شرایط تحقق محاربه - 12/25/2022 12:00:00 AM

رأی دادگاه بدوی


پرونده کلاسه *تصمیم نهایی شماره *
شکات:
۱. اقای ع. ن. چ. فرزند ح. ۲. خانم س. م. ن. ش. فرزند س. ۳. اقای ع. ا. ا. س. فرزند ف. با وکالت اقای م. ب. فرزند م. به نشانی *
متهمین:
۱. اقای ص. م. ب. فرزند ن. با وکالت اقای غ. ص. ک. م. فرزند ع. ا. به نشانی *
۲. اقای م. ق. ن. فرزند ع. با وکالت اقای م. ا. ر. فرزند ح. به نشانی *
اتهام: محاربه

به تاریخ: ۱۴۰۰/۱۱/۰۸ ، در وقت فوق العاده جلسه شعبه *به تصدی امضا کننده ذیل تشکیل و پرونده کلاسه پیوست تحت نظر است. با توجه به جمیع اوراق و محتویات پرونده ضمن اعلام کفایت ادله و ختم تحقیقات و با استعانت از خداوند متعال به شرح ذیل مبادرت به صدور قرار می نماید.:



( ( قرار دادگاه ) )



( ( انما جزا الذین یحاربون الله و رسوله و یسعون فی الارض فسادا ان یقتلوا او یصلبوا او تقطع ایدیهم و ارجلهم من خلاف او ینفلوا من الارض ذلک لهم خزی فی الدنیا ولهم فی الاخره عذاب عظیم: جزای کسانی که با خدا و پیامبرش جنگ می کنند و در زمین به فساد می کوشند ، ان است. که کشته شوند یا بر دار گردند و یا دست ها و پاهایشان یکی از چپ و یکی از راست بریده شود. و یا از سرزمین خود تبعید شوند. این ها رسواییشان در این جهان است. و در اخرت نیز به عذابی بزرگ گرفتار ایند – سوره مبارک مایده – ایه ۳۳ ) )



