رأی دادگاه بدوی
در خصوص اتهام اقای ه.د.، سی و شش ساله، دائر بر سوء استفاده از ضعف نفس اقای الف.الف. موضوع شکایت اقایان ر. و ش. هر دو الف.، دادگاه با عنایت به محتویات پرونده، نظر به اینکه به موجب دادنامه شماره 1347 - 93 اصداری از شعبه 49 دادگاه حقوقی تهران که به موجب دادنامه شماره 48 - 94 اصداری از شعبه 13 دادگاه تجدید نظر استان تهران به تایید رسیده و دادنامه نهائی به شماره 336 - 94 شعبه چهل و یکم دیوان عالی کشور نیز در این خصوص اصدار یافته، متضمن محجور نبودن اقای الف.الف. است، لذا با این اوصاف و توجها" به اینکه صرفنظر از اینکه میبایست طرح شکوائیه و تعقیب آن توسط دادستان یا قیم محجور معمول میشد، ( ابتدائا" میبایست بر فرض احراز حجر و تعیین قیم، اقدامات حقوقی یا کیفری با فرض ذینفع بودن محجور از سوی دادستان با قیم معمول میشد) که در مانحن فیه به نحو صحیح قانونی اقدام نشده است، نظر به آراء صدر الذکر و همچنین لوایح تقدیمی آقای الف.الف. و سایر مستندات قانونی که دلالت بر عدم حجر ایشان دارد، نظر به اینکه ماده 596 قانون مجازات اسلامی مصوب 1375 که رکن قانونی بزه سوء استفاده از ضعف نفس اشخاص میباشد، مبتنی بر این قاعده اصولی و حقوقی است که احراز حجر رکن اساسی تحقق این بزه میباشد. زیرا به اعتبار جنون یا صغر یا سفیه بودن اشخاص به آنها اطلاق محجور میگردد و سوء استفاده از ضعف نفس این اشخاص موقعیت حاکمیتی ماده 596 قانون مجازات اسلامی را فراهم می کند و با تحقیق این امر که بحث حجر منتفی بوده است، بحث ظهور حاکمیت ماده 596 قانون مجازات اسلامی نیز منتفی است. لذا با این اوصاف که تحقق بزه در ما نحن فیه منتفی است، مستندا" به ماده 4 قانون آئین دادرسی کیفری رای بر برائت متهم از بزه انتسابی صادر و اعلام میدارد. رای صادره حضوری بوده ظرف بیست روز پس از ابلاغ قابل تجدید نظر خواهی در محاکم تجدید نظر استان تهران میباشد. ر
ئیس شعبه 1028 دادگاه کیفری 2 تهران - الف. ی
رأی دادگاه تجدیدنظر استان
در خصوص اعتراض و تجدیدنظرخواهی آقای م.ن.س. بوکالت از آقای ش.الف. نسبت به دادنامه شماره 94000421 مورخ 1394/05/28 صادره از شعبه 1028 دادگاه کیفری دو تهران که بموجب آن در مورد شکایت تجدیدنظرخواه بر علیه تجدیدنظرخوانده دائر به سوء استفاده از ضعف نفس آقای الف.الف. منجربه برائت گردیده است. پس از ابلاغ و در فرجه از سوی وکیل شاکی مورد تجدیدنظرخواهی واقع و پس از ارجاع و بررسی در این دادگاه و از آنجا که مجازات درجه 6 بوده که منجربه محکومیت به حبس نشده است و لذا نیازی به تعیین وقت و دعوت از طرفین نبوده و با توجه به احکام قطعیت یافته صادره از محاکم حقوقی و اینکه محجوریت و ضعف نفس آقای الف.الف. به اثبات نرسیده است. همچنین ضمن پذیرش استدلال دادرس محترم دادگاه بدوی در مورد ذی سمت نبودن شکات و لزوم صدور حکم حجر نسبت به مجنی علیه النهایه از آنجا که دادنامه تجدیدنظرخواسته وفق مقررات و موازین اصدار یافته و اعتراض و تجدیدنظرخواهی را غیر وارد دانسته و ضمن رد آن به استناد بند الف ماده 455 قانون آیین دادرسی کیفری مصوب 1392 دادنامه تجدیدنظرخواسته را عیناً تأیید می نماید رأی صادره قطعی است.
شعبه 4 دادگاه تجدیدنظر استان تهران - رئیس و مستشار
هدایت اله جوادی - بهزادسعادت زاده