رأی خلاصه جریان پرونده
شماره پرونده : 9309988625300369 شماره دادنامه : 9409970907600506 تاریخ : 1394/10/28خلاصه جریان پرونده
آقای الف. کارجو اجیرلو بطرفیت خانم س. ن. دادخواستی به خواسته صدور گواهی عدم امکان سازش در تاریخ 93/11/21 در محاکم عمومی دادگستری آشتیان مطرح نموده وی برای اثبات رابطه زوجیت خویش با خوانده به عقدنامه 18507 مورخ 89/7/6 استناد نموده است و گفته است همسرم متأسفانه سوء رفتار دارد و ادامه زندگی مشترک را غیر ممکن ساخته است. با وجود تذکرات بیشمار رفتار خود را وفق شمول زناشوئی اصلاح نمی کند. صدور حکم برابر خواسته مورد استدعاست پرونده ثبت شعبه اول شده وقت جهت رسیدگی تعیین شده است. در جلسه دادرسی مورخ 93/12/20 خواهان خواسته خود را به شرح دادخواست اعلام نموده و گفته است یک فرزند پسر 4 ساله دارد و خوانده در زندگی عدم تفاهم و سوء معاشرت دارد. صدور گواهی عدم امکان سازش را تقاضا دارم. خوانده گفته است حاضر به طلاق نیستم. سوء اخلاق و معاشرت ندارم. زندگی خودم را میخواهم فرزند چهار ساله دارم و باردار می باشم. اگر همسرم قصد طلاق مرا داشته باشد و نیز تمام حق و حقوقم را بدهد مهریه و 8 ماه نفقه از وی میخواهم چون در منزل پدرم بوده ام نفقه نمیدهد حضانت فرزندان را میخواهم جهیزیه ام را میخواهم زوج گفته در مورد نفقه باید عرض کنم وقتی او را به منزل پدرش به شهرستان بردم با رضایت خود آنجا ماند و نهصد هزار ریال به وی دادم که خرج کند و در مدتی که در منزل من بوده است نفقه او را داده ام. خوانده گفته است اجرت المثل کارهائی که در منزل زوج در زندگی مشترک داشته ام خواهانم دادگاه قرار ارجاع امر به داوری صادر نموده است. در برگ 33 پرونده عنوان لایحه ای زوج اعلام نموده با این مدارکی که تقدیم می گردد برای پرداخت نفقه و سوء رفتار و سوء معاشرت زوجه در پرونده طلاق تقدیم میشود که این مدارک در اوراق 22 الی 32 پرونده پیوست گردیده است و در برگ 35 و 27 پرونده داور زوجه معرفی و نظریه خود را اعلام نموده است. داور زوج نیز در برگ 40 پرونده معرفی و در برگ 41 پرونده نظر به او اعلام شده است. دادگاه برای تعیین نفقه معوقه زوجه قرار کارشناسی صادر نموده است. در برگ 56 پرونده نظریه کارشناسی با تعیین نفقه زوجه در سال 93 از قرار ماهی سه میلیون ریال و اجرت المثل ایام کارکرد وی مستنداً به ماده 236 قانون مدنی از 90/1/1 تا آخر مرداد 93 به مدت 41 ماه از قرار ماهانه یک میلیون و دویست هزار ریال 49/200/000ریال برآورد نموده است. خانم س. غ. وکیل خود را معرفی نموده که وکیل او در لایحه ای که در اوراق 44 و 65 پرونده پیوست است درخواست تعیین نفقه در سال 94 نیز خواستار شده و نیز تعیین نفقه فرزند مشترک تا سن 7 سالگی را خواستار شده و با توجه به اینکه اجرت المثل تا تاریخ مرداد 93 محاسبه شده در حالی که برابر اقرار خود خواهان زوجه تا 93/1/16 در منزل خواهان بوده است و به دستور زوج به انجام کلیه امور خانه نموده است باید نظریه تکمیلی بابت نفقه زوجه تا زمان عده و مهریه و اجرت المثل و حضانت فرزند مشترک تا 7 سالگی و نفقه او و نصف اموال بدست آورده زوج در زندگی مشترک مورد حکم قرار گیرد و سود حاصل از مشارکت در کشاورزی و یک دستگاه خودروی پیکان که زوج خریداری نموده است باید محاسبه شود. در لایحه ای که در صفحات 68 الی 71 پرونده پیوست است در مورد نفقه تعیین شده بابت 5 ماهی که زوجه به میل خودش به منزل پدرش جهت بازدید رفته و زندگی مشترک را ترک کرده و مستحق نفقه نبوده است و در زمانی که در خانه شوهر بوده و نفقه او پرداخت شده است و دلیلی بر استنکاف من ارائه شده است و اینکه در مورد اجرت المثل درخواستی زوجه که کارهای انجام شده توسط او تبرعی و با رضا و افتخاری بوده است اشکال نموده است. ضمن اینکه وی در آغاز زندگی مشترک متوجه شده ام او قبل از ازدواج یک جراحی و عمل جراحی کلیه داشته و به من نگفته است و حق فسخ داشته ام و ننموده ام و صد و شصت و هشت میلیون ریال مخارج درمان او شده است. درخواست تحقیقات بیشتر نسبت به کارهائی که او مستحق اجرت المثل بوده دارم. در لایحه دیگری که در اوراق 