رأی خلاصه جریان پرونده

در تاریخ ۹۹/۸/۴ اقای م. ع. فرزند ع. دادخواستی به خواسته فسخ نکاح به دلیل عدم بکارت زوجه علیه همسرش ن. م. ن. فرزند د. به سازمان *تقدیم می کند که به شعبه *ارجاع می شود. اجمال خواسته وی چنین است.که طرفین در تاریخ ۹۸/۳/۲۶ ازدواج کردند. و سپس به دلیل اختلافات حاصله درخواست طلاق توافقی نمودیم که شعبه *در تاریخ ۹۸/۱۲/۲۶ حکم به طلاق درمقابل بذل حقوق مالی از سوی زوجه نمود ولی بعدا زوجه به مابذل رجوع نموده ۸۰ سکه مهریه خود را مطالبه کرده و چون ایشان رجوع به مابذل نمودمنهم احتیاط رجوع کردم و با توجه به اینکه در زمان طلاق متوجه عدم بکارت زوجه شدم تقاضای فسخ نکاح را دارم. شعبه *در تاریخ ۹۹/۸/۱۴ با حضور طرفین وارد رسیدگی می شود. و زوج اعلام نمود اینها دو بار مرا فریب دادند یک بار با توجه به اینکه زوجه باکره نبوده بعنوان باکره معرفی نمودند و بار دوم اعلام نمودند با بذل حقوق مالی طلاق توافقی بگیرند و سپس به مهریه رجوع نمودند و دادخواست به مطالبه ان دادند لذا من با استفاده از حق قانونی نکاح را فسخ نمودم و درخواست تنفیذ ان را دارم. زوجه در پاسخ اعلام نموده پس از عقد در *جشن نامزدی گرفتیم و پس از جشن مرا به منزل برادرش برد و با دراوردن لباس عروسی با من رابطه برقرار کرد و من با دیدن خونریزی متوجه شدم و اعتراض کردم گفت مسیله ای نیست این حالت برای همه پیش می اید و من تاکید کردم کسی چیزی نگویم بعدا که اختلاف شدید شد بنا شد طلاق توافقی بگیریم و بدون اطلاع والدین مرا طلاق دادند بعدا والدین من ازطلاق و وقوع رابطه زناشویی مطلع شدند لذا به مابذل رجوع نمودند که پدرم به دفترخانه رفت و اعتراض نمود. در تاریخ ۹۹/۸/۱۷ قاضی مشاور شعبه اول با این استدلال که خواهان بر ادعای خود در مورد باکره نبودن زوجه در زمان عقد دلیلی اقامه ننموده پیشنهاد رد دعوی را ارائه می نماید. ( صفحه ۲۷پرونده )
سپس دادگاه در تاریخ ۹۹/۸/۱۷ ختم رسیدگی را اعلام و چنین رای صادر می کند:
درخصوص دعوی اقای م. ع. فرزند ع. به طرفیت خانم ن. م. ن. فرزند د. م. ن. به خواسته فسخ نکاح داداه با توجه به اوراق و محتویات پرونده اظهارات خواهان و دفاعیات موجه خوانده در جلسه دادرسی و ملاحظه نظریه قاضی محترم مشاور دادگاه خانواده و توجها به سند نکاحیه پیوستی زوجین که در نکاحیه مذکور کلمه دوشیزه بودن زوجه قید شده و خواهان با امضای ذیل سند نکاحیه به نوعی اوصاف عقد را قبول نموده و مضافا به اینکه خواهان دلیلی ارائه ننموده که در زمان عقد نکاح زوجه دوشیزه نبوده از سوی دیگر با توجه به اینکه از تاریخ صدور حکم طلاق توافقی تا زمان ارسال اظهار نامه و اعلام فسخ نزدیک چهار ماه سپری شده در حالیکه برابر مقررات قانونی فسخ فوریت عرفی داشته که با توجه به فاصله زمانی مذکور خواهان به نوعی اسقاط حق نموده لذا نظر به مراتب مذکور دادگاه دعوی خواهان را وارد ندانسته مستندا به ماده ۱۹۷ قانون ایین دادرسی دادگاههای عمومی و انقلاب در امور مدنی حکم بر بطلان دعوی صادر و اعلام می گردد. رای صادره حضوری و ظرف مدت بیست روز پس از ابلاغ قابل تجدیدنظر در محاکم محترم تجدیدنظر *می باشد.
