس و صدور رأی از سوی شعبه 25 دادگاه عمومی کرج مبنی بر جعلیت سند همگی بر عدم حقانیت واخوانده دلالت دارد شهود استنادی هم قبلاً در پرونده استنادی یکی از شهود که شهادت داده بعد انصراف داده است تقاضای نقض رأی واخواسته را دارم وکیل واخوانده به شرح لایحه تقدیمی به شماره وارده 800401-90/3/24 و 800518-80/4/14 اشعار داشته مبایعهنامه موکل از سوی آقای سیدع. س.الف. گرفته شده تصویر مصدق و برابر با اصل آن در ید موکل موجود است درخصوص اصالت امضاء ذیل آن هم رسیدگی کیفری شده موکل از اتهام جعل تبرئه شده دادنامه شماره 1004-74/8/28 در پرونده کلاسه 432/3171 شعبه سوم حقوقی یک سطر مانده به پایان دادنامه تأکید کرده شهود در دادگاه حاضر شدند بر وجود مبایعهنامه در ید موکل شهادت دادهاند و این دادنامه در دادگاه تجدیدنظر قطعی شده است در نتیجه مبایعهنامه در نزد ع.س.الف. است نزد موکل موجود نیست در دادنامه یاد شده که تصویر آن در پرونده اصلی موجود است به صراحت قید شده است در پرونده کیفری که م. نگاری علیه آقای ع. س.الف. مطرح کرده که خلاصه آن و سایر پروندههای کیفری استخراج و ضمیمه پرونده است اقرار کرده که مغازهها را به او فروخته بنابراین با توجه به اینکه ذکر گردیده (خلاصه پرونده کیفری مورد نظر ضمیمه) میباشد لذا درصورت صلاحدید پرونده مربوطه را درخواست نمائید تا در آن پرونده خلاصه پرونده کیفری مورد نظر ملاحظه کند با توجه به سپری شدن بیش از بیست سال شماره پرونده نزد شخصی باقی نمیماند به یقین چنین پروندهای وجود داشته که رئیس وقت دادگاه شعبه 3 به آن اشاره کرده است که در پرونده شعبه سوم به کلاسه 71/3/432 حقوقی کرج خلعید رد شده و در دادگاه تجدیدنظر تأیید گردیده البته لازم به ذکر است در پرونده مذکور در دادخواست در شماره یکی از پلاکهای ثبتی تغییراتی را داده شده است که به چشم غیرمسلح قابل رویت و تشخیص میباشد که اقدامهای دیگر قاضی مربوطه در استعلام از اداره ثبت مربوط و صورت جلسات دادگاه مستند این تغییرات متقلبانه است و به شرح و دلایل آن قبلاً بیان شده است در این خصوص درخواست کارشناسی خط و امضاء مورد استدعا است در پرونده کلاسه 1379/25/78 و 1381/25/79 شعبه 25 دادگاه عمومی کرج که در آن رأی به محکومیت موکل به اتهام جعل و کلاهبرداری صادر شده و در شعبه 32 دادگاه تجدیدنظر طی دادنامه 2017-81/10/10 تهران با لحاظ اینکه اصل قرارداد را آقای س.الف. اخذ نموده و موجود نیست یا تحقیقات از شهود تعرفه شده ثابت گردیده که دو باب مغازه از طرف آقای س.