رأی خلاصه جریان پرونده
شماره پرونده : 9209980351700266 شماره دادنامه : 9409970925600756 تاریخ : 1394/11/10خلاصه جریان پرونده
آقای ک. ف. به طرفیت خانم ف. چ.ب. تقاضای صدور گواهی عدم امکان سازش تقدیم می نماید که به شعبه 17 دادگاه عمومی اصفهان ارجاع گردیده است. وی در دادخواست خود نوشته است 84/12/20 با خوانده عقد ازدواج دائمی منعقد کرده و حاصل آن یک فرزند چهار ساله می باشد با توجه به اختلافات پیش آمده و سوء رفتار خوانده به استناد ماده 1133 قانون مدنی تقاضای طلاق دارم. زوجه نیز دادخواست مطالبه مهریه به طرفیت زوج تقدیم می نماید. زوج در مقابل دادخواست اعسار از پرداخت یک جای مهریه تقدیم و تقاضای تقسیط می نماید. دادگاه تمام این موارد را یکجا رسیدگی می نماید. در جلسه 92/5/7 با حضور طرفین و وکلای آنان، ابتدا زوج به شرح دادخواست تقاضای صدور گواهی عدم امکان سازش می نماید. وی می گوید از 91/11/1 تاکنون جدا از هم هستیم. من حق و حقوق همسرم را در حد توان پرداخت می کنم. تقاضای تقسیط مهریه را دارم. زوجه اظهار می دارد من با طلاق موافق نیستم. خواسته من مطالبه مهریه است. اگر شوهرم اصرار به طلاق دارد باید مهریه و اجرت المثل و نفقه ایام عده را بپردازد. حضانت فرزند را به عهده زوج می گذارم. وکیل زوجه می گوید موکله بارها توسط زوج مورد ضرب و شتم قرار گرفتند ولی برای حفظ ک. ن خانواده با طلاق موافق نیستند. دادگاه قرار ارجاع امر به داوری صادر و به طرفین ابلاغ می نماید. بعد از توجیه داوران توسط دادگاه، داور زوج و زوجه کتباً نوشته اند به دلیل عدم تفاهم فرهنگی طرفین حاضر به سازش با هم نیستند. با دستور دادگاه کارشناس تعیین می گردد و درخصوص اجرت المثل ایام زندگی مشترک و نفقه ایام عده اظهار نظر می نماید. دادگاه ختم رسیدگی را اعلام و به شرح رأی شماره 700671 - 93/3/15 اعلام می کند: « رأی دادگاه »; - درخصوص دعوی خواهان خانم ف. چ.ب. باوکالت بعدی خانم زهرا شاهرودی بطرفیت خوانده آقای ک. ف. باوکالت بعدی آقای محسن محمدی به خواسته مطالبه مهریه به نرخ روز و بدواً اعسار از هزینه دادرسی و دعوی تقابل زوج بطرفیت زوجه به خواسته اعسار از پرداخت یکجای مهریه و تقسیط آن و صدور گواهی عدم امکان سازش دادگاه با بررسی جمیع اوراق و محتویات پرونده واستماع اظهارات و دفاعیات طرفین و احراز رابطه زوجیت آنان حسب سند ازدواج شماره 87- 20/12/84 دفتر رسمی ثبت ازدواج شماره 65 اصفهان بدواً درخصوص اعسار از هزینه دادرسی زوجه نظربه دادخواست تقدیمی وی و اینکه نامبرده خانه دار و فاقد درآمد میباشد و باتوجه به مفاد استشهادیه تقدیمی و اینکه خوانده ایرادی ننموده دعوی وی را ثابت دانسته مستنداً به مواد 504 و 506 قانون آئین دادرسی مدنی حکم به معافیت موقت وی از پرداخت هزینه دادرسی صادر و اعلام می نماید و درخصوص مهریه وی نظربه دادخواست تقدیمی ومستندات وی و اینکه به مجرد عقد نکاح زن