زوج در فرجه قانونی پس از ابلاغ به رای اعتراض می نماید. و پرونده به شعبه *ارجاع می شود. که در تاریخ ۹۹/۱۰/۱۷ طی دادنامه شماره *رای بدوی را به شرح زیر تایید می کند:
درخصوص تجدیدنظرخواهی اقای م. ع. فرزند ع. نسبت به دادنامه شماره *مورخه ۹۹/۸/۲۰ موضوع پرونده کلاسه *صادره از شعبه *به طرفیت خانم ن. م. ن. فرزند د. که به موجب ان دادگاه بدوی مبادرت به صدور حکم بر بطلان دعوی تایید فسخت نکاح به لحاظ تدلیس نموده است.که پس از ابلاغ دادنامه به طرفین در فرجه قانونی از ناحیه تجدیدنظرخواه مورد اعتراض و تجدیدنظرخواهی قرار گرفته است. دادگاه تجدیدنظر با امعان نظر به جامع اوراق و محتویات پرونده و صرف نظر از عدم رعایت فوریت عرفی جهت استفاده از خیار فسخ نظر به اینکه تا کنون ادنی دلیلی مدلل توسط تجدیدنظرخواه مبنی بر ثیبه بودن زوجه در قبل از انعقاد عقد نکاح تقدیم محکمه نگردیده است.و در مفاد لایحه تجدیدنظرخواهی تجدیدنظرخواه ایراد و اعتراض موثر و مدللی که موجبات فسخ و بی اعتباری دادنامه معترض عنه را ایجاب نماید. به عمل نیامده است.و ایراد و خدشه اساسی سبب نقض نیز به ان وارد نیست و دادنامه معترض عنه با رعایت تشریفات مهم و اصول دادرسی وفق مقررات قانونی و موازین شرعی اصدار یافته است.و استنتاج حاصل از استدلال مرقوم در دادنامه موصوف محمول بر صحت تلقی می گردد. لذا با رد تجدیدنظرخواهی تجدیدنظرخواه و مستندا به فراز اخر ماده ۳۵۸ قانون ایین دادرسی مدنی دادنامه معترض عنه تایید می گردد. رای صادره به استناد ماده ۳۶۸ قانون مرقوم ظرف بیست روز از تاریخ ابلاغ قابل فرجام خواهی در دیوان عالی کشور می باشد.
دادنامه تجدیدنظر در تاریخ ۹۹/۱۰/۱۱ به زوج ابلاغ می شود. و وی در تاریخ ۹۹/۱۱/۱۰ فرجام خواهی می نماید. سپس پرونده به دیوان عالی کشور ارسال شده و به همین شعبه ارجاع گردیده است.
هیات شعبه در تاریخ بالا تشکیل گردید. پس از قرائت گزارش اقای ع. ر. عضو ممیز و ملاحظه اوراق پرونده و نظریه کتبی اقای ح. م. دادیار دیوان عالی کشور اجمالا مبنی بر: با توجه به جامع محتویات پرونده عقیده بر ابرام رای صادره دارم. درخصوص دادنامه شماره *فرجام خواسته مشاوره نموده چنین رای می دهد:

رأی شعبه دیوان عالی کشور

فرجامخواهی اقای م. ع. نسبت به دادنامه صادره از شعبه *که رای دادگاه خانواده مبنی بر رد خواسته فسخ نکاح را مورد تایید قرار داده وارد و موجه نیست زیرا اولا زوج با توجه به اقرار بر دوران چند ماهه نامزدی و دسترسی به زوجه دلیل در مورد اینکه زوجه موقع عقد باکره نبوده ارائه ننموده و احتمال صحت ادعای زوجه در مورد وقوع رابطه زناشویی بین انان وجود دارد. و با وجود این احتمال ادعای عدم بکارت قبل العقد فاقد دلیل می باشد. ثانیا فسخ فوری است.و در این پرونده فوریت فسخ رعایت نشده است.لهذا دادنامه بدوی و تجدیدنظر منطبق با موازین شرعی و قانونی صادر شده اند لذا باستناد ماده ۳۷۰ و ۳۹۶ قانون ایین دادرسی مدنی دادنامه فرجام خواسته تایید و ابرام می شود.
شعبه *
رییس: ع. ر. عضو معاون: ح. ا. عضو معاون: ا.