الف. به ولایت از فرزندش واگذار شده است و به همین جهت یا نقض رأی صادره رأی بر برائت صادر گردیده که واخواه از ارائه این آراء خودداری نموده است بهرحال موجودیت اصل قرارداد تلویحاً اقرار شده و مدعی رسیدگی به جعل بودن میباشد که در پاسخ باید گفت مگر به یک موضوع چند بار رسیدگی میشود یکبار ادعای جعل شده و محکومیت از دادگاه بدوی صادر شده و با نقض آن حکم برائت صادر شده و طبق قانون این رأی دادگاه کیفری برای دادگاه حقوقی لازمالأتباع است رسیدگی به جعل برخلاف قانون و رویه قضایی است در فرض رسیدگی به جعلیت نظریه کارشناس چند طریقت دارد یکی از طرق رسیدگی و اثبات دعوی مربوط به یک قرارداد شهادت شهود است که در مورد اخیر نیز شهود به این امر شهادت داده است در مورد ادعای واخواه که یکی از شهود شهادت خود منصرف و اعلام استغفار نموده کذب است بهرحال چنانچه دادگاه محترم لازم بدانند شهود حاضر به گواهی با اتیان سوگند هستند در پایان توجه دادگاه محترم را به دادنامه 1004-74/8/28 شعبه سوم دادگاه عمومی کرج جلب مینمایم اولاً اصالت قرارداد مورد تأیید قرار گرفته ثانیاً ادعای فسخ آقای س.الف. رد شده است ثالثاً در آن زمان ادعای دائر به جعل مطرح نبوده است دادگاه پس از استماع اظهارات وکلای طرفین قرار استماع شهادت شهود را صادر مینماید در تاریخ 91/5/22 دادگاه از گواهان تحقیق مینماید 1- آقای ن.ح. 74 ساله بازنشسته اهل ساوه ساکن کرج خ قزوین جنب گ. اظهار داشت بنده فقط اطلاع دارم که از سال 1366 تاکنون ملک در تصرف آقای ن. بوده است درخصوص خرید و فروش قولنامه هیچ اطلاعی ندارم در مورد تصرف ایشان شهادت میدهم 2- آقای ن. ع. متولد 1311 بازنشسته اداره غ. اهل خ. ساکن کرج شهر جدید ه. اظهار داشت بنده درخصوص خرید و فروش اطلاعی ندارم از آقای ن. شنیدم که گفت مغازه و زیرزمین را خریداری کردم از آقای س. چیزی در این خصوص نشنیدم چون ما سهمیه آرد به آقای ن. میدادیم از ملک بازدید کردیم درخصوص قرارداد و نحوه و چگونگی آن اطلاعی نداریم 3- آقای ح. ب. فرزند ر. 40 ساله، عطار اهل و ساکن کرج خ ... فرعی، پلاک ... ، واحد ... اظهار داشت اینجانب درخصوص مغازههای بالا من کارگر این کارگاه بودم که این مغازهها را با آقای دکتر س.الف. معامله کردند و آقای ن. گفتند که بیاید برای شهادت دکتر گفت این قرارداد 2 امضاء بوده و نیازی به کسی نیست اینجانب درخصوص معامله مغازه در این مکان شاغل و مجرد بودم مغازههای بالا مبلغ 300 الی 400 هزار تومان نقدی و مابقی 26 سفته پرداخت نمودهاند در حین تنظیم قرارداد حضور نداشتم در حین تنظیم قرارداد سه الی 4 نفر حضور داشتند غیر از دکتر و آقای ن. کسی را نشناختم من از آقای دکتر درخصوص خرید و فروش ملک چیزی نشنیدم چون کارگری بیش نبودم 4- آقای د. س. 1344 شغل آزاد اهل ه. ساکن کرج خ. پلاک ... اظهار داشت من از نان فانتزی آقای ن. نان میخریدم و دست فروشی میکردم در دیداری که بالای نگاری داشتم دیدیم ایشان شیرینی پخش میکند سئوال کردم گفت مغازه دکتر س.م. را خریدم گفتم پول دادی گفت سفته دادم دکتر م. س. هم آنجا بود چیزی نگفته موقع نوشتن قرارداد حضور نداشتم از دکتر چیزی در مورد خرید و فروش ملک شنیدم فقط آقای ن. گفت مغازه را خریدم گفت از دکتر ع. خریداری کردم 5- آقای ح.