رأی خلاصه جریان پرونده
خلاصه جریان پرونده:اقای م. ح. ا. با وکالت اقای س. ک. م. ن. ا. به طرفیت خانم ز. م. به خواسته فسخ نکاح به دلیل تدلیس در نکاح در محاکم خانواده *در تاریخ ۹۸/۱۱/۲۶ مستند به سند ازدواج ۲۳۴۱۳ مورخ ۹۸/۹/۲۹ مطرح نموده است.در متن دادخواست وکیل خواهان گفته است.علقه زوجیت فیمابین طرفین از مورخ ۹۸/۹/۲۹ مشخص می باشد. که با توجه به اینکه با بروز مشکلاتی فی مابین طرفین با مراجعه به مرکز مشاوره کیمیایی مهر موکل در مورخ ۹۸/۱۱/۱۰ متوجه موضوع سفید بودن شخص زوجه می گردد. که با ارسال اظهارنامه در مورخ ۹۸/۱۱/۱۳ مورد را طبق ماده ۱۵۶ قانون ایین دادرسی مدنی به اطلاع شخص زوجه می رساند لذا با توجه به مراتب فوق و مدارک پیوست و کم بودن ضریب هوشی زوجه و عدم سلامت لازم در هنگام عقد که از زوج مخفی نموده است.درخواست رسیدگی و صدور حکم به فسخ نکاح به دلیل تدلیس در نکاح مورد تقاضاست با ارجاع پرونده به شعبه *وقت جهت رسیدگی تعیین نموده است.اقایم. ا. ش. بوکالت از زوجه لایحه ای تقدیم که در برگ های ۱۴ الی ۱۲ پرونده پیوست است.مفادا حاکی است.با توجه به اینکه رابطه زوجیت خاص و زناشویی فیمابین در شب زفاف مورخ ۹۸/۱/۱ پس از حین عقد برقرار شده و زوجه از حالت باکره بودن خارج گردیده متاسفانه خواهان با بهانه های واهی حسب دادخواست تقدیمی مدعی سفاهت موکل جهت فسخ نکاح شده است.خیار فسخ که بابد توسط ذوالخیار اعمال شود. در جهت صحت سقم ان باید رسیدگی صورت گیرد و سپس دادگاه حکم اعلامی صادر نماید. نه انکه راسا نکاح را فسخ نماید. لذا طرح دعوی مطروحه قابلیت استماع را بدین نحو ندارد. در لایحه تقدیمی به علت سفاهت ولی در دادخواست تقدیمی مدعی فسخ به لحاظ پایین بودن ضریب هوشی شده است.که این دو مورد با هم تفاوت بنیادین دارند این تفاوقات بیان شده توسط خواهان دلالت بر کذب بودن ادعای مطروحه داشته و دعوی از نظر حقوقی منجز مطرح نشده است.وی در ادامه به ارایی از شعب دیوان عالی کشور که سفاهت و هوش پایین به هیچ عنوان از موجبات فسخ نکاح نمی باشد. اظهارنظر شده است.نیز مورد را از مصادیق ماده ۱۱۲۸ قانون مدنی نیز ندانسته است.و فریب ادعایی زوج و وکیل او را محقق و ثابت ندانسته است.درخواست صدور حکم به بطلان دعوی را نموده است.در جلسه دادرسی ۹۹/۲/۸ که با حضور وکیل خواهان و خوانده تشکیل گردیده است.وکیل خواهان خواسته را به شرح دادخواست تقدیمی ضمن اینکه در متن دادخواست به جای کلمه سفیه سفید تایپ شده است.درخواست رسیدگی و عنداللزوم ارجاع موضوع به پزشکی قانونی و جلب نظر ان مرجع را نموده است.وکیل خوانده دفاعیات خود را به شرح لایحه تقدیمی که ان را قرائت نموده است.بیان داشته وکیل خواهان بیان داشته است.موکل اظهارنامه فرستاده و اعلام فسخ نکاح نموده است.و اکنون هم خواسته ما تنفیذ فسخ نکاح است.از باب اینکه خوانده سفیه است.و در توضیح سفاهت بیان شد که ضریب هوشی پایین دارد. و سلامت از شروط اصلی عقد نکاح است.که خوانده این وصف را ندارد. رعایت فوریت اعلام فسخ نیز شده است.راجع به رابطه جنسی و دخول هم موکل منکر است.و مواقعه ای نداشته است.وکیل خوانده اظهار می کند ایشان با موکل رابطه و مواقعه داشته است.که به نزد پزشک هم رفته و مدعی می شود. چون تو خونریزی نکردی پس بکارت نداشته ای در صورتی که دخول انجام شده است.