مصداق جواز انجام تحقیقات در جرایم منافی عفت - 8/4/2014 12:00:00 AM

رأی خلاصه جریان پرونده

در تاریخ 1392/01/15 خانم الف. با مراجعه به دادسرای عمومی و انقلاب شهرستان ... و تقدیم شکوائیه‌ای تحت عنوان تجاوز به عنف، علیه آقای م.ر. از حیث ارتکاب بزه فوق اعلام جرم کرده و راجع به چگونگی قضیه به شرح متن شکوائیه تقدیمی و تحقیقات انجام شده به خلاصه توضیح داده‌است که:«مشتکیٌ‌عنه در مورخه 1390/02/01 با وعده‌های دروغین و این‌که قصد ازدواج داشته و با این بهانه که می‌خواسته او را به مادرش معرفی کند، مشارٌالیها را به منزل خود برده و با خوراندن شربت حاوی داروی خواب‌آور، او را بی‌هوش کرده است و سپس به وی تجاوز کرده که بعد از مدتی متوجه باردار شدن خود گردیده و پس از یک ماه او را به دکتر برده و بچه‌اش را سقط کرده‌است.» با ارجاع قضیه به شعبه سوم دادیاری و شروع به تحقیق پیرامون آن، از مجنیٌ‌علیها توضیحات لازم به شرح برگ بازجویی مورخ 1392/01/15 اخذ و متعاقباً دادیار مرجوعٌ‌الیه به موجب دادنامه شماره 100076 – 1392/01/15 و با توجه به نوع اتهام و مقررات حاکم به مورد و مستنداً به تبصره سه ماده سه اصلاحی مصوب سال 1382 قرار عدم صلاحیت به اعتبار و شایستگی دادگاه‌های تجدیدنظر(کیفری) استان ... صادر که پس از موافقت جانشین دادستان و ارسال پرونده به مرجع ذی‌ربط، سابقه امر به شعبه 74 کیفری آن استان ارجاع و دادگاه مرجوعٌ‌الیه در تاریخ 1392/04/10 در جلسه مقدماتی به موضوع رسیدگی کرده و در جریان آن شاکیه به نام خانم الف.ز. که خود را دانشجو معرفی نموده ضمن اداء توضیح در مورد شکایت خود چنین متذکر شده‌است که: ...حدود پنج سال پیش با پسری به نام م.ر. آشنا شدم. از اول آمد خانواده ما را دید، بین ما رفت و آمد شروع شد و چندی پیش درخواست کرد که بیا منزل ما برای دیدن خانواده‌ام. موقعی که به منزل رفته بودیم خواهرش منزل بود، با ورود ما، خواهرش از منزل برای خرید میوه بیرون رفت و ما تنها ماندیم به من آب میوه خوراند و من کرخت شدم، دیگر چیزی نفهمیدم و آمدم دیدم کار از کار گذشته است. بعد از دو ماه م. خودش گفت داخل آبمیوه من مواد بی‌هوش کننده ریخته است، 1390/02/18 از داروخانه‌ای با هزینه خودم دارو خریدم برای سقط جنین که آن روز اتفاق افتاده بود، پیامک‌های نام­برده در تلفن من موجود می باشد که راجع به ازدواج صحبت کرده است. گفت اگر خانواده‌ام بفهمند بین ما چه اتفاقی افتاده است، اصلاً بحث ازدواج را قبول نمی‌کنند. سئوال: دلیل شما برای دو سال سپری شدن از شکایت خودتان چیست؟ جواب: برای این‌که وعده ازدواج به من می‌داد. سئوال: چند مرتبه به منزل متهم رفتید؟ جواب: ده بار. سئوال: بار اول که رفتید آبمیوه خوراند تجاوز کرد، نه بار دیگر چی؟ جواب: با تمایل خود مراجعه کردم. به دنبال پایان جلسه مقدماتی فوق خانم الف.ز. طی مشروحه بدون تاریخی از شکایت خود علیه مشتکیٌ‌عنه صرف‌نظر کرده‌است که مراتب اعلام گذشت مشارٌالیها مورد تأیید ریاست محترم شعبه 74 داداه کیفری ... نیز قرار گرفته است. متعاقب اقدامات فوق دادگاه پایان رسیدگی را اعلام و حکم قضیه را طی دادنامه شماره 53-92–1392/04/19 صادر که در قسمت‌هایی از آن عیناً چنین آمده است... در خصوص شکایت خانم الف.ز. علیه م.ر. دایر به زنای به عنف، صرف‌نظر از اعلام گذشت شاکیه به لحاظ فقد دلیل، مستنداً به ماده 177 قانون آئین دادرسی دادگاه­های عمومی و انقلاب در امور کیفری، رأی به برائت متهم صادر و اعلام می‌شود. دادنامه مزبور در تاریخ 1392/06/05 به خانم شاکیه در دفتر دادگاه ابلاغ واقعی شده و مشارٌالیها به موجب درخواست مورخه 1392/06/06 در مهلت قانونی نسبت به آن معترض و رسیدگی در مقام تجدیدنظر را درخواست کرده‌است. دفتر شعبه 74 دادگاه پس از انجام اقدامات لازمه مبادرت به ارسال پرونده به دیوان‌عالی‌کشور نموده که با وصول آن به دفتر دیوان مربوطه و ثبت به کلاسه فوق رسیدگی به مورد به این شعبه محول گردیده است. مشروح لوایح تجدیدنظرخواه در موقع مشاوره و صدور رأی قرائت خواهد شد.

رأی شعبه دیوان عالی کشور

اگر چه برابر تبصره ذیل ماده 43 قانون آئین دادرسی دادگاه‌های عمومی و انقلاب در امور کیفری، در جرایم منافی عفت، قاعده کلی ممنوعیت تحقیق، حاکم به مورد است لکن در مانحن‌فیه چون اولاً: پرونده امر دارای شاکی خصوصی بوده(اگرچه اعلام گذشت شاکیه تأثیری در عدم تعقیب قضیه ندارد). ثانیاً: موارد احتمال ارتکاب جرایم با عنف و اکراه و یا اغفال و یا مواردی که به موجب قانون در حکم ارتکاب به عنف است از شمول و کلیت قاعده فوق مستثنی می‌باشد، بنابه‌مراتب اقتضاء داشت که دادگاه محترم به دلایل ابرازی شاکیه توجه فرموده و یا حداقل با احضار متهم و تحقیق از وی در خصوص چگونگی موضوع و نحوه آشنائیش با شاکیه و ارتباطات آنان با یکدیگر، اظهارات و مدافعات وی را استماع سپس بر مبنای نتایج حاصله مبادرت به صدور رأی می‌نمود. از طرفی اقدام دادگاه در صدور حکم برائت متهم آن هم در شرایطی که اساساً متهم فوق مورد بازجویی قرار نگرفته و وقت رسیدگی تعیین نگردیده و طرفین هم جهت انجام محاکمه به دادرسی دعوت نشده‌اند، صحیح نبوده و از جهات فوق پرونده مواجه با نقصان تحقیقات و کاستی در رسیدگی است(نظریه شماره 7/385 مورخ 1383/01/29 اداره حقوقی). لذا مستنداً به شق 2 ذیل بند(ب) ماده 265 قانون آئین دادرسی دادگاه­های عمومی و انقلاب در امور کیفری دادنامه شماره 53-92–1392/04/19 صادره از شعبه 74 دادگاه کیفری استان ... با هدف رسیدگی مجدد در همان شعبه نقض می‌گردد.
شعبه 4 دیوان عالی کشور - رئیس و مستشار
قاسم پناو - سیدحسین بهرامی