رأی خلاصه جریان پرونده
در تاریخ 93/8/20 آقای م. ب. دادخواستی به خواسته صدور گواهی عدم امکان سازش و طلاق به طرفیت همسرش ز. ن. به دادگاه خانواده همدان تقدیم می نماید و اعلام می نماید همسرش خانه را ترک کرده و حاضر به تمکین نیست و لذا تقاضای صدور حکم طلاق را نموده است. پرونده به شعبه هشتم دادگاه خانواده ارجاع می شود و دادگاه برای 93/10/13 تعیین وقت می کند. در همین تاریخ دادگاه تشکیل می شود و زوج بر طبق دادخواست مطروحه اعلام می کند زوجه مدتی است منزل را ترک کرده است زوجه پاسخ می دهد من نمی خواهم طلاق بگیرم آبرو دارم ولی بعلت اینکه خرجی نمی دهد و مرا رها کرده است دو ماه است به منزل خود رفته ام. درهر صورت اگر طلاق بدهد بایدحق و حقوق مرا بپردازد. زوج میگوید حاضر به پرداخت حقوق وی هستم دادگاه قرار ارجاع به داوری صادر می کند و آقای ب. پ. بعنوان داور زوج و آقای م. ر. بعنوان داور زوجه تعیین می شوند و در تاریخ 94/10/14 مشترکاً اعلام نظر می نمایند. در تاریخ 93/10/16 دادگاه پس از ملاحظه ن. ه داوران قرار ارجاع به کارشناسی در خصوص میزان نفقه معوقه و تعیین مبلغ اجرت المثل صادر می کند. و کارشناس منتخب در تاریخ 93/11/8 بمبلغ 42/5020/000 ریال بعنوان اجرت المثل و مبلغ 2/650/000 ریال بعنوان نفقه معوقه و 2/450/000 ریال بعنوان نفقه ماهانه از حال به بعد را تعیین مینماید که نتیجه به طرفین ابلاغ می شود. سپس پرونده به مشاور دادگاه ارجاع می شود که در تاریخ 93/12/17 نظر موافق خود را بر صدور رأی طلاق با پرداخت حقوق مالی زوجه اعلام می کند. سپس درتاریخ 93/12/24 شعبه هشتم دادگاه خانواده همدان ختم رسیدگی را اعلام و به شرح زیر رأی می دهد:در خصوص دادخواست م. ب. فرزند ع.الف. با وکالت ل. غ. به طرفیت ز. ن. فرزند غ. با وکالت ز. ن.خ. بخواسته صدور حکم به گواهی عدم امکان سازش جهت اجرا (طلاق) پس از ثبت دادخواست و تعیین وقت دادرسی مورخ 93/10/13 خواهان و خوانده حاضر شدند خواهان اظهار می دارد برابر عقدنامه شماره 23826- 901012 با خوانده ازدواج کرده ام به علت اینکه باهم از لحاظ اخلاقی سازگاری نداریم تقاضای طلاق دارم خوانده می گوید حاضر به طلاق نیستم 3 ماه است منزل را ترک کرده ام حالا که ایشان می خواهد مرا طلاق بدهد کلیه حق و حقوق مرا باید پرداخت کند که مستنداً به مواد 27-28 قانون حمایت خانواده بمنظور ایجاد صلح و سازش مراتب به داوری ارجاع و داوران منتخب نهایتاً گزارش خود را تقدیم و اعلام داشته اند که جهت سازش موفق نشده اند که مستنداً به ماده 2 قانون حمایت خانواده مراتب به قاضی مشاور خانواده ارجاع و قاضی مشاور خانواده نیز نظر موافق خود را اعلام داشته اند بنابراین با توجه به شرح دادخواست تقدیمی- اصرار زوج بر طلاق و عدم توفیق داوران جهت اصلاح ذات البین و ن. ه قاضی مشاور خانواده مستنداً بماده 1133 قانون مدنی و مواد 2-24-26-27-28-34 قانون حمایت خانواده گواهی عدم امکان سازش صادر و اعلام می نماید و به زوجه اجازه داده می شود با شرائط ذیل الذکر پس از قطعیت دادنامه به یکی از دفاتر طلاق اقدام به ثبت طلاق نماید شرائط: میزان اجرت المثل زوج از تاریخ 90/10/12 تا 93/7/18 به مبلغ 42520000 ریال تعیین می شود نفقه زوجه از تاریخ 93/7/19 ماهیانه 245 هزار تومان تعیین که تا اجراء طلاق قابل پرداخت است مهریه زوجه یک دست آئینه و شمعدان است که زوج باید به وی تحویل دهد زوجه باردار نیست آنان فرزند مشترکی ندارند هزینه دفتر طلاق به عهده زوج است نوع طلاق رجعی و بار اول است مدت اعتبار گواهی فوق سه ماه از تاریخ ابلاغ رأی قطعی است. رأی صادره حضوری است ظرف 20 روز پس از ابلاغ قابل اعتراض در مرجع تجدیدنظر استان است. رأی به طرفین ابلاغ میشود که در موعد قانونی از سوی ز. ن.خ. وکیل زوجه مورد اعتراض قرار گرفته و جهت رسیدگی به شعبه هشتم تجدیدنظرارسال میگردد که شعبه مزبور طی دادنامه شماره 9409978116800462 در تاریخ 94/5/4 به شرح زیر دادنامه بدوی را تأیید می نماید: در خصوص تجدیدنظرخواهی خانم ز. ن. با وکالت خانم ز. ن.