در خصوص اتهام اقایان: ۱ ) م. ق. ن. فرزند ع. متولد ۱۳۶۲ اهل *به کد ملی*دارای سابقه کیفری و بازداشت با قرار بازداشت موقت با وکالت تسخیری اقای م. ا. ر. و ۲ ) ص. م. ب. فرزند ن. متولد ۱۳۷۶ اهل *به کد ملی*دارای سابقه کیفری و بازداشت با قرار بازداشت موقت با وکالت تسخیری اقای غ. ص. مبنی بر محاربه ( بدوا خلع سلاح مامورین کلانتری ۱۹ مسکن مهر فولادشهر و سپس کشیدن سلاح گرم و شلیک با ان به سوی مدافعین نظم و امنیت ، مامورین نیروی انتظامی منتهی به شهادت ستوان دوم ا. ن. و جانباز ع. ا. ا. س. در منطقه شعبه *که موجب ایجاد رعب و وحشت بدوا بین ساکنین مجتمع های مسکونی *پس از پخش خبر وقوع جنایت بین ساکنین مسکن مهر و اهالی بخش *گردیده تا جایی که طبق اخبار واصله این جنایت باعث اسباب کشی و جابجایی برخی اهالی از ان منطقه گردیده ) موضوع شکایت اولیای دم شهید مدافع امنیت ستوان دوم ا. ن. اقای ع. ن. چ. فرزند ح. و به ولایت قهری فرزند شش ماهه ش. به هویت ر. ن. ( پ. و فرزند ش. ) و خانم س. م. ن. ش. فرزند س. ق. ( همسر شهید ) و جانباز ع. ا. ا. س. فرزند ف. ( همرزم ش. ) و عموم مردم و اهالی و ساکنین بخش *که مستمرا با مراجعه به دادگاه درخواست رسیدگی و اشد مجازات عاملین جنایت را خواستارند ، با توجه به محتویات پرونده و تحقیقات بعمل امده و ادله موجود در ان از جمله: ۱ ) شکایت بی شایبه شاکیان خصوصی ۲ ) گزارش و تحقیقات مرجع انتظامی ۳ ) صورتجلسه دستگیری متهمین بلافاصله پس از وقوع جنایت در محل توسط مامورین سازمان *لنجان به سرپرستی اقای ق. ب. ۴ ) اظهارات مطلعین و شهود عینی به هویت: ش. و ش. ص. فرزند م. ، ط. ا. فرزند ا. ، م. م. فرزند ا. ، ح. ا. فرزند م. و اظهارات مامورین انتظامی حاضر در محل جنایت به هویت: ا. ر. م. فرزند ا. ( سرباز گشت کلانتری ۱۹ مسکن مهر ) م. ک. ا. فرزند ر. ( مامور گشت کلانتری ۱۹ مسکن مهر *) ، ب. ج. گ. ( مامور سازمان *) ، ح. ق. فرزند م. ( مامور سازمان *) ، ع. ا. ا. س. فرزند ف. ( مامور گشت اگاهی ) ، ق. ب. فرزند ج. ( سرپرست سازمان *) ۵ ) صورتجلسه بازبینی دوربین مداربسته مجتمع مسکونی مشرف به محل درگیری ۶ ) صورتجلسات اداره تشخیص هویت پلیس اگاهی لنجان در خصوص وضعیت پیکر مطهر شهید ا. ن. و خودروهای تخریبی مورد اصابت گلوله و وضعیت محل ۷ ) *اقای ع. ا. ا. س. و شرح معاینه جسد و علت تامه فوت ش. ن. ۸ ) نتیجه و گزارش کارشناسی اسلحه شناسی پلیس اگاهی اصفهان در خصوص گلوله های اصابت شده به خودروهای سازمانی کلانتری و اگاهی و گلوله هایی که وارد بدن اقای ع. ا. ا. و پیکر مطهر ش. ن. شده و اعلام زوایای ورودی و خروجی گلوله ها ۹ ) فیلم و تصاویر خودروهای سازمانی نیروی انتظامی که مورد اصابت گلوله از سوی متهمین قرار گرفته مضبوط در پرونده ۱۰ ) استعلام بعمل امده از مرفوک استان در خصوص شماره تلفن هایی که در خصوص این جنایت با مرفوک شهرستان تماس برقرار نمودند ۱۱ ) لیست تخریب اموال سازمانی نیروی انتظامی ۱۲ ) صورتجلسه مواجهه حضوری متهمین در *توسط مامورین پلیس اگاهی لنجان ۱۳ ) *که پس از ترک اتاق بازجویی توسط مامورین در مدت زمانی که با یکدیگر در خلوت و تنها بودند در خصوص موضوع با یکدیگر در خصوص جنایت صحبت کردند. و تایید صوت طرفین در مواجهه حضوری موصوف توسط پلیس اگاهی اصفهان ۱۴ ) تطبیق و تایید تصاویر دوربین مداربسته محل جنایت با متهمین توسط *۱۵ ) *در خصوص علت تامه فوت ش. ن. که علت فوت را: شوک به دنبال خونریزی خارجی و داخلی متعاقب اصابت جسم پرتابه ای شتابدار به تنه و اندام ها اعلام نموده که پس از تفهیم به متهمین مصون از اعتراض انان باقی مانده ۱۶ ) *در خصوص سلامت روانی متهمین قبل ، حین و پس از وقوع جنایت و اینکه متهمین مسئول اعمال و رفتار فعل ارتکابی خود بودند که نظریه موصوف پس از تفهیم مصون از اعتراض انان باقی مانده ۱۷ ) گواهی انحصار وراثت ش. ن. ۱۸ ) صورتجلسه و فیلم بازسازی صحنه جنایت و قتل ش. ن. ۱۹ ) نتیجه انتن دهی خطوط تلفن همراه متهمین در محدوده زمانی وقوع جنایت ۲۰ ) نتیجه و گزارش کارشناس اسلحه شناسی پلیس اگاهی اصفهان در خصوص نوع تیر ( متعلق به اسلحه کلاشینکف ) منتهی به قطع انگشت شست اقای ع. ا. ا. س. ۲۱ ) نتیجه ازمایش گاز باروت پلیس اگاهی اصفهان ۲۲ ) سوابق کیفری متهمین ۲۳ ) اقاریر صریح و مقرون به واقع متهمین منطبق با شهادت شهود و اظهارات مطلعین و فیلم دوربین محل جنایت و دفاعیات بلاوجه بعدی و انکار بی دلیل انان برای فرار از مسئولیت کیفری ، ارتکاب بزه انتسابی از ناحیه متهمین را محرز و مسلم دانسته و با انطباق عمل ارتکابی از ناحیه انان با مواد ۲۷۹٫۲۸۱٫۲۸۲٫۲۸۶ از قانون مجازات اسلامی مصوب ۱۳۹۲ و ، به استناد مواد ۲۶۵ و ۳۳۷ از قانون ایین دادرسی کیفری مصوب ۱۳۹۲ قرار جلب به دادرسی صادر و اعلام می نماید. قرار صادره پس از تایید دادستان محترم *قطعی می باشد.

رأی دادگاه بدوی


پرونده کلاسه *تصمیم نهایی شماره *
متهمان:

۱. اقای م. ق. ن. فرزند ع. با وکالت اقای م. م. فرزند م.
۲. اقای ص. م. ب. فرزند ن. با وکالت اقای غ. ص. ک. م. فرزند ع. ا.
اتهام: محاربه از طریق تیراندازی با سلاح گرم

دادگاه با عنایت به محتویات پرونده و پس از استماع دفاعیات متهمان و وکلای مدافع انان و با انجام مشاوره ختم رسیدگی را اعلام و با استعانت از خداوند قادر متعال و با تکیه بر شرف و وجدان و به شرح ذیل مبادرت به انشای رای می نماید.:

