جایگاه علم قاضی در اثبات قتل عمدی موجب قصاص - 3/13/2022 12:00:00 AM

رأی خلاصه جریان پرونده

خلاصه جریان پرونده: در تاریخ ۱۴۰۰/۱۱/۱۳ گزارشی از اتش سوزی در مطب دندان پزشکی در *اعلام می گردد. و در همین رابطه اعلام می گردد. اقای ر. ط. ش. ( دندان پزشک ) در اثر اتش سوزی در مطب خود دچار سوختگی شدید گردیده که پس از چند روز در بیمارستان فوت می نماید. که بدلیل وخامت اوضاع قادر به تکلم و بازجویی در بیمارستان نبوده است.از خانمی بنام ا. ش. که منشی مطب و در زمان اتش سوزی در محل حضور داشت و با داد و استمداد وی مردم محل از اتش سوزی اطلاع حاصل نموده اند تحقیق بیان داشته ظرف بنزین در دست اقای ر. ط. بوده در زمان عبور از کنار بخاری بدلیل بالا بودن شعله بخاری بنزین اتش گرفته و باعث اتش سوزی و سوختگی مرحوم گردیده است.و وجود بنزین در مطب را هم بیان داشته برای درست کردن دندان مصنوعی لازم بوده اند تصاویری از محل اتش سوزی ص۹ الی ۱۹ از خانم ف. م. که شاهد ماجرا از نزدیک بوده تحقیق بیان داشته شاهد بودم مرحوم ر. ط. در حالت نیمه هوشیاری به ایشان گفته است.دستم بنزین بوده که روی زمین ریخت و یکدفعه اتش گرفت و بنده در بین اتش ماندم پدر و مادر مصدوم با معرفی وکیل پیگیر قضیه می گردند و مصدوم هم در مورخ ۹۸/۱۱/۲۲ فوت می نماید. پدر متوفی به موضوع مشکوک شده و از منشی مطب خانم ا. اعلام شکایت می نماید. در نهایت پزشکی قانونی علت فوت را سوختگی مجاری تنفسی فوقانی و سوختگی وسیع و عمیق پوستی و عوارض ناشی از ان تعیین می نماید. ص۶۵. در تاریخ ۱۳۹۹/۲/۱۵ از محل حادثه توسط مقام قضایی دادگاه بازدید به عمل می اید و از سوی اولیای دم علیه خانم ا. شکواییه تسلیم می گردد. با عنوان قتل عمد با پاشیدن بنزین و … در تحقیق متهیه بیان می دارد. دکتر به افسردگی مبتلا شده بود و خود بنزین را روی خود ریخته و اتش از بخاری سرایت نمود است.از مطلعین در محل تحقیق گردیده بشرح صفحات ۱۱۴ و ۱۱۶ و با توجه به غیر عمدی اعلام شدن اتش سوزی در تاریخ ۹۹/۳/۲۵ در دادگاه بخش *جزین قرار منع تعقیب متهم صادر میگردد. که مورد اعتراض قرار می گیرد و در شعبه *یک جهت رفع نواقص پرونده را به دادگاه بخش اعاده می نماید. پس از رفع نواقص درخواستی و تحقیق از شکات و متهمه خانم م. م. بعنوان مطلع اظهار نموده که همیشه در مطب جهت سرت کردن دندان مصنوعی وجود داشته است.پرونده به دادگاه اعاده می شود. که بشرح رای مورخ ۱۳۹۹/۱۱/۱۸ قرار منع تعقیب نقض و قرار جلب به دادرسی خانم ا. ش. صادر می گردد. ضمنا خانم ا. در اظهارات خود بیان می دارد. دکتر از من چیزهای خلاف و غیر منطقی درخواست می کرد و یک بار هم در تابستان ۸۸ بنزین به روی خودش ریخت وقتی دید من ترسیدم و گفتم غلط کردم هر چه بگی انجام می دهم این دفعه هم فکر کرد مثل دفعه قبل است.ولی بخاری روشن بود اتش گرفت و می گوید دکتر خودش برای استفاده در دست کردن دندان مصنوعی بنزین خریده بود یک بار هم خانم خ. ع. م. رفته بود برای خرید بنزین ص۲۰۸ به بعد ضمنا متهمه در اظهارات خود از درخواستهای نامشروع دکتر از وی گفته است.ص۳۲۰ به بعد و در بررسی صحنه حادثه از سوی رییس دادگاه و ماموران احتمال اینکه اتش از بخاری موجود در محل به بنزین همراه مصدوم سرایت کرده باشد. تایید شده است.