ا. فرزند ح. متولد 1330 راننده ... اهل تهران ساکن کرج خیابان ب. اظهار داشت در موقع خرید و فروش حضور نداشتم ولی از محل عبور میکردم دیدم آقای ن. شیرینی پخش میکرد از او علت را سئوال کردم گفت شیرینی خرید مغازه است آقای س. را اصلاً نمیشناختم تا موقع شکایت نمیشناختم آن موقع چند نفر در دفتر آقای ن. بودند ولی توجه نکردم چه کسانی هستند در سال 1362 من نگهبان مغازههای آن منطقه بودم و تا سال 1387 نگهبان بودم 6- آقای م.ا. 50 ساله آشپز اظهار داشت کارگر آقای ن. بودم دیدم آقای س. و آقا دکتر سید س.الف. قولنامه مینوشتند بعد آقای ن. شیرینی آوردند پخش کردند گفتند مغازه بالا را از آقای دکتر س.الف. خریدم دیدم آقای ع.س. داشت قرارداد مینوشت در مورد اینکه چه توافقاتی کردند اطلاعی ندارم در موقع تنظیم قولنامه حضور نداشت ولی از فاصله ته چهار متری دیدم که قراردادی مینوشتند درخصوص نحوه پرداخت پول اطلاعی نداریم در موقع نوشتن نمیدانیم کسی دیگر آنجا بود یا نه از آقای س.الف. در مورد فروش چیزی نشنیدم آقای ن. گفت مغازه بالا را خریدم در زیر مغازه زیرزمین بود که نان فانتزی پخت میکردم نانوائی متعلق به آقای ن. بود درخصوص مالکیت زیرزمین اطلاعی ندارم از سال 65 تا 82 در نانوایی کار میکردم در جلسه 91/5/22 وکیل واخواه اظهار داشت موکل هیچگونه اقراری مشتمل بر واگذاری 2 باب مغازه مورد اختلاف (قطعات 6 و 7) در هیچگونه پروندهای با واخوانده ندارد و نداشته است لذا قرارداد 66/9/1 جعلی و امضاء ذیل آن مونتاژی است درثانی واخوانده مکلف کرد و پروندههای حاوی اقرار موکل به نفع خود را ارائه نماید تقاضای نقض حکم واخواسته را دارم دادگاه پس از استماع اظهارات شهود و استماع اظهارات وکلای طرفین پرونده استنادی شماره 432/3/71 شعبه سوم را که به اقرار فروشنده استناد شده مطالبه نموده پرونده کلاسه 1379/25/78 کیفری شعبه 27 دادگاه عمومی کرج را مطالبه نموده پس از وصول پروندهها خلاصه پروندههای استنادی صورتجلسه نشده دفتر شعبه 8 دادگاه عمومی حقوقی پروندههای استنادی را حاوی 306 برگ طی شماره 891189-92/7/13 اعاده داده ظاهراً اوراقی از پروندههای استنادی ضمیمه پرونده محاکماتی شده است در تاریخ 92/7/8 دادگاه با این دستور که پرونده به شعبه سوم اعاده شود در صورت نیاز مجدداً مطالبه خواهد شد دفتر در راستای دستور دادگاه پرونده را اعاده داده است نهایت وقت رسیدگی برای 93/9/5 تعیین شد در این جلسه طرفین حاضر شدند بعد این طور صورتجلسه مینماید دادگاه بدواً برای تشحیذ ذهن و تسلط به موضوع به صورت شفاهی وارد رسیدگی گردید و از طرفین حاضر توضیحات کاملی اخذ گردید اجمالاً بیان شد که واخواه یک باب زیرزمین به واخوانده فروخته صرفنظر از اینکه معامله فسخ شده و ثمن آن وصول نگردیده لیکن به لحاظ انتقال اجرائی سند آن به نام واخواه هم اکنون اختلافی در آن خصوص موجود نیست ولی درخصوص دو مغازه به پلاک ثبتی ... و ... این اختلاف هنوز وجود دارد بدین شکل که وکیل واخواه مدعی است اصلاً درخصوص این دو مغازه قراردادی از سوی موکل تنظیم نشده و حتی قرارداد منتسب به موکل نمیباشد هر چند این قرارداد جعلی بوده و اصلاً مورد تأیید فروشنده نیز نمیباشد و هیچگاه اصل آن از سوی واخوانده ارائه نشده وکیل واخوانده نیز بیان داشت که معامله از سوی سید ع. س.