مالک مهریه می گردد و حق دارد هرگونه تصرفی بخواهد در آن بنماید و اینکه خوانده و وکیل وی ایراد و دفاع مؤثری در این رابطه ننموده و دلیلی بر پرداخت مهریه یا بخشی از آن ارائه ننموده و علیرغم استناد به شهود برای اثبات پرداخت قسمتی از مهریه شهودی که حاضر نموده اند فقط راجع به میزان تمکن زوج گواهی داده اند و سایر شهود خود را در جلسه حاضر ننموده اند لذا دعوی زوجه راثابت دانسته ومستنداً به ماده 1082قانون مدنی حکم به محکومیت زوج به پرداخت مهریه زوجه شامل 1- هدیه کلام اله مجید پانصد هزار ریال 2- هشتاد عدد سکه تمام بهار آزادی 3-مبلغ نهصد و نود میلیون ریال بابت وجوه نقد مهریه که براساس شاخص اعلامی ازسوی بانک مرکزی جمهوری اسلامی ایران به نرخ روز محاسبه شده است در حق زوجه صادرو اعلام می نماید زوجه باید پس ازوصول مهریه وخروج ازاعسار هزینه دادرسی رابه مبلغ 20180000ریال پرداخت نماید و درخصوص دعوی تقابل زوج مبنی بر اعسار از پرداخت یکجای مهریه و تقسیط آن دادگاه نظربه دادخواست تقدیمی وی و استشهادیه پیوست آن و باتوجه به مؤدای گواهان گواهان تعرفه شده که مؤید عدم تمکن مالی زوج جهت پرداخت یکجای مهریه و نوع شغل و درآمد وی میباشد و اینکه زوجه و وکیل وی ایراد و دفاع مؤثری در این رابطه ننموده و دلیلی که حکایت از توان پرداخت یکجای مهریه توسط زوج باشد ارائه ننموده اند و با لحاظ نوع شغل و سوابق کاری زوج و توانایی وی در اختیار نمودن وکیل ضمن پذیرش اعسار وی از پرداخت یکجای مهریه مستنداً به مواد 1و37 قانون اعسار حکم به تقسیط مهریه زوجه صادر واعلام می نماید. به این ترتیب که زوج تعداد ده عدد سکه بهار آزادی از مهریه را نقداً و سپس هردو ماه یک سکه بهار آزادی و پس از آن هرماه پنج میلیون ریال تا استهلاک کامل مهریه زوجه پرداخت نماید و درخصوص دعوی دیگر زوج بطرفیت زوجه به خواسته صدور گواهی عدم امکان سازش نظربه دادخواست تقدیمی و اینکه مرد می تواند با رعایت شرایط مقرر در قانون با مراجعه به دادگاه تقاضای طلاق همسرش را بنماید و اینکه مساعی دادگاه وتلاش داوران نیز جهت اصلاح ذات البین مثمر ثمر واقع نگردیده و زوجه علیرغم مخالفت با طلاق عنوان نموده در صورتیکه شوهرم اصرار به طلاق داشته باشد باید حق و حقوق مرا پرداخت نماید و با ملاحظه نظریه کارشناس رسمی دادگستری در رابطه با تعیین اجرت المثل که اعتراض مؤثری نسبت به آن صورت نگرفته ، دادگاه ضمن صدور گواهی عدم امکان سازش مستنداً به مواد 1133 و 1148 قانون مدنی و مواد 26 و 27 و 29 و 33 قانون حمایت خانواده زوج می تواند پس از پرداخت مهریه زوجه به ترتیب فوق الذکر و مبلغ 79000000 ریال بعنوان اجرت المثل ایام زندگی مشترک و 7500000 ریال بابت نفقه ایام عده با مراجعه به یکی از دفاتر رسمی طلاق زوجه را به طلاق رجعی نوبت اول مطلقه نماید اعتبار رأی صادره سه ماه پس از قطعیت میباشد ضمناً زوجه مدخوله و غیرحامل میباشد و زوجین دارای یک فرزند مشترک 4 ساله بنام آرین میباشد که زوجه حضانت وی را به زوج واگذار نمود و جمعه ها از صبح تا عصر حق ملاقات دارد. رأی صادره حضوری وظرف مدت 20روز پس ازابلاغ قابل تجدیدنظر می باشد.