82 الی 85 پرونده پیوست است. مدعی سوء رفتار و سوء معاشرت زوجه در زندگی مشترک بوده که در این رابطه مدارکی نیز پیوست نموده است که زوجه تعهداتی برای حسن رفتار در آینده به او داده است و در نتیجه زوجه را مستحق اجرت المثل و به لحاظ عدم توانائی حضانت فرزند مشترک از این بابت دانسته است. مجدداً دادگاه نظر تکمیلی کارشناسی را در مورد حقوق ارسالی زوجه خواستار شد. در برگ 91 پرونده در نظریه تکمیلی کارشناسی نظر خود را در مورد سه ماهی که مجدداً زوجه در زندگی مشترک برگشته رقم سه میلیون و هشتصد هزار ریال بابت اجرت المثل جمعاً 44 ماهه اعلام نموده است. دادگاه سپس با اعلام ختم دادرسی طی دادنامه 206/94 در تاریخ 94/4/10 ضمن صدور گواهی عدم امکان سازش زوجه را ملزم به پرداخت 14 سکه بهار آزادی و چهارصد و نود و سه میلیون و هشتصد و چهل هزار و سیصد و پنجاه و سه ریال به نرخ روز بابت مهر به زوج (4938400359 ریال) و پرداخت مبلغ پانزده میلیون ریال بابت نفقه معوقه 5 ماهه و نسبت به مابقی ایام چون در منزل شوهرش بوده استحقاق نفقه ندارد و ادعای او را صحیح تشخیص نداده و ثبت به اجرت المثل بابت 44 ماه ماهیانه یک میلیون و دویست هزار ریال طبق نظر کارشناس جمعاً پنجاه و دو میلیون و هشتصد هزار ریال و نیز جهیزیه زوجه را که مورد اقرار زوج بوده است مسترد نماید حضانت فرزند مشترک پسر تا سن هفت سالگی با مادر و هم چنین محل زوجه تا سن 7 سالگی با زوجه محول میگردد و پدر اطفال حق ملاقات فرزندان را هر هفته یک مرتبه آن هم در روز جمعه از ساعت 8 صبح تا 6 بعدازظهر در محل زندگی زوجه دارد نفقه فرزندان با زوج می باشد. اعتبار این گواهی پس از قطعیت مدت آن سه ماه می باشد. نسبت به این رأی زوج تجدیدنظرخواهی نموده است. با کلی گوئی که توجهی به حقوق زوجیت و شرایط آن نشده و به اعتراض او نسبت به نظر کارشناس توجهی نشده و متعاقباً اعتراض خود را تقدیم خواهد کرد. اعتراض نموده است که پرونده پس از ابلاغ دادخواست و لایحه او به زوجه در تاریخ 94/5/19 و عدم اصول لایحه پاسخ به تجدیدنظرخواهی برابر اوراق موجود پرونده به شعبه دوم دادگاه تجدیدنظر استان مرکزی ظاهراً ارجاع شده و آن شعبه طی دادنامه 581/94 رأی تجدیدنظرخواسته را با رد اعتراض به عمل آمده تأیید و استوار نموده است. اکنون از این رأی طی لایحه ای که در برگ های 128 الی 137 پرونده پیوست است. فرجام خواهی نموده است که پس از پاسخ فرجام خوانده به لایحه وی پرونده به دیوانعالی کشور جهت رسیدگی فرجامی ارسال شده که به این شعبه ارجاع گردیده است. هنگام شور لایحه وی با گزارش پرونده قرائت میشود.هیأت شعبه در تاریخ بالا تشکیل گردید. پس از قرائت گزارش آقای عبدالعلی ناصح عضو ممیز و اوراق پرونده و نظریه کتبی آقای محمد دیوسالار دادیار دیوان عالی کشور اجمالاً مبنی بر تأیید دادنامه شماره 581/94 فرجام خواسته مشاوره نموده چنین رأی می دهد:
رأی شعبه دیوان عالی کشور
نظر به اینکه علیرغم اعتراضات به عمل آمده از سوی فرجام خواه نشوز زوجه در هیچ مرحله ای از زندگی مشترک محرز نگردیده است. زیرا وی با رضایت و قبول همسرش (فرجام خواه) مدتی در منزل پدرش در شهر دیگر اقامت داشته است. بنابراین به اعتبار زوجیت مستحق حقوق شرعی بابت نفقه در ایامی که با همسرش زندگی نداشته بوده است. در مورد اجرت المثل دادگاه و کارشناس مدتی که او در منزل مشترک نزد همسرش نبوده است. او را مستحق اجرت المثل کارهائی که انجام داده است دانسته چون قصد تبرع در انجام کارهای محوله از سوی زوج به او اثبات نرسیده است. بنابمراتب رأی دادگاه صحیحاً و موجهاً و مستند به محتویات پرونده و مبانی قانونی صادر شده واجد ایراد و اشکالی که موجب نقض آن شود نمی باشد درحدود اعتراض به عمل آمده موجبی جهت نقض رأی به نظر نمی رسد از حیث رعایت اصول و قواعد دادرسی بلااشکال است. چون در رسیدگی های صورت گرفته رعایت اصول دادرسی مورد لحاظ بوده است با رد فرجام خواهی زوج مستنداً به ماده 370 قانون آئین دادرسی مدنی رأی فرجام خواسته ابرام می گردد.شعبه 16 دیوان عالی کشور- رئیس و مستشار و عضو معاون
عبدالعلی ناصح - عباسعلی علیزاده - سعیدعالم