الف. به ولایت از س.م. س.الف. انجام شده و این مسأله اشکالی ندارد و مورد تأیید عرفی باشد همچنین اظهار داشت اصل قرارداد حسب درخواست آقای سید ع. س.الف. تحویل وی گردیده تاکنون اعاده نشده است دادگاه از واخوانده سئوال نمود که در چه تاریخی اصل قرارداد مورد ادعا را تحویل آقای سید ع. س.الف. دادید اظهار داشت یادم نیست دادگاه سئوال نمود اگر قرارداد قبلی برای واگذاری زیرزمین وجود داشت پس چرا آن قولنامه را از شما مطالبه ننمود و صرفاٌ قولنامه دو باب مغازه را از شما اخذ کرد اظهار داشت من سواد نداشتم و نمیدانستم که باید رسید بگیرم با توجه به تعدد مدارک رد و بدل شده بین طرفین دادگاه پرسش نمود که برای همه امور فیمابین شما رسید رد و بدل شده است پس چرا برای دریافت قولنامه دو باب مغازه رسیدی اخذ نکردهاید ایشان پاسخ داد بحث اعتماد بود دادگاه در این لحظه مستندات رد و بدل شده بین طرفین که حاوی امضاء و تعهداتی برای طرفین میباشد را به واخوانده ارائه داده که حکایت رد و بدل شدن رسید بین طرفین بوده است ولی واخوانده بعضی را انکار نمود و نهایتاً اظهار داشت که اعتماد بوده است وکیل واخواه در ادامه اظهار داشت موکل به هیچ عنوان قبول ندارد که قراردادی در خصوص این دو باب مغازه وجود داشته و حتی در صورتجلسه شعبه 3 حقوقی پدر موکل به عدم وجود قرارداد اشاره داشته است و در این لحظه کپی صورتجلسه مربوطه ارائه گردیده وکیل واخوانده نیز اظهار داشت لایحهای برای دفاع تقدیم شده تقاضای مطالبه آن را دارم وکیل واخواه هم لایحه خود را تقدیم دادگاه نموده دادگاه رأس ساعت 11/30 ختم جلسه را اعلام داشت آنگاه دادگاه ملاحظه پرونده مربوط به پلاک ... مربوط به آقای م. ن. و س.م. س.الف. را از شهرداری مطالبه مینماید وقت رسیدگی برای 93/12/5 تعیین گردیده اوراق از پرونده شهرداری پیوست پرونده شده پس از رفع نیاز از پرونده شهرداری آن را اعاده نموده با کیفیت فوق دادگاه ختم رسیدگی را اعلام طی دادنامه شماره 94800057 مورخ 94/2/13 با این استدلال با عنایت به محتویات پرونده و مجموع مستندات ارائه شده دادگاه بدواً با توجه به دادنامههای 1342 مورخه 86/11/14 شعبه 13 دادگاه حقوقی و دادنامه 842 مورخ 88/5/31 و 596 مورخ 89/4/30 شعبه 28 دادگاه تجدیدنظر استان تهران به تبیین خواسته بدوی (واخوانده) سپس تعیین تکلیف واخواهی واخواه میپردازد همانگونه که در لوایح متعدد طرفین در طی سالهای پیشین اشاره شده ادعای خواهان بدوی خریداری پلاکهای ثبتی ... و ... و ... طی قرارداد عادی 66/9/1 که مطابق آخرین دادنامه 1342-86/11/14 حکم به خلعید واخوانده از پلاک ثبتی ... صادر گردیده سپس طی دادنامه شماره 842 مورخه 88/5/31 شعبه 28 دادگاه تجدیدنظر قطعیت یافته است و متعاقب این امر آقای ب. ع. م. نسبت به