رای دادگاه

در خصوص اتهام اقایان ۱ م. ق. ن. ، فرزند ع. ، متولد ۱۳۶۲ به شماره ملی*، شغل ازاد ، باسواد ، مجرد ، شیعه ، ایرانی ، بازداشت موقت از تاریخ ۱۴۰۰/۸/۳۰ دارای سابقه محکومیت کیفری ، و با وکالت تعیینی اقای م. م. ۲ ص. م. ب. ، فرزند ن. ، متولد ۱۳۷۶ به شماره ملی*، شغل ازاد ، باسواد ، مجرد ، شیعه ، ایرانی ، بازداشت موقت از تاریخ ۱۴۰۰/۸/۳۰ دارای سابقه محکومیت کیفری ، با وکالت تسخیری اقای غ. ص. ک. م. و هر دومتهم دایر بر محاربه از طریق تیراندازی با سلاح گرم ( با خلع سلاح مامورین انتظامی محل ) در معابر عمومی که منجربه ناامنی در محیط ( منطقه مسکونی منازل مهر *) بدین توضیح که حسب گزارش مورخه ۱۴۰۰/۸/۲۷ مامورین انتظامی کلانتری ۱۹ مسکن مهر فولادشهر و درساعت ۲ نیمه شب با اعلام مرکز پلیس مبنی بر درگیری و مزاحمت در یکی از *مسکن مهر به محل مورد نظر مراجعه که پس از درگیری با متهمان متاسفانه متهمان در ابتدا توانسته اند بی سیم افسر را گرفته و سپس موفق به گرفتن سلاح احدی از مامورین ( یک قبضه سلاح کلت کمری ) و سپس یک قبضه کلاشینکف شده که در ابتدا کلت افسر را می گیرند و یک تیر هم شلیک کرده و در ادامه با گذاشتن اسلحه کلت بر سر سرباز وظیفه موفق به گرفتن اسلحه کلاشینکف از ایشان می شوند که در ادامه مامور کلانتری با تماس با م. تقاضای کمک کرده که دقایقی بعد گشت پلیس اگاهی جهت کمک به محل مورد نظر مراجعه و به محض رویت خودروی کمکی متهمان اقدام به تیراندازی به سمت خودرو و مامورین پلیس اگاهی کرده و با تیراندازی به مناطق مسکونی موجب رعب و وحشت ساکنین محل شده که بعد از این اتفاق حتی تعدادی از ساکنین این منازل اقدام به اسباب کشی و جابجایی از محل مورد نظر نموده اند و در نهایت تیراندازی های مکرر متهمان به خودروی سازمانی منجر به شهادت ستواندوم ا. ن. و جانبازی اقای ع. ا. ا. س. یکی دیگر از نیروهای انتظامی شده است. که با اعزام نیروهای پشتیبانی موفق به دستگیری متهمان می شوند.متهم ص. م. اظهار داشته م. ق. به من اصرار کرد که ایشان را درب منزل دوستش به هویت ش. صمیمی برسانم وبا ش. تماس گرفت. و با هم رفتیم چرا که م. شک کرده بود. ش. با فرد دیگری دوست شده است. موقعی که درب منزل ش. رسیدیم من پیاده نشدم و م. چند سنگ به منزل ش. پرتاب کرد و بعد از ان من به همراه م. به سمت در ورودی ساختمان رفتیم که یک نفر درب ورودی ساختمان بود. که م. به او گفت تو این موقع شب اینجا چکار می کنی؟ و م. ناراحت شد گفت همین است. که با شیرین ارتباط دارد. و یقه ایشان را گرفت. و به درب منزل ش. در همان *. و موقع باز کردن درب همگی وارد منزل شدیم بعد از ان م. شروع به بحث و جدل با ش. و مادرش کرد که در همین حین درب اپارتمان را زدند من رفتم در را باز کردم دیدم مامورین نیروی انتظامی می باشند … من گفتم اختلاف خانوادگی می باشد. و حلش می کنیم اما ش. خود را به بیرون ساختمان رساند و گفت من از اینها به خاطر ورود غیر قانونی شاکی هستم م. ق. با مامور بحث کرد من هم با ش. از ساختمان خارج شدم که در همین حین ش. خواهر ش. هم رسید وقتی م. با مامور کلانتری گلاویز شد من اسلحه کلت کمری او را کشیدم و ان را مسلح کردم و مامور فرار کرد من هم تیرهوایی زدم و به دنبالش دویدم از طرف دیگر ساختمان برگشتم دیدم م. با سرباز گلاویز شده است. من هم به طرف ایشان رفتم سر باز هم اسلحه خود را به م. تسلیم کرد و در یک لحظه سرباز هم فرار کرد در همین حین ماشینی که م. می گفت ماشین اطلاعات است. وارد شد و شروع کرد به تیراندازی به سمت خودرو و من هم با کلت به سمت سمند مامورین تیراندازی می کردم ولی نمی دانم چه شد یکدفعه م. ق. گفت پهلویم داغ شد و هنوز هم حالش خوب بود. به سمت راننده رفت من هم به در سمت شاگرد رفتم درب را باز کردم ولی هر دو نفر تیر خورده بودند از سمت صندلی شاگرد هر دو را پایین کشیدم سپس به سمت ساختمان دویدم و فریاد زدم با اورژانس تماس بگیرید م. تیر خورده است. بعد با ش. و مادرش به پایین ساختمان امدیم و منتظر امدن اورژانس شدیم که اول مامورین امدند و ما را دستگیر کردند. و اورژانس هر دو نفر مامور و م. ق. را به بیمارستان منتقل کردند.