خ. نسبت به دادنامه شماره 93/1977 صادره از شعبه 8 دادگاه عمومی حقوقی همدان در پرونده کلاسه 93/1033 که به موجب آن گواهی عدم امکان سازش بین زوجین صادر شده، دادگاه پس از بررسی مجموع اوراق پرونده ملاحظه می نماید که تجدیدنظرخواهی وکیل تجدیدنظرخواه به دلیل ومدرکی که نقض دادنامه تجدیدنظرخواسته را ایجاب نماید، متکی نیست چه اینکه مهریه زوجه یک دست آئینه شمعدان تعیین شده است و بر خلاف استدلال وکیل تجدیدنظرخواه، آئینه شمعدان مجهول نیست. زیرا که شرط مهریه برابر ماده 1078 مالیت داشتن است و برابر ماده 1079 قانون مذکور همین که بین طرفین در رابطه با مهر رفع جهالت شود کافی است، بنابراین منظور از آئینه شمعدان که از سوی زوجین تعیین شده، آئینه شمعدان معمولی است که در بازار وجود دارد به علاوه برابر ماده 279 قانون مذکور اگر موضوع تعهد کلی باشد متعهد مجبور نیست که از فرد اعلای آن ایفاء کند. لیکن از فردی هم که عرفاً معیوب محسوب است نمی تواند بدهد. فلذا چون اوصاف مهریه بطور دقیق مشخص نشده و موضوع آن کلی است برابر ماده 279 قانون مذکور باید اقدام شود ، در نتیجه دادگاه تجدیدنظرخواهی تجدیدنظرخواه را نسبت به اصل رأی وارد نمی داند ولی چون دادگاه محترم در متن دادنامه به زوجه اجازه داده به دفترخانه طلاق مراجعه کند، از این حیث مستلزم اصلاح است. چرا که اولاً زوج دادخواست طلاق داده است نه زوجه ثانیاً: برابر ماده 35 قانون حمایت خانواده برای اجرای گواهی عدم امکان سازش (اجرای صیغه طلاق) حضور زوجین لازم است و در صورتی که زوجه حاضر نشود با حضور زوج صیغه طلاق جاری و مراتب به وی اعلام خواهد شد. بنابراین دادگاه در اجرای ماده 351 قانون آئین دادرسی مدنی با اصلاح «زوجه»;به «زوج»; دادنامه تجدیدنظرخواسته را با اصلاح بعمل آمده تأیید می نماید. رأی صاره ظرف بیست روز پس از ابلاغ قابل فرجام خواهی در دیوان عالی کشور می باشد. دادنامه تجدیدنظردر تاریخ 94/6/30 به وکیل زوجه ابلاغ می شود که در تاریخ 94/7/14 از ناحیه وی فرجام خواهی به عمل می آید . در نتیجه پرونده به دیوانعالی کشور ارسال و به این شعبه ارجاع می گردد. هیئت شعبه در تاریخ بالا تشکیل گردید پس از قرائت گزارش آقای علی رازینی عضو ممیز و ملاحظه اوراق پرونده و ن. ه کتبی آقای محمد حسین ارجمند دادیار دیوانعالی کشور اجمالاً مبنی بر اینکه با توجه به محتویات پرونده و ملاحظه مفاد لایحه فرجام خواهی خانم ز. ن. که به نظر وارد تشخیص می گردد چون دادنامه فرجام خواسته دارای ایراد و اشکال ماهوی می باشد به استناد ماده 401 قانون آئین دادرسی مدنی نظر به اینکه مطابق با موازین شرعی و قانونی صادر نشده واجد ایراد قانونی می باشد. در خصوص دادنامه شماره 9409978116800462- تجدیدنظرخواسته مشاوره نموده چنین رأی می دهد:رأی شعبه دیوان عالی کشور
در خصوص فرجام خواهی خانم ز. ن. با وکالت خانم ز. ن.خ. نسبت به دادنامه صادره از شعبه هشتم دادگاه تجدیدنظر استان در تأیید دادنامه شعبه هشتم دادگاه خانواده شهرستان همدان بنظر میرسد که تجدیدنظرخواهی وارد است و استدلال دادگاه تجدیدنظر مبنی بر اینکه طبق ماده 279 قانون مدنی اگر موضوع تعهد کلی باشد مجبور نیست از فرد اعلی ایفاد نماید قابل قبول نیست چون مجرای این قاعده معاملات مثلی گندم و برنج و امثال آن است و در مواردیکه موضوع تعهد قیمی باشد اجرای این قاعده مغایر با ماده *** قانون مدنی و ماده 1079 قانون مزبور خواهد بود لذا اگر مهریه را یک منزل بدون تعیین مساحت و حدود تعیین می نمود عقد باطل تلقی می شد. بهمین دلیل متصدیان دفاتر ازدواج و طلاق در مواردیکه قسمتی ازمهریه کلام اله مجید و آئینه و شمعدان باشد با عبارت « مقوم به قیمت... »; از آن رفع ابهام و جهالت می نمودند و تعیین آینه شمعدان بعنوان مهریه و بدون تعیین قیمت با الزام مستفاد از ماده 1079 سازگار نیست. علیهذا باستناد بند ج ماده 401 آئین دادرسی مدنی دادنامه تجدیدنظرخواسته نقض گردید و پرونده به شعبه دیگری از دادگاه تجدیدنظر ارسال می شود که با نقض رأی بدوی بدلیل بطلان مهریه جهت جهالت و تعیین اجرت (مهر) المثل با ارجاع امر به کارشناسی زمینه وقوع طلاق عادلانه را فراهم نماید.شعبه 41 دیوان عالی کشور- رئیس وعضومعاون و عضومعاون
علی رازینی - خان بیگی - محسن یکتن خدایی