طلاق به دلیل ابتلاء زوج به بیماری پارانوئید - 8/13/2016 12:00:00 AM

رأی خلاصه جریان پرونده


پیرو گزارش مورخ 95/5/23 موضوع دادنامه 499/95 صادره از این شعبه و گزارش مورخ 95/10/18 موضوع دادنامه 922/95 صادره از این شعبه که در رابطه با بیماری شکایت زوج که مورد ادعای زوجه جهت اثبات حقانیت او بر خواسته طلاق و عسر و حرج حادث در زندگی مشترک انجام تحقیقات و جلب نظر هیأت 5 نفره کارشناسان روانشناسی و روانپزشکی ضرورت داشته است و از این حیث و از جهت اخذ توضیح از طرفین و زوجه در خصوص اینکه برای اثبات عسر و حرج خویش حاضر به بذل از مهریه و حقوق مالی متعلقه می باشد و یا خیر پرونده به دادگاه محترم صادر کننده رأی فرجام خواسته ارسال گردیده است و با توجه به اینکه دادگاه محترم تجدیدنظر استان با تعیین وقت جهت رسیدگی و برای اخذ توضیح در راستای تأمین نظریه دیوانعالی کشور طرفین را دعوت به حضور نموده است در جلسه مورخ 95/12/15 که زوجین باتفاق وکلای خود حضور داشته اند پس از ابلاغ نقطه نظرات هیأت این شعبه که نقض رأی قبلی را موجب شده است به طرفین زوجه گفته است قبلاً اعلام نموده ام نصف مهریه و کلیه سایر حقوق از قبیل حق الزحمه و شرط تا نصف اموال و نفقه در قبال طلاق به زوج بذل و به اعتبار وکالت قبول بذل نیز مینمایم اظهار دیگری ندارم زوج در معیت وکیل خود اظهار داشت اینجانب درخواست کمیسیون 5 نفره نموده ام حاضرم هم اعزام شوم و هم چنین هزینه مربوطه را پرداخت نمایم نظر به اینکه زوج به نظریه کمیسیون 3 نفره اعتراض نموده دادگاه قرار ارجاع امر به کمیسیون 5 نفره مرکب از سه نفر روان پزشک یک نفر روانشناس و یک نفر پزشک قانونی صادر نموده است و با ارسال کپی صفحات 53 و 54 پرونده به پزشکی قانونی زوج را به پزشکی معرفی نموده است که پس از تشکیل هیأت 5 نفره پزشکان مورد نظر به این سؤالات پاسخ فرمایند 1ـ آیا زوج قبلاً پارانوئید می باشد یا خیر؟ 2ـ آیا پارانوئید بیماری محسوب می شود یا خیر 3ـ آیا صعب العلاج می باشد یا خیر 4ـ اقدامات درمانی نتیجه مؤثری دارد یا خیر 5ـ استمرار زوجیت برای زوجه عسر و حرج دارد یا خیر در برگ 231 پرونده نظریه پزشکی قانونی یا اعلام نتیجه کمیسیون و پاسخ به سؤالات دادگاه بشرح ذیل اعلام گردیده است «از زوجین مصاحبه به عمل آمد سوابق موجود مورد بازنگری قرار گرفت از دیدگاه کارشناسان حاضر در پاسخ به سؤالات مطرح شده از سوی مقام محترم قضائی بشرح ذیل اعلام نظر میگردد. 1ـ آقای س. ه. س. مبتلا به اختلال شخصیت پارانوئید (سوء ظن بیمارگونه) می باشد 2ـ پارانوئید نوعی اختلال روانپزشکی محسوب میگردد 3 و 4 و 5 مبتلایان به این اختلال روانی نیازمند درمان های دارویی و غیر داروئی (روان درمانی) می باشند و بطور کلی پیگیری اقدامات درمانی میتواند تا حدودی تعدیل رفتار مبتلایان مؤثر باشد در صورت عدم دریافت درمان های ضروری این وضعیت صعب العلاج محسوب گردیده و در این صورت میتواند روابط بین فردی و خانوادگی فرد مبتلا را مختل نماید (95/12/23) دادگاه نظریه کمیسیون را به طرفین ابلاغ نموده است وکیل زوج چون هیچگونه قرینه و دلیلی بر سوء معاشرت زوج نسبت به زوجه در پرونده وجود ندارد و موکل او با مراجعه به مراکز درمانی و متخصصین