خوانده که در این لحظه حضور داشته اظهار می کند دارای مدرک کاردانی و کارشناسی مهندسی نرم افزار است.و بعد از عقد سه بار زوج با وی مواقعه داشته است.همان شب عقد این کار را کرده است.و همان بار اول خواهان گفت تو چرا خونریزی نداشته ای و اعصابش به هم ریخت و گفت باید برویم نزد دکتر و به اتفاق او و مادرم رفتیم و بدون حضور مادرم دکتر به ایشان توضیح داد و گفت سی و سه درصد دخترها حلقوی هستند و نزد دکتر هم قبول داشت که رابطه داشته است.من طلاق نمی خواهم و خواهان را خیلی دوست دارم. دادگاه زوجه را به پزشکی قانونی جهت بررسی سلامت روانی و سفاهت یا عدم ان و تعیین میزان ضریب هوشی به پزشکی قانونی معرفی نموده است.در برگ ۲۹ پرونده پاسخ پزشکی قانونی پس از معاینه به عمل امده از ز. ا. حاکی است. از نامبرده معاینه روانپزشکی به عمل امد سخنان همسرش استماع شد و سوابق پزشکی ارائه شده و نیز ملاحظه گردید.عقب ماندگی ذهنی ندارد. عملکرد هوش مرزی سقل به زمان صغر دارد. بهره هوشی وی حدود هشتاد و پنج درصد است.نظریه پزشکی به وکلای زوجین ابلاغ شده است.وکیل زوج طی لایحه ای که در اوراق ۳۷ و ۳۸ پرونده پیوست است.درخواست استعلام نظریه تکمیلی در خصوص این که در نظریه پزشکی قانونی میزان بهره هوشی نسبت به متوسط جامعه بیان نشده است.و نتیجه تست ام پی ای مشخص شده است. با ارجاع به مشاوره نظریه تکمیلی در این خصوص نیز مورد استدعاست ضمنا توضیح داده است.که تاخیر در انجام خواسته دادگاه و در مورد تست روانشناس و نیز پزشکی قانونی و اینکه مراجعه زوجه به مطب دکتری که موضوع تشخیص و معاینه بدوی ارجاع شده است.در روز غیر روزهای کاری او با توجه به تصاویر پیامک های زوجه به زوج غیر این مورد ارجاع به کمیسیون پزشکی قانونی مورد تقاضاست. دادگاه در برگ ۴۲ پرونده طی شرحی از پزشکی قانونی خواسته است.نظریه تکمیلی خود را در پاسخ به سه سیوال زیر اعلام نمایند ۱ ایا هوش مرزی خوانده مانع ان است.که وی بتواند زندگی خانوادگی و زناشویی را به صورت معمول سایر زنان اداره نماید.؟ ۲ ایا در صورتی که صاحب فرزند شدند دارای مشکل عقلی یا هوشی و یا عقب ماندگی می باشند و در صورت مثبت بودن پاسخ این احتمال نسبت به زوجین نرمال به چه میزان بالاتر است؟ ۳ ایا وضعیت هوشی مرزی وی به صورتی می باشد. که در رفتار و گفتار و سکنات وی محرز و مشخص باشد.؟ در برگ ۴۵ پرونده بدین شرح اعلام شده است. پیرو نظریه شماره ۶۵۲۰۶ مورخ ۹۹/۴/۲۹ مجددا از نامبرده مصاحبه به عمل امد عملکرد هوشی مرزی با علایمی از قبیل کمبود اطلاعات عمومی و ضعف در یادگیری کلیه مهارتهای ارتباطی ، اجتماعی ، سطحی و خانه داری ضعف در حل مشکلات و ساده لوحی همراه است.این علایم در زندگی خانوادگی و زناشویی ایجاد اشکال می نماید. از نظر علمی در مورد نامبرده شواهدی وجود ندارد. که در صورتی که صاحب فرزند شود. فرزند ان وی بیشتر از زوجین نرمال دارای مشکل عقلی یا هوشی یا عقب ماندگی ذهنی شوند علایم هوشی مرزی نامبرده در رفتار و گفتار و سکنات وی مشخص است.و مجددا دادگاه استعلام نموده است.ایا با وجود این شرایط و صفات خانم ا. قادر به اداره امور مالی خود می باشد. و سفیه محسوب می شود. یا خیر؟ در برگ ۴۸ پرونده پاسخ پزشکی قانونی حاکی است. نامبرده به علت عملکرد هوش مرزی متصل به زمان صغر قادر به اداره امور مالی خود نمی باشد. دادگاه با وصول این پاسخ دستور تعیین وقت دادرسی با حضور پدر زوجه ( ولی قهری ) جهت دفاع از وی ( زوجه ) در جلسه دادرسی طرفین و وکلای انا ندعوت شدند وکیل زوج در جلسه مورخ ۹۹/۷/۱۵ که دادگاه با حضور مشاور تشکیل شده است.و اقای م. ا. ش. و خانم ز. ا. و اقای ع. ا. پدر زوجه حضور داشته اند و خواهان نیز حاضر نشد و وکیل وی به لحاظ بیماری کرونا از حضور در جلسه عذرخواهی نموده است.وکیل زوجه پدر وی اظهار نموده اند دفاعیات به شرح لایحه وکیل می باشد. ضمن اینکه به نظریه پزشکی قانونی اعتراض درخواست ارجاع به کمیسیون داریم نظریه کمیسیون در برگ ۶۸ پرونده در پاسخ به سوال دادگاه که ایا قادر به اداره امور مالی خود می باشد. یا خیر؟ پس از معاینه و توضیحات زوج که مدعی اختلالات روانی زوجه است.بدین شرح اعلام گردیده است. نامبرده در حال حاضر روانپریش نیست ولی عملکرد هوش مرزی متصل به زمان کودکی دارد. و قادر به اداره امور مالی خود نیست با تعیین وقت و دعوت طرفین در جلسه دادرسی ۱۴۰۰/۱/۲۱ زوجین هر یک جریان خواستاری و مذاکراتی که بعد از ان با هم داشته اند بیان داشته اند زوج در مورد اینکه چه زمانی متوجه ضعف هوش زوجه شده است.و مدافعات زوجه که دارای تحصیلات کلاسیک است.و هم اکنون در *تدریس می نماید. که بر این اساس دادگاه جهت صحت و سقم ادعای زوجه و وکیل وی از دبستان غیر انتفاعی مهاد *استعلام نموده است.که در برگ ۸۸ پرونده پاسخ موسسه اموزشی مهاد *حاکی است.خانم ز. ا. تحت عنوان کاراموز جهت یادگیری دوره های اموزشی مربوط به تدریس دروس دبستانی در این مدرسه حضور داشته و هیچ گونه حقوقی دریافت نمی کند. دادگاه در برگ ۹۰ پرونده نظر قاضی مشاور را در خصوص دعوی مطروحه اخذ نموده است.که گفته است. با توجه به اظهارات خواهان مبنی بر اینکه پیش از خواستگاری و عقد چند جلسه با هم ملاقات داشته اند و با توجه به اظهارات و دفاعیات خوانده و اینکه وی موفق به اخذ مدارک دانشگاهی گردیده است.و با توجه به نظریات پزشکی قانونی و کمیسیون پزشکی قانونی در تعریف هوش مرزی که بیانگر ضعف در مهارتهای شخصی است.و نه ناتوان از انجام انها و اینکه پزشکی قانونی در پاسخ به دادگاه اظهار داشته علایم هوش مرزی بودن خوانده در رفتار گفتار و سکنات وی محرز می باشد. و اینکه دادگاه با حضور خوانده در جلسه اول در شعبه متوجه رفتار هوش مرزی وی گردیده و علایم وی تا این حد مشهود بوده بنابراین اظهارات خواهان مبنی بر اینکه متوجه هوش مرزی خوانده نبوده و بعد از عقد متوجه شده قابل پذیرش نمی باشد. ضمن اینکه خواهان دلیلی بر اینکه متوجه ضریب هوشی خوانده نبوده و بعد از عقد متوجه شده قابل پذیرش نمی باشد. ضمن اینکه خواهان دلیلی بر تدلیس ارائه ننموده است.و موارد فسخ نکاح در قانون مصرح می باشد. و موضوع از موارد مصرح در قانون نمی باشد. لذا مستندا به ماده ۱۱۲۶ و ۱۱۲۸ قانون مدنی و ۱۹۷ قانون ایین دادرسی مدنی نظر به صدور حکم بر رد دعوی خواهان دارم. دادگاه با اعلام ختم دادرسی در تاریخ ۱۴۰۰/۲/۲۱ طی دادنامه *رای خود را با این استدلال که اولا مورد موارد فسخ در قانون احصای گردید.و ثانیا در مورد تدلیس لازم است.مدلس عیوبی را به وسیله خدعه و نیرنگ از خواهان پنهان نماید. و این ضدعر و نیرنگ باید همراه عملیات فریبکارانه و مانور متقلبانه باشد. اعم از گفتار و یا رفتار متقلبانه در حالی که حسب تحقیقات صورت گرفته از طرفین و نیز نظر پزشکی قانونی علایم هوش مرزی در حرکات و رفتار خوانده کاملا مشخص است.