رأی خلاصه جریان پرونده
فرجام خوانده خانم ز.ب. با وکالت خانم ح. دادخواستی به طرفیت آقای م.م. به خواسته تقاضای طلاق به دلیل تخلف زوج از بندهای 1 و 2 و 7 سند نکاحیه تقدیم دادگاه عمومی حقوقی مشهد نموده و رسیدگی به شعبه چهل و ششم ارجاع گردیده است. وکیل، خواسته موکله خود را اجمالاً چنین شرح می دهد؛ موکله در تاریخ 2/1/80 به عقد دائم خوانده درآمده و حاصل این ازدواج یک فرزند دختر است. خوانده مدت مدیدی است که به مواد مخدره مضره اعتیاد پیدا کرده و در کمپ های مختلف بستری گردیده ولی متأسفانه دوباره به اعتیاد برگشته است و زندگی زناشویی را دچار بحران نموده و به دلیل اعتیاد از شغل خویش معلق گردیده است، نفقه همسر و فرزندش را نمی دهد و پرونده کیفری در خصوص اعتیاد و سوء رفتار دارد و اقامت وی در کمپ ترک اعتیاد مورد تأیید قرار گرفته است (ص 3) به استناد دلایل فوق، دعوای تقاضای صدور طلاق به دلیل عسر و حرج شدید نموده است. جلسه دادگاه در تاریخ 27/1/91 با حضور خواهان و وکیل وی تشکیل، وکیل اعلام می دارد همان طوری که در شرح دادخواست اعلام گردیده خوانده دارای اعتیاد مضر به مواد مخدر می باشد و بنا به اقرار خودش از شانزده سالگی به این دام افتاده و توان ترک ندارد و اقدامات برای ترک دادن وی کارساز نبوده و سوء معاشرت های ایشان و ترک انفاق همگی از تأثیر اعتیاد ایشان بوده است، خوانده در پرونده نفقه صریحاً به اعتیاد اقرار نموده است لذا خواهان درخواست طلاق و وصول مهریه را دارد. م.س. اعلام داشته یک سال از اختلاف شدید بین زوجین به علت اعتیاد مضر زوج می گذرد و چندین نوبت ترک اعتیاد نموده ولی مجدداً شروع به مصرف کرده و صلح و سازش بین آن ها امکان ندارد. م.ب. نیز اعلام می دارد با توجه به اعتیاد زوج امکان صلح و سازش بین زوجین وجود ندارد لذا نظر به طلاق داده و اعلام می دارد دخترم امنیت جانی ندارد (ص 20 ) دادگاه با اعلام ختم رسیدگی به موجب دادنامه شماره 1225 مورخ 11/2/91 تخلف زوج از شرایط ضمن عقد را محرز تشخیص داده و به استناد مواد 1129 ـ 1130 از قانون مدنی و ماده واحده از مقـررات مربوط به طـلاق و بندهای مربـوط به سند ازدواج به خواهان اجازه می دهد تا با مراجعه به یکی از دفاتر طلاق خود را مطلقه نماید و ثبت طلاق را به وکالت از زوج امضاء نماید و در خصوص مهریه نیز حکم مقتضی صادر می نماید. زوج از رأی صادره واخواهی نموده، دادگاه در مورخ 14/6/91 تشکیل جلسه داده، وکیل واخواه مطالبی را در دفاع از موکل خود بیان و درخواست نقض دادنامه واخواسته را نموده، دادگاه به موجب دادنامه شماره 1328 مورخ 23/6/91 ضمن رد واخواهی رأی صادره را تأیید می نماید. آقای م.ب. به وکالت از م.م. از دادنامه 1328 مورخ 22/6/91 که در رد واخواهی از دادنامه 0225 مورخ 11/2/91 و تأیید رأی صادره از شعبه 46 حقوقی مشهد صادر گردیده تجدیدنظرخواهی نموده و شعبه شانزدهم دادگاه تجدیدنظر مشهد حسب الارجاع به موضوع رسیدگی و برابر دادنامه شماره 2514 مورخ 19/10/91 تجدیدنظرخواهی را وارد تشخیص نداده و ضمن رد تجدیدنظرخواهی دادنامه تجدیدنظرخواسته را عیناًً تأیید و استوار می نماید، وکیل آقای م.