خلعید پلاک مذکور به طرفیت اصحاب دعوی دادخواست اعتراض ثالث تقدیم شعبه 28 دادگاه تجدیدنظر نموده که طی دادنامه شماره 596-89/4/30 اعتراض وی رد گردیده است با توجه به اجمال بالا نخست باید نقش و سمت واخوانده در دعوی حاضر با توجه به دادنامه اخیر دادگاه تجدیدنظر مبنی بر رد اعتراض ثالث آقای ع. م. و سپس درخصوص اعتبار یا بیاعتباری دادنامه قطعی 1342 مورخ 86/11/14 شعبه 13 دادگاه حقوقی اظهارنظر گردد مطابق یکی از اصول دادرسی و مسلم آئین دادرسی مدنی در رسیدگیهای مدنی پس از اتخاذ تصمیم دادگاه بدوی و قضاوت مجدد دادگاه تجدیدنظر نسبت به آنچه مورد رسیدگی قرار گرفته برای خواهان آن حقی تأسیس میگردد مادام که این حق به طرق فوقالعاده قانونی خنثی نگردد و اعتبار آن زایل نشود محاکم مکلف به تبعیت از اثر و اعتراض ذاتی منبعث از آن تصمیم میباشند در مورد پیشرو دادگاه محترم رسیدگی به خواستههایی نموده که علیرغم اعتبار دادنامه 1342 اقدام به تأسیس وضعیت جدیدی مخالف با حق مسلم ناشی از وضعیت سابق نموده بدان معنا که بدون زایل شدن اعتبار دادنامه مورد اشاره (1342) دادگاه با تأسیس وضعیت جدیدی اثر دادنامه قبلی را مخدوش نموده است بنابراین باید پرسش شود آیا این اقدام از نظر حقوقی دارای ارزش میباشد؟ طبق ماده 2 قانون آئین دادرسی مدنی هیچ دادگاهی نمیتواند به دعوایی رسیدگی مگر اینکه اشخاص ذینفع رسیدگی به دعوی را برابر قانون درخواست نموده باشند و مطابق ماده 8 همان قانون هیچ مقام رسمی یا سازمان یا اداره دولتی نمیتواند حکم دادگاه را تغییر دهد و یا از اجرای آن جلوگیری کند مگر دادگاهی که حکم صادر کرده است و یا مرجع بالاتر آن هم در مواردی که قانون معین نموده باشد با این اوصاف دادگاه چه موردی را مطابق قانون کشف نموده که پس از صدور دادنامه 1342 رسیدگی به دعوی الزام به تنظیم سند رسمی و تحویل مبیع را وفق مقررات قانونی آغاز نموده است با توجه به مطالب پیش گفته با وجود اعتبار اثر رأی سابق بدون نقض آن از طرق فوقالعاده اقدام دادگاه رسیدگی به ماهیت امری بوده که فینفسه مؤید زوال اثر رأی سابق و از اثر انداختن آن بوده است در وضعیت فعلی نظام حقوقی --- با توجه به مقررات شکلی آئین دادسی مدنی پس از اعتراض ثالث آقای ب. م. و در این اعتراض به موجب دادنامه شماره 516-88/4/30 شعبه 28 دادگاه تجدیدنظر تحقیق ذینفعی واخوانده به سختی قابل پذیرش بوده و همچنین رسیدگی به ماهیت خواسته وی در تعارض شدید با اثر دادنامه جعلی میباشد چراکه با صدور خلعید از پلاک ... و قطعیت آن حتی دادگاه صادرکننده رأی وفق ماده 8 قانون مورد اشاره نمیتواند اثر حکم قبلی را زایل نماید یا آن حکم را تغییر دهد و از اجرای آن خودداری کند بنابراین در این حالت امکان رسیدگی و صدور حکم برای دادگاه قابل تصور نبوده و آنچه مورد رسیدگی قرار گرفته است نه تنها مطابقتی با قانون نداشته بلکه در تعارض مستقیم با اثر دادنامه معتبر قبلی نیز میباشد از طرف دیگر با توجه به عدم ارائه