و طرفین قبل از عقد نیز چندین جلسه با هم رفت و امد داشته اند ضمن اینکه خوانده دارای مدرک تحصیلی کاردانی در رشته کامپیوتر نیز می باشد. و حسب تحقیقات دادگاه در صورت جلسه مورخ ۱۴۰۰/۱/۲۱ وضعیت خوانده به گونه ای نیست که حتی بتوان سفاهت وی را با توجه به طریقیت داشتن نظریه پزشکی قانونی احراز نمود علی ایحال با توجه به مطالب فوق و اینکه خواهان دلیلی بر تدلیس به دادگاه ارائه ننموده است.با نظر موافق قاضی محترم مشاور خواسته خواهان را غیر موجه بوده و نیز غیر قابل اجابت تشخیص مستندا به مواد ۱۱۲۶٫۱۱۲۸٫۱۲۵۷ قانون مدنی و ۱۹۷ قانون ایین دادرسی مدنی حکم به بطلان دعوای خواهان صادر و اعلام می نماید. از این رای وکیل زوج تجدیدنظر خواهی نموده است.و با تکرار مطالبی که در مرحله بدوی در جلسه دادرسی و در لوایح خویش در رابطه با وضعیت هوشی و رفتاری زوجه و اخذ مدرک تحصیلی کارشناس رشته کامپیوتر با اعلام معدل بالای ۱۷ زوجه و ضریب هوش مرزی او که به زعم پزشکی قانونی سفیه می باشد. که پنهان نمودن این وضعیت روحی زوجه از موکل در زمان عقد مصداق تدلیس در ازدواج بوده است.به وجود تناقض در سطور دادنامه که استدلال خلاف نظر پزشکی قانونی دادگاه به عمل اورده است.و سفاهت زوجه که در نظر پزشکی قانونی محرز بوده است.به نظر قاضی دادگاه احراز نگردیده و نیز تناقض در اظهارات زوجه که در صورت جلسه ۱۴۰۰/۱/۲۱ خود را معاون اجرایی *د معرفی کرده است.در حالی که با استعلام از ان مرجع ایشان یک کاراموز ساده بودن حقوق در نظر گرفته است.و اینکه دادگاه بدون توجه به تشخیص پزشکی قانونی سفاهت زوجه را نادیده گرفته است.نقض رای تجدیدنظر خواسته و صدور حکم شایسته را خواستار شده است.پس از تشریفات تبادل لوایح و ارجاع پرونده به محاکم تجدیدنظر استان *پرونده جهت رسیدگی به شعبه *ارجاع گردیده است.که هیات شعبه مذکور در وقت فوق العاده با استدلالی که بر رد ادعای تجدیدنظر خواه یعنی بر اموزش دیدن زوجه نیز یک ادعای بلاوجه می باشد. به لحاظ اینکه تمام افراد نیاز برای اموزش در مهارتهای یادگیری دارند که بنابر توانایی های خود باید بیاموزند لذا اصل موضوع تدلیس در نکاح توسط زوجه بلاوجه است.و دلیلی در پرونده نیست ضمن رد تجدیدنظر خواهی رای تجدیدنظر خواسته را تایید نموده است.اکنون از این رای زوجه توسط وکیلش فرجام خواهی ن موده است.که هنگام شور متن دادخواست وی در اوراق ۱۱۱ و ۱۱۲ پرونده با گزارش پرونده قرائت می شود.
هیات شعبه در تاریخ بالا تشکیل گردید. پس از قرائت گزارش اقای ع. ن. عضو ممیز و ملاحظه اوراق پرونده در خصوص دادنامه شماره *فرجام خواسته مشاوره نموده چنین رای می دهد:
رای شعبه
رأی شعبه دیوان عالی کشور
رای فرجام خواسته که منطبق با موازین قانونی و محتویات موجود پرونده صحیحا و موجها اصدار یافته است.چون اعتراض موثر در نقض رای از ناحیه وکیل زوج به عمل نیامده است.رای فرجام خواسته و رسیدگی های معموله در پرونده از لحاظ اصول و قواعد دادرسی نیز واجد ایرادی که نقض رای را ایجاب نماید. به نظر نرسید با رد فرجام خواهی به عمل امده مستندا به ماده ۳۷۰ قانون ایین دادرسی مدنی ابرام می گردد.شعبه *
رییس: ع. ن. مستشار: ع. ک. ص. س.