رأی دادگاه بدوی
در خصوص دعوی آقای س. س. با وکالت و. و ب. هر دو الف. به طرفیت ف. ق.گ. و م. س. و م. س. به خواسته خلع ید نسبت به یک باب منزل مسکونی با منضمات و ملحقات به پلاک ثبتی ... از ... به انضمام خسارات دادرسی با این توضیح که موکل مالک قانونی ششدانگ ملک موضوع دعوی است و خواندگان بدون اذن، محل را تصرف نموده و سکونت دارند، با وجود مراجعات مکرر تاکنون حاضر به تحویل آن نشدهاند. آقای ع.ن. الف. با وکالت آقای الف.ک. به عنوان وارد ثالث به طرفیت طرفین دعوی اصلی، اعلام نمود پلاک فوق متعلق به موکل اینجانب بوده حسب اسناد موجود به خواهان دعوی اصلی منتقل گردیده بنا به مراتب آقای س. میبایست به طرفیت موکل اینجانب تحت عنوان تحویل مبیع طرح دعوی نماید، مضافاً خوانده، سندی در دست ندارد که حتی یک لحظه تسلط بر مبیع داشته. دادگاه این نکته را متذکر میشود که از طرف آقای م. س. به طرفیت ن. و س. دعوی ابطال سند رسمی 37954 دفتر اسناد رسمی و الزام به تنظیم سندپلاک ... را نموده که در مراحل رسیدگی دعوی آقای س. تحت عنوان خلع ید در شعبه 122 مطرح بوده و جهت رسیدگی توام پیوست پرونده گردیده که با استرداد دعوی از طرف آقای م. س. مختومه گردیده، اما بررسی محتویات پرونده ها و اظهارات و لوایح طرفین خواسته خواهان دعوی اصلی (س. س.) مقرون به واقع تشخیص میگردد چرا که پاسخ استعلام ثبتی مالکیت نامبرده را ثابت میکند. از طرف دیگر وکیل خواهان دعوی وارد ثالث در متن و شرح دادخواست ضمن تأیید مالکیت خواهان دعوی اصلی اعلام میکند خواهان باید علیه موکل طرح دعوی تحویل مبیع میکرد نه علیه افراد دیگر و خلع ید. این عبارت نشان میدهدکه خواهان دعوی اصلی در هرحال مالک آن و متصرفین فعلی نه فروشنده هستند و نه بااذن مالک قبلی یا فعلی تصرف کردهاند. بنا به مراتب با احراز خواسته خواهان دعوی اصلی با استناد مواد 308 و 311 قانون مدنی و 519 قانون آیین دادرسی مدنی حکم به الزام خواندگان به خلع ید از پلاک موضوع دعوی و پرداخت هزینههای دادرسی برابر تمبر ابطالی و حقالوکاله برابرتعرفه قانونی در حق خواهان صادر مینماید و نسبت به دعوی وارد ثالث به لحاظ مطالب پیشگفته به استناد ماده 197 قانون آیین دادرسی مدنی حکم به بیحقی خواهان صادر مینماید. رأی صادره حضوری و ظرف بیست روز پس از ابلاغ قابل تجدیدنظرخواهی در محاکم تجدیدنظر استان تهران میباشد.رئیس شعبه 127 دادگاه عمومی تهران - جاویدی
رأی دادگاه تجدیدنظر استان
تجدیدنظرخواهی آقای ع. ن. با وکالت آقای الف. ک. به طرفیت خانم ف. ق.گ. و آقایان 1- م. س. 2- م. س. 3- س. س. نسبت به قسمتی از دادنامههای شماره 616 و 617 مورخه 1393/5/29 صادره از شعبه 127 دادگاه عمومی حقوقی تهران که به موجب آن حکم به خلع ید خانم ف. ق.گ. و آقایان 1- م. س. 2- م. س. از یک باب خانه (آپارتمان) با منضمات و ملحقات به پلاک ثبتی ... از ... به انضمام خسارت دادرسی صادر شده است وارد و موجه نمیباشد؛ زیرا حسب استعلام وضعیت ثبتی، خواهان بدوی مالک رسمی پلاک متنازعفیه میباشد ادعای جعل مبایعهنامه عادی و درخواست ابطال آن مستقیماً در دعوی مؤثر نیست. تا زمانی که سند رسمی اعتبار قانونی دارد محاکم ناگزیر از استناد به آن میباشند. تصویر مصدق گزارش فرماندهی انتظامی تهران بزرگ (فوریت های پلیسی 110) دلالت بر تصرفات خواندگان دعوی اصلی در ملک متنازعفیه دارد. از جهت دیگر موارد مذکور در لایحه تجدیدنظرخواهی با هیچ یک از موارد منصوص در ماده 348 قانون آیین دادرسی مدنی منطبق نمیباشد. رسیدگی شکلی دادگاه بدوی با رعایت اصول و قواعد دادرسی و لحاظ مقررات حاکم بر موضوع میباشد. لذا با رد تجدیدنظرخواهی مطروحه مستنداً به ماده 358 قانون آیین دادرسی مدنی دادنامه تجدیدنظرخواسته را در قسمت مذکور تأیید و استوار مینماید. تجدیدنظرخواهی در خصوص آن قسمت از رأی معترضعنه که دلالت بر صدور حکم به بیحقی وارد ثالث دارد درخور تأیید و موجه میباشد. زیرا دعوی وارد ثالث مطابق مقررات قانونی طرح نشده است. بر اساس ماده 130 قانون آیین دادرسی مدنی وارد ثالث میبایست دعوی را به نحوی طرح کند که مستقلاً حقی برای خود قایل باشد یا اینکه خود را در محق شدن یک طرف ذینغع بداند. در حالی که مشارٌالیه صرفاً درخواست صدور حکم به بیحقی خواهان دعوی اصلی را مطرح نمودهاند. از جهت دیگر افزایش خواسته موضوع ماده 98 قانون آیین دادرسی مدنی مربوط به خواهان دعوی اصلی است و وارد ثالث نمیتواند با استفاده از این ماده ضمن افزایش خواسته، نقص دادخواست وارد ثالث را رفع نماید. ایضاً براساس ماده 349 قانون آیین دادرسی مدنی دادگاه تجدیدنظر صرفاً در موضوعی که در مرحله بدوی موضوع حکم بوده است میتواند رسیدگی کند و دادگاه بدوی درخصوص افزایش خواسته اظهارنظر ننموده است. بنا به مراتب فوق ورود دادگاه بدوی در ماهیت موضوع دعوی وارد ثالث منطبق با موازین قانونی نبوده با پذیرش تجدیدنظرخواهی به استناد مواد 358 و 2 قانون آیین دادرسی مدنی دادنامه تجدیدنظرخواسته را نقض و قرار عدم استماع دعوی وارد ثالث را صادر و اعلام مینماید. خواهان وارد ثالث میتواند با طرح دعوی مقتضی راجع به احقاق حقوق احتمالی خود اقدام نماید. رأی قطعی است.مستشاران شعبه 3 دادگاه تجدیدنظر استان تهران
رضا خشنودی - رسول امیری