روانپزشکی با دریافت درمان های دارویی و غیر داروئی می تواند مجدداً صحت و سلامتی روان خود را بطور کامل باز یافته و بر این بیماری فائق آیند و اینکه این بیماری برخلاف نظر آن دادگاه محترم قابل تسری و تطبیق با بند 5 ماده 1130 قانون مدنی نبوده از شمول ماده مذکور خارج می باشد و مخاطره آمیز نبودن بیماری موکل برای دوام زناشوئی و صعب العلاج نبودن و قابل معالجه و درمان بودن بیماری موکل و آمادگی موکل برای رفتن به مراکز درمانی و نزد متخصصین روانپزشکی و روانشناسی بنظر میرسد موجبی برای صدور مجوز طلاق بلحاظ عسر و حرج در پرونده وجود نداشته صدور رأی عادلانه را مورد استدعا قرار داده است هر دو وکیل زوجه در لایحه مشترک با این استدلال که طبق نظریه کمیسیون پزشکی بیماری پارانوئید (سوء ظن بیمارگونه) زوج محرز و مسلم گردیده و با توجه به نظریه هیأت سه نفره مبتلایان به این بیماری اصلاً بیماری خود را قبول ندارند و ایشان برای مراجعه به مراکز درمانی همکاری لازم ننموده و اینکه بیماری او تعدیل شده در شش ماه پیش که حسب نظر پزشکی قانونی به بیمارستان رازی معرفی شده و تمامی هزینه های مربوطه نیز توسط موکله پرداخت شده بود بعلت عدم همکاری با پزشکان معالج پس از 9 روز از بیمارستان مرخص گردیده بود در آینده درمان او و همکاری او برای درمان و اینکه پس از چه مدتی مجدداً بیماری او اعاده خواهد کرد و اقدامات درمانی تا حدودی موجب تعدیل بیماری او می شود ولی بیماری او قابل درمان نمی باشد درخواست جلوگیری از تضییع حقوق موکل و صدور اقدام شایسته و عاجل را خواستار شده اند دادگاه در تاریخ 96/2/3 در وقت فوق العاده با بررسی اوراق و محتویات پرونده و اعلام ختم دادرسی طی دادنامه 232/96 رأی خود را بدین شرح صادر و اعلام داشته است. رأی دادگاه ـ در خصوص تجدیدنظر خواهی آقای س. سید ه. س. فرزند س. با وکالت آقای م.الف. ز. فرزند ج. وکیل پایه 1 دادگستری بطرفیت تجدیدنظر خوانده خانم م. م.س. فرزند م. با وکالت وکیل پایه 1 دادگستری آقای الف. ف. و خانم م. ف. وکیل پایه دو دادگستری به خواسته اعتراض نسبت به دادنامه شماره 1321 ـ 94 موضوع پرونده کلاسه 940121 شعبه 17 دادگاه محترم عمومی حقوقی تبریز که بموجب دادنامه مذکور به درخواست زوجه حکم به طلاق وی صادر و در این دادگاه با اندکی اصلاح تأیید سپس به علت نقص تحقیقات نقض و جهت رسیدگی مجدد به این شعبه ارجاع گردیده در راستای تأمین نظریه شعبه 16 دیوان عالی محترم کشور به کمیسیون 5 نفره ارجاع و نظریه اخذ گردیده است و کمیسیون مذکور بر صعب العلاج بودن و ایجاد اختلال در زندگی مشترک زوجین صحه گذاشته است و لازم به ذکر است حکم خطرناک را که در رأی دیوان آمده است نه در شروط ضمن العقد چنین کلمه ای استعمال گردیده و نه در ماده 1130 قانون مدنی لذا ایراد و اعتراض موجه و مستدلی که موجب نقض دادنامه بدوی را ایجاب نماید از ناحیه تجدیدنظر خواه بعمل نیامده و رأی صادره موافق قانون و با رعایت روابط و اصول دادرسی اصدار یافته و اعتراض با شقوق مندرج در ماده 348 قانون آئین دادرسی مطابقت ندارد و در ضمن زوجه نصف مهریه و کلیه سایر حقوق مالی از قبیل حق الزام و تا نصف اموال و نفقه در قبال طلاق به زوج بذل و به اعتبار وکالت قبول