عنوان: فرجام‌خواهی از قرار عدم استماع دعوا

پیام: با توجه به عدم تصریح قانون گذار به قابلیت فرجام خواهی از قرار عدم استماع دعوا، قرار مذکور غیرقابل فرجام خواهی است.
مستندات:
شماره دادنامه قطعی :
9309970907200315
تاریخ دادنامه قطعی :
1393/04/10
گروه رأی:
حقوقی
آراء منتخب پرونده:

عین عبارت چاپ متن متن تجمیعی پرونده

رأی خلاصه جریان پرونده

در تاریخ 12/10/1391 خانم ص.ح. به استناد تصاویر مصدق اجرای صیغه طلاق به شماره ترتیب 3175-16/6/1389 دفتر شماره . . . طلاق حوزه ثبتی دورود و رأی شماره 87/1090-28/10/1387 شعبه دوم دادگاه عمومی حقوقی دادخواستی به خواسته اعلان بطلان «طلاق»; طبق شماره 3175 دفتر شماره . . . طلاق حوزه ثبتی دورود به لحاظ انقضای مهلت اجرای صیغه طلاق و استفتاء مقام معظم رهبری به طرفیت آقایان م.ش. و ح.ک. تقدیم و توضیح می دهد اعتبار گواهی عدم امکان سازش سه ماه می باشد درحالی که صیغه طلاق پس از خاتمه مدت اعتبار گواهی عدم امکان سازش جاری گردیده است طبق استفتاء مقام معظم رهبری طلاق واقع شده باطل است با تقدیم دادخواست تقاضای رسیدگی را دارم شعبه دوم دادگاه عمومی حقوقی به موضوع رسیدگی و سردفتر ازدواج شماره . . . و . . . طلاق حوزه ثبتی با ارسال نامه شماره 587-22/12/1391 اجرای صیغه طلاق خواهان را با انجام تشریفات قانونی صحیح و درست اعلام می کند و هرگونه بی اطلاعی زوجه را مردود اعلام می نماید توضیح می دهد کلیه حقوق مشارٌالیها پرداخت شد و سند به امضاء آقای س.ش. به عنوان نماینده قاضی محترم تنظیم شده است دادگاه در تاریخ 23/12/1391 بدون حضور طرفین تشکیل جلسه می دهد و با توجه به لوایح طرفین وقت دادرسی را تجدید و آنان را برای اخذ توضیح دعوت می کند دادگاه در تاریخ 1/3/92 با حضور طرفین تشکیل جلسه می دهد خواهان اظهار می دارد توضیحات من به شرح لایحه تقدیمی است خوانده نیز همین مطلب را بازگو می کند دادگاه پرونده استنادی را مطالبه می کند و در تاریخ 2/5/1392 در وقت احتیاطی تشکیل جلسه می دهد و نسبت به درج محتویات آن اقدام و توضیح می دهد آقای ح.ک. با وکالت خانم ص.ر. دادخواستی به طرفیت خانم ص.ح. به خواسته صدور گواهی عدم امکان سازش به استناد ماده 1130 (اصلاحی) قانون مدنی تقدیم که به شعبه دوم دادگاه ارجاع می گردد شعبه مذکور به موضوع رسیدگی و طی رأی شماره 87/1090-28/10/87 گواهی عدم امکان سازش را صادر که رأی مذکور طی رأی شماره 431-88-21/5/88 شعبه 6 دادگاه تجدیدنظر استان تأیید و با فرجام خواهی خوانده پرونده به شعبه 24 دیوان عالی کشور ارسال و رأی صادره تأییدشده است پرونده مجدداً به شعبه 12 دیوان عالی کشور ارسال که رأی مورد تأیید قرارگرفته است (تصاویر آراء صادره پیوست پرونده گردیده است) دادگاه پایان دادرسی را اعلام و طی رأی شماره 485-9/5/1392 استدلال می کند در خصوص دعوای خانم ص.ح. به طرفیت آقایان م.ش. و ح.ک. به خواسته اعلام بطلان طلاق به لحاظ انقضاء مهلت اجرای صیغه طلاق با عنایت به اینکه در متن اجرای صیغه طلاق شماره 4175 قید گردیده زوجه از حضور در دفترخانه امتناع ورزیده و آقای س.ش. به عنوان نماینده دادگاه در جلسه اجرای صیغه حاضر گردیده و خانم ص.ر. به وکالت از آقای ح.ک. صیغه طلاق را جاری نموده و اینکه خوانده مدعی است مهلت منقضی نگردیده و با توجه به محتویات پرونده استنادی به کلاسه 87/2/588 دعوای خواهان اثبات نشده است و اینکه خواسته مطروحه منطبق با قانون نمی باشد لذا دادگاه به استناد ماده 2 قانون آیین دادرسی مدنی قرار عدم استماع دعوای خواهان را صادرواعلام می دارد پس از ابلاغ رأی خانم ص.ح. نسبت به آن تجدیدنظرخواهی می کند شعبه 6 دادگاه تجدیدنظر استان به موضوع رسیدگی و طی رأی شماره 587-30/7/1392 به استناد ماده 353 قانون آیین دادرسی مدنی مصوب سال 1379 با ردّ اعتراض دادنامه تجدیدنظر خواسته را تأیید و استوار می نماید رأی در تاریخ 22/8/1392 به خانم ص.ح. ابلاغ و نامبرده در تاریخ 9/9/1392 نسبت به آن فرجام خواهی می کند که پرونده پس از تبادل لوایح به دیوان عالی کشور ارسال و برای رسیدگی به این شعبه ارجاع می گردد.
هیئت شعبه در تاریخ بالا تشکیل گردید پس از قرائت گزارش آقای قدرت اله طیبی عضو ممیز و ملاحظه اوراق پرونده مشاوره نموده چنین رأی می دهد:

رأی شعبه دیوان عالی کشور

به دلایل ذیل قرار عدم استماع دعوی حسب رأی شماره 485-9/5/1392 به استناد ماده 2 قانون آیین دادرسی مدنی مصوب سال 1379 از سوی شعبه دوم دادگاه عمومی حقوقی صادر و طی رأی شماره 587-30/7/1392 عیناً به تأیید شعبه ششم دادگاه تجدیدنظر استان رسیده است قابلیت طرح در دیوان عالی کشور را ندارد. به استناد ماده 332 قانون آیین دادرسی مدنی مذکور، قرارهای زیر قابل تجدیدنظر است درصورتی که حکم راجع بـه اصل دعوا قابل تجدیدنظر باشد. (الف) قرار ابطال دادخواست یا ردّ دادخواست که از دادگاه صادر شود. (ب) قرار ردّ دعوا یا عدم استماع دعوا. (ج) قرار سقوط دعوا. (د) قرار عدم اهلیت یکی از طرفین دعوا. درحالی که قانون گذار باوجود اینکه قرار عدم استماع دعوا صادره از دادگاه نخستین را قابل رسیدگی در دادگاه تجدیدنظر استان با شرایطی دانسته ولی حسب مفاد ماده 368 قانون مذکور قرارهای قابل رسیدگی فرجامی را احصاء نموده و آن ها را مقید با شرایطی قابل رسیدگی فرجامی شناخته است و قرارهای مذکور عبارت از 1- قرار ابطال یا ردّ دادخواست که از دادگاه تجدیدنظر صادرشده باشد 2- قرار سقوط دعوا یا عدم اهلیت یکی از طرفین دعوا می باشد و با تطبیق دو ماده (مواد 332 و 368) از قانون آیین دادرسی مزبور با اشراف به نحوه مقدمات تدوین و تصویب قوانین قانون گذار در چند مواد بعد از ماده 332 قانون آیین دادرسی مدنی قرار عدم استماع دعوا را از موارد و جهات فرجام خواهی حذف نموده است نظر به اینکه قرار عدم استماع دعوای مذکور مشمول بند 5 از ماده 369 قانون آیین دادرسی مدنی مصوب 1379 هم نمی باشد لذا فرجام خواهی خانم ص.ح. نسبت به قرار عدم استماع دعوای صادره از دادگاه نخستین که عیناً در شعبه ششم دادگاه تجدیدنظر استان تأییدشده است قابلیت طرح در دیوان عالی کشور را ندارد و بنا به دلایل پیش گفته بر اساس و مبنا آن درخواست فرجام خواهی نامبرده ردّ می شود.
رئیس شعبه 12 دیوان عالی کشور ـ مستشار
طیبی ـ حیدری

نقد رأی

تعدادموافق: 0 ـ تعدادمخالف: 0

نقدهای شما