رأی دادگاه بدوی
در خصوص اتهام آقای ط.م. (مشهور به س.الف. ) متولد 1325، بازنشسته و فاقد سابقهی محکومیت کیفری دایر بر توهین و افترا و نشر اکاذیب بهقصد تشویش اذهان عمومی موضوع شکایت آقای ف.الف. با وکالت آقای ح.ش.، با عنایت به اوراق و محتویات پرونده و مفاد کیفرخواست دادسرا و دلایل احصایی در آن و اظهارات شاکی و وکیل نامبرده و مستندات ابرازی و توجه به دفاعیات و مدارک ابرازی از سوی مشتکیعنه ملاحظه میگردد اولاً هرچند در بخشی از موضوعات ردوبدل شده مابین طرفین ازجمله 1- طرح شکایت به ادعای ذیحق بودن در مورد اثر متنازعفیه، میتوان آن را بهموجب قانون اساسی حق مسلم افراد دانست (اصل سیوچهار) و یا 2- نقلقولی از مسئولین نظام توسط مشتکیعنه که حسب مستندات ارائهشده شخص شاکی نیز در قسمتی آن را بهنوعی بیان نموده بوده است، بتوان گفت که اطلاق افترا یا نشر اکاذیب موضوعیت نداشته باشد لکن با مداقه در مطالب معنونه از سوی شاکی در روزنامه ... و پاسخ مشتکیعنه در قالب نامهای به این نشریه نمیتوان ارتجالی یا ابتدایی بودن مطالب را در حدی دانست که حسب دکترین قضایی وصف مجرمانه را زایل نماید زیرا اساساً الفاظ قابلیت مطابقت با یکدیگر و یا وصف پایاپای بودن را ندارد بهطور مثال الفاظی مانند دزدی، سرقت...، پارتیبازی، سندسازی، متکبر... و به نظر مشتکیعنه میتوانست در ازای مطالب شاکی، پاسخی انتقادی و بدون استفاده از الفاظ موهن استفاده کند ثانیاً در مبحث انتشار نامهی منتسب به مشتکیعنه و ایراد مطروحه مبنی بر عدم چاپ آن اینطور استنتاج میگردد همینقدر که این مطالب به شخص ثالثی ارسال و پسازآن به هر نحو شاکی به آن دسترسی داشته میتوان گفت که ((نشر)) صورت گرفته است، مضافاً اینکه در جرم نشر اکاذیب موضوعیت بزه بر نوع آن بار شده و حتی یک عمل و رکن مادی نیز میتوان مصداق آن باشد، بنابراین با در نظر گرفتن جمیع جهات قانونی و سایر قراین و امارات موجود بزهکاری متهم محرز و مسلم بوده و با استناد به مواد 608 و 697 و 698 از قانون مجازات اسلامی و با مراعات ماده 10 از قانون مجازات اسلامی مصوب 1392/2/1 و مواد 47 (از بابت تعدد مادی) و 22 قانون مجازات اسلامی سابق (بهعنوان قانون حاکم و مساعد در قواعد تعدد و تخفیف مجازات) و به لحاظ وضع خاص نامبرده ازنظر شرایط سنی و فقدان سابقهی محکومیت کیفری به پرداخت یکمیلیون ریال جزای نقدی بابت توهین و پنج میلیون ریال جزای نقدی بدل از حبس بابت افترا و پنج میلیون ریال جزای نقدی بدل از شلاق از بابت نشر اکاذیب محکوم میگردد و رأی صادره حضوری محسوب و ظرف مهلت بیست روز پس از ابلاغ قابل تجدیدنظرخواهی در محاکم محترم تجدیدنظر استان تهران است.
رئیس شعبه 1083 دادگاه عمومی جزایی تهران ویژه کارکنان دولت - صدیقی
رأی دادگاه تجدیدنظر استان
در خصوص تجدیدنظرخواهی آقای ط.م.(مشهور به س.الف.) فرزند س. نسبت به دادنامه شماره 423 مورخ 1392/9/27 صادرشده از شعبه 1083 دادگاه عمومی جزائی تهران که بهموجب آن به اتهامات توهین ، افترا ، و نشر اکاذیب بهقصد تشویش اذهان عمومی موضوع شکایت آقای ف.الف. ، به پرداخت مبلغ یکمیلیون ریال جزای نقدی بابت توهین ، مبلغ پنج میلیون ریال بابت افترا و نیز مبلغ پنج میلیون ریال بابت دیگر اتهام مذکور محکوم گردیده است ، با توجه به محتویات پرونده و توضیحات طرفین و وکیل شاکی در دادگاه صادرکننده دادنامه ، ایراد و اشکالی بر دادنامه مزبور و مبانی استدلال و استنباط دادگاه بدوی در احراز بزهکاری تجدیدنظرخواه وارد نیست و موافق موازین اصدار یافته و اینکه اعتراض مؤثری که بیاعتباری و نقض دادنامه را ایجاب نماید به عمل نیامده است ، دادگاه با رد تجدیدنظرخواهی ، النهایه با لحاظ مفاد شکوائیه شاکی و توضیحات وکیل ایشان در دادگاه مذکور ، چون عمل ارتکابی تجدیدنظرخواه فعل واحد با عناوین متعدد جرم و از مصادیق مقررات ماده 46 قانون مجازات اسلامی مصوب 1370(موضوع ماده 131 قانون مجازات اسلامی مصوب 1392) است که در این صورت به لحاظ تعدد معنوی مجازات اشد تعیین میگردد دادگاه با اختیار حاصله از تبصره 4 ماده 22 اصلاحی قانون تشکیل دادگاههای عمومی و انقلاب ،مجازات معینه بابت توهین و افترا و مواد قانونی مربوط به آن را از دادنامه حذف و بنا بهمراتب و استناد به بند الف ماده 257 قانون آئین دادرسی کیفری ، دادنامه تجدیدنظر خواسته را با اصلاح بهعملآمده نتیجتاً تائید مینماید . رأی دادگاه قطعی است.
شعبه 14 دادگاه تجدیدنظر استان تهران - رئیس و مستشار
نعمت اله نیک نژاد - اسماعیل تیموری