ص۳۷۱ و با کیفرخواست از دادگاه بخش هم در تامین نظریه دادگاه کیفری یک درخواست کیفرخانم ا. ش. سر صورت می گیرد ص۴۲۰ ضمنا کارشناس رسمی در امور اتش سوزی حریق را مشکوک اعلام می نماید. ص۴۰۹ از پرونده گزارش تهیه می شود. ص۴۲۱ در گواهی حصر وراثت پیوست ق. ط. ش. و خانم م. ع. ن. والدین متوفی وراث وی معرفی می گردند ص۴۳۱ در جلسه دادرسی مورخ ۱۴۰۰/۴/۲۷ دادگاه که در وقت مقرر تشکیل گردیده و شکات و متهمه و وکلای انان و نماینده دادستان شرکت داشته اند وراث متوفی در جلسه درخواست قصاص خانم ا. ش. را می نمایند وکیل شکات هم همین مطلب را مطرح می نمایند و اظهارات متناقض متهمه از چگونگی حریق را دلیل مجرمیت وی می داند که هر بار از چگونگی حریق تعریف جداگانه ای را داشته یک بار گفته اتفاقی بنزین همراه دکتر اتش گرفت بار دیگر می گوید دکتر خودش بنزین را روی خود ریخت یک بار می گوید دکتر از من درخواست نامشروعی داشت من قبول نکردم خودش را اتش زد و اوضاع و احوال حریق و مصدومیت متوفی حکایت از عمدی بودن ان دارد. و غیر از متهمه هم کس دیگری در انجا نبوده است.به متهمه تفهیم اتهام می گردد. پاسخ می دهد اتهام را قبول ندارم. من هشت سال منشی دکتر ط. بودم روابط کاری داشتیم ایشان درخواستی از من داشت و ان درخواست نامشروع بود ولی اتفاق نیفتاد مبالغی پول به ایشان داده بودم دکتر قصد خرید خانه داشت و از ما پول گرفت یکصد و هشتاد میلیون تومان از وی طلب داشتیم و چک گرفتیم ما پول نقد داده بودیم یکصد و سی میلیون تومان کلا و پنجاه میلیون هم نقد داده بودیم من از دکتر یک میلیون تومان می گرفتم روز حادثه که عصر بود همه مریض ها را راه انداخت دکتر از وضعیت روحی خوبی برخوردار نبود پس از رفتن اخرین مریض دکتر درخواست جنسی خود را مطرح کرد و من نپذیرفتم خواست مرا بترساند رفت شیشه بنزین را اورد ان را روی سرشانه خود ریخت و با دست راستش ریخت که چند قطره بنزین روی زمین ریخت یک ان اتش از بخاری سرایت کرد و دکتر اتش گرفت و من جهت اوردن کمک امدم *بالا امدند دکتر بالای پله ها بود رفتم پتو بیاورم تا خاموش کنم استفاده از کپسول را بلد نبودم با پتو دکتر را خاموش کردیم و او را به درمانگاه بردم و … دکتر هوشیار بود و می توانست حرف بزند بنده بجز کمک رسانی کاری کردم وکلای متهم هم در بی گناهی وی دفاع می نمایند ص۴۴۳. دادگاه قرار ارجاع امر به کارشناسی صادر می نماید. تا از چگونگی ایجاد و سرایت حریق و اتش کارشناسی شود. ص ۴۴۶. کارشناس بشرح برگ ۴۵۳ اعلام می نماید. سرایت اتش از بخاری منتفی است.در جلسه مورخ ۴۰۰/۶/۲۵ اولیای دم و وکیل ایشان با توجه به نظریه کارشناسی مشتکی عنها را موثر در اتش سوزی اعلام و درخواست محکومیت وی را می نمایند. وکلای متهمه درخواست ارجاع به هییت کارشناسی کرده اند ص۴۶۳ هییت کارشناسی هم اعلام داشته اتش سوزی اتفافی ناشی از سرایت بخارات بنزین به شعله های بخاری و بالعکس سرایت به لباسهای اغشته از بنزین متوفی نبوده است.ص۱۱۶. که اعتراض وکلای متهمه به نظریه هییت سه نفره کارشناسی مورد پذیرش دادگاه قرار نگرفته است.برگ ۵۷۱ پرونده مربوطه به اقرارنامه ثبتی خانم خ. ج. ن. می باشد. بیان می دارد. من در زمان سوختگی مرحوم دکتر ط. انجا حضور داشتم چونکه خانم ش. ان داد و فریاد می زد و از دیگران کمک می خواست و مردم از پله ها بالا رفتند من هم رفتم دیدم دکتر روی پله نشسته است.و روی او پتو انداخته بودند دکتر قادر به حرف زدن بوده و کاملا هوشیار بود و با مردم حرف می زد خانواده دکتر حدود یکماه پس از فوت وی به منزل ما مراجعه و تلفن هم کردند. که به نفع انها در دادگاه شهادت دهم و قول شیرینی هم دادند ص۵۰۱ در جلسه رسیدگی مورخ ۱۴۰۰/۱۰/۲۵ دادگاه هم که با حضور طرفین و نماینده دادستان تشکیل شده است.مطالب تکراری است.و وکیل اولیاید م درخواست قصاص می نماید. متهم هم متهم باز هم منکر اتهام می شود. در مورد وجود چادر نیم سوخته می گوید چادر مال من است.روی میز بود که در جریان اتش سوزی کمی سوخته است.و صورت من هم در حین خاموش کردن اتش دکتر کمی سرخ شده است.