متهم ق. هم همان اظهارات متهم ص. م. را تکرار و بیان داشته…رفتیم که برویم ، دیدم کلید ماشین نیست و فکر کردم مامور برداشته و عصبانی شدم ویک تسمه داخل ماشین داشتم برداشتم کشیدم تو سر و صورت مامور و ص. هم کلتش را برداشت و عینکش افتاد و دوربین روی پیراهنش را کندم و بی سیمش را هم انداختم و ص. کلت را گرفت. سمت سرباز و تهدیدکرد که سرباز کلاش را بدهد ولی او نداد تیر هوایی زد و سر باز هم تسلیم شد و کلاش را من ازش گرفتم یا ص. خودش گرفت. و به من داد درست یادم نمی اید من موقع مسلح کردن کلاش حواسم نبود دو تا تیر در رفت و یکی خورد به شیشه سمت شاگرد ماشین خودم و یکی هم خورد به ماشین کلانتری ۱۹ مسکن مهر مامور کیانی از سمت ساختمان ها و سرباز به سمت خیابان فرار کرد ما در حد چند متر انها را تعقیب کردیم تا این که ماشین سمند اگاهی امد برایم مهم نبود که با مامور درگیر شوم به محض امدن ماشین سمند رگبار گرفتم با کلاش هم به شیشه راننده هم به شیشه جلو وهم به شیشه صندلی عقب پشت راننده که اگر کسی هم عقب نشسته کشته شود.رگبار گرفتم همان لحظه که رگبار گرفتم یک لحظه احساس سوزش کردم و متوجه شدم که از سوی مامورین تیر خورده ام وقتی تیراندازی تمام شد با ص. هر دو راننده و سرنشین را از درب شاگرد پایین کشیدیم که سوار ماشین انها بشویم و برویم که دیدیم ماشین روشن نمی شود. و نگو باکش تیر خورده بود. مامور سرنشین صدایش در نمی امد ولی راننده یک چیزهایی می گفت بعد من فقط نشسته بودم صندلی شاگرد بعد هم افتادم روی زمین و از حال رفتم کلت دست صادق بود. و من از اول تا اخر با کلاش بودم در مراحل بعدی تحقیق نیز متهمان اظهارات قبلی خویش را تکرار نموده اند که نهایتا پرونده با صدور قرار جلب به دادرسی و کیفر خواست از دادسرای شهرستان لنجان در خصوص اتهام محاربه به دادگاه انقلاب *ارسال و به شعبه *انقلاب ارجاع و طی دادنامه شماره ۷۹۶۱ ۱۴۰۰/۱۲/۲۷ حکم بر محکومیت اعدام هر دوصادر که با درخواست فرجام خواهی وکلای نامبردگان پرونده جهت فرجام خواهی به شعبه *ارجاع که دادنامه بدوی جهت رسیدگی مجدد در شعبه هم عرض نقض و به این محکمه ارجاع گردیده است.در خصوص سایر اتهامات نامبردگان دایر بر مشارکت در قتل عمدی وایراد صدمه بدنی و قطع عضو عمدی از طریق شلیک گلوله با سلاح جنگی کلاشینکف به دادگاه کیفری یک *( شعبه اول ) ارجاع که حسب دادنامه شماره ۹۹۵۴ ۱۴۰۰/۲/۱۲ هر دومحکوم و طی دادنامه شماره ۸۷۸ ۱۴۰۱/۳/۱۷ شعبه *حکم صادره ابرام گردیده است. دادگاه با عنایت به محتویات پرونده و از جمله گزارش ضابطین قضایی ، استشهادیه پیوست پرونده مبنی بر این که بعد از اتهامات صورت گرفت. اهالی محل دچار ترس و اضطراب شده و حتی تعدادی از ایشان نسبت به نقل مکان و فروش منازل خود به زیر قیمت اقدام نموده اند ، تیراندازی ها ی مداوم و پی درپی متهمان به طرف اهالی که انجا جمع شده و حتی تهدید به کشتن انان ، اظهارات صریح متهمان در مراحل مختلف تحقیق مبنی بر گرفتن سلاح مامورین و تیراندازی به سمت انان و اقرار ضمنی متهم ردیف دوم در جلسه اخیر دادگاه ، دفاعیات غیرموجه و غیرموثر متهم ردیف اول و وکلای مدافع انان و با عنایت به این که طی اقدامات صورت گرفته توسط متهمان پس از اخذ سلاح از مامورین با تیراندازی به سوی مامورین و افرادی که در ان محل تجمع نموده اند باعث متواری شدن افراد و رعب و وحشت اهالی محل و نیز شهادت احدی از مامورین به نام ا. ن. و جراحت و جانبازی ماموری دیگر به نام ع. ا. ا. شده اند. ( طبق فیلم دوربین استخراج شده از صحنه جرم ) وملاحظه نظریه پزشکی قانونی که هر دومتهم را در زمان ارتکاب جرم دارای قوه تمیز و تشخیص و اختیار و اراده معرفی نموده و ملاحظه سایر شواهد و قراین موجود در پرونده هرچند متهمان در ابتدا با انگیزه شخصی وارد محل شده و فاقد سلاح اعم از سرد و گرم بوده لیکن پس از گرفتن سلاح ماموران با اقداماتی که با سلاح انجام داده باعث شهادت وجراحت ماموران و متواری شدن افراد از محل و ایجاد رعب و وحشت در منطقه مربوطه گردیده اند بزه انتسابی به هر دورا با توجه به نحوه اقدامات انان در حد محاربه محرز و مسلم دانسته عمل نامبردگان منطبق است. بر مواد ۱۲۵ ۱۶۰ ۱۶۴ ۲۱۱ ۲۷۹ ۲۸۲و۲۸۳ قانون مجازات اسلامی که دادگاه هر یک را به مجازات اعدام از طریق اویختن به چوبه دار در ملا عام ( محل وقوع جنایت ) با توجه به تبعات امنیتی ایجاد شده و ایجاد موجبات احساس امنیت برای مردم محکوم می نماید.رای صادره حضوری و ظرف مدت ۲۰ روز پس از ابلاغ قابل فرجام خواهی در دیوان عالی کشور می باشد.