خانم ف. چ.ب. نسبت به این رأی اعتراض می نماید. وی نوشته است من ابتدا برای دریافت 80 عدد سکه مطالبه مهریه نموده بودم و چون همسرم دعوای طلاق مطرح نمودند. تقاضای کل مهریه یعنی 100 عدد سکه بهار آزادی نمودم ولی دادگاه بدوی این مسئله را مورد لحاظ قرار نداده است. طبق قانون حمایت خانواده وقتی طلاق از جانب زوج باشد می بایست کلیه حقوق مالی اینجانب تعیین تکلیف گردد. متأسفانه کل مهریه مرا حکم نداده اند. درخصوص حضانت فرزند مشترک که تا سن هفت سالگی هم حق و هم تکلیف مادر است و کسی نمی تواند از خود سلب حق نماید. تقاضا دارم حضانت فرزندم را به من بدهید. زوج نیز به این رأی اعتراض می نماید. وی نوشته است من قسمتی از مهریه را پرداخته ام ولی به پرداخت کل مهریه محکوم شده ام. اقساط مقرر در مهریه به هیچ عنوان متناسب با وضعیت اقتصادی بنده نبوده و توان پرداخت آن را ندارم. در مورد اجرت المثل اولاً مبلغ مذکور مورد اعتراض بوده و دادگاه به اعتراض اینجانب توجهی ننموده. زوجه از تاریخ 91/11/1 منزل مشترک را ترک کرده. قبل از آن هم تمکین نمی نمود و هیچگاه مبادرت به انجام کارهای منزل نکرده و مستحق اجرت المثل نمی باشد. پرونده به شعبه 28 تجدیدنظر استان اصفهان ارجاع می گردد که ابتدا دستور رفع نقص صادر می نماید و بعد از تکمیل به موجب رأی شماره 800370 - 94/3/19 اعلام می کند:تجدیدنظرخواهی آقای ک. ف. و خانم ف. چ.ب. هر دو نسبت به دادنامه شماره 671 - 93/4/15 شعبه 17 حقوقی اصفهان که متضمن صدور حکم مبنی بر محکومیت زوج به پرداخت مهریه همسرش و تقسیط آن و صدور گواهی عدم امکان سازش می باشد نظر به اینکه از ناحیه طرفین ایراد موثری که موجب نقض دادنامه صادره از اساس و بنیان باشد ارائه نشده النهایه با توجه به اینکه یکی از اقلام مهریه زوجه سکه بهار آزادی است و در سند رسمی نکاحیه یکصد عدد از آن بر ذمه زوجه است لذا سطر 12 دادنامه معترض عنه کلمه هشتاد عدد سکه تمام بهار آزادی به یکصد عدد سکه تمام بهار آزادی اصلاح می گردد از طرفی با توجه به اینکه دلیلی از ناحیه زوجه مبنی بر اینکه چنانچه کارهایی انجام داده باشد براساس دستور و امر زوج بوده و قراردادی در این خصوص حتی بصورت شفاهی منعقد شده که در قبال آنها اجرت و مزد دریافت کند به دادگاه ارائه نشده و لذا مبلغ 79000000 ریال اجرت المثل ازدادنامه معترض عنه حذف و بجای آن مبلغ چهل میلیون ریال بعنوان نحله تعیین که زوج در هنگام طلاق نقداً به زوجه می پردازد در خصوص تقسیط مهریه نیز با توجه به اوضاع حاکم بر زوجه و نوع شغل ووضعیت فعلی وی ده عدد سکه پیش قسط به پنج عدد تقلیل داده میشود علی هذا باستناد ماده 358 قانون ایین دادرسی مدنی دادنامه تجدیدنظرخواسته با اصلاحات یاد شده تایید و استوار می گردد . رای صادره در خصوص مهریه و اعسار قطعی است و در خصوص گواهی عدم امکان سازش ظرف 20 روز پس از ابلاغ قابل فرجامخواهی در دیوان عالی کشور می باشد.