رأی دادگاه بدوی
در خصوص دعوی خواهان آقای م. س. با وکالت 1- آقای غ. س. 2- م. ب. به طرفیت خوانده خانم ن. ق.ز.ج. با وکالت خانم الف. ص. به خواسته تأیید و اعلام فسخ و عزل وکالتنامه شماره 129239 مورخ 1389/12/1 دفترخانه اسناد رسمی تهران و بطلان شرط (ضمن عقد خارج لازم، حق عزل و ضم وکیل را از خود سلب و ساقط نموده مرقوم در وکالتنامه به جهات مذکور در دادخواست مقوم به 51/000/000 ریال به این شرح که وکیل خواهان برابر دادخواست تقدیمی و با حضور در جلسه دادرسی اعلام داشت موکل برابر سند ازدواج از تاریخ 1379/4/23 همسر شرعی و قانونی خوانده بوده و با توجه به نوع فعالیت و عزیمت به خارج از کشور و بنا به تدبیر شخصی شخصاً به دفترخانه اسناد رسمی شماره ... تهران هبه و بدون حضور خوانده مبادرت به تنظیم وکالتنامه طلاق نموده است و زوجین با یکدیگر اختلافی نداشتهاند و پس از 1389/12/1 نیز ادامه زندگی دادهاند حال با توجه به اینکه استفاده از وکالتنامه مذکور از ناحیه خوانده منتهی به اخد حکم طلاق و اجرای آن و انحلال خانواده گردیده و با توجه به ایرادات موجود در شرط بلاعزل مذکور در وکالتنامه از باب صلاحیت عقد کالت که از جمله عقود جایز میباشد و نامشخص بودن نوع عقد لازم مذکور در سند و عدم حضور احد از طرفین در زمان تنظیم وکالتنامه مدکور و لزوم حضور طرفین در خصوص قید شرط ضمن عقد لام خارج و منتفی بودن توالی ایجاب و قبول و نبود ارکان تحقق عقد مذکور و نیز با توجه به تداوم زندگی مشترک پس از اعطای وکالت که نوعاً به منزله اقدامات منافی با وکالت اعطائی و منفسخ شدن وکالت مذکور است خواستار صدورحکم به خواسته مطروحه شد. خوانده و وکیل وی نیز با شرکت در جلسه دادرسی و تقدیم لایحه، مراتب مخالفت خودشان با خواسته را اعلام و با توجه به اخذ رأی طلاق و اجرای آن و قطعیت رأی در مراجع عالی و سابقه رسیدگی به اعتراض، خواستار رد دعوی مطروح شدند مضافاً به اینکه به شرح صورتجلسه تنظیمی اقدام خواهان در اعطای وکالت و اقدام خوانده در اخذ طلاق و اعمال وکالت را معلول آزار و اذیت های فراوان خواهان در طول زندگی مشترک و پرونده اختلافات لاینحل در این خصوص دانسته و با تاکید بر خواست خود و فقدان هر گونه اقدام به عزل از ناحیه خواهان قبل از اعمال وکالت از ناحیه خوانده و قانونی بودن اقدامات منتهی بر اخذ حکم طلاق خواستار رد دعوی مطروحه شدند. لذا با عنایت به شرح فوق و مستندات ابرازی و اینکه حضور و یا عدم حضور خوانده در محل دفترخانه در اعطای وکالت موضوع سند نوعاً بی تأثیر است کما اینکه در تنطیم سند وکالت نوعاً نیازی به حضور وکیل نمیباشد و شرط موضوع ایراد از ناحیه وکیل خواهان در فرض وجود یا عدم وجود، به واسطه مسبوق نبودن اقدام خواهان به عزل وکیل نوعاً تأثیری در خصوص اقدامات خوانده در اعمال وکالت موضوع سند نداشته چه آنکه در زمان اعمال وکالت هیچ دلیلی دال بر عزل و یا زوال وکالت وجود نداشته و ظاهر، دوام وکالت است و ادعای منفسخ شدن وکالت ناشی از اقدامات زوجین با تداوم زندگی نیز فاقد محمل قانونی است