مستشاران شعبه *

پ. پ. ک. ک. ز.

رأی شعبه دیوان عالی کشور


شماره دادنامه: *تاریخ رسیدگی: ۱۴۰۱/۱۰/۴

فرجام خواهان: اقایان ص. م. ب. با وکالت غ. ص. ک. م. و م. ق. ن. با وکالت م. ا. ر. و م. م.

فرجام خواندگان: خانم س. م. ن. ، اقایان ع. ا. ا. ، ع. ن.

فرجام خواسته دادنامه شماره ۱۴۲۴ ۱۴۰۱/۷/۱۶ صادره از شعبه *

تاریخ ابلاغ دادنامه به فرجامخواه: ۱۴۰۱/۷/۱۹ تاریخ وصول دادخواست فرجامی: ۱۴۰۱/۸/۱۰

مرجع رسیدگی: شعبه *

هییت شعبه اقایان: م. ع. ق. ( مستشار ) ت. ح. ( عضو معاون )

خلاصه جریان پرونده:

خلاصه جریان پرونده به شرحی است. که در گزارش و مقدمه رای شماره ۱۷۲۰ ۱۴۰۱/۵/۹ این شعبه دیوان عالی کشور امده ( ص ۴۴۳ ) اجمالا بر اینکه: اقایان م. ق. ن. و ص. م. ب. به شرح دادنامه شماره ۳۵۵ ۱۴۰۰/۱۲/۲۸ صادره از شعبه *به اتهام محاربه از طریق درگیری مسلحانه با مامورین انتظامی منتهی به قتل احدی از مامورین و زخمی شدن یکی دیگر به اعدام محکوم شده اند. که این رای به موجب رای شماره ۱۷۲۰ ۱۴۰۱/۵/۹ صادره از شعبه *( همین شعبه ) به شرح استدلالاتی که در رای امده به دلیل عدم احراز شرایط تحقق جرم محاربه نقض و جهت رسیدگی مجدد به شعبه هم عرض ارجاع گردیده ، پس از ارجاع پرونده به شعبه *شعبه مزبور نیز با تعیین وقت دادرسی و دعوت از متهمان و وکلای انان و نماینده دادستان ، در وقت مقرر جلسه دادگاه به تاریخ ۱۴۰۱/۷/۱۶ با حضور مدعوین تشکیل گردیده و با شرح دلایل اتهام محاربه به هر دو متهم تفهیم می گردد. ، ما از خودمان سلاح نداشتیم بعد اول مامورین تیراندازی کردند. ما قصد این کار را نداشتیم اول شب مست بودیم به اتفاق ص. م. با پژو ۴۰۵ متعلق به خواهرم بود. ساعت ۱۱ ۱۲ شب بود. که رفتیم مسکن مهر و ن. صمیمی خانمی که با او صیغه بودم انجا بود. یک سر می خواستم بزنم سریع میخواستم برگردم رفتم زنگ زدم رفتم دم خانشون و …. رفتم داخل جر و بحث کردیم مامور کلانتری رسید هر دو نفر رفتیم بالا ، من بالا بودم مامور امد بالا ، گفت ماشین از کیست گفتم از من است. گفتم دعوای خانوادگی است. حالم خوب نبود بی سیم را از او گرفتم گفتم کلید را بدهی بی سیم را می دهم و دیگر مطالبی که در تحقیقات سابق بیان داشته اند ، بعد می گوید زمانیکه ماشین سفید رسید و یک تیر به ما زد و ندیدم چه کسی است. چند تا تیر زدم و همان کسی که تیر می زد از من تیر خورد و …. بازجوییهای قبلی را هم قبول دارم. ما را اصلا به پزشکی قانونی هم نبردند. وکیل متهم نیز بیان می دارد.: دفاعیات به شرح لایحه ای است. که قبلا داده ام و بر اساس اصل برائت تقاضای تبریه موکل را دارم. ص. م. اظهار می دارد.: اظهار قبلی را قبول دارم. کلت دست من بود. وکیل ایشان بیان می دارد.: رفتار و اقدام موکل با ماده ۲۷۹ قانون مجازات اسلامی انطباق ندارد. زیرا شرط تحقق ان کشیدن سلاح به قصد جان و مال و ناموس مردم می باشد. حال انکه به حکایت محتویات پرونده موکل ناخواسته و بدون قصد قبلی در مهلکه گرفتار می گردد. و بدون اینکه قصد تعرض به مال و جان و ناموس مردم را داشته باشد. صرفا به قصد فرار اقدام می نماید. و ناخواسته منجر به ایجاد درگیری با مامورین می گردد. و در حال فیلمبرداری بودن اهل محل حکایت از عدم وجود خافه و ترسیدن اهل محل دارد. که شرط تحقق بزه محاربه است. لذا درخواست برائت وی را دارم. از هر دو متهم دادگاه اخرین دفاع به اتهام محاربه اخذ و در نهایت به شرح دادنامه شماره ۱۴۲۴ ۱۴۰۱/۷/۱۶ هر دو متهم را به اتهام محاربه بر اساس علم قاضی به اعدام محکوم می نماید. وکلای هر دو محکوم علیه در فرجه قانونی فرجام خواهی نموده اند. وکیل اقای م. ق. ن. اجمالا در لایحه خود بیان داشته: اتفاق در حدود ساعت ۲ بامداد رخ داده که ظاهرا موکل مست از شرب خمر بوده که مست بودن وی مورد شهادت عده ای هم قرار گرفته و خانم ش. ص. هم مست بودن وی در زمان مراجعه به منزل ایشان و شروع درگیری را تایید نموده است. ( ص ۲۶٫۲۹ ) و وی به همراه دوستش ص. م. به درب خانه خانم ص. رفته و در انجا انان جر و بحث داشته اند و با گزارش یکی از همسایگان مامورین در محل حاضر شده ابتدا هم بین موکل و مامور مباحثی پیش امده و موکل گفته اختلاف خانوادگی است. دخالت نکنید و پس از شرح ما وقع به صورت مفصل …. بیان می دارد. پس از خلع سلاح دو مامور حاضر و فرار مامورین ، با ورود یک خودرو سمند با پلاک شخصی که حامل دو مامور بوده اقدام به تیراندازی متقابل می نمایند که منجر به تیر خوردن موکل و هر دو مامور داخل خودرو می شود. و از داخل خودرو بگفته خود ع. ا. ا. ( مامور مجروح ) ۱۲ تیر از داخل خودرو به موکل و به طرف متهمان شلیک می نمایند که یک تیر به ق. ن. اصابت می نماید. ( ص ۴۴ ) و تیراندازی متهمان هم متقابل به سمت مامورین بوده که مرحوم ا. ن. شهید می گردد. در همین رابطه پرونده قتل عمدی تشکیل و به موجب دادنامه شماره ۹۹۵۵ ۱۴۰۰/۱۲/۲۲ صادره از شعبه *به قصاص نفس و قصاص عضو و پرداخت دیه محکوم شده اند. و ایضا در مورد اتهامات دیگری همانند تهدید ، ادم ربایی ، اخلال در نظم عمومی ، سرقت و ورود به عنف و ایراد ضرب و جرح عمدی و تمرد نسبت به مامورین و تخریب عمدی خودرو سازمانی دولتی و …. به موجب دادنامه شماره ۷۰۱۶ ۱۴۰۰/۱۲/۱۴ در شعبه *حکم صادر گردیده که علاوه بر ان احکام به اتهام محاربه هم در این پرونده محکوم به اعدام شده در حالیکه وی و دوست ایشان در اقدامات خود قصد و انگیزه رعب و وحشت نداشته بلکه این درگیری متعاقب یک درگیری خانوادگی به وجود امده و خارج از مصادیق ماده ۲۷۹ قانون مجازات اسلامی خواهد بود. و حداقل در تحقق بزه محاربه شبهه و تردید جدی وجود دارد. لذا درخواست نقض رای را دارد. وکیل اقای ص. م. ب. در لایحه خود بیان داشته: موکل برخلاف میل باطنی و اصرار دوستش اقای ق. ن. به محل حادثه کشانده شده و تا زمان درگیری هیچ قصدی و برنامه ای برای این درگیری نداشته حتی در ابتدا به مامورین گشت اعلام می نماید. دعوای خانوادگی است. خودمان حل می کنیم شما برگردید.ولی با اصرار مامورین و ورود انان به داخل مجتمع و خانه خانم ش. ص. درگیری به وجود می اید و رفتار انان از تعریف محاربه و صدق عنوان مجرمانه موضوع ماده ۲۷۹ قانون مجازات اسلامی خارج است. و در اینجا هم شروع کننده دعوا و درگیری ق. بوده و موکل در خاتمه وارد نزاع و درگیری شده است. و در ابتدا هم پس از خلع سلاح مامورین به سمت انان تیراندازی نکرده اند بلکه در فکر فرار بوده اند که با رسیدن مامورین بعدی این اتفاق افتاده است. لذا محکومیت وی با عنوان محاربه واجد ایراد است. و درخواست نقض رای را می نماید. پرونده به دیوان عالی کشور ارسال و به این شعبه ارجاع می گردد.

هییت شعبه در تاریخ بالا تشکیل گردید.پس از قرائت گزارش اقای م. ق. عضو ممیز و ملاحظه اوراق پرونده و نظریه کتبی اقای م. ح. م. دادیار دیوان عالی کشور اجمالا مبنی بر ابرام دادنامه فرجام خواسته مشاوره نموده چنین رای می دهد:

رای شعبه

در خصوص فرجام خواهی وکلای اقایان م. ق. ن. و ص. م. ب. نسبت به دادنامه شماره ۱۴۲۴ ۱۴۰۱/۷/۱۶ صادره از شعبه *حاوی محکومیت نامبردگان به مجازات اعدام به اتهام محاربه از طریق درگیری مسلحانه با مامورین انتظامی در داخل شهر و به شهادت رساندن مرحوم ا. ن. و مجروحیت شدید اقای ع. ا. ا. س. هر دو از پرسنل نیروی انتظامی با عنایت به استدلالات دادگاه در احراز تحقق بزه محاربه و پس از شور و تبادل نظر و ارزیابی دقیق استدلالات دادگاه و رفتار متهمان در نحوه ارتکاب بزه به نظر شعبه رای فرجام خواسته فاقد ایراد و اشکال اساسی است. و رفتار متهمان با عنایت به گزارش مامورین از چگونگی درگیری و اظهارات اهالی محل و تجزیه و تحلیل اقدامات اولیه متهمان در خلع سلاح مامورین اولی و ایجاد درگیری مسلحانه با مامورین کمکی بعدی و سایر قرائن و امارات موجود که برای دادگاه علم حاصل نموده است. از مصادیق محاربه محسوب می گردد. از سوی فرجام خواهان هم دلیل قاطعی که نقض رای را ایجاب نماید. اقامه نگردیده و در رسیدگی نیز اصول و قواعد دادرسی رعایت شده علیهذا مستندا به بند الف ماده ۴۶۹ قانون ایین دادرسی کیفری ضمن رد فرجام خواهی نامبردگان رای فرجام خواسته ابرام می گردد./الف

شعبه *

مستشار: م. ق. عضو معاون: ت. ح.

رأی شعبه دیوان عالی کشور


دادنامه شماره: *تاریخ رسیدگی: ۱۴۰۱/۵/۹

فرجام خواه: اقایان م. ق. ن. با وکالت اقای م. م. و ص. م. ب. با وکالت اقای غ. ص. ک. م.

فرجام خوانده: اقای ع. ن. و خانم س. ر. ن. و اقای ع. ا. ا. س.

فرجام خواسته دادنامه شماره ۳۵۵ ۱۴۰۰/۱۲/۲۸ صادره از شعبه *

تاریخ ابلاغ دادنامه به فرجامخواه: ۱۴۰۱/۱/۶ تاریخ وصول دادخواست فرجامی: ۱/۲۷٫۱/۱۱/ ۱۴۰۱

مرجع رسیدگی: شعبه *

هییت شعبه اقایان: ذکرا. ا. ( رییس ) م. ق. ( عضو معاون )

خلاصه جریان پرونده: جریان پرونده بشرحی است. که در رای قبلی این شعبه ( شعبه *) در پرونده کلاسه *و دادنامه شماره ۸۷۸ ۱۴۰۱/۳/۱۷ امده که عینا تصویر رای مذکور پیوست این گزارش خواهد شد تا از گزارش مفصل پرهیز شود. اجمالا بر اینکه اقایان م. ق. ن. و ص. م. ب. به موجب دادنامه شماره ۹۹۵۵ ۱۴۰۰/۲/۱۲ صادره از شعبه *باتهام شرکت در قتل عمدی از طریق تیراندازی با سلاحهای جنگی ( کلت و کلاش ) مرحوم ا. ن. و پرداخت دیه در حق اقای ع. ا. ا. که هر دو از پرسنل نیروی انتظامی بوده و در حین انجام وظیفه و ماموریت جهت دستگیری نامبردگان در محل وقوع جرم حاضر شده بودند و مورد هدف تیر دو متهم مذکور قرار گرفته اند ، در نهایت مرحوم ا. ن. به قتل می رسد و ع. ا. ا. هم با اصابت چندین گلوله کلاش و کلت کمری از سوی فرجام خواهان مذکور بشدت مجروح و مصدوم می گردد. ، محکوم به قصاص و پرداخت دیه می گردند و این رای دادگاه طی دادنامه شماره ۸۷۸ ۱۴۰۱/۳/۱۷ صادره از شعبه *( همین شعبه ) ابرام می گردد. و در همین رابطه برای دو مجرم مذکور پرونده دیگری با عنوان اتهامی محاربه تشکیل و در دادگاه انقلاب اسلامی اصفهان جریانی بوده که در نهایت بشرح دادنامه شماره ۳۵۵ ۱۴۰۰/۱۲/۲۸ صادره از شعبه *که با شرح مفصلی از جریان پرونده تنظیم گردیده نامبردگان باتهام محاربه به اعدام محکوم می گردند. وکلای مشارالیهما در فرجه قانونی از رای مرقوم فرجام خواهی نموده و وکیل ص. م. ب. اجمالا در لایحه خود بیان می دارد.: ۱ با توجه به تعریف در ماده ۲۷۹ عمل ارتکابی موکل از مصادیق محاربه نخواهد بود. زیرا وی در این درگیری که بصورت اتفاقی رخ داده به هیچ وجه قصد بر هم زدن نظم عمومی و یا تعرض به جسم و جان و حیثیت عامه را نداشته و نیز در تحقق جرم محاربه دچار رعب و وحشت همه اهالی محل شرط است. لکن در مانحن فیه تعدادی از مردم حاضر در محل اقدام به فیلم برداری نموده اند که حکایت از عدم وحشت انان از رفتار متهمان دارد. ۲ شروع کننده این درگیری اقای م. ق. ن. بوده و موکل ناخواسته وارد معرکه شده است. و موکل به محض خلع سلاح افسر گشت اقدام به شلیک هوایی می نماید. اگر قصد قتل داشت همان اول مامور را هدف قرار می داد و به گفته وی انها قصد فرار از محل را داشتند و کلید ماشین ها را پیدا نمی کنند و این اتفاق می افتد. ۳ موکل در شب حادثه قبل از درگیری مشروب الکل مصرف کرده و بارها به این اشاره نموده است. و با عدم تحقق شرایط محاربه به عنوان محاربه به عمل ارتکابی وی صدق نمی کند و تقاضای نقض رای را دارم. وکیل م. ق. ن. هم بیان می دارد.: بحکایت محتویات پرونده و چگونگی وقوع حادثه و درگیری بین موکل و دوست وی با مامورین انتظامی انان قصد و انگیزه ایجاد رعب و وحشت نداشته بلکه این حوادث متعاقب یک درگیری خانوادگی و حضور مامورین در محل اتفاق می افتد و شرایط مندرج در ماده ۲۷۹ ق.م.ا در تحقق بزه محاربه هرگز وجود نداشته و عمل ارتکابی از مصادیق محاربه نمی باشد. و حداقل در تحقق ان شرایط شبهه جدی وجود دارد. که محل حاکمیت اصل برائت و جریان قاعده درا خواهد بود. و عمل انان شرکت در قتل و ایراد ضرب و جرح و تمرد نسبت به مامورین دولتی و …. محسوب گردیده و از عنوان محارب خارج می باشد. لذا درخواست نقض رای را دارم. و در خصوص عناوین مجرمانه دیگر هم حکم محکومیت انان صادر شده است. ( اشاره به دادنامه شماره ۹۹۵۵ ۱۴۰۰/۱۲/۱۲ صادره از شعبه *می باشد. ) پرونده به دیوان عالی کشور ارسال و به این شعبه ارجاع گردیده است