خانم ف. چ.ب. از این رأی فرجام خواهی می نماید. وی نوشته است با عنایت به آنکه اولویت اول حضانت فرزند با مادر می باشد. اینجانب تحت هیچ شرایطی از این حق قانونی خود نخواهم گذشت. درخصوص اجرت المثل چون در یک زندگی زناشوئی اصل بر زندگی عاشقانه است لذا انجام امورات منزل که از وظایف زوجه نبوده هیچگاه رسید یا قرارداد از زوج اخذ نخواهد گردید ولی از طرف زوجه انجام می پذیرد. دادگاه تجدیدنظر با یک استدلال عجیب عنوان نموده که هیچ قراردادی بین زوجین موجود نمی باشد و زوجه را مستحق اجرت المثل ندانسته است. تقاضای نقض آن را در این قسمت دارم. زوج نیز طی لایحه ای به فرجام خواهی زوجه پاسخ داده و اظهار می دارد زوجه معتاد می باشد و حالات عصبی و بعضاً خطرناک دارد و جهت تأمین مواد مخدر ترک منزل نموده و دادخواست مطالبه مهریه نمود. جان فرزندم را در خطر می دیدم. آیا می توان آینده ای برای فرزندم جز یک فرد بزهکار و معتاد متصور بود. تقاضای رسیدگی دارم. پرونده به این شعبه ارجاع می گردد و اینک پس از تهیه گزارش جهت شور تحت نظر قرار دارد.هیأت شعبه در تاریخ بالا تشکیل گردید. پس از قرائت گزارش آقای عبدالعلی خان بیگی عضوممیز و ملاحظه اوراق پرونده و نظریه کتبی آقای حمید درخشان نیا دادیار دیوان عالی کشور اجمالاً مبنی بر صدور رأی شایسته برابر موازین قانونی مورد تقاضاست. درخصوص دادنامه شماره 9409970376800370 فرجام خواسته مشاوره نموده چنین رأی می دهد:
رأی شعبه دیوان عالی کشور
فرجامخواهی خانم ف. چ.ب. به طرفیت آقای ک. ف. نسبت به دادنامه شماره 800370 - 94/3/19 صادره از شعبه 28 دادگاه تجدیدنظر اصفهان در مورد اجرت المثل ایام زندگی مشترک زوجین و حضانت از کودک مشترک چهارساله وارد می باشد زیرا، اولاً انعقاد قرارداد در این امور خلاف عرف می باشد و در صورت حدوث اختلاف در تبرعی بودن کارهای انجام شده ملاک اظهارات زوجه است. ثانیاً درخصوص حضانت طفل مشترک نیز مطابق ماده 1169 قانون مدنی برای حضانت طفلی که ابوین وی جدا زندگی می کنند مادر تا سن هفت سالگی اولویت دارد. ضمناً مطابق ماده 29 قانون حمایت خانواده دادگاه موظف است ضمن رأی خود با توجه به شروط ضمن عقد و مندرجات سند ازدواج تمام موضوعات مندرج در این ماده و از جمله تنصیف اموال بدست آمده در زندگی مشترک را تعیین نماید. لذا مستنداً به بند 3 از ماده 371 قانون آئین دادرسی مدنی و با رعایت بند ج ماده 401 همان قانون ضمن نقض رأی فرجام خواسته پرونده را جهت رسیدگی مجدد به شعبه هم عرض رسیدگی کننده رأی منقوض ارجاع می نماید.شعبه 41 دیوان عالی کشور- رئیس و عضومعاون و عضومعاون
علی رازینی - عبدالعلی خان بیگی - محسن یکتن خدایی