م. از دادنامه صادره فرجام خواهی نموده و با این استدلال که ماده 1129 قانون مدنی در صورت استنکاف زوج از دادن نفقه و عدم اجرای حکم محکمه اجازه رجوع زوجه به حاکم و الزام زوج به طلاق داده در حالی که در مانحن فیه زوجه خود منزل را ترک و جهیزیه اش را برده و زوج با تهیه اساس البیت به زوجه اعلام کرده که به منزل مشترک برگردد و زوجه به موجب دادنامه مورخ 18/6/91 برگ 49 محکوم به تمکین گردیده است لذا محکومیت موکل به طلاق به لحاظ عدم پرداخت نفقه فاقد وجاهت قانونی است و در خصوص عسر و حرج و تخلف از شرایط ضمن عقد که در دادنامه غیابی بدان استناد شده اولاً معلوم نیست تخلف از کدام بند شرایط است، ثانیاً موکل از ابتدای خرداد سال 90 که تحت درمان قرار گرفته اعتیاد خود را به طور کامل ترک کرده است که دو فقره تست به عمل آمده نتیجه اش منفی بوده برگ( 48 و 49 پرونده) و برابر بند 2 ماده 1130 قانون مدنی اعتیاد زوج در صورتی عسر و حرج زوجه محسوب می گردد که به اساس زندگی خانوادگی خلل وارد آورد و الزام زوج به ترک آن ممکن نباشد در صورتی که اعتیاد موکل خللی بر اساس زندگی وارد نیاورده و از خرداد سال 90 به طور کامل ترک کرده است و نحوه انتخاب داوران و چگونگی اعلام نظر آنان را نیز فاقد وجاهت قانونی توصیف نموده و ادعای وکیل زوجه مبنی بر این که زوج به علت اعتیاد از کار خود تعلیق شده کذب است و گواهی پیوست از محل کار وی (برگ 50) و فیش حقوق، بطلان ادعای مطروحه را ثابت می نماید (و با عنوان مطالب دیگر که به هنگام شور قرائت خواهد شد) و در خاتمه اعلام داشته مدارک پیوست بطلان ادعای فرجام خوانده را ثابت می نماید. پرونده پس از تبادل لوایح به دیوان عالی کشور ارسال و رسیدگی به این شعبه ارجاع گردیده است.رأی شعبه دیوان عالی کشور
دادنامه فرجام خواسته، مألاً دارای خدشه و ایراد است زیرا عمده استدلال دادگاه در توجیه حکم طلاق زوجه، اعتیاد زوج به مواد مخدر و عدم پرداخت نفقه است حال آن که شرایط راجع به اعتیاد زوج به مواد مخدر (( موضوع بند 7 عقدنامه )) در صورتی تحقق پیدا می کند که نامبرده به اعتیاد مضری که اساس زندگی خانوادگی را مختل نماید مبتلا گردد که در مانحن فیه به فرض این که اصل اعتیاد محرز باشد با توجه به ادعای زوج به ترک اعتیاد بررسی لازم درباره اعتیاد مضر انجام نشده است و موضوع به وضوح مشخص نگردیده است و از طرفی عدم امکان الزام زوج به پرداخت نفقه نیز معلوم نشده است و در این رابطه هم بررسی لازم انجام نگرفته است بنابراین در وضعیت حاضر به جهت اشعاری رأی صادره قابلیت تأیید را نداشته و نقض می گردد و رسیدگی مجدد به همان شعبه صادر کننده رأی منقوض محول تا با بررسی همه جانبه رأی مقتضی صادر فرمایند.رئیس شعبه 26 دیوان عالی کشور ـ عضو معاون
انصاری ـ جعفری