اصل سند عادی 66/9/1 در هیچیک از مراحل رسیدگیهای پیشین رسیدگی به استحقاق حق خواهان نسبت به پلاک ... نیز فرع بر اثبات واثبات مالکیت عرضی وی بوده حال آنکه مطابق نظر کارشناسی رسمی دادگستری قرارداد عادی مورد اشاره جعل و ساختگی بوده و به لحاظ شمول مرور زمان بر اعتراض عمل واخواه به موجب دادنامه 2017-81/10/10 شعبه 32 دادگاه تجدیدنظر استان تهران وصف مجرمانه عمل وی را احراز ننموده و در این خصوص رأی برائت واخوانده را صادر نموده است همچنین اظهارات شهود تعرفه شده و حتی رجوع برخی برخی از مستشهدین دلالت بر وقوع معامله با حضور در مجلس عقد بیع با تبیین شرایط مورد معامله نداشته و از این جهت نیز قناعت وجدان برای پذیرش خواسته خوانده (به نظر خواهان صحیح است) برای دادگاه حاصل نمیگردد بنابراین دادگاه با توجه به استدلال بالا با پذیرش واخواهی واخواه دعوی واخوانده (خواهان بدوی) را غیر وارد تشخیص داده و به استناد ماده 197 قانون آئین دادرسی مدنی حکم به بطلان دعوی وی صادر و اعلام میگردد این رأی در تاریخ 94/2/20 به وکیل خواهان ابلاغ شده در تاریخ 94/4/26 از رأی مذکور فرجامخواهی نموده به شرح لایحه تقدیمی پیوست ضمن بیان مطالبی تکراری به مضمون و اشاره به موارد و دلایل و مستنداتی در رد استدلال دادگاه تقاضای نقض رأی فرجامخواسته را مینماید وکیل فرجامخوانده نیز در پاسخ لایحهای ارسال پیوست پرونده شده است پرونده با کیفیت فوق به دیوان عالی کشور ارسال به این شعبه ارجاع به کلاسه فوق ثبت شده است لوایح طرفین به هنگام شور قرائت میشود. هیأت شعبه در تاریخ بالا تشکیل گردیده پس از قرائت گزارش عضو ممیز و اوراق پرونده مشاوره نموده چنین رأی می دهد:
رأی شعبه دیوان عالی کشور
نظر به اینکه هر یک از طرفین در جهت اثبات ادعا و دفاع از آن به دلایل و مدارکی استناد نمودهاند فرجامخواه در دادخواست شهادت شهود را برای الزام به تنظیم سند رسمی و تأیید اصالت قرارداد 66/9/1 مورد استناد قرار داده و در جریان رسیدگی به دادنامه 1004-76/8/28 شعبه سوم دادگاه عمومی حقوقی مبنی بر رد دعوی خلعید فرجامخوانده و تأیید آن در شعبه چهارم دادگاه تجدیدنظر استان تهران طی دادنامه شماره 1531-74/12/9 و نیز آراء صادره در مورد جعل و استفاده از سند مجعول سند عادی 66/9/1 و کلاهبرداری از شعبه 32 دادگاه تجدیدنظر استان تهران مبنی بر برائت فرجامخواه با نقض دادنامههای 1623-1624 مورخ 79/10/29 صادره از شعبه 25 دادگاه عمومی کرج و اقرار فرجامخوانده در پرونده استنادی و ادعای فسخ در آن و مدارک دیگر در شهرداری و دارائی ... در مقابل وکیل فرجامخوانده به جعلیت سند ارائه شده از سوی خواهان در پرونده کیفری موضوع دادنامههای 1623-1624-79/10/29 شعبه 25 دادگاه جزائی کرج با استناد به نظریه کارشناس خط و نیز به دادنامه شماره 1342-86/11/14 شعبه 13 دادگاه عمومی حقوقی کرج مبنی بر صدور حکم خلعید از پلاک ... فرعی از ... اصلی قطعه هفتم تفکیکی و تأیید آن به موجب