هییت شعبه در تاریخ بالا تشکیل گردید.پس از قرائت گزارش اقای م. ق. عضو ممیز و ملاحظه اوراق پرونده و نظریه کتبی اقای ح. س. س. دادیار دیوان عالی کشور اجمالا مبنی بر نقص رای فرجام خواسته به دلیل عدم تحقق شرایط مربوط به تحقق و اثبات بزه انتسابی و حاکمیت قاعده تدر الحدود بالشبهات در مطلق و جمیع حدود الهی مشاوره نموده با استعانت از خدای متعال به شرح زیر رای صادر می گردد.:

رای شعبه

در خصوص فرجام خواهی وکلای اقایان م. ق. ن. و ص. م. ب. نسبت به دادنامه شماره ۳۵۵ ۱۴۰۰/۱۲/۲۸ صادره از شعبه *حاوی محکومیت نامبردگان بجرم محاربه بشرحی که در گزارش به ان اشاره گردید.با عنایت به محتویات پرونده بنظر شعبه رای فرجام خواسته مخدوش و غیر قابل ابرام می باشد. زیرا اولا متهمان ابتدا برای مسایل شخصی که اقای م. ق. ن. با خانم ش. صمیمی داشته به محل رفته بوده و درگیری ایشان با خانم صمیمی هم در داخل خانه بوده و هیچ کس از متهمان حامل سلاح گرم نبوده اند پس از حضور مامورین انتظامی در محل و ورود یکی از انان به داخل مجتمع و دستگیری متهم م. ق. در داخل خانه خانم ها صمیمی و هدایت وی به بیرون متهمان ابتدا درصدد فرار از دست مامورین بوده اند که ممکن نشده و سپس با کوتاهی و قصوری که مامورین داشته اند اقدام به خلع سلاح هر دو مامور حاضر در محل و به دست اوردن سلاح انان نموده و باز هم به دنبال سوییچ خودرو خود و یا سوییچ خودرو نیروی انتظامی جهت فرار از محل بوده اند لذا تا این مرحله هیچ اقدامی در هدف قرار دادن دو مامور انتظامی در محل برنیامده اند لکن پس از حضور دو مامور دیگر با یک خودرو و در محل و یاس از امکان فرار از محل با حضور مامورین کمکی بدون قصد و نیت قبلی و ایضا در جهت رهایی از دست انان شروع به تیراندازی به سوی مامورین نموده اند که متاسفانه یکی از مامورین بنام ا. ن. به قتل رسیده و دیگری به نام ع. ا. ا. هم بشدت مجروح شده ثانیا هیچ دلیل و مدرکی بر اینکه انها از ابتدا به قصد جان و مال و ناموس مردم محل و یا ارعاب انان که از شرایط تحقق بزه محاربه است. اقدام به کشیدن سلاح کرده باشند وجود ندارد. و درگیری نامبردگان بدنبال یک سری اتفاقاتی که در محل افتاده صورت گرفته و ان چه که مسلم می باشد. نامبردگان در این تیراندازی با انگیزه به شخصی و در جهت رهایی از دست مامورین و متواری شدن از محل سلاح کشیده و مرتکب جرم شده اند. و عنصر معنوی جرم محاربه محرز و مسلم نیست و تحقق شرایط مندرج در ماده ۲۷۹ قانون مجازات اسلامی در محقق شدن جرم محاربه که از جرایم مشروط و مقید می باشد. حداقل با شبهه و تردید جدی مواجه است. که محل جریان ماده ۱۲۰ از قانون مجازات اسلامی خواهد بود. بنابراین با استناد به بند ۴ شق ب ماده ۴۶۹ ق.ا.د.ک رای فرجام خواسته بلحاظ عدم احراز شرایط تحقق بزه محاربه نسبت به هر دو فرجام خواه نقض و جهت رسیدگی مجدد به شعبه هم عرض ارجاع می شود./ح

شعبه *

رییس: ذکرا. ا. ع. معاون:م. ق.