بذل نموده لیکن دادنامه معترض عنه اندکی نیازمند اصلاح است 1ـ مدت اعتبار این رأی سه ماه به شش ماه تغییر می یابد 2ـ ارائه گواهی حمل یا عدم حمل در زمان اجرای صیغه طلاق از ناحیه زوجه به سردفتر محترم طلاق الزامی است 3ـ در صورت عدم حمل ایام عده سه طهر خواهد بود 4ـ مادر طفل در صورت تمایل می تواند روزهای جمعه هر هفته از ساعت 9 صبح لغایت 13 ظهر فرزند خود را در محل سکونت خود ملاقات نماید در صورت اختلاف ملاقات با نظارت کلانتری محل سکونت زوجه خواهد بود دادنامه معترض عنه با اصلاح به عمل آمده با رد اعتراض تجدیدنظر خواه با اجازه حاصله از ماده 351 قانون اخیرالذکر تأیید میگردد رأی صادره قابل فرجام خواهی اعلام گردیده است. اکنون از این رأی در فرجه قانونی وکیل زوج فرجام خواهی نموده که هنگام شور لایحه وی با گزارش پرونده قرائت میشود.هیأت شعبه در تاریخ بالا تشکیل گردید. پس از قرائت گزارش آقای عبدالعلی ناصح عضو ممیز و ملاحظه اوراق پرونده در خصوص دادنامه شماره 232/96 فرجام خواسته مشاوره نموده چنین رأی می دهد

رأی متن رأی

رأی شعبه
صرفنظر از اینکه دادگاه صادر کننده دادنامه 232/96 از بند 3 موارد 12 گانه مندرج در سند نکاحیه که در پرونده مورد استناد زوجه و وکیلش بوده است برداشت مغایر با صراحت بند یاد شده که میگوید «ابتلاء زوج به امراض صعب العلاج به نحویکه دوام زناشوئی برای زوجه مخاطره آمیز باشد»; داشته است و حکم خطرناک بودن را که مورد نظر هیأت این شعبه بوده است از این عبارت گزینشی نادیده گرفته است و از این حیث بر رأی دادگاه محترم ایراد و خدشه بنظر میرسد. چون با اصرار وکیل زوج به ارجاع امر به هیأت 5 نفره کارشناسی و ارجاع امر به هیأت مذکور نوع بیماری زوج پارانوئید و در صورت عدم درمان های ضروری بالقوه خطرناک بوده و روابط بین فرد و خانواده را مختل مینماید و وضعیت روحی و روانی همسری که با چنین شخصی باعتبار عقد زوجیت قهراً زندگی مینماید و هر لحظه از زندگی که وی اقدامی برای درمان داروئی خویش ننماید خوف از وی را خواهد داشت و استمرار چنین وضعیتی عرفاً موجب عسر و حرج برای وی میباشد و امضاء کمیسیون پنج نفره نیز درمان روانپزشکی و داروئی را نسبی برای تعدیل رفتار مبتلایان به بیماری (سوء ظن) اعلام نموده اند بر رأی فرجام خواسته با توجه به لایحه وکیل فرجام خواه و اینکه دادگاه از سایر جهات در ماهیت رأی خود را منطبق با موازین قانونی و محتویات پرونده بلااشکال صادر نموده است و اعتراض موجهی که موجبات نقض آن شود از ناحیه وکیل فرجام خواه از جهت احراز عسر و حرج زوجه در تداوم زندگی مشترک بعمل نیامده است هر چند زوجه مستحق نفقه نبوده است و چون درخواست طلاق از جانب او بوده وی بابت شرط تنضیف دارائی (شرط الف ضمن العقد) حقوقی نداشته که آنرا بذل نماید و تنها از بابت حقوق اجور متعلقه بابت کارهائی که در منزل انجام داده است میتوانسته است آنرا بذل نماید که در هر صورت این اعتراض وکیل زوج و غیر مؤثر بودن و موجبی جهت نقض رأی نبوده باستناد ماده 403 قانون آئین دادرسی مدنی رأی فرجام خواسته را با اصلاح بعمل آمده بشرح فوق ابرام مینماید.
شعبه شانزدهم دیوان عالی کشوررئیس: عبدالعلی ناصح مستشار: عباسعلی علیزاده عضو معاون: سعید عالم