دادنامه شماره 842-88/5/31 شعبه 28 دادگاه تجدیدنظر استان تهران و انکار به اقرار فرجامخوانده و رد ادعای فسخ مطرح شده از سوی موکل خود (فرجامخوانده) و درخواست پرونده استنادی در صحت و سقم اقرار و ادعای فسخ و اعلام جعلیت سند عادی استنادی خواهان در صورت ارائه اصل آن و کافی نبودن شهادت شهود ... استناد نموده قطع نظر از اینکه به موجب دادنامه استنادی خواهان دعوی خلعید خوانده (فرجامخوانده) به موجب دادنامه شعبه سوم دادگاه عمومی حقوقی کرج بنا به استدلال منعکس در رأی مؤیداً به دادنامه چهارم دادگاه تجدیدنظر مردود اعلام گردیده و نیز به موجب دادنامه شعبه 13 دادگاه حقوقی کرج در مورد پلاک ... فرعی از ... اصلی حکم خلعید له فرجامخوانده صادر و در شعبه 28 دادگاه تجدیدنظر تأیید گردیده و نظر به اینکه حکم به رد دعوی خلعید فرجامخوانده در پرونده شعبه سوم دادگاه حقوقی کرج با استناد به اقرار ولی فرجامخوانده و ادعای فسخ وی در پرونده استنادی و استدلال دیگر صادر گردیده ولی با وصف درخواست فرجامخوانده هیچگاه درخصوص این مورد پرونده استنادی مورد ملاحظه قرار نگرفته و در مورد صحت و سقم اقرار و ادعای فسخ رسیدگی نشده و ایرادات دیگر از جمله ارتباط سفتهها با معامله مورد ادعا و ... اساساً دعوی الزام به تنظیم سند رسمی در صورتی قابل استماع است که دلایل و مدارک استنادی از حیث مالکیت محل ایراد نباشد به عبارتی لااقل ظهور در مالکیت داشته باشد در مانحنفیه الزام به تنظیم سند رسمی بدون طرح دعوی اثبات مالکیت با کپی سند عادی که در پروندههای دیگر که مورد ادعای جعل قرار گرفته و کارشناس هم نظر به جعلیت داده و اظهارات شهود که بیعنامه را امضاء نکردهاند بر فرض تحقیق از آنان و شهادت به وقوع عقد بیع و با توجه به بروز اختلافات عدیده و پروندههای متعدد اعم از کیفری و حقوقی که محتاج به رسیدگی همه جانبه و در نهایت نتیجه آنها ممکن بود کاشف از وقوع عقد بیع سابق داشته باشد( این معنا در دادخواست رعایت و مطرح شده است )بنا به مراتب اولآً دادگاه در مورد پلاک ... فرعی از ... اصلی که استدلال نموده قبلاً رسیدگی و منتهی به صدور حکم خلعید شده تا وقتیکه حکم خلعید با احکام دیگر زوال نیافته دعوی در مورد پلاک یاد شده محل ایراد میباشد ... اقتضای صدور قرار عدم استماع دعوی داشته که دادگاه بدون صدور رأی با اکتفاء به استدلال نتیجه را اعلام نکرده به عبارت دیگر به معنای اینست که درخصوص پلاک مذکور رأیی صادر نشده این شعبه مواجه با تکلیفی برای رسیدگی به فرجامخواهی نمیباشد اما در مورد پلاک ... فرعی از ... اصلی که حکم به بطلان دعوی خواهان صادر گردیده بنا به استدلال پیش گفته دعوی الزام به تنظیم سند رسمی بدون طرح دعوی اثبات مالکیت قابل استماع نمیباشد مستنداً به ماده 403 از قانون آئین دادرسی مدنی با تلقی حکم به قرار رأی فرجامخواسته را با این نتیجه ابرام مینماید.
شعبه 10 دیوان عالی کشور - رئیس و مستشار
هادی عبداله پور - سیدحجت اله میرمجیدی