و در مورد تی شرت نیم سوخته مردانه هم که از محل کشف شده می گوید این تی شرت را بخواسته دکتر از *من برایش خریده بودم ولی گفت کوچک است.نپوشید و در محل بوده و بخاطر مسایل پیش امده من تصمیم داشتم به مطب نروم ان روز تلفنی تماس گرفت و عذرخواهی کرد من هم برگشتم سرکار و در زمان اتش سوزی هم کسی غیر از من و دکتر در مطب نبود و دکتر بخاطر مخالفت من با درخواست جنسی وی در تهدید من اقدام به این کار کرد ولی بدلیل سرایت اتش بخاری این اتفاق افتاد وکیل متهم می گوید صرف عمدی اعلام شدن حریق از سوی کارشناسان دلیل بر ارتکاب ان از سوی موکله نمی باشد. دکتر خودش باعث این اتفاق بوده و موکله بی تقصیر می باشد. و خود ان مرحوم با ارسال پیامک تهدید به خودسوزی نموده است.و اظهارات شاهد واقعه خانم ج. ن. هم تایید بی گناهی موکله است.دلیل علم اور نیست اگر بحث لوث باشد. مطیع قانون هستیم دادگاه از متهمه اخرین دفاع اخذ و بشرح دادنامه شماره ۱۶۶۰ – ۱۴۰۰/۱۰/۲۶ بر اساس علم خود دادگاه با استناد به بند ب ماده ۲۹۰ و …. قانون مجازات اسلامی حکم به قصاص نفس خانم ا. ش. س. صادر می نماید. وکلای محکوم علیها در فرجه فرجام خواهی می نمایند و با شرح ماوقع و بیان جریان واقعه و تکرار دفاعیات قبلی رای دادگاه را مبتنی بر بین نداشته و علم استنادی دادگاه را استنباطی تلقی و بیان می دارند دادگاه بدون وجود قرائن و امارات علم اور و بدون وجود دلیل اثباتی حکم صادر نموده است.و به دفاعیات موکله و اظهارات بعضی از گواهان از جمله خانم خ. ج. ن. توجه نگردیده و صرف اینکه کارشناسان حریق را عمدی دانسته باشند که در این خصوص به اعتراض ما هم توجه نگردیده دلیلی بر انتساب بزه به موکله نخواهد بود و پس از مصدومیت مرحوم دکتر ر. ط. حدود ده روز زنده و قادر به صحبت بوده که بروز حریق را اتفاقی اعلام کرده است.و شکایتی از موکله نکرده است.و بلکه از طرح شکایت از سوی بستگان را هم منع نموده است.لذا در زمان حیاط وی شکایتی از سوی والدین متوفی مطرح نشده است.لذا والدین وی هم اجازه کالبدگشایی را نداده اند و قاضی و مامورین دادگاه بخش محل حادثه هم احتمال سرایت اتش از بخاری را محتمل دانسته اند و با نادیده گرفته شدن اصل برائت حکم صادر گردیده است.و درخواست نقض رای را می نمایند پرونده به دیوان عالی کشور ارسال و به این شعبه ارجاع می شود. پس از قرائت گزارش اقای م. ق. عضوممیز و ملاحظه لایحه فرجام خواه و نظریه اقای ح. س. س. دادیار دیوان عالی کشور مبنی بر نقض و انجام مشاوره بشرح اتی چنین رای صادر می شود.

رأی شعبه دیوان عالی کشور

رای شعبه
در خصوص فرجام خواهی وکلای خانم ا. ش. س. نسبت به دادنامه شماره ۱۶۶۰ – ۱۴۰۰/۱۰/۲۶ صادره از شعبه *حاوی محکومیت خانم ا. ش. به قصاص نفس بابت مباشرت در قتل عمدی مرحوم ر. ط. ش. از طریق تحریق عمدی که دادگاه بر اساس علم قضای حکم محکومیت صادر نموده است.با عنایت به محتویات پرونده بنظر شعبه فرجام خواهی وارد است.چرا که با لحاظ انکار متهمه در تمام مراحل تحقیق و عدم اظهار مطلبی از سوی متوفی در زمان حیات خود که قادر به تکلم بوده همانگونه که در اظهارات گواه خانم خ. ج. ن. امده ص۵۷۱ علیه مشارالیها قرائن و امارات مورد استناد دادگاه در حدی نیست که مفید علم نوعی و متعارف گردد. و هیچ یک از قرائن قید شده در اثبات وقوع اصل جرم و انتساب بزه به فرجام خواه مستند بین ارزیابی نمی گردد. و استناد دادگاه بر علم خود بدون وجود بین و یقین اور فاقد ارزش اثباتی است.و ایرادات مطروحه از سوی وکلای فرجام خواه موثر در مقام تشخیص و مستندا به بند ۴ ق.ا.د.ک رای فرجام خواسته نقض و جهت رسیدگی مجدد به شعبه هم عرض ارجاع می گردد./ح
شعبه *
رییس: ذکرا. ا. عضومعاون: ت. ح. ع. معاون: م. ق.