رأی دادگاه بدوی

در خصوص دعوی خانم خ.م با وکالت آقای د.ی. به ‌طرفیت اداره ثبت‌احوال به خواسته ابطال شناسنامه، به لحاظ تاریخ تولد 1358/12/10 و الزام خوانده به صدور شناسنامه جدید با تاریخ تولد1361/8/10 وکیل خواهان توضیح داده موکل 20 ماه قبل از ولادتش دارای خواهری بوده که در همان ابتدای زندگی به علت بیماری فوت می‌نماید و والدین وی پس از به دنیا آمدن ایشان شناسنامه دختر فوت ‌شده را به موکله اختصاص داده‌اند و از اخذ شناسنامه به نام وی خودداری نموده‌اند بر همین اساس موکله اقدام به تعویض شناسنامه نموده و شناسنامه مذکور متعلق به موکله نبوده و در اجرای تغییر نام شناسنامه جدید صادرشده لذا صدور حکم به شرح خواسته مورد استدعا می‌باشد. دادگاه با عنایت به‌ مراتب فوق و نظر به اینکه گواهان تعرفه شده بالاتفاق ادعای وی را مورد پذیرش قرارداده اند و خوانده نیز در لایحه تقدیمی دفاع مؤثری به عمل نیاورده و دلیلی برخلاف ادعای خواهان و بی‌اعتباری گواهی گواهان ابراز نداشته است، لذا دعوی خواهان به نظر دادگاه ثابت تشخیص و مستنداً به ماده 4 قانون ثبت‌احوال و ماده 995 قانون مدنی حکم به ابطال شناسنامه خواهان به لحاظ تاریخ تولد 1358/12/10 و الزام خوانده به صدور شناسنامه جدید با تاریخ تولد 1361/8/10 صادر و اعلام می‌گردد. رأی صادره حضوری ظرف بیست روز از تاریخ ابلاغ قابل تجدیدنظرخواهی در دادگاه محترم تجدیدنظر استان تهران می‌باشد.
رئیس شعبه 3 حقوقی دادگاه(عمومی)
شهریار ابراهیمی آزاد

رأی دادگاه تجدیدنظر استان

در رابطه با تجدیدنظرخواهی اداره ثبت ‌احوال به‌ طرفیت خ.م. نسبت به دادنامه شماره 1380مورخ 1392/10/22 صادر از شعبه محترم 3 دادگاه عمومی حقوقی شهریار متضمن ابطال شناسنامه و الزام تجدیدنظرخوانده به صدور شناسنامه جدید با تاریخ تولد 1361/8/10 با دقت در محتویات پرونده نظر به اینکه اولاً تجدیدنظرخوانده در طی سه دهه گذشته به‌کرات و در مناسبات مختلف اداری و حقوقی از شناسنامه فعلی استفاده نموده و در مهم‌ترین موقعیت با طرح دادخواست و تقاضای تغییر نام از ع. به خ. فی‌الواقع به اصالت سند سجلی فعلی تصریح نموده است. ثانیاً، سند سجلی در زمره اسناد رسمی است و ابطال مدلول سند رسمی به اعتبار شهادت گواهان خلاف ماده 1309 قانون مدنی است. وانگهی برابر ماده‌ واحده قانون حفظ اعتبار اسناد سجلی و جلوگیری از تزلزل آن بی‌اعتبار نمودن مندرجات سند سجلی ممنوع می‌باشد. بنا بر مراتب و به سبب فقدان هرگونه دلیل موجه دال بر فوت خواهر موردادعا و نیز گواهی ولادت و جواز دفن وی و همچنین وجود سند فاقد شائبه دال بر تولد خواهان در تاریخ موردادعا دادگاه تجدیدنظرخواهی را وارد و مؤثر دانسته، مستندا به بند ه ماده 348 و ماده 358 قانون آیین دادرسی مدنی با نقض رأی تجدیدنظرخواسته حکم به بطلان دعوی اولیه تجدیدنظرخوانده صادر می‌نماید. رأی صادر قطعی است.
رئیس و مستشار شعبه 59 دادگاه تجدیدنظر استان تهران
موسوی - نوروزی