چه آنکه موجبات زوال عقد وکالت و سایر عقود در قوانین و شرع مشخص و هیچ یک از موجبات قانونی و یا شرعی زوال عقد وکالت متضمن انصراف عملی غیر از محل قرارداد اعمال وکالت از ناحیه وکیل نیست و بر این اساس دادگاه دعوی خواهان را غیر ثابت تشخص و مستنداً به ماده 197 قانون آئین دادرسی دادگاههای عمومی و انقلاب در امور مدنی حکم بر بطلان دعوی خواهان صادر و اعلام میدارد. رأی صادره حضوری و ظرف مدت بیست روز از تاریخ ابلاغ قابل تجدیدنظرخواهی در محاکم محترم تجدیدنظر استان تهران میباشد.رئیس شعبه 108 دادگاه عمومی حقوقی تهران - ناظمیان
رأی دادگاه تجدیدنظر استان
در خصوص تجدیدنظرخواهی آقای م. س. با وکالت آقایان غ. س. و م. ب. به طرفیت خانم ن. ق.ز.ج. با وکالت خانم الف. ص. نسبت به دادنامه شماره 564 مورخ 1393/7/22 صادره از شعبه 108 دادگاه عمومی تهران که به موجب آن دعوی تجدیدنظرخواه به خواسته تأیید و اعلام فسخ وکالتنامه شماره 129239 مورخ 1389/12/1 دفترخانه اسناد رسمی و عزل وکیل از وکالت موضوع وکالتنامه مزبور و صدور حکم به بطلان عبارت: ((موکل ضمن عقد خارج لازم حق عزل و ضم وکیل و امین را از خود سلب و ساقط نمود)) بلا دلیل تشخیص و حکم بر بطلان دعوا صادر شده است، با توجه به مندرجات پرونده و اسناد و مدارک ابرازی و توضیحات و اقاریر طرفین در جلسه مورخ 1394/2/15 این دادگاه اولاً: حسب اقرار طرفین موقع تنظیم وکالتنامه رسمی مزبور و قبل از آن در دفترخانه یا خارج از دفترخانه عقد خارج لازمی بین طرفین منعقد نشده است تا ضمن آن عقد حق عزل وکیل یا ضم امین سلب و ساقط شده باشد. بنابراین عبارت مذکور برخلاف واقع درج شده است و در نتیجه درخواست ابطال این عبارت وارد و موجه است و رأی دادگاه در این بخش مغایر با قانون و دلایل موجود در پرونده میباشد، لذا با استناد به ماده 358 قانون آیین دادرسی مدنی حکم به بطلان دعوا در این خصوص نقض میگردد و با استناد به ماده 1275 قانون مدنی و ماده 202 قانون آیین دادرسی مدنی حکم بر بطلان عبارت مذکور و بیاعتباری آن صادر یعنی عبارت ((موکل ضمن عقد خارج لازم حق عزل و ضم وکیل و امین را از خود سلب و ساقط نمود)) در سند رسمی مارالذکر کان لم یکن اعلام میگردد. ثانیاً: نظر به اینکه دلیلی بر فسخ یا انفساخ وکالت مزبور اقامه نشده و ادامه زندگی مشترک طرفین دلیل بر فسخ یا انفساخ عملی عقد وکالت مزبور نیست و تجدیدنظر خوانده صریحاً اقرار نمود که پس از اعمال وکالت و اجرای صیغه طلاق و ثبت آن از عمل به وکالتنامه مزبور مطلع شده است و وکیل خود را از وکالت عزل ننموده است بنابراین عزل از وکالت نیز پس از اعمال وکالت موضوعاً منتفی است به همین سبب حکم بر بطلان دعوی در خصوص درخواست تأیید و اعلام فسخ و عزل وکیل مطابق قانون صادر شده و در این بخش تجدیدنظرخواهی وارد نیست لذا با استناد به ماده 358 قانون آیین دادرسی مدنی دادنامه تجدیدنظر خواسته در این بخش تأیید میگردد. این رأی قطعی است.رئیس و مستشار شعبه 30 دادگاه تجدیدنظر استان تهران
محرمعلی بیگدلی - محمد باقر غفاری